دنیای بورس: با رشد بیش از 5 درصدی در معاملات هفته گذشته، شاخص کل بورس تهران توانست در یکقدمی فتح قله 340 هزار واحدی بایستد. اکنون با محرکهای تازهای که از بازار جهانی و فضای غیراقتصادی منتشر شده عمده فعالان و تحلیلگران ادامه روند صعودی سهام را انتظار میکشند. اما این به معنای نبود ریسکهای مختلف پیش روی بورس تهران نیست. برای یافتن دیدی عمیقتر نیاز داریم اولا انتظارات فعالان را تحلیل و ثانیا عوامل واقعی و روانی موثر بر سهام را شناسایی کنیم.
پیشبینی بورس از نگاه کارشناسان
پس از حدود یک ماه صعود مداوم سهام که در هفته گذشته شتاب بیشتری نیز گرفت، اکنون انتظارات اکثر بازیگران بورس تهران نسبت به آینده کوتاهمدت این بازار مثبت است. در نظرسنجی این هفته «دنیای بورس» حتی یک کارشناس هم روند نزولی را برای شاخص کل پیشبینی نکرده است. در میان بازیگران خرد نیز حدود دوسوم مشارکتکنندگان افزایش نماگر اصلی بازار سهام را انتظار دارند. بهبود فضای بازار جهانی، انتظارات از آینده نرخ دلار و ورود پولهای تازه مهمترین محرکهای بورس محسوب میشوند. اما همزمان برخی نسبت به ادامه صعود سهام بدبین هستند و معتقدند فاز شناسایی سود پس از رشدهای متوالی اخیر و برخی معیارهای کلنگر مانع از ادامه رشد قیمتها خواهند شد که در ادامه بیشتر تشریح میشوند.
سهام پیشتاز کدامند؟
با توجه به تنوع متغیرهای اثرگذار بر بورس میتوان به جای نگاهی کلی که معاملهگر را از مسیر سودآوری منحرف میکند، از روند احتمالی سهام آگاهی بهتری پیدا کرد. ریسک و فرصت گروههای جذاب بورس تهران در گزارش روز گذشته به طور اجمالی بررسی شدهاند که در یک بررسی مختصر باید جریانهای احتمالی فعال در بازار سهام را شناسایی کرد. بالا ماندن سطح دلار نسبت به نرخ ارز مرجع بورسیها یعنی سامانه نیما در کنار رشد قیمت کالاها در بازار جهانی عامل مهمی است که احتمالا تقاضا در نمادهای وابسته را به ویژه در گروه فلزات به همراه خواهد داشت. با این حال، حضور بازیگران بزرگ در این نمادها که احتمالا انگیزههای خاص خود را برای فروش دارند میتواند سرعتگیر رشد این نمادها باشد و باید دید در جدال عرضه و تقاضای امروز کدامیک پیروز میشوند.
در سمت دیگر، گروههایی قرار دارند که عمدتا تحت تاثیر جریان قدرتمند نقدینگی با اقبال مواجهند. لازم به یادآوری است که طی روزهای اخیر ارزش معاملات خُرد بورس تهران به سطح مناسب 2 هزار میلیارد تومان نزدیک شده است و انگیزه بالای گروههای تازهوارد در خرید سهام غیرکالایی میتواند رونق معاملاتی در این صنایع را حفظ کند. به ویژه آنکه هنوز اخبار مربوط به افزایش سرمایهها، برخی افزایش نرخها و انتظارات تورمی همچنان داغ است.
خطای کلنگری در بورس تهران
یکی از خطاهایی که از ابتدای سال جاری گریبان بسیاری از تحلیلگران و فعالان قدیمی بازار را گرفته، توجه صرف به متغیرهای کلی نظیر شاخص کل و یا ارزش بازار است. جایی که بدون توجه به جزئیات آنها را از سودهای بزرگ جریانهای صعودی ماههای اخیر محروم کرده است. اوایل تابستان بود که برخی کارشناسان به نسبتهای کلانی نظیر ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی (GDP) و یا به نقدینگی استناد میکردند و بر این اساس رشد بیشتر بورس را نامحتمل ارزیابی میکردند. چنین نسبتهایی باعث میشود به جای توجه به جزئیات سودآوری شرکتها صرفا سطح فروش آنها مبنای تصمیمگیری قرار گیرد که در عمل منجر به حسرت طرفداران این نوع تحلیلها شد. به عنوان مثال اگر یک شرکت رشد مبلغ فروش 20 درصدی پیدا کند با معیارهای سنتی (نسبت قیمت به فروش) باید افزایش قیمت آن نیز حدودا 20 درصد باشد. این در حالی است که اگر حاشیه سود شرکت نیز در این وضعیت افزایش پیدا کند، رشد 20 درصدی مبلغ فروش میتواند میزان سودآوری را بیش از این رقم افزایش دهد و در نتیجه رشد قیمت سهام را نیز متناسب با سودآوری تغییر دهد.
مساله بعدی بیتوجه به تغییر معادلات بازار سهام و ورود پرقدرت نقدینگی تازه بود که اکنون نیز مجددا نشانههایی از آن قابل رصد است. وقتی یک بازار به دلایل مختلف اقتصادی و غیراقتصادی با ورود نقدینگی تازه مواجه میشود دیگر نمیتوان آن را با معیارهای گذشته تحلیل کرد، زیرا ساختار آن میتواند دچار تغییر شود. مثلا اگر سال 97 با ریسکهای بزرگ غیراقتصادی نسبت قیمت به درآمد را 4 مرتبه در نظر میگرفتیم، نمیتوان آن را به عنوان مبنایی ثابت برای شرایط کنونی که اقبال و اعتماد عمومی به سهام افزایش یافته قرار داد.
