به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت: روند معاملات بورس روز گذشته و در اولین روز پس از تعطیلی چند روزه چیزی نبود که سهامداران انتظار آن را داشتند. برخی نقش حقوقیها در عرضه سهام را عامل کاهش شاخص و بازگشت آن از روند رو به بالا میدانند و معتقدند تشکیل صفوف فروش که حقوقیها نیز در آن شرکت داشتند، سهامداران را دچار ترس کاذبی کرده است از این رو با توجه به شرایط پیشآمده، بخش عمدهای از سهامداران وارد صف فروش شدند.
اما برخی نیز نیاز بازار به اصلاح و ثبات را دلیل این رخداد میدانند و بر این باورند که قسمتی از اصلاح غیرقابل پیشبینی شاخص نتیجه رشد غیرواقعی قیمتها از ابتدای سال است. در واقع سرعت رشد قیمت سهام اکثر شرکتها به قدری از واقعیتهای بنیادی دور است که بازار را به چالش کشیده است.
به اعتقاد کارشناسان، از این به بعد بازار متعادلی پیش رو خواهیم داشت و سهام شرکتهای ارزنده با استقبال بیشتری از سوی خریداران روبهرو میشوند. چیزی که پیشتر و با رشد چشمگیر قیمت سهام در ماههای گذشته از سوی کارشناسان بازار سرمایه هشدار داده میشد.
به باورآنان از این به بعد قیمتها برای خریداران، جذابیت بیشتری پیدا میکند زیرا قیمتها به قدری با افزایش روبهرو شده بود که بسیاری از سهامداران ریسک انجام معاملات را از دست داده بودند اما با تداوم این شرایط وضعیت معاملات نیز تغییر میکند.
نقش جدی حقوقیها در بازار
- بهروز خدارحمی | کارشناس بازار سرمایه
ورود سیاستگذاران به بازار سرمایه باعث شد روند شاخص به سمت متعادل شدن حرکت کند، از این رو شرایط خاصی را در دو هفته گذشته تجربه کردیم. در هفته گذشته حقوقیها روند معاملات را وارد فاز جدیدی کردند. تزریق منابع مالی توسط حقوقیها و از سوی دیگر جلوگیری از فروش حقوقیهایی که از بازار حمایت نمیکردند و ابطال معاملات آنها نوسانات شدید بازار در دو هفته اخیر را رقم زد.
در این میان بخشی از صندوقهای سرمایهگذاری نیز با وجود اینکه به منابع مالی نیاز داشتند، فروش را به تعویق انداختند از این رو بازار به روند متعادل خود برگشت. روز گذشته اتفاق عجیبی در بازار افتاد.
حقوقیها و صندوقهایی که اجازه فروش اجباری و اضطراری را نداشتند، فرصت فروش پیدا کردند و بخش قابل توجهی خرید توسط حقوقیها انجام شد بدون آنکه کسی اصرار یا اجبار به فروش داشته باشد. از طرف دیگر بخش قابل توجهی از معاملات بازار مربوط به فروش حقوقیها بود که عموما فروشها از جنس فروش اضطراری و مربوط به شرکتهایی بود که به منابع مالی نیاز داشتند. آنچه قرار بود در بازار سرمایه اتفاق بیفتد روزگذشته رخ داد و به نظر میرسد بازار کمکم متعادلتر شود و با ثباتتر پیش برود.
از این به بعد بازار متعادلی پیش رو خواهیم داشت و سهام شرکتهای ارزنده با استقبال بیشتری از سوی خریداران روبهرو میشود. در مورد سهام غیر ارزنده هم برگشت سهام این شرکتها به قیمتهای قبل غیرمنطقی به نظر میرسد. سهامدار تازهوارد نیاز دارد با صعود و ریزش شاخص مواجه شود بنابراین ممکن است تجربه ریزش شاخص در دو هفته گذشته برای آنها خوشایند نباشد اما فرصتهای این چنینی با این نوسانات باعث میشود سهامداران دست از رفتارهای هیجانی بردارند.
