تقریبا دو سال از عمر مدیریت محمودرضا خواجه نصیری در شرکت تأمین سرمایه آرمان میگذرد. پیش از آن نام تأمین سرمایه آرمان کمتر بازار سرمایه به گوش میخورد. اما درست پس از خروج خواجه نصیری از اداره نظارات بر بازارهای سازمان بورس و ورود او به تأمین سرمایه آرمان به عنوان مدیرعامل، رفتهرفته نام شرکت تأمین سرمایه آرمان در کنار بزرگترین شرکتهای تأمین سرمایه کشور خودنمایی کرد. از همان زمان، توجه فعالان بازار سهام نیز به این شرکت افزایش یافت و رفتار این شرکت بیش از پیش توسط بازار رصد و پیگیری شد. تأمین سرمایه آرمان در حال حاضر بزرگترین صندوق سرمایهگذاری درآمد ثابت (گنجینه زرینشهر یا آرمانشهر سابق) را در اختیار دارد. اهمیت این صندوق سرمایهگذاری از سال گذشته و با افزایش خریدهای این صندوق در بازار سهام روز به روز افزایش یافت. این صندوق سرمایهگذاری در حال حاضر بیش از 5 درصد پرتفوی خود را به صروت سهام نگهداری میکند. به عبارت دقیقتر تقریبا هزار و 600 میلیارد تومان از پرتفوی 29 هزار میلیارد تومانی صندوق گنجینه زرینشهر به سهام اختصاص دارد.
نکته قابل توجه این پرتفوی هزار و 600 میلیارد تومانی، تجمیع و خریداری کردن آن در مدت زمان کوتاه دو سال است. طی دو سال اخیر صندوق گنجینه زرینشهر از حقوقیهای فعال بازار بوده است و توان اثرگذاری آن بر بازار سهام روز به روز افزایش یافته است. یک سال پیش در چنین زمانی، خالص ارزش داراییهای صندوق گنجینه زرین شهر تقریبا 17 هزار میلیارد تومان بود و حال سطح آن به تقریبا 29 هزار میلیارد تومان رسیده است. ارزش پرتفوی سهام این صندوق نیز تنها در مدت دو سال، تقریبا از صفر به هزار و 600 میلیارد تومان رسیده است که حاکی از خریدهای قابل توجه سهام توسط این صندوق سرمایهگذاری است.
این صندوق سرمایهگذاری در سه ماه گذشته اما، با افت نسبی تعداد واحدهای سرمایهگذاری خود مواجه شد. این اتفاق برای سایر صندوقهای سرمایهگذاری نیز کم و بیش رخ داده است، اما کاهش تعداد واحدهای سرمایهگذاری گنجینه زرینشهر به عنوان بزرگترین صندوق سرمایهگذاری درآمد ثابت در میان فعالان بازار بیشتر مورد توجه قرار گرفت. جزئیات و تحلیل رفتار صندوق گنجینه زرینشهر در گزارش «تهدید گنجینه زرینشهر برای 1+25 نماد» به طور مفصل آمده است.
تحولات بازار پول و احتمال کاهش واقعی نرخ بهره در آینده نزدیک، دنیای بورس را بر آن داشت تا مصاحبهای را درباره وضعیت عمومی صندوق گنجینه زرینشهر با محمودرضا خواجه نصیری، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه آرمان ترتیب دهد. متن کامل این مصاحبه را در ادامه بخوانید.
