دنیای بورس-سلیمان کرمی: بورس تهران در معاملات امروز در حالی شیب تند نزولی را تجربه میکند که همچنان عمده کارشناسان بازار سهام بر ادامه رشد بورس خوشبین هستند. در این میان برخی از چارتیستها با ارائه تحلیلهای عجیب به این موضوع اعتقاد دارند که رشدهای اخیر بورس تهران در مدار تشکیل حباب قیمتی بوده است و بر این اساس در شرایط کنونی در حال تخلیه حباب هستیم.
این نوع اظهارنظرها برای بورس تهران تازگی ندارد و فعالان نسبتا قدیمیتر کاملا با این فضا آشنا هستند. همین موضوع در سال گذشته جا ماندن بسیاری از سرمایهگذاران پیرو این تحلیلگران را از مسیر صعودی به دنبال داشت. بسیاری از این فعالان در سال گذشته به جای اینکه به دنبال بهروز کردن اطلاعات خود باشند تنها از نمودارها سیگنال میگرفتند و غافل از این موضوع که روند قیمتی سهام، خود از عوامل بنیادی سیگنال میگیرند. با این حال این تحلیلگران پنبه را در گوش خود فرو کرده و در پایان سال نیز با سهامی از شرکتهایی که هیچتوجیهی برای سرمایهگذاری نداشتند، سودی کسب نکردند.
البته سایر ریسکها مانند هراس سیاسی برجام و همچنین بازگشت تحریمهای آمریکا، ادامه دستکاری غیرمعقول دولت در اقتصاد کشور (احتمال افزایش ناکارآمد نرخ سود بانکی) و همچنین ریسکهای کلان مانند کمآبی نیز همچنان وجود دارند اما علت ریزش امروز عمدتا از هیجان معاملاتی ناشی از عدم دید مناسب تحلیلی بود.
موعد غربالگری به نفع سهام
با این حال آنچه مشخص است در شرایط کنونی سهام نیازمند اصلاح قیمتی است. باید بار دیگر غربالگری به گونهای رخ دهد تا عدهای بار دیگر از موجهای صعودی آتی سهام جا بمانند. به طور قطع میتوان گفت جذابیت بازار سهام الزامی است و در این شرایط تنها ریسکهای بسیار کلان و سیستماتیک مانند تنشهای منطقه، ادامه دستکاریهای غیرمعقول سیاستگذار اقتصادی و همچنین سایر ریسکهای موجود برای شرکتها مانند ریزش قابل توجه بازار جهانی میتواند مانع از درخشش سهام در سال جاری باشد.
چرا ریزش دلار سیگنال مثبت به سهام است؟
انگیزه رشد بورس تهران نیز کاملا مشخص است: دلار. ارز طی روزهای اخیر در مسیر اصلاحی قرار گرفته است که این موضوع خبری خوش برای بورس تهران است. شاید این اظهار نظر تا حدودی عجیب به نظر رسد اما واقعیت را باید با دقت بیشتری مطالعه کرد. رشدهای افسارگسیخته دلار طی هفتههای اخیر تنها عامل بیثباتی و نگرانکننده برای کل فعالان اقتصادی کشور بود. بر این اساس افت دلار در شرایط کنونی مطلوب وضعیت اقتصادی است.
از سوی دیگر اما ممکن است این موضوع مطرح شود: اگر جهش دلار عامل حمایت از قیمت سهام در بورس بوده است چرا در شرایط کنونی ریزش دلار عامل امیدوارکننده است؟ یکی از مشکلات بزرگی این نوع تحلیلگران، استفاده از اطلاعات کیفی برای تصمیمگیری در خصوص معاملات سهام است. درک چندانی از اعداد و همچنین اثر آن بر صورتهای مالی وجود ندارد. طی روزهای اخیر دلار به سطح 9 هزار تومان رسید و آخرین نرخ معاملات امروز نیز در سطح 7800 تومان است. اما آنچه در شرایط کنونی در صورتهای مالی شرکتها با فروش خالص صادراتی منعکس میشود دلار 4200 تومانی است.
بازار به بیراهه میرود
اما نکته مهمتر در خصوص اثر ارزی بر بورس تهران این سوال است که: سهام در شرایط کنونی خود را با چه نرخ دلاری متعادل ساخته است؟ شاید اگر پاسخ صحیح به این سوال داده شود و همچنین چشمانداز آتی بازار ارز نیز به درستی تحلیل شود پتانسیلهای خاموش بورس بر همگان مشخص شود. به این منظور در ادامه با یک مثال از سهام با بازدهی نزدیک به 200 درصدی ادامه داده میشود.
