هیجان ناتمام خودرویی؟ / سناریوهای سودآوری خودروسازان با جهش نرخ فروش

09:47 - 1400/01/21
نمادهای خودرویی در معاملات امروز نیز با صف سنگین خرید مواجه بودند. به نظر می‌رسد فعالان بازار سهام هیچ زمان از سیگنال‌های ضعیف بنیادی طی سال‌های گذشته درس عبرت نگرفته‌اند. در شرایط کنونی نیز گرچه وضعیت نیمه نخست خودروسازان از وضعیت نامناسب این صنعت خبر می‌داد اما به دنبال خبر آزادسازی نرخ فروش بار دیگر شاهد هیجان در سمت خرید هستیم.
هیجان ناتمام خودرویی؟ / سناریوهای سودآوری خودروسازان با جهش نرخ فروش

دنیای بورس: گروه خودرویی در معاملات امروز نیز با صف خرید مواجه هستند. در حالی‌که خودروسازان با زیان‌های سنگینی مواجهند، اما هیچ‌توجهی به وضعیت اسفناک حاکم بر این صنعت نمی‌شود. همچنان به دنبال حباب قیمتی که در زمستان 94 در این گروه‌ها رقم خورد، بازی سهام برای بازیگران بورس تهران جذاب است. این در حالی است که نگاهی به واقعیت‌ها دقیقا خلاف این موضوع را نشان می‌دهد و می‌تواند برای خریداران سهام در آینده حاوی ریسک باشد.

چرا خودرویی‌ها رشد می‌کنند؟

خبرهایی که برای صنعت خودرو مطرح می‌شود بیشتر جنبه داغ کردن سهام را دارد. خودروسازان در پایان نیمه نخست سال با زیان‌های سنگین مشمول ماده 141 قانون تجارت روبرو هستند؛ بیش از نیمی از سرمایه این شرکت‌ها با زیان از بین می‌رود. حال همین موضوع می‌تواند دستاویزی برای بازی در سهام این گروه باشد. بعضا احتمال افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی را بهانه‌ای برای خرید سهام عنوان می‌کنند.

لازم به ذکر است که سایپا با زیان انباشته 2910 میلیارد تومان، سرمایه 3926 میلیارد تومانی را دارا است. ایران‌خودرو با زیان انباشته 2134 میلیارد تومان، سرمایه 1530 میلیارد تومانی را دارا است. پارس‌خودرو نیز با سرمایه 2270 میلیارد تومانی با زیان انباشته 1184 میلیارد تومان مواجه است. بر این اساس وضعیت نامناسب این گروه مشخص است.

عامل دوم که باعث داغ شدن سهام خودرویی شده است، احتمال آزادسازی نرخ فروش است. در این خصوص نگاهی گذرا به صورت‌های مالی خودروسازان مشخص می‌کند که حتی آزادسازی نرخ فروش نیز دردی از دردهای این گروه را درمان نمی‌کند. در این خصوص محاسبات حاکی از این موضوع است که برای مثال «خساپا» اگر محصولات خود در تابستان را با 60 درصد قیمت بیشتر به فروش می‌رساند شاید امکان خروج از زیان در این فصل وجود داشت. این موضوع به این معنا است که با ساختار فعلی خودروسازان جهش نرخ فروش تا 60 درصد هم نمی‌تواند برای این گروه کارساز باشد.

این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که اگر برای مثال فروش کلیه محصولات سایپا در دو فصل پاییز و زمستان با 60 درصد افزایش نرخ فروش کلیه محصولات همراه باشد همچنان این شرکت تا پایان سال 97 ناشی از عملکرد تا نیمه نخست سال، 2910 میلیارد تومان زیان انباشته خواهد داشت. بر این اساس برای خروج از زیان انباشته به افزایش نرخی مازاد بر این مقدار نیازمند است. با همه این‌ها باز باید به چند عامل منفی نیز توجه کرد.

روند نزولی تولید

آن‌چه در گزارش‌های خودروسازان با تمرکز بر سایپا مشخص است نزول شدید مقدار تولید است. در شرایط تحریم‌، هزینه‌های تولید به دنبال جهش نرخ دلار، افزایش و قطعات تولید خودروسازان، افت محسوسی را داشته است. بر این اساس حتی آن‌چه در سناریو بالا اشاره شد نیز قابل اتکا نیست و باید وضعیت بدتری را برای بنیاد خودروسازان انتظار داشت. تولید سایپا در 7 ماهه ابتدای امسال نسبت به دوره مشابه سال گذشته افت 12 درصدی را تجربه کرده است. این در حالی است که این شرکت در ماه مهر با افت 33 درصدی مقدار تولید نسبت به سال گذشته مواجه شده است.

در نتیجه با کاهش مقدارتولید و پررنگ شدن نقش هزینه‌های سربار و دستمزد عمق زیان این شرکت‌ها افزایش می‌یابد. در نتیجه حتی افزایش نرخ‌ رویایی 60 درصدی نیز احتمالا نتواند برای سودآوری این شرکت گره‌گشا شود.

مسیر پرپیچ و خم افزایش نرخ فروش

در خصوص افزایش نرخ فروش محصولات نیز سدهای زیادی وجود دارد. با فرض این‌که سیاست‌گذار به مدار عقلانیت بازگردد و اجازه آزادسازی نرخ فروش را برای نجات صنعت خودرو از ورطه نابودی بدهد همچنان باید به دنبال مشکلات این صنعت در ادامه بود.

امکان فروش محصولات خوردوسازان در قیمت‌هایی نزدیک به بازار می‌تواند تقاضای سفته‌بازی را از این بازار حذف کند. در نتیجه التهاب قیمتی تا حدودی کاسته می‌شود. فاصله قیمتی برخی از خودروها در بازار نسبت به قیمت درب کارخانه خودروسازان حدود 70 درصد است و آزادسازی می‌تواند از التهاب قیمتی بکاهد. علاوه بر این با جهش نرخ دلار توجیهی برای وجود تعرفه سنگین بر واردات خودرو وجود ندارد زیرا هیچ ‌خودرو خارجی در قیمت‌های کنونی توان رقابت با خودروسازان داخلی را نخواهد داشت. نکته مهم‌تر مسیر حمایتی اشتباه از صنعت خودرو بوده که این صنعت را تا به این حد در برابر تلاطم، شکننده نگه داشته است.

موضوع مورد توجه پس از افزایش نرخ فروش و به دنبال آن، عقب‌نشینی تقاضای دلالی، کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان واقعی است. علاوه بر این اگر آزادسازی رخ دهد و سیاست‌های مناسب در حوزه واردات نیز در نظر گرفته شود خودروسازان باید به فکر بازاریابی و افزایش کیفیت محصولات باشند، موضوعی که به ندرت در آن تخصص دارند. بر این اساس نگاهی بنیادی به وضعیت خودرو مشخصا از حال نامساعد این صنعت خبر می‌دهد. ممکن است در شرایط کنونی خریداران سهام خودرو به این موارد توجه نکنند اما انعکاس این موارد در واقعیت در هفته‌های آینده تلنگری به معامله‌گران خواهد بود.