تعریف لیدر
در هر دوره و در چرخههای مختلف اقتصادی، با توجه به شرایط بازارها و پتانسیلهای موجود، یک لیدر برای بورس انتخاب میشود. این لیدر میتواند تکنماد، مجموعهای از نمادها و یا حتی یک صنعت باشد. یکی از مهمترین عوامل در انتخاب لیدر، قدرت نقدشوندگی و ارزش بالای معاملات در نماد مذکور به شمار میآید و هرچه سهم بازار شرکت یاد شده بیشتر باشد، میزان توجه به روند قیمتی آن افزایش مییابد.
در این تعریف، قدرت تاثیرگذاری و جهتدهی در یک بازه زمانی حداقل چندماهه مطرح است و جریانهای زودگذر به هیچ عنوان ملاک انتخاب نیستند.
فولاد در قامت یک لیدر تمام عیار
در بازه یک ساله و با احتساب سود نقدی سال 95، شرکت فولاد مبارکه بازدهی 133 درصدی را در بورس به ثبت رسانده است. همزمان با این افزایش قیمت شاهد رشد ارزش بازار شرکت از محدوده 10 هزار میلیارد تومان به 22 هزار و 300 میلیارد تومان هستیم. این مهم در حالی رخ میدهد که سود پیشبینیشده هر سهم این شرکت برای سال 96 از 253 ریال به بیش از 700 ریال رسیدهاست. افزایش ارزش بازار از سال گذشته تاکنون، «فولاد» را به دومین شرکت بزرگ بورسی (پس از هلدینگ خلیج فارس) تبدیل کرده است. از حیث ارزش معاملات در بازه سه ماهه و دوازده ماهه نیز فولاد مبارکه رتبه نخست شرکتهای بورسی را در اختیار دارد و تحرکات قیمت سهام این شرکت معاملات سایر همگروهیها را تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین با تعاریف مطرح شده میتوان گفت که این شرکت نقش یک لیدر را به دوش میکشد.
آیا لیدر بودن مزیت است؟
سوالی که در این قسمت مطرح میشود آن است که آیا لیدر بودن یک سهم مزیت کامل محسوب میشود؟ برای جواب دادن به این سوال روند کلی بازار سرمایه و جریان ورودی نقدینگی بسیار اهمیت دارد.
سهام شرکتهای لیدر به دلایلی چون بالا بودن حجم معاملات، تعداد زیاد سهامداران (اعم از خرد و کلان، با انگیزههای متفاوت) و به تبع آن بالا رفتن تمرکز و دقت بر روند سودآوری، حرکت قیمتی را به شدت کنترل کرده و در محدوده خاصی نگه میدارد. این اتفاق میتواند به نحوی ادامه داشته باشد که بازدهی یک سرمایهگذار از همگروهیهای «فولاد»، حتی با پتانسیلهای کمتر، پیشی بگیرد. این اتفاق به طور خاص در رابطه با سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان رخ داده است. اگرچه شرکت فولاد خوزستان طی یکسال گذشته بازدهی 86 درصدی را به ثبت رسانده و از این حیث نسبت به بازدهی سالانه فولاد مبارکه فاصله زیادی دارد اما طی 6 ماه گذشته بازدهی سهام «فخوز» 45 درصد و بازدهی سهام «فولاد» 25 درصد بودهاست. یکی از دلایل عمده بروز چنین اتفاقی، علاوه بر عقب افتادن «فخوز» از روند رشد قیمت سهام، تمرکز ویژه اهالی بورس بر معاملات «فولاد» به عنوان یک لیدر است.
تمرکز بر پتانسیلهای سودآوری و نیز ریسکهای مطرح در رابطه با لیدر گروه میتواند بازدهی شرکت را در کوتاهمدت به شدت کنترل کند.
ترس از بین رفتن ارزندگی
یکی از ترسهای موجود برای سهامداران، عدم کسب بازدهی مطلوب در زمانیست که فولاد مبارکه در بهترین وضعیت خود قرار دارد. این ترس با فاصله گرفتن از شرایط ایدهآل و مطرح شدن تدریجی ریسکها، ممکن است مانع از تحقق طعم شیرین سود به سرمایهگذار شود و سهامی در عین شایستگی از رساندن عایدی موردنظر محروم بماند. حتی باز ماندن از روند بازدهی سودآوری سایر سهمهای بورسی در یک رالی صعودی نیز میتواند برای گزینه «فولاد» یک شکست محسوب شود. اما در این میان چه مولفههایی تاثیرگذارند؟
نکته بسیار مهم و دارای الویت در این شرایط، بررسی ساختار کلی بازار عرضه و تقاضا برای محصولات ارائه شده توسط شرکت مذکور است.