با اینکه بازار سرمایه در چند هفته اخیر نوسانات شدیدی را تجربه کرد باز هم نسبت به سایر بازارهای موازی بازدهی بیشتری دارد و برای سرمایهگذاری از ریسک کمتری برخوردار است. بازار سرمایه غیر قابل پیشبینی است و آنچه باعث میشود روند شاخص یا سهمی خاص برگردد به متغیرهای بنیادی بستگی دارد. اگر قیمت ارزنده سهمی بالاتر از قیمت واقعی آن برود نیاز به اصلاح دارد که به معنی شکست یا عقبگرد شاخص نیست.
استقبال سهامداران از خرید
- محمد علی احمدزاده اصل | فعال بازار سرمایه
روز گذشته بازاری را مشاهده کردیم که در عین تعادل، هم فروشنده داشت و هم خریدار. حجم و ارزش معاملات بهطور نسبی قابل قبول بود و حقوقیها نقش مهمی در به تعادل رساندن بازار بازی کردند. دیروز در بازار سرمایه اتفاقی رخ داد و حقوقیها هم فروشنده بودند و هم خریدار و عرضههای متعادلی را با شرایط بازار داشتند که در نهایت جلوی روند صعودی شاخص با آن شتاب فزاینده را میگیرد و از این به بعد قیمتها برای خریداران جذابیت بیشتری پیدا میکند زیرا قیمتها به قدری با افزایش روبهرو شده بود که بسیاری از سهامداران ریسک انجام معاملات را از دست داده بودند اما با تداوم این شرایط وضعیت معاملات نیز تغییر میکند.
اصلاح قیمتها در حالی آغاز شد که سهام برخی شرکتها بین 22 تا 25 درصد اصلاح خورد و در برخی سهمها اصلاح قیمتها تا 50 درصد انجام شد که اگر شرایط با همین روال ادامه یابد قطعا روند بازار با ثبات بیشتری همراه میشود اما اگر هیجانات و تصمیمات ناگهانی را چاشنی بازار کنند اتفاقات غیرقابل پیشبینی در بازار میافتد و نقدینگی بسیاری از بازار خارج میشود.
مشکلاتی که بازار سرمایه از ابتدای سال با آن دست به گریبان بود، درحال حل شدن است. مشکلات هسته مرکزی معاملات تا حد زیادی برطرف شده. همین موضوع باعث میشود جریان واقعی معاملات به درستی نشان داده شود و مردم بر اساس شرایط واقعی و به دور از التهابات قبلی وارد معاملات شوند.
سیاستگذاران بازار باید تدابیری بیندیشند و با ایجاد فضایی با ثبات و امن، نقدینگی بیشتری را به سمت بازار سهام هدایت کنند. در واقع با تداوم روند خروج پول حقوقیها میتوانند جلوی ریزشهای هیجانی را در بازار سرمایه بگیرند و مانع خروج سهامداران از بورس شوند. در حال حاضر بازارهای موازی برای سرمایهگذاری گرانتر از بازار سهام هستند از این رو سیاستگذاران با پیش بردن تداوم ثبات بازار به سمت تعادل، حمایت حقوقیها و عرضههای متناسب با وضعیت بازار میتوانند بازار را نجات دهند.
شاخص زیر سایه تصمیمات دولت
- حمید یثربیفر | فعال بازار سرمایه
تداوم نوسان شاخص حاصل رفتار هیجانی سهامداران بزرگ است. تشکیل صفوف فروش نمادهای بزرگ، سهامداران را دچار ترس کاذبی کرده از این رو با توجه به شرایط پیش آمده، بخش عمدهای از سهامداران وارد صف فروش شدند. گرچه قسمتی از ریزش غیر قابل پیشبینی شاخص نتیجه رشد غیر واقعی قیمتها از ابتدای سال است. در واقع سرعت رشد قیمت سهام بیشتر شرکتها به قدری از واقعیتهای بنیادی دوراست که بازار را به چالش کشیده است.
