به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: سه راهی جذاب بورس، دلار و طلا این روزها سرمایهگذاران را دچار سردرگمی کرده است. چنانکه در هفته منتهی به ۲۰ تیر ماه امسال در شرایطی که شاخص بورس ۲/ ۸ درصد رشد را تجربه کرده بود، دلار در بازار غیر رسمی ارز با ۸ درصد افزایش نرخ روبهرو شده و سکه در طول هفته یادشده ۷/ ۹ درصد افزایش یافته بود. این روند نشان میدهد هر سه بازار فعلا شانه به شانه هم روزهای داغی را در تابستان امسال پشت سر میگذارند. رشد همزمان این سه بازار موجب شده سرمایهگذاران در سهراهی انتخاب سردرگم بمانند.
گرچه تا پیش از این تضعیف شدن بازارهای موازی از جمله بازار مسکن، طلا و ارز موجب ورود نقدینگی به بازارهایی با بازده انتظاری و ریسک کمترچون بورس بود؛ اما با اقبال همزمان به این سه بازار قاعده بازی تغییر کرده است. رشد بیسابقه قیمت جهانی طلا و صعود این فلز خوش آب و رنگ در کشور در کنار افزایش بیسابقه قیمت ارز در حالی رخ داده که شاخص بورس تهران از ابتدای سال تاکنون رکوردهای بیسابقهای را ثبت کرده است.
ورود نقدینگیهای سرگردانی که تا پیش از این فقط راهی بازارهای طلا و ارز بود با رشد قیمت سهام شرکتهای بورسی به این بازار نیز کشانده شده است. به گفته کارشناسان، رشد بیسابقه شاخصهای بورس در کنار صعود قیمت طلا و ارز رکورد بیسابقه جدیدی را رقم زده است.
رکوردی که عدهای علت آن را جذابیت بازار سرمایه میدانند و عدهای جذابیت طلا و ارز.
به اعتقاد برخی کارشناسان، افزایش قیمت دلار از مهمترین دلایل بازگشت اقبال به بازار سرمایه است؛ چرا که با رشد قیمت ارز، درآمد شرکتهای بورسی بهخصوص شرکتهای صادرکننده، روند صعودی در پیش گرفته است. اما سوال همه فعالان بازار سرمایه این است که شاخص بورس تا کجا قرار است صعود کند؟
مرزشکنی تا کجا؟
- فردین آقابزرگی | فعال بازار سرمایه
التهاب و تغییراتی که در عرضه و تقاضای روزانه بازارسهام مشاهده میکنیم نگرانی در مورد این نوسانات را افزایش میدهد. بخش زیادی از سهامداران و کسانی که سرمایه نقدی خود را وارد بورس کردهاند در خصوص شائبههای ریزش یا به اصطلاح ترکیدن حباب بورس ابراز نگرانی میکنند؛ این درحالی است که روند فعلی بازار سرمایه از احتمالات جدیتری در همین رابطه خبر میدهد. بهطوری که ممکن است زمزمه تغییرات قیمتی زودتر از زمانی که تصور میشود رنگ واقعیت به خود بگیرد. اما اگر با مدیریت درست و برنامهریزی ناظران بازار سرمایه همراه شود به نفع سهامدار تمام میشود.
در حالت کلی قیمت سهم به صورت یک باره صعود یا نزول نمیکند و معمولا بهصورت پلکانی بالا یا پایین میرود. زمانی که احساس شود قیمتها بیش از ارزش ذاتیشان رشد کردهاند و از طرفی سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام خود میکنند آن زمان است که شاخص دوران استراحت را میگذراند تا قیمتها اصلاح شود. به طورکلی اصلاح میتواند یک حرکت نزولی در روند صعودی یا یک حرکت صعودی در یکروند نزولی باشد، اما در بیشتر مواقع منظور از اصلاح، کاهش نسبی قیمتها در یکروند صعودی است.