دنیای بورس: چه عاملی باعث شد که صندوق درآمد ثابت گنجینه زرین شهر (آرمان شهر سابق) تا این حد رشد کند و تبدیل به بزرگترین صندوق سرمایهگذاری کشور شود؟ خالص ارزش داراییهای این صندوق در خرداد 1394، 500 میلیارد تومان بود اما در حال حاضر این صندوق به 30 هزار میلیارد تومان رسیده است. به نظر میرسد که بانکها به هدف جلوگیری از آسیبهای کاهش نرخ سود سپردهها، نگاه ویژهتری به این صندوقها داشتهاند و یکی از عوامل رشد صندوقها همین موضوع بوده است. هماکنون نیز شعب بانک شهر تبدیل به محل فروش واحدهای صندوق سرمایهگذاری زرین شهر شده است. نظر شما چیست؟
من سوال شما رو با طرح یک سوال، پاسخ میدهم. سوال اینجاست که آیا سایر بانکها نیز شرایط مشابهی نداشتند؟ چرا صندوقهای سرمایهگذاری وابسته به سایر بانکها چنین شرایطی را تجربه نکرد؟
واقع قضیه این است که صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت ابزار مهمی هستند، چرا که مردم را برای سرمایهگذاری تطمیع میکند. بنابراین میتوانند منابع مالی بزرگتری را جذب کند و به واسطه داشتن منابع مالی قابل توجه، برای کسب بازدهی بالا، قدرت چانهزنی پیدا کرده است. در کنار آن سرویسهای جانبی نیز در کار بوده است که این صندوقها را جذاب کرده است. برای مثال صدور و ابطال لحظهای واحدهای سرمایهگذاری، دارا بودن ویژگیهای مشابه با سپردههای روزشمار، نقدشوندگی بالا و بحثهایی از این دست.
بانک مرکزی در این میان قواعد و مقرراتی برای سپردههای بانکی دارد. یک روز دست روی سپردههای کوتاهمدت میگذارد، روزی سپردههای بلندمدت را مورد توجه قرار میدهد، روزی نرخ سود سپردهها را تغییر میدهد و فضا را برای بانکها پرریسک میکند. از دیدگاه مدیریت سرمایهگذاری صندوقها برای روبرو شدن با این قواعد و مدیریت داراییها دست بازتری دارند. برای مثال در مقاطعی نرخهای سود بانکی کاهش یافت. در آن مقطع ما در صندوق گنجینه یک سری منابع بلندمدت از قبل تجهیز کرده بودیم و به سرعت این منابع را به سپردههای بلندمدت تبدیل کردیم و بخشی از منابع را صرف خرید اوراق دارای درآمد ثابت کردیم. در نتیجه قیمت اوراق بالاتر رفت و همین موضوع سودی ساخت که کاهش سود سپردهها را جبران کرد. همین موضوع باعث شد که هماهنگی مناسبی بین بانک شهر و تأمین سرمایه آرمان ایجاد شود و بانک شهر این صندوق را به عنوان ابزاری موثر در نظر گرفت و برای رشد آن تلاش فراوانی شد. مدیریت خوبی برای ارائه یک سرویس بی نقص در صندوق گنجینه صورت گرفت که شامل مسائل زیادی میشد، از ثبات در نرخ سودی که ایجاد شد، در تمام مدتی که حجم صندوق افزایش پیدا میکرد و در مواعدی که میخواستیم سقف صندوق را افزایش بدهیم، طبق نصابهای سازمان بورس اوراق داشتیم. در زمانی که میخواستیم سقف صندوق را از 17 هزار میلیارد تومان به 30 هزار میلیارد تومان برسانیم، باید 4 هزار میلیارد تومان اوراق میداشتیم و ما این اوراق را منتشر کرده بودیم. بسیاری از صندوقها در مسیر رشد خود متوقف شدند چون در زمانی که میخواستند افزایش سقف بگیرند، نمیتوانستند به اندازه کافی اوراق بخرند یا اوراق منتشر کنند. تنخواهی در اختیار داشتیم که هر کس میخواست واحدهای خود را ابطال کند در فرصت کوتاهی (دو ساعت) وجه نقد دریافت میکرد. تک تک اقدامات برای رضایتبخشی به مشتریان انجام شد، زیرساختها را گسترش دادیم، پشتیبانی و پاسخگویی مناسبی صورت گرفت، تمام این اقدمات باعث شد سرویس خوبی را ارائه کنیم.