بزرگنمایی که در ارزش برخی نمادهای پالایشی شد باعث افزایش قیمت کاذب این سهام شده و به تبع آن نقدینگی بسیاری را وارد بازار سرمایه کرده است. از سویی اظهارات ضد و نقیض مسوولان در دو هفته اخیر روند بازار را وارد فاز جدیدی کرده است. در روزهای گذشته صف فروش «شستا» گریبان بازار را گرفت این در حالی است که متاسفانه تامین اجتماعی نتوانست با وجود تبلیغات گسترده برای این نماد بازارگردانی مناسبی انجام دهد و قیمت آن بهطور بیرویهای نسبت به ارزش واقعی آن رشد کرد.
در سهام صنایع خودرو نیز چنین اتفاقی را شاهد بودیم، اما از این موضوع نباید غافل شویم که یکی از دلایل اصلی ریزش شاخص متعادلسازی آن است. تداوم روند نوسان شاخص در دو هفته اخیر به محقق نشدن وعده حمایتی دولت نیز بر میگردد بسیاری از سهامداران به دنبال اظهارات وزرای نفت و اقتصاد در مورد عرضه «پالایشی یکم» نقدینگیشان را از بورس خارج کردند و باعث اتفاقات عجیب بازار سرمایه شدند. براساس پیشبینیها انتظار میرود شاخص کل بعد از عبور از ارائه گزارش 6 ماهه شرکتهای بزرگ و همچنین شفافیت در تصمیمات ارزی دولت روند صعودی به خود بگیرد.
پیامد قیمت دلار بر بازار سهام
- علیرضا مستقل | کارشناس بازار سرمایه
رشد شاخص، یکنواخت و بیوقفه اتفاق نمیافتاد. در مسیر روند صعودی شاخص گاهی استراحت زمانی و گاهی اصلاح قیمتی نیازاست. اگر روند بازار از ابتدای سال تا امروز را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که ریزش شاخص از نظر بنیادی تا حدی طبیعی است زیرا پارامترهای بنیادی در افزایش قیمتهای سهام در 6 ماه اخیر به نفع فعالان بازار سرمایه بوده است.
با وجود نوسانات قیمتی در بازارهای رقیب و همچنین کاهش قیمتهای جهانی، بازار سهام رشد قابل توجهی را تجربه کرد که در این مقطع نیازمند اصلاحات قیمتی بود.
دلار نیمایی در ابتدای سال در محدوده قیمت ۱۱هزار تومان قرار داشت و اکنون به 20هزار تومان رسیده است که انتظار میرود در بازار ارز شاهد رشد قیمت بیشتری باشیم اما با همه این اوصاف، بازار سهام، بسیار بیشتر از بازار ارز و سایرعوامل بنیادی رشد کرد در این میان برخی کارشناسان از وضعیت اصلاح قیمتها انتقاد میکنند و نقدینگی سهامداران را برباد رفته عنوان میکنند این در حالی است که وقتی بازار بر مدار صعودی قرار میگیرد به اصلاح برنامهریزی شده و تنفس نیز نیاز دارد اما با توجه به اینکه آغاز اصلاح شاخص همزمان با عرضه «پالایشی یکم» و شایعاتی مبنی بر افزایش نرخ بهره بانکی همراه شد، بازاربه سمت تنش حرکت کرد.
در واقع سیاستهای یک بام و دو هوای سیاستگذاران در بازار سرمایه موجی از بیاعتمادی سهامداران را رقم زد و به نوسان غیر مترقبه شاخص دامن زد.
بیشواکنشی بازار سهام به تغییرات نرخ ارز چه تبعاتی دارد؟
در مطلب دیگری آمده است: آیا همچنان افزایش قیمت دلار میتواند دستاویزی برای صعود قیمت سهام در بورس و فرابورس قرار گیرد؟ یافتههای کارشناسان موید این ادعا است که اوضاع آنقدرها هم بد نیست و اگر قیمت ارز تا پایان سال با شیبی معقول افزایش یابد و فرضا ۱۵ درصد دیگر رشد کند، نمیتوان، تداوم متورم شدن شاخص بورس تهران را با این عامل توجیه کرد.