در همین راستا عده زیادی سهامدار نسبت به موضوع اصلاح قیمتها دغدغه دارند و حساسیت زیادی به این موضوع نشان میدهند که نگرانی بجا و درستی است. فکرش را بکنید به صورت ناگهانی بازار سرمایه با خیل عظیم نقدینگی روبهرو شده است درواقع پولهای سرگردان به این دلیل که بازاری برای جذب آن وجود ندارد بدون هیچ توجیهی روانه بازار سرمایه شدهاند، بازاری که تجربه مواجهه با این سیل نقدینگی را هرگز نداشته در کمتراز چند ماه چنان غافلگیر شد که روند عرضه و تقاضا را وارد فاز جدید وکارشناسان بازار را متحیر کرد.
نوسانات روزانهای که در بازار سرمایه اتفاق میافتد نشان میدهد که نمیتوان اعتماد چندانی به تحلیلهای کارشناسان و پیشبینیهای آنان کرد زیرا ارتباط منطقی و بنیادی میان وضعیت عملیاتی، سود و زیان شرکتها و قیمتها وجود ندارد از اینرو بازار درگیر التهابات جدیدی شده است. با اینکه بازار سرمایه روزهایی طلایی را میگذراند، اما نباید از این واقعیت غافل شد که در این شرایط اگر چند روز نقدینگی وارد بورس نشود، ممکن است سرنوشت این بازاربه شکل دیگری رقم بخورد و بحران حبابی که همه در مورد آن صحبت میکنند اتفاق بیفتد.
اما در حال حاضر حمایت دولت از هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه و نبود بازارهای موازی و رقیب باعث شده فعلا بازار به سمت حبابی بودن پیش نرود. اگرچه این عوامل به تنهایی نمیتواند جلوی ترکیدن حباب بورس را بگیرد. این روزها سهامداران از اصلاح قیمتها و زمان رخداد آن صحبت میکنند و پرواضح است که اصلاح قیمتها در نهایت انجام میشود. بنابراین تا زمانی که ارتباط منطقی میان قیمت سهام و ارزش ذاتی آن وجود نداشته باشد و سرعت و استمرار در رشد شاخص ادامه داشته باشد احتمال اصلاح شدیدتر قیمتها وجود دارد.
افزایش سوددهی در بازارهای ارز، طلا، مسکن و خودرو میتواند تا حد زیادی باعث خروج سرمایهگذاران از بورس و چرخش نقدینگی به سمت این بازارها شود. انتظارات تورمینیز یکی از عواملی است که در نهایت به اصلاح قیمتها منجر میشود. پیشبینی عبور شاخص از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد نیز ناشی ازهمین انتظارات تورمی است. از این رو با توجه به این رویکرد تورمی حاکم در جامعه و رشد سایر بازارها به واسطه انتظارات تورمی شاهد نوسان سنگینی در بورس خواهیم بود و از آنجا که بعید به نظر میرسد رشد قیمت دلار و طلا متوقف شود، امکان هرگونه ریزشی در بازار سرمایه وجود دارد.
روند صعودی قدرت خرید فعالان بازارسرمایه نیز میتواند تغییراتی را در این بازار به وجود آورد. در حقیقت تورم از بازار سرمایه به بازارهای دیگر سرایت میکند و همین روند افزایش قدرت خرید بدون پشتوانه در بازار سرمایه منجربه تورم بزرگتری در جامعه میشود. به عنوان مثال قدرت خرید فعالان بازار سرمایه از ۱۰۰ واحد به ۳۰۰ واحد رسیده بدون اینکه اثر عملیاتی مثبتی در وضعیت شرکتها یا حتی سرمایهگذاران اتفاق افتاده باشد. انتظارات تورمی قابلیت سرایت به بازارهای دیگر را هم دارد و در نهایت منجر به افزایش قیمتها در سطح جامعه میشود.
بنابراین افزایش قدرت خرید در جامعه که به واسطه سودهای بدون حساب در بورس رقم خورده میتواند در نهایت وضعیت بورس را به خطر بیندازد. مگر اینکه سرعت اصلاح قیمت شدت بیشتری پیدا کند. اگر چه اصلاح قیمت از ابتدای سال ۹۹ اتفاق افتاد وقیمت برخی سهمها تعدیل شد و حتی چند شرکت حمل و نقلی قیمت سهام خود را تعدیل کردند، اما به نظرمیرسد تا پایان نیمه اول سال اصلاح قیمت جدی اتفاق میافتد و اغلب سهامداران منتظر این اصلاح قیمتها هستند. در این میان عدهای زمان آن را به سیاستهای دولت و مناسبتهای خاص دیگری ربط میدهند، اما نکته مهم این است که اصلاح هر چه زودتر انجام شود.