در واقع مقررات بانک مرکزی باعث شد که بانکها به این فکر کنند که از ابزار صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کنند و به ما توجه بیشتری کردند. اما عملکرد صندوق ما باعث شد که این نگاه ادامه پیدا کند. فرصتی بود که پیش آمد و ما از آن استفاده کردیم. این موضوع برای بازار سرمایه یک فرصت بود.
دنیای بورس: بازه اواخر خرداد ماه سال جاری تا کنون، طی دو سال گذشته، بلندترین بازهای است که تعداد واحدهای سرمایهگذاری شما نزولی است و از 297 میلیون واحد به 288 میلیون واحد رسیده است. شیب تعداد یونیتها نزولی شده است و این نکته فعالان بازار را نگران کرده است. برای ادامه رشد صندوق برنامهای دارید ؟ امکان این موضوع هست که نگاه بانکها از روی صندوقها برگردد؟
مدیریت یک صندوق سرمایهگذاری وابسته به بانک، دو بخش عمده دارد. بخش اول آن مربوط به تکنیک میشود و بخشی از آن به بحث سیاستگذاری ارتباط دارد. افزایش و کاهش سرعت رشد صندوق گنجینه زرینشهر جزئی از یک سیاستگذاری است. این مسائل اتفاقی نیست و به صندوق گنجینه تحمیل نشده است. اگر رشد صندوق ما در سه ماه گذشته کنترل شده به این معنا و مفهوم نیست که سطح سپردههای بانکهای طرف حساب ما کمتر شده است. بلکه موضوع این بوده است که نسبتهای دارایی صندوق ما به دلیل رشد سریعی که در جذب سپردهها داشته است، تطبیق داده نشد. فرض کنید ما باید 30 درصد اوراق داشته باشیم. ممکن است رشد بیرویه صندوق این نسبت را کاهش دهد. در چنین مواردی ممکن است تصمیم بگیریم جذب سپرده را کنترل کنیم تا برای تطبیق نسبتها زمان داشته باشیم. با این وجود ما هنوز برای ورود به اوراق و سهام ظرفیت داریم. برای مدیریت این صندوق مهم نیست که سپردههای بانکی ما کاهش یابد، بلکه مهم این است که ظرفیت برای ورود به اوراق درآمد ثابت و سهام داشته باشیم. در حال حاضر با 25 هزار میلیارد تومان و ضریب 40 درصد دستور العمل صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت، ما هنوز هزار و 500 تا دو هزار میلیارد تومان دیگر ظرفیت داریم که اوراق یا سهام خریداری کنیم.
دنیای بورس: اگر خالص داراییهای صندوق کمتر از 25 هزار میلیارد تومان شد چطور؟ در برهه فعلی به نظر میرسد که بانک شهر تقریبا 100 درصد سپردهگیری صندوق گنجینه زرین شهر را انجام میدهد، اما این صندوق 80 درصد از این منابع را به بانک بازمیگرداند. در نتیجه به نظر میرسد که بهای تمام شده پول برای بانک شهر افزایش مییابد. اگر بانک شهر تصمیم گرفت که مانند سایر بانکها، سپردهها را با نرخهای ترجیحی بالاتر جذب کند و دیگر اقدام به جذب سپرده برای صندوق گنجینه زرین شهر نکرد چطور؟
اولا بهای تمام شده پول برای بانک شهر با این روش افزایش نمییابد. به این صورت نیست که در ابتدا از این منابع سپرده قانونی کسر شود، بلکه پس از دریافت سپرده از گنجینه زرین شهر است که سپرده قانونی از سپردهها کاسته میشود.