با این حال، در سوی دیگر بازار بسیاری از فعالان بازار به خصوص سهامداران خرد تازه وارد بر این باورند که با رشد قیمت ارز زمینه لازم برای تداوم صعود سهام فراهم خواهد شد. تمامی این گفتهها در حالی مطرح میشود که رشد بهای دلار نیمایی به حدود ۲۰ هزار تومان این سوال را بر انگیخته که تا چه میزان افزایش نرخ ارز میتواند همچنان بر رشد قیمتها اثرگذار باشد.
قیمت ارز و تغییرات آن همواره یکی از مهمترین مسائل خبرساز در اقتصاد ایران است. عاملی که در رکود تولید و افزایش افسارگسیخته نقدینگی، نقش اصلی را در رشد شاخص تورم بازی میکند و پس از سالها بر دور باطل گشتن توانسته ذهنیت مردم را آنچنان به خود معطوف کند که اگر متغیرهای دیگر نیز تاثیری در جهت کاهش قدرت خرید مردم نداشته باشد، انتظارات تورمی خواهناخواه این فشار را بر سطح عمومی قیمتها وارد میکند.
همین امر سبب شد ایران به جز چند سال انگشتشمار تقریبا هیچ سالی را بدون تورم دو رقمی به پایان نرساند؛ مسالهای که نه تنها قدرت خرید مردم را متاثر کرده است، بلکه در مقاطعی توانسته تاثیری قابل توجه در بازارهایی نظیر بازار سهام داشته باشد.
بررسی روند تغییرات قیمت در بازارهای مسکن، طلا، ارز و سهام حاکی از آن است که در طول دهههای اخیر هر بار که پول ملی تضعیف شده، داراییهای سرمایهای نیز یکی پس از دیگری جا پای ارز گذاشتهاند و مردم با افزایش تقاضا در آنها روند صعودی قیمت در داراییهای یادشده را قدرت بخشیدهاند.
در کوتاهمدت متفاوت، در بلندمدت همسو: با این وجود رشد قیمت در بازارهای مختلف طی سالهای اخیر همواره با کیفیت و آهنگی ثابت روی نداده است. برای مثال اگرچه طی نیمه نخست سال جاری قیمت طلا رشد کمتری نسبت به شاخص کل بورس تهران داشته است، با این حال موشکافی دقیقتر در روند چند سال گذشته در بازار سرمایه و مقایسه آن با طلا به خوبی نشان میدهد اگر میانگین بازده بازارها در سالهای گذشته را در نظر بگیریم، در نهایت تمامی این داراییها حول یک روند صعودی در نوسان هستند و خود را با تورم تطبیق میدهند.
اما در این میان بین تمام بازارها یک بازار نسبت به بقیه متفاوت است. بهدلیل آنکه عرضه و تقاضا روی سهام نسبت به سایر داراییها مکانیزم متفاوتی دارد. قیمتگذاری سهام منوط به پیشبینی تحلیلگران از درآمدزایی شرکت طی یک دوره معین مثلا یک سال مالی است. از این رو تاثیر نرخ ارز و تغییرات آن همواره بهصورت قطرهچکانی و پیوسته در صورتهای مالی دیده میشود.
این رخداد که خود ناشی از فرض واحد پولی یا monetary unit assumption (بر اساس این فرض تمامی صورتهای مالی تنها بر اساس پول ملی مورد ارزیابی قرار میگیرند) است، سبب میشود به واسطه تسعیر، رشد قیمت ارز به تدریج در صورتهای مالی انعکاس پیدا کند و در نتیجه رونق بازار سهام در مقایسه با سایر بازارها طولانیتر شود.