حباب؛ از رویا تا واقعیت
- ابوالفضل شهرآبادی | فعال بازار سرمایه
سه عامل ورود نقدینگی، رشد سودآوری برخی شرکتها و اثرات تورمیکه اقتصاد کشور با آن دست و پنجه نرم میکند روزهای بیسابقهای را برای بورس رقم زده است.
رشد شاخص بورس در چند ماه اخیر دلایل مختلفی دارد. برخی از شرکتهای فعال در بورس به دلیل سودآوری که داشتند، جذابیتهای بسیاری را برای مردم ایجاد کردند. با توجه به شرایط تحریمیکه کشور در آن قرار دارد، برخی شرکتهایی که خریداران و مصرف کننندگان داخلی دارند با حذف رقبای خارجی خود پس از تحریمها عملا بدون رقیب به کار خود ادامه داده و سهم عمدهای از بازار تولید را در اختیار گرفته اند.
شرکتهای فعال در حوزههای دارویی، مواد غذایی، شوینده و قندی با افزایش سودآوری عجیبی که داشتند بازار خوبی پیدا کردند و با رشد قیمت سهام مواجه شدند. در واقع همین شرایط تحریمیبرای برخی شرکتها سودآوری بالایی را به ارمغان آورد. بالا رفتن قیمت دلار و یورو نسبت به ریال در آن دسته از شرکتهایی که صادراتمحور بودند و در شرایط سخت هم محصولات خود را صادر میکردند، تغییرات مثبتی را به وجود آورد، در حالی که این شرکتها پیشبینی چنین روزهایی را نمیکردند ناگهان با رشد فزاینده قیمت کالاها و سهام خود مواجه شدند که در نهایت رشد سهام این شرکتها، رشد شاخص بورس را رقم زد.
دلیل دیگر رشد بی سابقه شاخص بورس به نقدینگیهای بازار برمیگردد. سال گذشته حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید و در چند ماه اخیر نیز حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار شده است. حجم انبوهی از نقدینگی که با فرهنگسازی و حمایت دولت و نهادهای نظارتی از بورس، بلافاصله راهی بازار سرمایه شد و ازسوی دیگر رکود و سستی بازارهای رقیب بورس در چند ماه قبل باعث شد تا سرمایه گذاران گزینهای بهتر از ورود به بورس نداشته باشند، اما سیل ورود نقدینگی به بورس و رشد شاخص تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؟
پرسش مهمی که ذهن بسیاری از سهامداران را درگیر خود کرده است. بهنظر میرسد با وجود تحریمها و قیمت بالای ارز و به دنبال آن نرخ تورم بالا امکان رشد سهام شرکتهای بورسی نیز وجود دارد و به تبع این روند، شاخص هم میتواند امیدوارانه به رشد خود ادامه دهد. شرکتهای بورسی که بازار داخلی شان داغ است، روند مثبت سودآوریشان ادامه دارد که خود عامل رشد بخشی از بورس است. بالا بودن قیمت ارز و تورم و انتظارات تورمی، عوامل دیگر رشد بورس هستند که ظاهرا فعلا ادامه دار هستند.
در این میان عدهای از کارشناسان و فعالان اقتصادی صحبت از حبابی بودن بازار به میان میآورند و نگران ترکیدن حباب هستند. ابتدا باید دید در چه صورتی در بازار حبابی قرار میگیریم؟ از نظر کارشناسی، زمانی بازار حبابی میشود که قیمت بازار بیشتر سهمها از قیمت ذاتی آنها فاصله زیادی بگیرد و قیمتهای ذاتی سهمها به میزان قابل توجهی کمتر از قیمتهای بازار باشند. اگر چنین اتفاقی بیفتد بازار در شرایط حبابی بسر میبرد، اما آیا در حال حاضر این وضعیت در مورد بازار فعلی بورس صدق میکند؟
بهنظر میرسد در سهمهای بنیادی حرفی از حبابی بودن بازار نیست. اگرچه این شرکتها رشد زیادی را تجربه کردهاند، اما هنوز به مرحله حبابی نزدیک نشدهاند. البته شاید در برخی شرکتهای کوچک قیمت بازاری سهام با ارزش واقعی آن تفاوت چشمگیری پیدا کرده باشد و حباب در آنها شکل گرفته باشد.