در مرحله دوم تخمین میزان آسیبپذیری سودآوری شرکت از محل ریسکهای موجود در بدترین شرایط و منظور کردن آن در محاسبات عایدی «فولاد» است.
وضعیت بازار محصولات «فولاد» چگونه است؟
بازار محصولات تولیدی فولاد مبارکه (ورقهای گرم، سرد و پوششدار) در حال حاضر انحصاریست. این انحصار به دلیل نوع محصول (ابعاد)، کیفیت و توان ارائه در حجمهای بالا به وجود آمده است. از سوی دیگر در سمت تقاضا عمدتا صنایع پایین دستی نظیر لوله و پروفیل و خودروسازی قرار دارند؛ با توجه به قیمت فعلی و با فرض درنظر گرفتن دلار 4200 تومانی و نبود تعرفه واردات، رقبای خارجی نیز برای مطرح شدن در قالب یک تهدید مطرح نیستند و شرکتهای متقاضی با توجه به مشکلات احتمالی ترجیح به خرید در قیمتهای فعلی از فولاد مبارکه دارند. رقابت در قیمتهای پایینتر در عرضه محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا و رساندن قیمت به سطوح فعلی نیز موید این امر است. بنابراین میتوان گفت با توجه به شرایط موجود محصولات فولاد مبارکه گران نیستند و ادامه فروش در همین قیمتها امر دور از دسترسی نیست.
در نمودار زیر روند قیمتی ورق گرم فولاد مبارکه در بورس کالا با قیمت ورق گرم حوزه CIS مورد مقایسه قرار گرفته است. نسبت تاریخی این دو روند موید فرض بالاست.
ریسکهای پیش روی «فولاد» کدامند؟
ریسکهای شرکت گزینه دومی است که باید اندازهگیری شود. در این خصوص تیم تحلیلی «دنیای بورس» در گزارشهای پیاپی به سه ریسک بزرگ فولاد مبارکه پرداخته است.
ریسک اول
اولین ریسک در خصوص الکترود گرافیتی و میزان تاثیر آن بر سودآوری شرکتهای تولید کننده فولاد در بورس است. در این مورد سود فولاد مبارکه به ازای هر سهم در حدود 15 درصد تحتالشعاع قرار میگیرد.
ریسک دوم
دومین ریسک شرکت در خصوص وضع تعرفه وارداتی بر محصولات فولاد مبارکه توسط مشتریان اروپاییست که در پاییز سال 96 مطرح شد و با توجه به افزایش حجم تقاضای داخلی و کمرنگتر شدن اثر متقاضیان خارجی، این ریسک نیز تا حدود زیادی کماثر شده؛ به نحوی که از لیست موارد با اهمیت خارج است.
ریسک سوم
ریسک سوم شرکت فولاد مبارکه که اخیرا مطرح شدهاست، مساله کمبود آب استان اصفهان و معضلات احتمالی تولید از این ناحیه است. این معضل نیز با مستندات موجود بررسی شده و میزان تاثیر آن بر سود برآوردی شرکت چندان گسترده نخواهد بود.
آیا شرکت در مجمع به صرفه است؟
درجا زدن قیمت سهام فولاد مبارکه در بازه منفی و مثبت 10 درصدی از قیمت 285 تومان در ماههای گذشته مطرح بودهاست. سود سال 96 این شرکت 72 تومان به ازای هر سهم محاسبه گردیده و با توجه به تکمیل بخش قابل توجهی از طرحهای توسعه و شرایط قابل قبول نقدینگی، انتظار تقسیم سود مناسبی در روزهای پایانی تیرماه وجود دارد.
چشمانداز سودآوری «فولاد» در سال جاری را (در حالتی محافظهکارانه) میتوان بر اساس متوسط نرخ فروش ورق گرم به شکل دادههای جدول زیر نمایش داد. با لحاظ کردن تمام ریسکهای یاد شده و شرایط مشروح در بالا، سطح سود 75 تومان به ازای هر سهم را به میتوان به عنوان کف معقول سودآوری شرکت در نظر گرفت. با این تفاسیر نگهداری این سهم با هدف شرکت در مجمع عمومی سالانه میتواند عایدی قابل قبولی در بازه کوتاهمدت به همراه داشته باشد.