علت جذابیت قیمتی «فولاد» از نگاه «دنیای بورس» بارها بررسی شده است. نرخ ارزی که در فروش صادراتی محصولات فولاد مبارکه منعکس میشود 4200 تومان است. نرخ دلاری که در عملکرد خرداد فروش داخلی این شرکت منعکش شده است 5000 تومان است. باید مورد توجه قرار گیرد که 70 درصد فروش این شرکت در بازار داخل انجام میشود. اما این پایان داستان نیست و روز گذشته ورق گرم گرید B فولاد مبارکه با قیمت هر کیلو بیش از 2900 تومان در بورس کالا به فروش رسید. این قیمت نیز تنها منعکسکننده نرخ دلار کمتر از 5200 تومانی در صورتهای مالی این شرکت است. بر این اساس بازار همچنان پتانسیلهای موجود برای این سهم را درک نکرده است. تنها ریسکهای کلان میتواند مانع از جذابیت قیمتی سهام این شرکت شود.
در نگاهی دقیقتر و ارتباط قیمتی سهام و وضعیت بنیادی شرکت نکات جالب توجه مشاهده میشود. با وضعیت کنونی به نظر میرسد سطوح قیمتی 400 تومان حتی نرخ دلار 5000 هزار تومانی را در فروش مبارکه لحاظ نکرده است. بر این اساس به نظر میرسد همچنان فعالان بازار و علاقمندان به نمودارها مطابق با آنچه در یک سال اخیر و جا ماندن از بازدهی نزدیک به 200 درصد فولاد مبارکه رخ داد در ادامه نیز با این مشکل مواجه شوند. اما این افراد همچنان میتوانند امیدوار باشند زیرا حافظه معاملهگران عادی که از این افراد استقبال میکنند بسیار ضعیف است و حتی به کارنامه این افراد توجه نمیشود.
دولت ملزم به خشکاندن رانت از ریشه
در اینجا تنها باید به این موضوع توجه کرد سیاست دستوری نرخ ارز سیاستی شکستخورده است. رانتخواری موضوعی است که در هفتههای نخست مورد اشاره قرار گرفته بود و در شرایط کنونی شاهد افشاگریهایی برای سرکوب رانت در اقتصاد کشور هستیم. اما در کمال تعجب به این موضوع توجه نمیشود که در اقتصاد کشور نمیتوان رانت ایجاد کرد و در ادامه به دنبال حذف آن رانت در مراحل پاییندست بود، بلکه باید ریشه رانت را از مبدا آن خشکاند. بر این اساس به نظر میرسد دولت نیز باید برای حذف رانت ارزی به وجود آمده به دنبال تغییر سیاست دستوری ارزی باشد. در واقعیت سرانجام نرخهای دلار در اقتصاد کشور باید به سمت یکدیگر میل کنند که دولت را ملزم به نادیده گرفتن سیاست ارزی 4200 تومانی خواهد کرد. در هفتههای اخیر گزارشهای متعددی از چرایی ناکارآمدی این سیاست مطرح شد. شاید مهمترین آنها بررسی تاریخی علل شکست سیاست ارزی دستوری در سالهای 90 و 91 است که مطالعه آن به عموم معاملهگران توصیه میشود.
با این حال همانطور که سیاست ارزی 4200 در یک شب (20 فروردین سال جاری) به تصویب رسید و همه را شوکه کرد، سیاست جدید ارزی نیز احتمالا با مشاهده شکست سیاست قبلی با یک تصمیم در اقتصاد کشور اعمال شود. در حالیکه در شرایط کنونی نیز در قیمت سهام بسیاری از شرکتهای کالایی (پایه) با تمرکز فروش در بازار داخل همچنان اثر رشد نرخ دلار (تورم کالایی به دنبال سرکوب ارزی) در رشد نرخ فروش محصولات در داخل کشور در نظر گرفته نشده است، با اصلاح نگرش دولت به سیاست ارزی و رشد دوباره ارزش دلار نسبت به ریال جهشهای متوالی قیمت سهام را باید انتظار کشید.
در خصوص ریسکهای سیاسی نیز نمیتوان در شرایط کنونی اظهار نظر دقیقی داشت. اینکه اروپا بتواند ما را از فشار آمریکا نجات دهد، بسیار خوشبینانه است. اما آنچه مهم است رفتار سیاستمداران اروپایی و داخلی در خصوص آینده برجام است. حتی اگر بنا بر سیگنال منفی دوباره (از جانب برجام) به بازار ارز باشد نیز جهش بیش از پیش سودآوری بورسیها را باید انتظار داشت و بورس همچنان جذاب خواهند ماند. تنها تفاوت در این خواهد بود که برخلاف حالت پیشین (کاهش تلاطم ارزی اقتصاد کشور و اصلاح سیاست ارزی دولت) که بورس این امکان را داشت که پیشتاز سایر بازارها (به خصوص در رقابت با ارز و سکه) در سال 97 باشد، اما در تلاطم احتمالی ارزی همچنان جدال برای بیشترین بازدهی نامشخص خواهد بود.