به گزارش دنیای بورس به نقل از دنیای اقتصاد، بورس تهران در دومین روز معاملاتی هفته با رشد اندک در شاخصها همراه بود؛ شاخص کل رشدی کمتر از ۴ هزار واحد را به ثبت رساند و شاخص هموزن که نمادهای کوچک را نمایندگی میکند، حدود ۴۵۰ واحد به ارتفاع خود افزود. به نظر کارشناسان بازار سرمایه، در آینده بورس، ابهامهای سیاسی و متغیرهای اقتصادی وجود دارد و سرمایهگذاری را با نااطمینانی همراه کرده و رشدی که در حال وقوع است، در حقیقت بازتاب تورم در درآمد شرکتها است.
ارزیابی بورس نیازمند شناخت شرایط تورمی است
محمدرضا بیکزادهمقدم، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی وضعیت بازار سهام پرداخت: ارزیابی وضعیت بازار سهام نیازمند شناخت بستر شرایط تورمی کشور است، تورمی که آثار آن بهوضوح در فروش و سودآوری شرکتها نمایان شده و گزارشهای منتشرشده نیز نشان میدهد عمده بنگاهها با افزایش فروش و بهتبع آن رشد سودآوری مواجه بودهاند. این روند، چشمانداز بازار سهام را در میانمدت و بلندمدت مثبت نشان میدهد و از آیندهای نسبتا مطلوب حکایت دارد. در شرایط فعلی نیز روزانه شاهد تقابل عرضه و تقاضا در بازار هستیم؛ گروهی از سرمایهگذاران با نگاه به آینده تورمی و رشد سود شرکتها اقدام به خرید سهام میکنند و در مقابل، بخشی دیگر به دلیل رشد اخیر بازار و همچنین خاطره افتها و ریزشهای گذشته، تمایل به فروش سهام دارند.
وی افزود: در این میان نباید فراموش کرد که همچنان ریسکهای سیستماتیک قابلتوجهی در اقتصاد کشور وجود دارد. ریسکهای سیاسی و احتمال بروز تنشهای جدید بهطور کامل برطرف نشده و همین موضوع باعث شده بخشی از فعالان بازار جانب احتیاط را در پیش بگیرند و تصمیم به فروش بگیرند. عامل مهم دیگری که فشار محسوسی بر بازار وارد میکند، نرخ بهره است. نرخهای بهره در سطوح بسیار بالایی قرار گرفته و در حال حاضر نرخهای بازدهی بدون ریسک به محدوده ۳۸ تا ۴۰ درصد رسیده است. این سطح از نرخ بهره به این معنا است که نسبت قیمت به درآمد بدون ریسک حدود 2.5 واحد است و در نتیجه سرمایهگذاران انتظار دارند آثار تورمی در فروش و سودآوری شرکتها بهگونهای باشد که P/E سهام در سال آینده به محدوده 2.5 تا 3واحد برسد تا سرمایهگذاری در بازار سهام توجیهپذیر شود.
از سوی دیگر، رشد قابلتوجه نرخ دلار در بازار آزاد که به محدودههای 120 هزار تومان رسیده و افزایش فاصله آن با نرخ دلار نیمایی تا سطوح بیسابقه حدود ۷۰ درصد، خود بهعنوان یک پتانسیل برای بازار سرمایه تلقی میشود. در صورت تعدیل این شکاف و افزایش نرخ نیمایی، شرکتها میتوانند از این محل منتفع شوند و سودآوری بالاتری را تجربه کنند. در مجموع میتوان گفت در هر دو سمت عرضه و تقاضا، دلایل منطقی برای رفتار خریداران و فروشندگان وجود دارد و مسیر آتی بازار به این بستگی دارد که در نهایت کدام یک از این دو گروه قدرت بیشتری پیدا کند و بتواند جهت حرکت بازار را تعیین کند.
سرمایهگذاران به سوی پرتفوی متنوع حرکت کنند
ابوالفضل شهرآبادی، کارشناس بازار سرمایه گفت: بهعنوان یک ارزیابی کلی از شرایط فعلی بازار سرمایه، به نظر میرسد سرمایهگذارانی که در مقطع کنونی بهصورت فعال در بازار سهام حضور دارند، از درجه قابلتوجهی از جسارت و ریسکپذیری برخوردارند. چرا که وضعیت سیاسی کشور با افق مبهمی همراه است، وضعیتی که در آن، هر لحظه احتمال انتشار اخبار منفی درباره تشدید ریسکهای سیاسی وجود دارد. در کنار این عامل مهم، متغیرهای دیگری مانند چالشهای مربوط به انرژی، از جمله محدودیتهای آب، برق و گاز نیز همچنان بهصورت بالقوه بر فضای بازار سایه انداختهاند. مجموع این عوامل، بازار سرمایه را با ریسکهای سیستماتیک متعدد مواجه کرده و به همین دلیل، سرمایهگذاری در چنین فضایی به معنای پذیرش مجموعهای از نااطمینانیها و ابهامات است.