این در حالی است که در مورد کلیت بازار با توجه به تورمیکه وجود دارد هنوز پیشبینی رشد بیشتری هم در بازار میشود. اما اگر خلاف این ادعا را هم در نظر بگیریم و بازار را حبابی فرض کنیم لزوما نباید انتظار ترکیدن حباب و ریزش شدید را داشته باشیم، زیرا در شرایط حبابی هم بازار میتواند با چند استراحت خفیف، حباب را تخلیه کرده و به جای قبل خود برگردد. در این مواقع نیز مدیریت بازار و نهادهای ناظر و بازیگران بزرگ در صورت احساس خطر با کم کردن شدت رشد سهام میتوانند جلوی ترکیدن حباب را بگیرند. بنابر این استراحتهای گاه و بیگاه بازار برای جلوگیری از ترکیدن حباب احتمالی، بسیار مفید است.
معمولا هرگاه بورس در اوج قرار میگیرد نرخ ارز و طلا کاهشی میشود، ولی نمیتوان این روند را درمورد وضعیت فعلی تعمیم داد و حکم قطعی صادر کرد. در حال حاضر نمیتوانیم بگوییم چون بورس در حال رکوردشکنی است باید ارزش دلار و طلا کم شود. به هرحال دلار و طلا نیز مشتریان و بازار خود را دارند و عرضه و تقاضا نیز در این بازارها همیشه وجود داشته است، به همین دلیل بازار ارز، طلا و سکه به موازات بازار سرمایه جهشهایی را تجربه کرده اند.
واقعیت این است که به واسطه تحریمها ورود دلار به کشور با محدودیتهای جدی روبهرو است و تجارت خارجی کشور نیز درشرایطی نیست که بتواند ارز زیادی وارد کشور کند از اینرو با کاهش عرضه دلار مواجه هستیم و به همین دلیل قیمت دلار بالا میرود. اما رشد بورس لزوما دلیلی بر رکود بازار ارز و طلا نمیتواند باشد، همانطور که میبینیم در حال حاضر همه بازارهایی که در سالیان اخیر نقدینگیهای سرگردان را میبلعیدند هم اکنون به روند صعودی رشد خود را ادامه میدهند و تداخلی در کار و عملکرد یکدیگر ندارند.
موتور محرک صعود قیمتها
- مهدی افضلیان | فعال بازار سرمایه
یکی از موضوعات اصلی در بازار سرمایه بحث قیمت دلار است. نرخ دلار نقش مهمی در سرنوشت بازار سرمایه ایفا میکند.
زمانی که قیمت دلار به صورت مرحلهای و پیوسته افزایش پیدا میکند به موازات آن شاخصهای بورس نیز جهش مییابد. شواهد حاکی از آن است که قیمتها در بازار ارز و طلا همچنان روند صعودی داشته باشد.
تجربه نشان داده که هرگاه بازارهای ارز و طلا صعودی میشوند نقدینگی عامه مردم به سمت این بازارها هدایت میشود، اما این موضوع هرگز از یکه تازی بورس کم نمیکند و نمیتواند سد راه بازار سرمایه شود. در شرایط فعلی بازارهای ارز، طلا و سهام با همبستگی مثبتی که دارند همگی بر مدار صعودی باقی میمانند.