درثانی دریافت سپردههای مستقیم توسط بانک شهر با نرخهای بالا در بلندمدت امکانپذیر نیست. این موضوع هم به ضرر بانک خواهد بود و هم بانک مرکزی از آن جلوگیری خواهد کرد. وقتی صندوق سرمایهگذاری تأسیس میکنیم، سعی میکنیم که منابع خرد را جذب کنیم و منابع بزرگی را در اختیار بانکها قرار دهیم. اگر بانک بخواهد منابع بزرگ جذب کند باید با 24 تا 25 درصد جذب کند، اما با 20 درصد هزینه و استفاده از صندوق سرمایهگذاری درآمد ثابت، میتواند همان مبلغ را با 20 درصد هزینه جذب کند.
حضور صندوقهای سرمایهگذاری در بانکها یک مزیت محسوب میشود و میتواند آنها را کمک کند. هرچند اگر بانک مرکزی اجازه دهد که بانکها با نرخهای بالاتر مستقیما جذب سپرده کنند، شاید اقبال به صندوقها کاهش یابد. اما باید در نظر داشت که صندوقهای سرمایهگذاری علاوه بر سپردههای بانکی اوراق هم دارند. این اوراق در برخی موارد میتواند کمک کند. به عنوان مثال فرض کنید که نرخ بهره به 15 درصد کاهش یابد. صندوق گنجینه زرین شهر در پرتفوی خود حدود 4 هزار میلیارد تومان اوراق با نرخ اسمی 20 تا 21 درصد دارد. اگر بتوانیم در صندوق سرمایهگذاری به واسطه اوراقی که داریم تنها 2 درصد سود بیشتری بسازیم، و همه بانکها نرخ سود 15 درصدی بدهند این موضوع به نفع صندوق ما خواهد بود. تنها کسی که میتواند قانونا بیشتر از بازار پول سود بسازد، صندوق گنجینه خواهد بود چرا که درصد مهمی از داراییها خود را به صورت اوراق 20 و 21 درصدی نگهداری میکند، همچنین ورود خوبی به بازار سهام داشته است.
دنیای بورس: در اظهارات اخیر مقامات بانک مرکزی اعلام شده است که برای کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، فعالیت صندوقها نیز کنترل خواهد شد. مفهوم این اظهارات چیست؟ کنترل صندوقهای سرمایهگذاری به چه صورت خواهد بود؟ آیا دستورالعملی به دست شما رسیده است؟
این کنترل به این صورت خواهد بود که سپردههای صندوقهای سرمایهگذاری، باید در چارچوب نرخهای قانونی در اختیار بانکها قرار بگیرد. حرف ما این است که اگر بانک مرکزی بتواند تمام بانکها را بدون هیچ گونه استثنا وادار کند که نرخ 15 درصدی به سپردهگذاران بپردازند، ما به عنوان یک صندوق سرمایهگذاری درآمد ثابت دست بانک مرکزی را میبوسیم. چرا که ما مزیت رقابتی پیدا خواهم کرد. ما میتوانیم تا دو یا سه سال آینده از انباره اوراق و سهام صندوق استفاده کنیم و سرویسی بهتر از سیستم بانکی به سرمایهگذاران ارائه دهیم. چرا که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، صندوق گنجینه میتواند بدون صرف هزینههای اضافه و کاملا به صورت قانونی یک تا دو درصد سود بیشتری نسبت به نرخ مصوب پرداخت کند.