عاملی به نام نیما: با این حال به جز این امر یک عامل دیگر نیز هست که میتواند تاثیر قابل توجه بر اثرگذاری ارزهایی نظیر دلار بر بازار سرمایه داشته باشند، درحالیکه سایر بازارها خود را با نرخ ارز آزاد تطبیق میدهند، صورتهای مالی در بسیاری از شرکتهای فعال در بازار سرمایه بر اساس مکانیزمی تعدیل میشوند که بانک مرکزی آن را نرخ ارز نیمایی مینامد.
این نرخ ارز همواره اختلافی قابل توجه با نرخ صرافیهای رسمی و بازار آزاد دارد و همین امر سبب میشود تغییرات آن به اخباری مهم برای بازار سرمایه تبدیل شود.
در ماههای اخیر نرخ ارز نیمایی همسو با بازار آزاد افزایش یافته و قیمت هر دلار در آن به حدود ۲۰ هزار تومان رسیده است. در حالی که طی سالهای اخیر این عامل میتوانست خبری بسیار خوب برای اهالی بازار سرمایه باشد. با این حال رشد قابل توجه قیمت سهام طی سالهای گذشته سبب شده اثر دلار نیمایی بر صورتهای مالی شرکتها در هالهای از ابهام قرار گیرد.
در حالیکه صعود بهای ارز تا سالهای گذشته عامل پیشران قیمتها روی تابلوهای بورس و فرابورس بود، در حال حاضر اینطور به نظر میآید که بازار سرمایه به کلی از تغییرات قیمت ارز پیشی گرفته و به لطف نقدینگی راهی جدا از متغیرهای بنیادی نظیر آنچه را گفته شد، میرود.
براساس آنچه فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه گفته است در حال حاضر افزایش قیمت ارز در سامانه نیما نمیتواند عامل پیشران رشد قیمتها در بازار سرمایه باشد. آنطور که او میگوید اگر قرار بود آهنگ رشد قیمت در بازار ارز مانند روندی باشد که در سالهای ۹۷ و ۹۸ شاهد بودیم، انتظار تطبیق قیمت سهام با رشد بهای ارز امری منطقی بود. اما در حال حاضر به نظر میآید که بازار سرمایه نسبت به تغییرات آتی احتمالی نیز بیش از حد واکنش نشان داده است.
به عبارت دیگر تمام متغیرهای اثرگذار در قیمت سهام لحاظشده و همین امر سبب شده بهای روز سهام اختلافی قابل توجه با ارزش ذاتی آن داشته باشد.به گفته این کارشناس بازار سرمایه، چشمانداز پیش روی بازار در دوره میان مدت تا پایان سال ۹۹ منفی است. براساس آنچه گفته شد دلار نمیتواند موتور محرک قیمت سهام در بازار سرمایه باشد؛ چراکه الگوی تغییرات قیمت در سالهای اخیر تکرار نخواهد شد.
مطابق با آنچه مطرح شد به نظر میرسد که رشد قیمتهای سهام در سال جاری بیش از آنکه ناشی از آنچه در بازار ارز میگذرد باشد، از انتظارات تورمی نشأت گرفته است. این انتظارات روند پیش روی قیمت دلار را به دلیل افزایش دو سال گذشته بیش از حد معقول صعودی در نظر گرفته است. همین امر میتواند دلیلی برای انحراف تصورات عمومی بهخصوص در میان سرمایهگذاران خرد نسبت به واقعیت شود.
با توجه به آنکه در بلندمدت تمامی قیمتها بر اساس ارزش ذاتی تعدیل خواهند شد، رویکردی مغایر با پیشفرضهای معقول میتواند به زیان سرمایهگذاران منجر شود. در این رهگذر حتی اگر سعی شود تا بازار با دستور کنترل شود، جلوگیری از تغییر آزادانه قیمتها تنها به تعمیق بحران منجر خواهد شد و همانطور که طی سالهای اخیر در بازارهای نظیر ارز و مسکن شاهد بودیم، راه به جایی نخواهد برد.