شاخص در بازار سرمایه از اسفند ۹۸ رشد قابل قبولی را پشت سر گذاشته که یکی از عواملی که رشد شاخص کل را رقم زده هجوم نقدینگی سرگردان در جامعه به سمت بازار سرمایه است. از طرفی با توجه به اینکه بازارهای مسکن و خودرو سقف افزایش قیمت و سودآوری را گذرانده و نقدینگیهای موجود از بازار سرمایه سردرآورده، بنابراین این سرمایهها به جای اینکه وارد بازارهای دیگری شود به سمت بورس هدایت میشود. این هجوم نقدینگی، افزایش قیمت سهام شرکتها را رقم زده که باتوجه به تعداد شرکتهایی که در بورس حضور دارند توانایی هضم این حجم از نقدینگی و سرمایه گذاری وجود ندارد.
اما با توجه به اینکه پیش بینی میشود اقتصاد کشور با تورم بیشتری دست و پنجه نرم کند، مردم با خروج نقدینگیهای خود از بانکها راه بورس را در پیش گرفتند و تا زمانی که ورود نقدینگی به بازار سهام ادامه داشته باشد خطری رشد شاخص را تهدید نمیکند.
اگرچه قیمت برخی سهام و سودهایی که در پی داشتند بحث برانگیز است، اما با تفکیک و بخش بندی شرکتهای موجود در بورس میتوان رویکرد کلی این رویه را بررسی کرد. شرکتهایی که با صنایع پالایشگاهی، فلزات، پتروشیمی و کانیهای فلزی در ارتباطند همزمان با افزایش قیمت دلار دارایی آنها افزایش یافت و این اتفاق نشان میدهد، اگر قیمت سهام این شرکتها با اصلاح مواج شود، آنها نیز از شرایط حبابی عبور میکنند و هرگز با ریزش شدید قیمتی مواجه نمیشوند.
بازار سرمایه روزهای خوبی را میگذراند و تا زمانی که نقدینگی و تقاضا وجود داشته باشد رشد شاخص ادامه دارد. در همین راستا حمایت دولت و ترغیب مردم به سمت بورس نشان میدهد که روزهای اوج بورس مقطعی نیست. اگرچه بارها گفته شده شرکتهای کوچکتر حاضر در بازار سرمایه که اسم و رسم دارتر نیستند نیز با اصلاح قیمتها میتوانند با سود منطقیتر جلوی حبابی شدن بازار را بگیرند.
بورس در حالی با این حجم از نقدینگی روبهرو شده که تا قبل از آن تجربه چنین اتفاقات بزرگی را نداشت. بنابراین مدیران و بازیگران اصلی این بازار نیز به شدت غافلگیر شدند. همین غافلگیری باعث میشود تا بازار از کنترل خارج شود. زیرا برنامهای برای این میزان نقدینگی وجود ندارد . در حال حاضر حجم معاملات یک روز از تیرماه ۲۰هزار میلیارد تومان بوده که مساوی با حجم معاملات ۶ ماه در سال ۹۷ است. بنابراین در این شرایط طبیعی است که مدیران این بخش نتوانند به درستی اوضاع را مدیریت کنند و هر راهکاری که برای این بازار ارائه دهند به کنترل بازار منجر نشود، مگر اینکه شرکتهای بیشتری ورود پیدا کنند و ساختارهای موجود تغییر کند، اما در کوتاه مدت نمیتوانند وضعیت را کنترل کنند.
در حاضر حاضر شرکتهای کارگزاری به دلیل اینکه از قبل پیشبینی چنین روزهایی را نکرده بودند با مشکلات زیادی مواجه شدند و پاسخگوی نیاز مراجعهکنندگان نیستند.
برخی کارگزاریها به واسطه تبلیغات گسترده، توانسته اند تعداد زیادی کاربر جذب کنند، اما در ارائه خدمات به شدت ضعیف عمل میکنند و خدماتی که ارائه میدهند باعث دلخوری کاربران شده است. این در حالی است که ممکن است بورس با موج جدیدی از نقدینگی مواجه شود بدون اینکه زیر ساختهای لازم در این بخش فراهم شده باشد. همانطور که میدانیم مقامات دولتی نیز برای کمبود منابع مالی خود همچنان مردم را به سمت سرمایهگذاری در بورس تشویق میکنند. هجوم سرمایه گذاران از سویی و ناتوانی در مدیریت بازار از سویی دیگر روزهای پر مخاطرهای را برای بازار سرمایه به وجود آورده است اما با همه این شرایط و حتی تغییرات در سیاست خارجی شواهد از ادامه رشد شاخصهای بورس خبر میدهد.
