دنیای بورس: عباس گمار، کارشناس ارشد بازارهای مالی و فعال در حوزه ارزشگذاری دارایی ها، طی یادداشتی در شبکه کارشناسان ارزشگذاری، به موضوع چالش برانگیز دلایل افت قیمت بیت کوین طب روزهای اخیر پرداخت. در این یادداشت آمده است: بیتکوین در ۱۶ سال گذشته مسیری را رفته که کمتر دارایی در تاریخ مالی جهان تجربه آن را داشته است. بیتکوین از یک ایده تجربی در میان علاقهمندان اینترنت، به جایگاهی رسیده که امروز بانکها، مدیران دارایی و بازیگران بزرگ والاستریت برای آن نهاد مالی و ابزار مالی طراحی میکنند.
قوانین و مقررات برای آن شفافتر شده، پذیرش عمومی افزایش یافته و حتی سیاستمداران آمریکا از آن حمایت میکنند. در اکتبر ۲۰۲۵، ارزش بازار بیتکوین به ۲/۵ تریلیون دلار رسید و قیمت آن در قله ۱۲۶ هزار دلار ایستاد (البته قیمت ۱۲۴ هزار دلار را هم دید)، اما بعد از مدتی بازار روندی معکوس را تجربه کرد و قیمت تا حوالی ۹۲ هزار دلار پایین آمد (البته قیمت ۸۰ هزار دلار را هم دید).
این بار برخلاف گذشته، خبری از یک محرک سیاسی یا تکنولوژیک نبود؛ مسئله ساده است: بیتکوین در حال حاضر روایت تازهای برای جهش قیمت ندارد. البته به نظر می¬رسد که روایت جدید پذیرش بیشتر بیت کوین دولتها و نهاد و شرکتها و نگهداری آن در ترازنامه هایی است که کارکرد این رمزارز را دستخوش تغییرات کرده است.
در سالهای گذشته نیز هر حرکت بزرگ قیمت بر دوش یک داستان جدید شکل گرفته است: راهاندازی صندوق های قابلمعامله، ورود بازیگران نهادی، دسترسی عمومی آسان از طریق اپلیکیشنها و تسهیل قوانین و مقررات که معنای نوینی به عمشق بخشی بازار رمزارز ها به خصوص بیت کوین داشتند. اکنون همه این اتفاقات رخ داده و بازار عملاً به اشباع خبری رسیده است؛ بیتکوین بدون روایت، آسیبپذیرتر از همیشه میشود.
از سوی دیگر رشد سریع سالهای گذشته ساختاری ایجاد کرده که در زمان اصلاح یا سقوط، شدت آسیب را چند برابر میکند. شرکتهایی نظیر مایکرو، استراتژی دهها میلیارد دلار بیتکوین را با تأمین مالی ازطریق بدهی خریداری کرده و اکنون ارزش بازار آنها از ارزش داراییهایشان پایینتر است. این وضعیت خطر فروش اجباری داراییها و ایجاد دومینوی فشار فروش را افزایش میدهد.
نکته مهم و جدید دیگر این است که بازار رمزارز با بازار اوراق قرضه و بازار سهام در آمیخته شده است در نتیجه تأثیر ریزشها تنها به خود بازار رمزارز محدود نمیشود. (البته هنوز اندازه بازار رمزارز در مقایسه با کل دارایی های جهان ناچیز است). از سال ۲۰۲۰ به اینسو، همبستگی بیتکوین با سهام تکنولوژی افزایش یافته و هر شوک در بازار رمزارز میتواند به سهام شرکتهای فناوری نیز سرایت کند و برعکس آن یعنی سرایت شوک بازار سهام به بازار رمزارز در شرایط فعلی خیلی مهم است.
در بخش مهم دیگری از این بازار، صندوقهای بزرگ ETFبیتکوین (که یونیت های آن در بازار سهام معامله می شوند) حضور پیدا کرده اند و بلکراک نیز این پیوند را مستحکم تر کرده است. ورود گسترده سرمایه گذاران جدید به این صندوقها، آنها را وارد سایر محصولات مالی نیز کرده و به این ترتیب، نوسان در بازار رمزارز میتواند اثر موجی در بازارهای سنتی ایجاد کند.
لازم به ذکر است که استیبل کوین ها نیز به ریسک خاموش برای اوراق قرضه تبدیل شدهاند. بازار ۳۰۰میلیارد دلاری آنها عمدتاً به خرید اوراق خزانه آمریکا اختصاص می یابد و در دورههای ریزش، خروج سریع سرمایه میتواند شرکت های ناشر استیبل کوین را وادار به فروش اجباری اوراق کند. چنین اتفاقی ممکن است حتی بازار بدهی آمریکا را تحت فشار قرار دهد.
با این حال هنوز این پرسش مهم باقی است: آیا محرکی برای صعود دوباره بیتکوین وجود دارد؟ سناریوی دخالت دولت آمریکا از طریق «ذخیره استراتژیک بیتکوین» فعلاً دور از ذهن است، اما در صورت افت بیشتر قیمت، امکان طرح دوباره آن در مباحث سیاسی و لابیها وجود دارد. بهطور خلاصه، وضعیت امروز بیتکوین بیش از آنکه نتیجه عوامل بنیادی خصومت سیاستگذاران یا تحولات تکنولوژیک باشد، حاصل چرخههای اقتصادی، اشباع خبری و پیوند خوردن بیش از حد با بازارهای مالی است.
در شرایطی که اقتصادهای بزرگ مانند آمریکا و چین هر یک با چالشهای ساختاری و بدهیهای سنگین روبهرو هستند، رفتار بازارهای ریسکی از جمله رمزارز و سهام نیز منعکسکننده همین نگرانیهاست. در مقابل، داراییهایی مانند طلا که نقش پناهگاه امن را دارند، در چنین دورههایی بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرند.