دنیای بورس: نرخ دلار در معاملات امروز تا ساعت 16:30 در سطح 14500 تومان دست به دست میشود. قیمت هر سکه نیز حدد 4 میلیون و 400 هزار تومان است. همچنان سکه روی موج نوسانات دلار در حال نوسان است و به نظر میرسد با کاهش تلاطم دلار سکه توجه بیشتری به طلای جهانی و نوسانات دیگر بازار اثرگذار داشته باشد. البته نرخها قابل اعتماد نیستند و تنش بازار تا به حدی بالا رفته است که خریداران ارز وضعیت محافظهکارانه را در پیش گرفتهاند. برخی که به سودای کسب سود به بازار وارد شده بودند نگران از اتفاقات آتی به دنبال خروج از بازار برآمدهاند.
ابزار فرار از زیان دلالان
به نظر میرسد دلالان دلار فردایی و معاملات کاغذی را برای نگه داشتن نرخها جایگزین معاملات نقدی کردهاند. هراس از خرید دلار همچنان بالا است و همین موضوع باعث شده که فاصله قیمتهای خرید و فروش بعضا به هزار تومان برسد. نگاهی به روند نرخ دلار نیز از شکست موج صعودی پایانی حکایت دارد. با این حال همچنان نمیتوان از پایان تلاطم دلار خبر داد.
علت ریزش دلار بیش از آنکه عرضه سنگین ارز باشد فضاسازی بود. به نوعی تفکر پشت این راهکار دقیقا از شیوه دلالان در جهت معکوس استفاده کردند. به طور مشخص حجم معاملات در بازار غیرقانونی ارز طی چند ماه اخیر پایین بوده است. در همین رابطه در بسیاری از شبها و بعد از پایان ساعات عادی معاملات مشاهده شده است که معاملات کاغذی و جوسازیها ناگهان رشد نرخ دلار را بعضا تا هزار تومان به دنبال داشته است. آنچه ریزش دلار را به دنبال داشت نه فشار عرضه از سوی سیاستگذار بلکه بیش از هر چیز دیگری میتوان پاتک روانی به نرخهای بالای دلار عنوان کرد.
سیاست کاملا نامناسب بازارساز ارز در عدم تشکیل بازار متمرکز کاملا در این شرایط مشخص است. آنچه بیش از هر چیزی بازار از آن رنج میبرد نبود بازار واحد و متمرکز است. همین موضوع باعث میشود که هر کسی توانایی جولان در بازار را داشته باشد. به نظر میرسد هر چه سریعتر سیاستگذار ارزی باید از نگاه امنیتی به بازار ارز دست بردارد و به دنبال استفاده از مکانیزمهای منطقی برای تشکیل بازار باشد. موضوع دیگر به تزلزل نرخ دلار در سطوح بالا حکایت دارد. این موضوع که دلار همانطور که با فضاسازی رشد کرده بود حال با فضاسازی معکوس ریزش کرد باید درسی باشد برای معاملهگران و خریداران دلار که در دام دلالان نیفتند. البته باید گفت برخلاف آنچه شنیده میشود معاملهگران ارزی به هیچ وجه در این دلالی ارز کارکشته نیستند اما فضا تا به حدی فراهم آمده است که همه کسبه خود را دلال حرفهای دلار میپندارند و به دنبال کسب سود برآمدهاند. بر این اساس دلالان ارزی دقیقا از همین مردمی هستند که با کمترین اطلاعات اقتصادی و تنها روی جو عمومی در حال خرید و فروش هستند و به خیال خود تحلیلهای دقیقی را در خرید و فروش استفاده میکنند. بر این اساس زیان سنگین این افراد نباید چندان عجیب باشد. در نتیجه اعتماد به صحبتهای این افراد که بعضا چندین سال سابقه دلالی ارز دارند دقیقا میتواند گمراهکننده باشد.
دور استراحت جدید دلار
پیش از این به دورههای استراحت دلار و در ادامه جهش دلار اشاره شده بود. اینبار مسیر دلار برعکس شده است به این ترتیب دلار پس از یک ریزش شدید در مسیر اصلاحی قرار گرفته است. به نظر میرسد نرخهای کنونی چندان ثباتی نداشته باشد. حال اینکه عوامل فشار بار دیگر دلار را به سطوح پایینتر و قیمتهای کمتر از 12 هزار تومان سوق میدهد یا اینکه انگیزهها دلالی و جوسازی برای رشد دوباره دلار فراهم میآید. با این حال سطوح بالای دلار تنها با ناکارآمدی بسیار شدید سیاستگذار و سناریوهای بسیار بدبینانه از آینده اقتصادی کشور (در حد جنگ) قابل توجیه است. در حالیکه به هیچوجه چنین انتظاری در شرایط کنونی وجود ندارد و به نظر میرسد ایران در مسیر دیپلماسی بینالمللی در حال کسب موفقیتهای قابل توجه است.