دنیای بورس: بخش عمدهای از سرمایهگذاران و سپردهگذاران فرقی بین سپردهها، اعم از کوتاهمدت، بلندمدت یا حساب گنجینه قائل نیستند و صرفا به نرخ سود به عنوان وجه متمایز کننده سپرده خود توجه میکنند. به عبارت بهتر به نظر میرسد که منابع مالی شما ماهیتا از پولهای داغ تشکیل شده است و چنانچه گزینه بهتری برای سرمایهگذاری به وجود آید، این امکان وجود خواهد داشت که سپردهگذاران منابع خود را به سرعت از صندوق گنجینه زرینشهر خارج کنند. این در حالی است که صندوق گنجینه این منابع مالی بر اساس پولهای داغ را صرف خرید سهام کرده است. اگر نرخ بهره تغییر کند و سرعت ابطال واحدهای سرمایهگذاری افزایش یابد، آیا ریسکی به بازار سرمایه از جانب صندوق گنجینه تحمیل نخواهد شد؟
این اتفاقات در گذشته هم رخ داده است. چرا فکر میکنید این اتفاقات تنها در آینده میتواند رخ دهد؟ برای مثال در اسفند ماه سال 1395 بانکهای دولتی به حسابهای بیش از 100 میلیون تومان سودهای 25 درصدی پیشنهاد دادند. در واقع در آن دوره جایگزین بسیار مناسبی برای سرمایهگذاری ایجاد شد و این امکان وجود داشت که صندوق گنجینه متحمل ریسک شود. اما این موضوع به بهترین نحو مدیریت شد و هیچ ریسکی به بازار سرمایه منتقل نشد. همه این اتفاقات در گذشته رخ داد و در آینده هیچ رویدادی برای ما جدید نخواهد بود و برای آن راه حل خواهیم یافت.
دنیای بورس: صندوق گنجینه به اندازه 1600 میلیارد تومان در 18 ماه گذشته در بازار سهام سرمایهگذاری کرده است. این مقدار به صورت خرد خریداری شد و منجر به کاهش شناوری سهمها و بالا ماندن قیمتها شد. اگر مشکلی برای صندوق سرمایهگذاری پیش آید، تکلیف این سهمها چه خواهد بود؟ جدا از آن به نظر میرسد که در بخش عمدهای از نمادهای خریداری توسط صندوق گنجینه، کاهش ارزش رخ داده است. استراتژی شما برای حل این مسائل چه خواهد بود؟
معاملات سهام ادبیات و مختصات ویژه خود را دارد. در این باره باید گفت که اولا طبق دستورالعمل سازمان بورس، ما قانونا موظف هستیم که 5 درصد از داراییهای خود را به صورت سهام نگهداری کنیم. جدا از آن من به بازار سهام اعتقاد دارم. ضمنا معتقدم که صندوقها باید وارد بازار سهام شوند و از اهرم 5 درصدی سهام استفاده کنند. ممکن است این سوال پیش آید که این اهرم 5 درصدی به چه صورت عمل میکند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت چرخ روزگار در سالهای اخیر بر وفق فعالان بازار سهام نبوده است. اما ما نباید این موضوع را یک حقیقت بدانیم که بازار سهام برای سرمایهگذاری مناسب نیست. من یک مدیر سرمایهگذاری حرفهای هستم و با سایر مدیران سرمایهگذاری تفاوت دارم. هم جسور هستم و هم قواعد سرمایهگذاری را به طور کامل میشناسم. تصمیمات من بر اساس واقعیت است و نه اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است. زمانی که به هر دلیلی نرخهای بهره تضعیف شود و بازار پول با مشکل مواجه شود، بازار سهام به طور کلی میتواند تقویت شود. این اتفاق در اواخر سال 1394 نیز رخ داد و به دلیل کاهش نرخ سود بانکی، بازار سهام بهبود یافت و ما بخشی از سود خود را از محل افزایش قیمت اوراق و سهام به دست آوردیم. همین موضوع میتواند به عنوان اهرمی برای تنظیم و مدیریت NAV صندوقهای سرمایهگذاری استفاده شود. صندوق گنجینه زرین شهر در سال گذشته بخشی سهام خریداری کرد به اعتقاد من سهمهای خریداری شده میتواند به عنوان وزنه متعادل پرتفو عمل کند. این صندوق میتواند در هر بازهای که بازار فرصت بدهد بدون هیچ گونه مشکلی در بازار سهم به فروش برساند. در عین حال برای تأمین نقدینگی نیاز مبرمی برای فروش سهام وجود ندارد. این صندوق به اندازه چهار هزار میلیارد تومان اوراق درآمد ثابت دارد که در صورت نیاز به نقدینگی ابتدا این اوراق را به فروش خواهد رساند. علاوه بر آن در نظر داشته باشید که ظرف یک ماه میتوان به اندازه 100 میلیارد تومان سهم در بازار فروخت بدون آنکه مشکلی برای بازار سهام رخ دهد. فرض کنید که نیاز است یک پرتفوی 1500 میلیارد تومانی نقد شود. برای این کار لازم است به اندازه 20 درصد در سال جریان نقدینگی حاصل شود. با این حساب لازم است که هر سال 300 میلیارد تومان جریان نقدی از فروش سهام حاصل شود که بخشی از آن توسط سود نقدی شرکتها تأمین خواهد شد. در نتیجه لازم است که هر سال به اندازه 100 تا 150 میلیارد تومان سهام به فروش برسد. این رقم برای یک سال، رقم چندان بالایی به نظر نمیرسد، بنابراین از این محل نگرانی خاصی برای بازار سهام وجود نخواهد داشت.