وی در ادامه گفت: خوشبختانه در سالهای اخیر، بهویژه در سال گذشته، ابزارهای متنوعتری در بازار سرمایه توسعهیافته است. راهاندازی صندوقهای طلا، صندوقهای اهرمی و سایر ابزارهای مالی باعث شده است که گزینههای بیشتری پیشروی سرمایهگذاران قرار گیرد. در شرایطی که بازار در مسیر صعودی و رونق قرار دارد، صندوقهای اهرمی میتوانند ابزارهای مناسبی برای کسب بازده بالاتر باشند و مورد استقبال سرمایهگذاران قرار گیرند. در مقابل، در دورههایی که ریسکها تشدید میشوند، سرمایهها به سمت ابزارهایی مانند صندوقهای طلا یا صندوقهای درآمدثابت حرکت میکنند. این وضعیت تفاوت معناداری با سالهای گذشته دارد که در آن، سرمایهگذاران یا صرفا در بورس فعالیت میکردند یا ناچار به خروج کامل از بازار سهام و ورود به بازارهای موازی بودند. تنوع ابزارها سبب شده است رفتار سرمایهگذاران منطقیتر شود و امکان جابهجایی سرمایه درون بازار سرمایه فراهم شود.
شهرآبادی اضافه کرد: در شرایط کنونی، فضای کلی بازار همچنان پرریسک و همراه با عدم قطعیت است و متغیرهایی مانند احتمال وقوع جنگ، نوسانات نرخ ارز و افزایش قیمت طلا از جمله عوامل اثرگذار اصلی محسوب میشوند. این متغیرها از یکسو سطح ریسک بازار را بالا میبرند و از سوی دیگر، باعث جذابتر شدن برخی داراییها، بهویژه سهام دلاری میشوند. بر همین اساس، توصیه میشود سرمایهگذاران بهجای تمرکز بر یک سهم یا یک ابزار خاص، به سمت تشکیل یک پرتفوی متنوع حرکت کنند؛ پرتفویی که در آن بخشی از دارایی به صندوقهای درآمد ثابت برای کاهش ریسک، بخشی به صندوقهای طلا برای پوشش تورم و نوسانات ارزی و بخش دیگری به سهامی اختصاص یابد که از افزایش نرخ ارز منتفع میشوند. تمرکز کامل بر صندوقهای طلا یا ابزارهای اهرمی در این شرایط پرابهام، رویکرد مناسبی ارزیابی نمیشود و احتیاط و تنوع میتواند راهبرد منطقیتری باشد تا زمانی که فضای کلی اقتصاد و سیاست از ابهام خارج شود.
در عین حال، باید توجه داشت که بازار سرمایه همچنان از ظرفیت رشد برخوردار است و این موضوع برای فعالان بازار نیز قابلدرک است. رشد شاخص کل و نزدیک شدن آن به محدوده 3.5میلیون واحد نشان میدهد بازار با مقاومتهایی مواجه است، اما در صورت عبور از این سطوح و بهویژه در صورت کمرنگ شدن ریسکهای سیستماتیک، امکان تداوم روند صعودی وجود دارد. در چنین سناریویی، رسیدن شاخص به سطوح بالاتر، حتی تا محدوده چهار میلیون واحد و در افق خوشبینانهتر تا پایان سال، دور از انتظار نخواهد بود. به نظر میرسد بسیاری از سرمایهگذاران این ظرفیت را در بازار مشاهده کردهاند و در انتظار کاهش تنشها و بازگشت نسبی آرامش به فضای اقتصادی و سیاسی کشور هستند؛ شرایطی که میتواند زمینهساز ورود نقدینگی جدید و تقویت جایگاه بازار سرمایه بهعنوان مقصد سرمایههای سرگردان باشد.
ارزیابی بورس نیازمند شناخت شرایط تورمی است
رشد بورس منعکس کننده چیست؟
رشد آرام شاخصها در حالی رقم میخورد که بازار سرمایه در بستری کاملاً تورمی حرکت میکند. افزایش فروش شرکتها، فاصله بیسابقه دلار آزاد و نیمایی و نرخ بهره نزدیک به ۴۰ درصد، ترکیبی از امید و تردید را در میان فعالان بازار ایجاد کرده است؛ شرایطی که تحلیل آینده بورس را به شناخت دقیق متغیرهای کلان وابسته میکند.