حباب دلار تا چه زمانی پایدار است؟
بر این اساس همچنان با قاطعیت میتوان گفت نرخهای کنونی دلار توجیه در اقتصاد کشور ندارد و ممکن است برخی با تحلیلهای اشتباه به توجیه نرخهای کنونی بپردازند ولی همچنان باید گفت سطوح کنونی استقبال از بدترین سناریوهای آینده از اقتصاد کشور است. شاید بتوان گفت دلار نسبت به سطوح تعادلی خود فاصله 50 درصدی را دارا است و حباب کنونی بار دیگر هراس از افت ادامهدار دلار را فراهم کرده است. با این حال آیا موج نزولی دلار ادامه خواهد یافت؟
در این خصوص باید گفت بازار ارز بازیچه دست دلالانی شده است که در جای خالی دیگر فعالان اقتصاد در حال بازی با معادلات اقتصادی کشور هستند. بر این اساس علت اصلی مشکلات بازار ارز را باید مقام ناظر این بازار عنوان کرد که همچنان سیاستهای اشتباه مانند برخوردهای امنیتی و سیاستهای دستوری را سرلوحه کار خود قرار داده است. همچنان بانکها در تلاطم اقتصادی کشور نقش اساسی دارند در این خصوص بعضا مشاهده میشود که منابع دلالی ارز دقیقا از تسهیلات بانکهایی نشات میگیرد که بیشترین نقش را در ایجاد بحران در اقتصاد کشور داشتهاند. بر این اساس به نظر میرسد بدون فکر چاره در این خصوص عدم اصلاح اقتصادی و اجتماعی نمیتوان به بازگشت ثبات به بازار ارز امیدوار بود.
عزم سیاستگذار برای سرکوب ارزی
آنچه در مقامات بالادستی کشور مشاهده میشود عزم در سرکوب نرخ دلار است. برخی بدون داشتن نگاه کارشناسی به اقتصاد کشور در حال اظهارنظر در خصوص نرخ دلار هستند. با این حال همانطور که اشاره شد نرخ دلار در شرایط کنونی به مویی بند است که سیاستگذار میتواند شرایط سقوط آن را فراهم آورد. با این حال سیاستهای اشتباه میتواند به ثبات دلار در سطوح کنونی و ایجاد بهانه برای داغ کردن دوباره نرخ در بازار ارز منجر شود.
در این خصوص یکی از موارد با اهمیت تصویب لوایح مرتبط با FAFT است. بنا است جلسه علنی مجلس شورای اسلامی برای موافقت با عضویت در این نهاد بینالمللی روز یکشنبه برگزار شود. اگر همچنان کارشکنی در این قبال ادامه داشته باشد میتواند دستاویزی برای داغ کردن ارز باشد. در این خصوص به نظر میرسد قوانین مبارزه با پولشویی در تضاد با منافع عدهای بوده و با وجود اینکه تصویب آن قطعی به نظر میرسد اما همچنان هراس از کارشکنی در این خصوص وجود دارد. از سوی دیگر تصویب این لایحه میتواند فشار روانی را پیش از هر چیز دیگری در بازار ارز بالا ببرد و در این شرایط سیاست اجرایی بانک مرکزی میتواند ضربه نهایی به بدنه دلار وارد کند. طی یک ماه آینده اخبار زیادی از ادامه کارشکنی آمریکا برای زمینگیر کردن اقتصاد ایران منتشر میشود، بر این اساس نمیتوان گفت تلاطم روانی دلار به پایان رسیده است. از سوی دیگر نیز ابراز امیدواری زیادی از سوی مدیران دولتی در خصوص حفظ منافع ایران در بسته پیشنهادی اروپا برای حفظ برجام شنیده میشود.
در شرایط کنونی ممکن است همچنان دلالان به دنبال داغ کردن نرخ برای جلوگیری از زیان یا کسب سود دوباره باشند. با این حال فارغ از هر گونه دیدگاه سیاسی باید گفت دلار تاب ثبات در نرخهای بالاتر را ندارد. حال اینکه اگر عزم سیاسی مانند تصویب FAFT یا سیگنال مثبت از اروپا و همچنین سیاستهای منطقی از سوی بانک مرکزی در بازار ارز مشاهده شود، به راحتی بخش زیادی از سرمایه که به سمت بازار ارز حرکت کرده است عقب مینشیند.
در خصوص کف دلار نیز اظهارنظرهای زیادی شنیده میشود. با این حال باید گفت اگر فضای روانی کاملا سرکوب شود میتوان به نزول دلار به کمتر از 10 هزار نیز امیدوار بود.
دام عدم آگاهی و تعصب برای دارندگان دلار
یکی از مواردی که باید به آن توجه کرد بسته شدن درهای منطق در برابر زیان است. بر این اساس افرادی که مقادیر زیادی دلار را خریداری کردهاند ممکن است از هر استدلال غیرکارشناسی برای منطقی جلوه دادن نرخهای بالای دلار استفاده کنند. این موضوع در عموم بازارهای مالی و دلالی دارایی آشناست. احتمالا افراد بسیاری با این موضوع سر و کار داشتهاند.
گرچه نمیتوان نوسانات کوتاهمدت دلار را پیشبینی کرد اما در نگاه میانمدت به نظر میرسد باید حتی در انتظار شکست کنونی نرخهای دلار بود؛ مگر حالت استثنایی در آینده رخ دهد. همانطور دلار با یک فضای روانی و تلنگری طی دو روز تا 5 هزار تومان سقوط کرد تلنگری شاید قویتر برای نزل دوباره دلار کافی باشد. در این میان بستن چشم بر حقایق و معاملات احساسی میتواند زیان سنگین را به دنبال داشته باشد. بر این اساس توصیه میشود با تفکر بیشتری اخبار را دنبال کرده و اگر چشمانداز تاریک از آینده سیاسی و اقتصادی کشور را نمیتوان متصور بود نسبت به منطقی بودن نرخهای کنونی تردید شود.