دنیای بورس: در ابتدا باید به این موضوع پرداخت که آیا افزایش قیمت بنزین منطقی بود؟ قطعا اصلاح قیمت بنزین یکی از لازمههایی بود که باید دولت مدتها قبل آن را اجرا میکرد. روز گذشته به ثمرات سیاستهای اینچنینی دولت، مانند تاثیر بنزین ارزان در افزایش آلودگی و هدررفت منابع در اقتصاد کشور اشاره شده بود. در شرایط کنونی نیز برخلاف تصور بسیاری از افراد، افزایش قیمت بنزین به تنهایی نمیتواند عامل ایجاد تورم باشد. فرضیه تورمزا بودن افزایش قیمت بنزین را به راحتی میتوان رد کرد، اما این مساله میتواند گرانیهای موضعی را به دنبال داشته باشد. برای درک بهتر موضوع میتوان مسئله را باز کرد.
دولت پیش از این بنزین را لیتری هزار تومان میفروخته و این در حالی بود که از شرکتهای پالایشی با نرخ فوب خلیج فارس خریداری میکرد؛ به منظور اینکه ابهاماتی رخ ندهد تقریبا عمده پالایشیها به بخش غیردولتی اختصاص دارند که فعالان بورس با آن آشنایی بیشتری دارند. حال دولت قصد دارد که بنزین را با نرخ 1500 و سه هزار تومان به فروش برساند.
این موضوع باعث میشود که مصرفکنندگان هزینه بیشتری بابت مصرف بنزین پرداخت کنند و هر کس مصرف بیشتری دارد هزینه بیشتری پرداخت کند. حال منابع جدیدی از محل اصلاح قیمت بنزین ایجاد میشود که بیش از 30 هزار میلیارد تومان است. اما نکته جالب توجه آن است که دولت اعلام کرده یارانههای خانوار را افزایش میدهد که میتوانید این موضوع را در اخبار دنبال کنید. به صورت تقریبی منابع اصلاح قیمت بنزین به صورت یارانه به عموم پرداخت میشود. در نتیجه حجم پول (نقدینگی) در کل اقتصاد کشور بنا نیست در حالت عادی تغییر کند و اتفاقا تصورات غلط از تورمی بودن اصلاح بنزین است که در حال ایجاد هیجان در جامعه است. اثری که میتواند گذرا باشد؛ زیرا در اینجا گرچه عدهای نسبت به افزایش قیمت بنزین اعتراض دارند اما به صورت مشخص میزان یارانه عادلانهای که توزیع میشود به تدریج اثرات خود را در ذهن عموم منعکس میکند. در خصوص عدم تغییر حجم پول در اقتصاد کشور نیز باید بار دیگر تاکید کرد در شرایط عادی و تنها با لحاظ اصلاح قیمت بنزین احتمال تغییر در حجم پول بسیار پایین است مگر در شرایط استثنا.
تورم افزایش عمومی و همگانی قیمتها و کاهش ارزش پول ملی را در اقتصاد به دنبال دارد و در اینجا گرانیهای موضعی میتواند رشد اندک شاخص قیمت مصرفکنندگان را به دنبال داشته باشد که این میزان رشد نیز در گزارش فوبیای تورم بنزینی مورد اشاره قرار گرفته است.
این موضوع کاملا مشخص است که سیاست اصلاح قیمتی نسبت به سیاست پیشین (بنزین ارزان) افزایش عدالت را در جامعه به دنبال دارد؛ زیرا پیش از این عدهای که بنزین بیشتری مصرف میکردند از یارانه پنهان بیشتری بهره میبردند. اما در شرایط کنونی این منابع به صورت عادلانه میان عموم بازتوزیع میشود. بر این اساس مقدار پول در اقتصاد کشور تغییر نمیکند، تنها اتفاقی که در این میان رخ داده تبدیل یارانه ناعادلانه پنهان به یارانه نقدی برابر میان عموم جامعه است. عدم تغییر حجم پول مشخص میکند که بنا نیست اقتصاد کشور از این محل تورمی را تجربه کند؛ با این حال احتمال افزایش موضعی قیمت یا گرانی برخی از کالاها را نمیتوان رد کرد. البته بخش دوم سیاست یعنی اعطای یارانه میتواند ریسکهای قابل توجهی را برای دولت به دنبال داشته باشد. ادامه اعطای یارانه نقدی و افزایش آن خود حاوی ریسکهای ویژهای است و اتفاقا ابهامات موجود برای اقتصاد کشور نگرانکننده خواهد بود.
«دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان فوبیای بنزین تورمی دقیقا این ذهنیت که اصلاح قیمت بنزین تورم سنگین را به دنبال دارد به چالش کشیده بود. همانطور که در گزارش مذکور آورده شده از محل افزایش قیمت بنزین به تنهایی، بنا نیست تورمی ایجاد شود. اما ممکن است اثرات روانی این موضوع برخی موجهای هیجانی را ایجاد کند؛ اما در واقعیت عموم مردم با مشاهده بازتوزیع یارانهها به تدریج بهتر بودن سیاست جدید در برابر سیاست قبلی را درک خواهند کرد و از تب و تاب هیجان نیز کاسته میشود. اما گرانی موضعی امکانپذیر است که آن نیز قطعا با نسبت گرانی بنزین رابطه یک به یک ندارد. در گزارش فوبیای تورمی بنزین اشاره شده بود حتی اگر بنا باشد از این محل سود حاصل از تاکسی تغییر نکند و حتی افزایش یابد در قبال چهاربرابر شدن قیمت بنزین، حدود 50 درصد افزایش نرخ خدمات حمل مسافر کافی است. اما در شرایط کنونی که سهمیه به تاکسیها و تاکسیهای اینترنتی اعطا میشود این میزان افزایش نرخ نیز به مراتب کمتر است. یعنی اگر بنا باشد سود تاکسیها نسبت به قبل از افزایش قیمت بنزین تغییر نکند، میزان اندکی افزایش نرخ برای جبران افزایش قیمت بنزین کافی است. این موضوع برای صنایع دیگر به مراتب کمتر است که در گزارش مزبور نیز به آن پرداخته شده است.
اما نقد اصلی به نحوه سهمیهبندی بنزین و سیاست یارانهای است که دولت در پیش گرفته است. به نظر میرسد ملاحظات سیاسی مانع از آن شده که میزان اصلاحات آنچنان که لازم است باشد. این منابع برای مثال باید صرف توسعه حمل و نقل عمومی میشد و رویه کنونی پرداخت یارانه نقدی میتواند دور باطل را به دنبال داشته باشد. اما برای بازارهای مختلف نیز اصلاح قیمت بنزین پیامهای قابل توجهی دربردارد که در گزارشهای آتی به آن اشاره میشود. برای مثال در بازار ارز عدم درک صحیح از تورم و تفاوت آن با گرانی در اقتصاد میتواند سیگنال اشتباه به فعالان اقتصادی بدهد و در نتیجه فضا برای داغ شدن نرخ دلار فراهم شود و این در حالی است که سیاست کنونی میتواند سیگنالی برای اصلاح باشد و میتواند حتی در جهت افزایش درآمدهای ارزی کشور به دنبال بهبود نسبی الگوی مصرف به دنبال اصلاح قیمت حرکت کند و اتفاقا سیگنالی نزولی به نرخ ارز در اقتصاد کشور باشد. در ادامه بیشتر به این موضوع پرداخته میشود. برای بورس نیز میتوان سناریوهای مهمی را ترسیم کرد.
باید تاکید کرد عمده تحلیلهایی که در فضای فعلی پیرامون افزایش قیمت بنزین مطرح میشود میتواند اشتباه باشد و این موضوع میتواند ذهن مخاطبان را منحرف کند که باید مورد توجه قرار گیرد.