اکنون نیز مجددا برخی به ارقام معادل دلاری بازار سهام اشاره میکنند که از میانگین تاریخی خود فراتر رفته است. در این تحلیل نیز دو خطای بزرگ دیده میشود؛ اولا سهم رشد تولید شرکتها در نظر گرفته نمیشود و ثانیا ورود شرکتهای تازه ناشی از عرضههای اولیه نادیده گرفته میشود. پس نمیتوان صرفا با استناد به چند معیار کلی به تحلیل بازار پیچیده سهام پرداخت.
پایان جنگ تجاری کلید خورد
پس از ماهها مذاکره، چین و آمریکا شب گذشته از دستیابی به فاز اول توافق تجاری خبر دادند. جزئیات کامل این توافق و آنچه از این به بعد باید در نظر گرفت را در گزارش مرحله بعدی فاز اول توافق تجاری بخوانید. اما آنچه برای بورس تهران اهمیت مییابد واکنش مثبت بازار کامودیتی به این رویداد بود. جایی که قیمت نفت و فلزات روند صعودی خود را حفظ کردند که میتواند محرکی قدرتمند برای شاخص کل بورس تهران باشد.
مثلث اصلی صعودی سهام
به طور عمومی سه محرک را میتوان را در صعود اخیر بورس دخیل دانست؛ ورود پولهای تازه، افزایش نرخ دلار و پایان ریزش قیمت جهانی کالاها. مورد اول که میتواند بسیار تعیینکننده و حتی مهمتر از موارد بعدی باشد به شدت باید از سوی سهامداران در این روزها رصد شود. اگر ارزش معاملات در سطوح نزدیک یا فراتر از 2 هزار میلیارد تومان حفظ شود، نشانه مثبتی از حفظ فضای صعودی بورس در کوتاهمدت خواهد بود.
نرخ دلار اما از میانه هفته گذشته روند کاهشی به خود گرفت که به سه دیدگاه نسبت به آن وجود دارد. گروهی بدبینانه معتقدند که چون رشد دلار محرک اصلی صعود بورس بوده، اکنون عقبنشینی احتمالا ادامهدار دلار باعث افت قیمت سهام نیز خواهد شد. اما گروه دومی وجود دارد که افت نرخ دلار را موقت میداند و همچنان انتظار رشد قیمتها در بازار ارز را دارد؛ در نتیجه بورس تهران نیز با این روند همگام خواهد شد. دسته سوم هرچند رشد بیشتر دلار را فعلا انتظار ندارد اما معتقد است که نرخهای موثر شرکتهای بورسی به دلار نیمایی وابسته است که هنوز در کانال یازده هزار تومان قرار دارد و پر شدن همین فاصله با نرخهای کنونی دلار بازار آزاد (در نیمه بالایی کانال 12 هزار تومان) میتواند محرک قیمت سهام باشد. این مساله در بورس کالا نیز قابل رصد است و با وجود افت نرخ دلار در بازار آزاد، معاملات بورس کالا که بیشتر متناسب با نرخ نیمایی است با رشد تقاضا و قیمتها همراه بود.
محرک سوم نیز که نگرانیهایی نسبت به آن وجود داشت به بازار جهانی برمیگشت که فعلا اخبار مرتبط با آن مثبت است و میتواند از قیمت سهام حمایت کند. به طوری که حتی اثر افت نرخ دلار را نیز تا حد خوبی جبران کند. با توجه به ارزش بالای شرکتهای کالایی اگر اقبال به این سهام تقویت شود، شاخص بورس میتواند با سرعت بیشتری صعود کند و حتی بازدهی خود را بیش از 100 درصد از ابتدای سال برساند. برای تایید این سناریوها رصد دقیق معاملات این روزها اهمیت ویژهای پیدا میکند.
پالسهای جدید غیراقتصادی
نکته قابل توجه که البته به نظر میرسد فعلا توجه ویژهای به آن میان فعالان بورسی نمیشود تحولات حوزه سیاسی است. جایی که نشانههای مثبتی در روابط منطقهای و فرامنطقهای دیده میشود. تنشزاییهایی که با خروج آمریکا از برجام رخ داد، اکنون با مشارکت کشورهای مختلفی در حال ترمیم به نظر میرسد. مبادله زندانیهای ایرانی و آمریکایی، احتمال میانجیگری ژاپن در سفر پیش روی شخص رئیس جمهور به این کشور و پیشرفتهای مربوط به کانال مالی سوییس همگی میتوانند سیگنالهای مثبتی در حوزه روابط خارجه باشد. در سمت دیگر، پالسهای مناسبی از سمت عربستان رسیده است و پاکستان اعلام آمادگی کرده که حاضر به میانجیگری تهران و ریاض است. والاستریت ژورنال نیز در گزارشی تازه بر نیاز سعودیها به امنیت منطقهای پس از عرضه اولیه سهام آرامکو تاکید کرده است. به گفته این روزنامه هرگونه تنش در منطقه میتواند سهام این شرکت که اکنون اهمیت بالایی برای عربستان دارد را با ریزش سنگینی مواجه کند، پس اکنون سعودیها انگیزه بالایی برای تلطیف روابط با تهران دارند. باید دید این نشانهها که البته اما و اگرهای زیادی دارند تا چه میتوانند به واقعیت تبدیل شوند و بازارها چه واکنشی به آنها خواهند داشت.