ایران چگونه می‌تواند به سلامت از تحریم‌ها عبور کند؟

جواد صالحی اصفهانی؛ استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا تِک و عضو ارشد اندیشکده بروکینگز در یادداشتی تاکید کرده است اقتصاد ایران می‌تواند در صورت اتخاذ سیاست‌های مناسب، حتی با همین سطح از درآمدهای نفتی نیز کنار بیاید.
  • جواد صالحی اصفهانی؛ اقتصاددان

تشدید تحریم‌های آمریکا علیه ایراندر هفته‌های اخیر موج تازه‌ای از گمانه‌زنی‌ها را در مورد پیامدهای شوم این تحریم‌ها برای اقتصاد ایران به راه انداخته است.

 آمریکا که در ماه نوامبر (آبان 97) برخی مشتریان نفت ایران را به مدت شش ماه از اجرای تحریم‌ها معاف کرده بود، اخیراً تصمیم گرفت که این معافیت را تمدید نکند؛ تصمیمی که مطمئناً اوضاع اقتصاد آسیب‌پذیر ایران را بدتر خواهد کرد اما در عین حال باید گفت پیش‌بینی‌هایی که در مورد سقوط اقتصاد ایران مطرح می‌شوند، به‌شدت اغراق‌آمیز هستند.

 اگر پیش‌بینی به‌تازگی تعدیل‌شده صندوق بین‌المللی پول در مورد اقتصاد ایران (رشد اقتصادی منفی 6 درصد) را قبول کنیم، آن‌گاه برخلاف برخی ادعاهای بدبینانه و هشداردهنده باید بگوییم که تأثیر تحریم‌های آمریکا بر اقتصاد ایران چندان هم شدید نیست.

 در واقع میزان کاهش تولید ناخالص داخلی ایران در یک یا دو سال آینده کمتر از آن چیزی است که برخی کشورها اروپایی مانند یونان، اسپانیا و ایتالیا در سال‌های بعد از بحران جهانی 2008 شاهدش بودند. بنابراین بهتر است برای توصیف چشم‌انداز اقتصاد ایران در یک یا دو سال آینده، از واژه‌هایی همچون «رکود عمیق» به جای «سقوط اقتصادی» استفاده کنیم.

 اگرچه نفت کمتر از 20 درصد تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می‌دهد اما اقتصاد ایران وابستگی شدیدی به نفت دارد. در نبود یک برنامه مناسب برای تغییر ساختار اقتصاد و کاهش وابستگی آن به نفت، از دست رفتن درآمدهای نفتی می‌تواند اثراتی شدیدتر از آنچه سهم نفت از تولید ناخالص داخلی نشان می‌دهد، بر جای بگذارد.

 نفت حدود نیمی از صادرات ایران و 40 درصد از درآمدهای دولت را تشکیل می‌دهد. در 10 سال اخیر ایران سالانه به‌طور متوسط 67 میلیارد دلار از محل صادرات نفت درآمد کسب کرده است؛ اما اکنون صادرات نفت ایران به یک‌سوم گذشته تقلیل یافته و انتظار می‌رود درآمد حاصل از آن در سال جاری به کمتر از 30 میلیارد دلار برسد.

 در عین دست کم 3 دلیل وجود دارد که نشان می‌دهد اقتصاد ایران می‌تواند در صورت اتخاذ سیاست‌های مناسب، با همین سطح از درآمدهای نفتی نیز به حیات خود –ولو با کاهش استانداردهای زندگی- ادامه داده و حتی در بلندمدت از این طریق وابستگی خود را به نفت کاهش دهد تا [به‌طور ناخواسته] به خود لطف کرده باشد.

 اولاً باید خاطرنشان کنیم که ایران قبلاً نیز در سال 2012 چنین شرایطی را تجربه کرده است. در آن زمان باراک اوباما تحریم‌های آمریکا علیه ایران را شدت بخشید و در نتیجه صادرات نفت ایران 27.5 درصد کاهش یافت و تولید ناخالص داخلی ایران نیز 6.2 درصد افت کرد. در سال 2015 اثرگذاری هم‌زمان تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت حتی صادرات نفت ایران را به 32 میلیارد دلار کاهش داد که کمترین میزان آن در یک دهه منتهی به آن سال محسوب می‌شد؛ تولید ناخالص داخلی ایران این بار 1.6 درصد کاهش یافت.

 تأثیر اندک تحریم‌ها بر رشد اقتصادی ایران به دلیل است که بخش‌های بزرگ اقتصاد ایران مانند خدمات و کشاورزی که مجموعاً دو سوم تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل می‌دهند، کمتر به تجارت خارجی وابسته‌اند و به همین دلیل مصونیت بیشتری در برابر تحریم‌ها دارند.

 در سال 2012 زمانی که تولیدات صنعتی ایران 3.6 درصد کاهش یافت، بخش خدمات این کشور درواقع یک درصد رشد کرد. در آن زمان کاهش ارزش ریال به افزایش قیمت کالاهای وارداتی و کالاهای وابسته به واردات انجامیده و احتمالاً همین مساله باعث شده بود که مصرف‌کنندگان ایرانی بخش بیشتری از درآمد خود را صرف خرید خدمات کنند.

 نکته دومی که باید به آن اشاره کنیم این است که ایران بدهی خارجی زیادی ندارد و به همین تحت فشار وام‌دهندگان خارجی نیست. اگر مردم احساس کنند که اصلاحات ساختاری در راستای تأمین منافع وام‌دهندگان خارجی انجام می‌شود، آن‌گاه انجام اصلاحات بسیار دشوارتر خواهد بود.

 مورد دیگری که کمتر به آن توجه شده این است که اقتصاد ایران یک اقتصاد نسبتاً متنوع است. ایران محصولات دیگری به‌جز نفت را تولید و صادر می‌کند. این کشور برای تولید محصولات مختلف، از فولاد و خودرو گرفته تا کالاهای سبک، زیرساخت‌های تولیدی قابل‌توجهی دارد. با استفاده از محرک‌های اقتصادی مناسب می‌توان این زیرساخت‌های را به‌گونه‌ای اصلاح کرد که اشتغال و تولید از بخش‌های به‌شدت نیازمند واردات به بخش‌هایی که بیشتر متکی به نهاده‌های داخلی هستند، منتقل شود.

 البته برخورداری از این مزایا بدین معنا نیست که سازگاری با شوک تحریم‌ها کار آسانی خواهد بود. درست است که ایران برای انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد خود با سیاست‌های دیکته شده از سوی صندوق بین‌المللی پول و وام‌دهندگان خارجی مواجه نیست، اما در عین حال همین مساله باعث می‌شود که یافتن برنامه مناسب برای اصلاحات و متعهد بودن به اجرای آنها دشوارتر باشد.

 اگر دولتمردان ایران می‌خواهند با موفقیت در برابر خواسته‌های آمریکا مقاومت کنند، باید کاری فراتر از یافتن راهکارهایی برای غلبه بر تحریم‌ها انجام دهند. توانایی آنها در تدوین و اجرای برنامه‌ای که وابستگی اقتصاد ایران به نفت را کاهش دهد و در عین حال بار اصلاحات ساختاری را به‌گونه‌ای منصفانه بین گروه‌های مختلف جامعه تقسیم کند، نقش مهمی در پیمودن موفقیت‌آمیز این مسیر ایفا خواهد کرد.

 

Submitted by admin on