علاوه بر آن اعتقاد قلبی من این است که سهمهای موجود در بورس ارزنده هستند. اما در این باره تحلیلهای غیرمنصفانه شده است و عملکرد من توسط برخی از فعالان بازار مورد انتقاد قرار گرفته است. گفته میشود که صندوق گنجینه زرین شهر به دلیل بزرگی میتواند روی بازار تأثیر بگذارد و انتظار دارند به این دلایل واهی، صندوق ما سهام خریداری نکند. این در حالی است که صندوق زرین شهر تمام تلاشهای خود را انجام داده که در دشواریهای فعلی سهام خریداری کرده و از بورس حمایت کند. من دو سال پیش برای هموارسازی NAV صندوقهای سرمایهگذاری به سازمان بورس پیشنهاد دادم، اما هنوز در این باره پاسخی دریافت نکردهام. با این وجود صندوق گنجینه نیروی انسانی قابل توجهی را به منظور رصد کردن لحظهای NAV بسیج کرده است تا در عین حال که شکل صندوق درآمد ثابت حفظ میشود، بتوان سهام خریداری کرد و در نهایت بتوان از بازار حمایت کرد. اما در این راستا به عملکرد من انتقاد میشود که برای مثال چرا سهم خریدید؟ یا چرا NAV خود را مدیریت کردید. در پاسخ باید گفت که اولا به بازار سهام اعتقاد داریم و ثانیا راهی جز مدیریت NAV خود نداریم، چرا که رویهای برای هموارسازی NAV وجود ندارد و صندوق گنجینه مجبور به مدیریت NAV است.
دنیای بورس: پیشتر در زمان مدیریت شما در سازمان بورس ادعا میشد که شما شخصا برای حمایت از بازار به حقوقیهای بازار توصیه میکردید که سهام خریداری کنند یا دستکم فروشنده نباشند. حالا نیز به نظر میرسد که با همین اعتقاد در بازار سهام دست به معامله میزنید. با توجه به تجربه زیاندهی صندوق توسعه بازار و همچنین با توجه به آنکه بخش قابل توجهی از پرتفوی گنجینه زرین شهر دچار افت ارزش شده است، آیا چنین رویکردی را هنوز صحیح میدانید؟ آیا معتقد نیستید که این روند به کاهش نقدشوندگی بازار منجر میشود؟
حقیقت این است که هنوز معتقد هستم که باید از بازار سهام حمایت شود. شاخص بورس تهران در سال منفی گذشته بازدهی منفی تجربه کرد. حال سوال اینجاست که اگر شاخص منفی بوده پس لزوما نباید کسی از بازار خرید کند؟
ضمنا معتقد هستم که این ایده که حمایت از بازار باعث کاهش نقدشوندگی میشود، به کل نادرست است. من از سال 81 تا کنون در بروس تهران فعالیت دارم و تجربه به من ثابت کرده است که قیمت سهام کف ندارد و کاهش قیمت سهام لزوما، تقاضای سهم را افزایش نمیدهد. در حقیقت این بازده انتظاری است که تقاضا را میسازد. زیان سرمایهای در بلندمدت سرمایهگذاران را نگران میکند و باعث افت تقاضا در بازار سهام میشود. به نظر شما در زمانی که سهم «فملی» از 150 تومان به 180 تومان رسید تقاضای بیشتری برای خرید آن ایجاد شد یا در زمانی که قیمت این سهم از 150 تومان به 130 تومان رسید؟ تجربه نشان میدهد که افزایش قیمت در بازار سهام است که منجر به افزایش تقاضا میشود، نه کاهش آن. در تمام بازارهای جهان نیز تلاش میشود با تزریق نقدینگی انتظارات مورد تقویت قرار بگیرد. در حقیقت مسائل بنیادین شرطی برای رشد قیمت سهام استو این شرط لازم است اما کافی نیست. شرط لازم و کافی برای رشد قیمت سهام ورود نقدینگی است و لاغیر. زمانی از من پرسیدند که چه زمانی چه سهامی را خریداری کنیم؟ پاسخ من به این پرسش این است که هر زمان ارزش معاملات 50 درصد رشد کرد بهترین زمان برای خرید سهام است. در چنین شرایطی هر سهمی را میتوان خرید و به راحتی به فروش رساند.
ضمنا این مثال را در نظر داشته باشیدکه یک خودروی «پورشه» در محلهای فقیرنشین به فروش نمیرود. سوال اینجاست که آیا این خودرو از نظر فاندامنتال ارزنده نیست؟ قطعا هست اما خریداران توان خرید آن را ندارند.
سوال دیگری که در این باره مطرح میشود این است که نقدینگی از چه محلی باید وارد بازار سهام شود؟ اوضاع نقدینگی برای حقوقیها که روز به روز بدتر میشود. بانکها نیز در شرایط فعلی اوضاع مناسبی ندارند. ارتباط مناسبی بین بازار سهام و عامه مردم نیز برقرار نیست و عامه مردم به لحاظ فرهنگی قرابت مناسبی با بازار سهام ندارند. اگر امثال ما از بازار سهام حمایت نکنند پس پول از کجا وارد بازار سهام شود؟ این نکته را نیز در نظر داشته باشید که برای هر 5 درصد رشد بورس به چهار هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز است تا روند صعودی ادامه پیدا کند. ورود نقدینگی از کجا؟ وقتی نقدینگی به اندازه کافی نباشد، پورشه یک میلیارد تومانی را 100 میلیون تومان هم نمیتوان فروخت.
دنیای بورس: در نهایت تغییرات مدیریتی احتمالی در مجموعه شهرداری و بانک شهر تا چه اندازه میتواند برای تأمین سرمایه آرمان و صندوق گنجینه زرین شهر ریسک ایجاد کند؟
قرار گرفتن در جایگاه بزرگترین صندوق سرمایهگذاری کشور باشید و تجربه این رشد سریع، صندوق سرمایهگذاری را آسیبپذیر میکند.برخی افراد هم هستند که دوست دارند به جایگاه این صندوق آسیب برسانند و در نهایت ریسک صندوق افزایش مییابد. اما باید فراموش کرد که هر ریسکی قابل مدیریت شدن است. شعار ما این است که میتوانیم هر ریسکی را مدیریت کنیم و برای آن روشهای دقیق مدیریتی داریم. نگرانی در خصوص آینده صندوق ندارم و همه چیز تحت کنترل است. هیچ ریسکی از سمت ما به بازار سرمایه تحمیل نخواهد شد. عرضه سهم و اوراق با مدیریت ما مشکلی نخواهد داشت. فعالان بازار سرمایه مطمئن باشند همانطور که تا امروز ریسکی از جانب صندوق گنجینه به بازار تحمیل نشده است، از این پس هم ریسکی از این محل به بازار سرمایه تحمیل نخواهد شد.