آیا نزول سهام ادامه می یابد؟ | نظر کارشناس را اینجا بخوانید

13:11 - 1400/01/21
آخرین هفته معاملاتی بورس تهران در سال 1398 با ریزش قابل‌توجه آغاز شد؛ تا جایی که 80 درصد کل نمادهای بازار کار خود را در محدوده صف فروش به پایان بردند. عواملی که ریزش بازار را رقم می‌زنند کدامند و از آن مهم‌تر، آیا نزول سهام ادامه‌دار خواهد بود؟
آیا نزول سهام ادامه می یابد؟ | نظر کارشناس را اینجا بخوانید

دنیای بورس: در این جا نظر یک کارشناس بازار سهام را در رابطه با روند جاری و آتی بورس تهران بخوانید:

محمد یوسف امین داور، کارشناس بازار سهام: بازارهای دنیا نوسانات شدیدی را تجربه می کنند. بورس نیویورک یک روز 10 درصد افت می کند، روز دیگر 8 درصد آن را پس می گیرد. کامودیتی و به خصوص نفت، هم پرهیجان و پرنوسان هستند. علیرغم اینکه بورس ما به ندرت با سایر بورس ها هم نوا می شود، این بار از آنها اثر پذیرفته و طی ده روز ده درصد افت داشته است.

خیلی ها می پرسند که داستان بورس ما چیست؟ آیا این کاهش فقط یک اصلاح است و یا آغاز ریزش عظیم بورس است؟ به نظرم پاسخ به این سؤال در شرایط فعلی بسیار سخت است. اما می توان حقایق (فکت ها) را بیان کرد و سپس بر اساس آنها استراتژی را تنظیم کرد.

پاسخ را باید از بازارهای جهانی آغاز کرد. جایی که اقتصادهای بزرگ دنیا سعی دارند با سیاستهای انبساطی پولی و مالی جلوی افت بازار را بگیرند. اما فقط گذشت زمان می تواند نشان دهد که آیا توفیقی به دست خواهند آورد؟ باید توجه داشت که بورس های دنیا و بورس امریکا یک دهه در حال رشد بودند و افراد بسیاری بودند که سودهای کلان کسب کرده بودند. وجود این افراد خود مثل یک بمب ساعتی می تواند به انفجار و ویرانی بورس ها بیانجامد، چرا که اینها اگر نسبت به رشد بازار ناامید شوند به سادگی و در هر قیمتی فروشنده می شوند.

از سوی دیگر در بازارهای جهانی همه سر در گم هستند. برای نمونه با وجود افزایش ریسکها، بر خلاف انتظارات شاهد کاهش قیمت طلا نیز بودیم؛ که دلیل اصلی آن را افزایش فروش طلا توسط سوداگران با هدف استفاده از فرصت خرید سهام ارزان قیمت می دانند. به نظر می رسد که پاندمی کرونا  (همه گیری جهانی) در مسیری به پیش می رود که نمی توان آینده را به درستی پیش بینی کرد. کاهش شدید فعالیتهای اقتصادی در امریکا و اروپا می تواند اثرات هولناکی بر سایر بخشهای جهان (در پایین دست و بالادست مسیر تولید) بگذارد و باعث رکود گسترده شود. ولی هنوز نمی توان چنین سناریوهایی را به سادگی ترسیم کرد و اثرات آن را برآورد نمود. بنابراین در حال حاضر ترس و ابهام بر بازارهای جهان سایه گسترانیده اند.

اما در بازار ایران، چند ماهی بود که رشد شتابان نقدینگی باعث شده بود افراد نرخ دلار را رو به رشد ارزیابی کنند. از آنجایی که خرید دلار در حجم بالا در شرایط فعلی میسور نیست، مردم به سمت خرید سهام متمایل شدند و رشد قیمتها نیز افراد و سرمایه های جدیدی را به بورس کشاند. سیاستگذاران نیز از این موضوع استقبال کردند و آن را درمان موقتی در راه کنترل نرخ ارز دیدند. اما با گذشت زمان قیمتهای بسیاری از سهام از واقعیتهای اقتصادی خود دور شدند و حتی سودهای سالهای 99 و 1400 نیز توان توجیه قیمتها را نداشتند. از طرف دیگر مانند بازارهای جهانی، بسیاری در بورس ما سودهای کلان کرده بودند و آماده بودند تا با کمترین احساس خطری سرمایه خود را نقد کنند. بسیاری از افراد قدیمی و تازه وارد بورس وقتی که به ارزنده نبودن قیمت سهام اعتراف می کردند، بیان می کردند که قصد دارند با دیدن اولین نشانه های سقوط از بازار خارج شوند. جمله معروفی هم داشتند: "ما ده درصد از اوج پایین تر می فروشیم". معمولا این افراد پس از اینکه امید خود را به رشد بورس از دست می دهند تصمیم به خروج می گیرند و اگر دو سه روز دیگر کاهش بورس تداوم پیدا کند آنها نیز آهنگ خروج نمایند.

در حال حاضر امید اصلی فعالانی که به تداوم رشد بازار امید دارند بر سه پایه استوار است:

1)  علاقه سیاستگذاران به تداوم رشد بازار بورس با هدف کنترل بازار ارز

2)  نبودن جایگزینی بورس؛ با این سؤال معروف: پولها را نقد کنند و به کجا ببرند؟

3)  تداوم انتتظار برای رشد نرخ ارز در سال آتی با توجه به رشد نقدینگی

اینکه بورس جایگزینی ندارد توهمی بیش نیست. کما اینکه در سالهای گذشته نقدینگی به جای بورس به سراغ سایر بازارها می رفت و دوباره می تواند همان مسیر را طی کند. سیاستگذار نیز در حال حاضر به جای آنکه موجی ایجاد کند بر موجها سوار می شود، چرا که دست او بیشتر از آن خالی است که بتواند موجی ایجاد کند. بنابراین به او نیز نباید امید بست. انتظار رشد نرخ ارز می تواند انگیزه خوبی برای تداوم رشد بورس باشد، بسیاری از تحلیلگران نیز با تکیه بر همین استدلال روند اصلاحی فعلی را کوتاه مدت فرض می کنند. اما باید توجه داشت که بخش بزرگی از اثر رشد نرخ ارز در قیمتهای فعلی سهام لحاظ شده است و تاثیر دوباره آن بر قیمتهای سهام نیازمند گذشت زمانی بین سه تا شش ماه و مشاهده یک جهش دیگر در قیمت ارز است.

جمع بندی اینکه بر اساس شواهد فوق پیش بینی خیلی سخت و پرخطاست. بنابراین به یقین حرفی نمی توان گفت و ممکن است مثل خیلی از ریزش های دیگر که ابتدا با تردید شروع می شوند، در هفته های آتی شاهد تعمیق این ریزش باشیم. شاید هم با گذشت چند روز و کاهش نسبی قیمتها، مثل بازارهای جهانی شاهد بازگشت خریداران و رشد قیمتها باشیم. از این رو بهترین کار در این حالت پرهیز از هیجان است. در حقیقت باید استراتژی را در پیش گرفت که در کنار کاهش ریسک، باعث غفلت ما از احتمال تداوم رشد در بازار نیز نشود.