سیاست خارجی کشور نقش تعیینکنندهای در وضعیت اقتصادی دارد، به طوری که اگرحتی تغییراتی هم در این زمینه رخ دهد و منجر به کاهش قیمت دلار شود در نهایت با رونق شرکتهای تجاری و رونق تولید، نقدینگیهای حاصل از تولید باز هم به سمت بازار سرمایه هدایت میشود. اینکه گفته میشود انتخابات آمریکا و بازگشت به برجام، بورس را پایین میکشد فرضیهای است که با منطق جور درنمیآید و بهبود وضعیت اقتصادی مردم را به سرمایه گذاری و سودبری بیشتر در بورس سوق میدهد.
دولت حامی بازار است؟
- حامد مددی | کارشناس بازار سرمایه
با توجه به پیشبینیهای تورمی در ماههای آینده، شاهد خروج نقدینگی بیشتری ازسوی بانکها خواهیم بود. سیاستهایی که اگر منجر به افزایش نرخ سود بانکی و جذب نقدینگی نشود، بخش عمدهای از نقدینگی سرگردان را به سمت بازار سرمایه هدایت خواهد کرد.
کرونا شرایط اقتصادی کشور را وارد فاز جدیدی کرده است. محدودیت در بازگشت ارز صادراتی که به دنبال بسته شدن مرزهای عراق و ترکیه رخ داده، مشکلاتی را در تامین منابع ارزی دولت به وجود آورده است. از این رو تدابیری برای جبران کمبود منابع ارزی اندیشیده شد که در نهایت رونق روزافزون بورس را رقم میزند.
اتفاقاتی که از اواخر سال ۹۸ در اقتصاد کشور رخ داد بازارهای مختلف را دچار تغییراتی کرد. به طوری که در حال حاضر در بازار ارز، عرضه پاسخگوی میزان تقاضا نیست. از بهمن سال گذشته که قیمت ارز روند صعودی را در پیش گرفت و به دنبال آن ماجرای کاهش قیمت جهانی نفت رخ داد صادرات نفت کشور به شدت کاهش یافت که این اتفاق مشکلاتی را در بازار ارز ایران به وجود آورد.
این عوامل باعث شد دولت برای جبران کسری بودجه و تامین منابع مالی خود به دنبال راهحلهای جدیدی برود. بازار سرمایه یکی از اصلیترین راهکارهای دولت برای جبران کسری درآمد موجود محسوب میشود، اما از طرفی در بازارهای ارز و طلا نیز شاهد رشد قیمتها هستیم.
دو بازاری که در ماههای اخیر جهش قیمت را تجربه کردند و بخشی از نقدینگیها را جذب خود کردند. با توجه به سود چشمگیری که مردم طی ماههای اخیر از بورس به دست آوردند و داراییهای خود را چند برابر کردند و به عبارتی طعم خوش سودبری را چشیدهاند بعید به نظر میرسد میزان تقاضا از این بازار رخت بربندد. بنابراین افزایش قیمت ارز و طلا نمیتواند تهدیدی برای بورس محسوب شود.
حتی اگر در این میان شاهد اصلاح در قیمت سهام برخی شرکتها باشیم، امکان خروج سرمایه در این مقطع بسیار کم است. چرا که در اردیبهشت ماه نیز شاهد اصلاحات قیمتی بودیم، اما با وجود آن سهامداران از این بازار خارج نشدند.
اگر از لحاظ نموداری نیز این موضوع را بررسی کنیم میبینیم که عبور قیمت دلار از ۱۸ هزار تومان تاثیر بسزایی بر نحوه تفکر اقتصادی جامعه داشته است. کمتر کسی فکر میکند قیمت دلار به زیر ۲۰ هزار تومان برگردد. با توجه به این تجربه برخی افراد جامعه به سمت خرید دلار رغبت پیدا میکنند و از طرفی قیمت جهانی طلا نیز رو به افزایش است. در حال حاضر با توجه به افزایش قیمت جهانی طلا و پیشبینیهایی که از اونسی ۲هزار دلار حکایت میکند و همچنین با توجه به بحران کرونا زمزمه دلار و سکه گرانتر در سه، چهار ماه آینده به گوش میرسد.
افزایش قیمتها در همه بازارها موج میزند، اما این موضوع بیشتر در بازار سرمایه نمود پیدا کرده است. کارشناسان هم بر این مساله تاکید میکنند و شواهد بازار نشان میدهد بخش عمدهای از سهامی که در بازار معامله میشود نسبت به ارزش واقعی آن فاصله فاحشی پیدا کرده و حبابوار به کار خود ادامه میدهد. نقدینگیهای چشمگیری که سال گذشته وارد بورس شد از ابتدا به سمت سهام کوچک و بینامتر هدایت شد و سهام برخی از این شرکتها را با رشد چند ده برابری روبهرو کرد. سهام برخی از این شرکتها ۲۰ برابر رشد کرده، این در حالی است که از نظر اقتصادی شاهد اتفاقی که منجربه رونق تولید شود در بازار نیستیم که میتواند بازار سرمایه را با هشدارهایی مواجه کند.
گرچه برخی مقامات کشور از اصلاح قیمت صحبت میکنند، اما در حال حاضر بازیگر بزرگ بورس دولت است. از طرفی آزادسازی سهام عدالت اتفاق افتاده و گردش بالای معاملات و مالیاتی که از طریق سهامفروشی به جیب دولت میرود نشان میدهد در ماههای آینده نیز دولت بازیگر بزرگ این میدان باقی میماند، اما از آنجا که دولت هنوز برنامه اصلی خود را در این بازار پیاده نکرده، طبیعی است که با اصلاح قیمتها مانع ترکیدن حباب شود.
رئیس دولت در سال جدید چندین بار به بورس اشاره کردهاند، چرا که تامین مالی دولت و کسری بودجه امسال و حتی سال بعد باید از طریق فروش داراییها انجام شود، اما باید به این موضوع نیز پرداخته شود که آیا نگاه دولت به بورس کوتاهمدت است یا بلندمدت که با توجه به تصمیماتی که از سوی دولت در بازار سرمایه گرفته میشود میتوان این نتیجه را گرفت که دولت برنامه بلندمدتی برای بورس ندارد. تفکر دولت در حال حاضر این است که دارایی خود را بفروشد و پرونده سهام عدالت در بورس بسته شود که این اتفاق تا پایان عمر دولت دوام خواهد داشت. اما با توجه به اینکه دولت، کارشناسان و متخصصان این حوزه را افزایش نداده و شرکتهای زیادی با تعلل دولت به بورس ورود پیدا نکردهاند، این سیگنال به بازار میرسد که برنامه دولت در بورس مقطعی است و برنامهریزی بلندمدتی برای این بازار وجود ندارد.
هفتهای پنج عرضه اولیه در برنامههای آتی دولت به خوبی بر این موضع دلالت میکند. این روال نشان میدهد اگر نگاه دولت بلندمدت بود باید این اتفاق از اواسط ۹۸ رخ میداد. در حال حاضر بسیاری از شرکتها در صف ورود به بورس هستند و این انتقاد به این نوع سیاستگذاری وارد میشود.
با توجه به این نکته که در حال حاضر روزانه ۲۰ هزار میلیارد تومان معامله ثابت انجام میشود و این روال تا پایان سال ادامه خواهد داشت و ممکن است افزایش یابد و از نظر شاخصی اگرچه نمیتوان عدد و رقم درستی تا پایان سال ارائه داد، اما تا چهار ماه آینده شاخص میتواند ۲ میلیون واحد را رد کند. شرایط جهان ناشی از گسترش ویروس کرونا، افزایش قیمتهای جهانی و سیاست خارجی و انتخابات آمریکا تا حد زیادی تکلیف شاخص را مشخص میکند، به همین خاطر کسی نمیتواند در مورد پایان سال صحبت کند، اما با وجود اصلاحات میانی باز هم شاخص به رشد خود ادامه میدهد.