براساس گزارش منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس از ضرورت تحقق رشد اقتصادی در برنامه هفتم، از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ نسبت تشکیل سرمایه ثابت در ساختمان و ماشینآلات به تولید ناخالص داخلی کاهشی بوده است. همچنین نسبت استهلاک به موجودی سرمایه رشد داشته است. کاهش تشکیل سرمایه و افزایش استهلاک نمایانگر وضعیت نابسامان سرمایه در کشور است که اثر منفی خود را بر رشد و تولید در اقتصاد در این دهه گذاشته است.
عوامل تولید؛ موتور پیشران اقتصاد
برای تولید در یک اقتصاد باید نهادههای تولید با یکدیگر همکاری کنند تا در نهایت رشد اقتصادی صورت بگیرد. در یک اقتصاد، عوامل تولید نهادههایی هستند که در ایجاد تولید ناخالص داخلی یک کشور با یکدیگر هممسیر میشوند. عوامل تولید در یک اقتصاد از نیروی کار و سرمایه تشکیل شده است. نیروی کار در حقیقت همان جمعیت شاغل در اقتصاد و سرمایه تشکیل شده از ساختمان و ماشینآلات است. به عبارت دیگر جمعیت شاغل در کنار سرمایه فیزیکی باعث ایجاد تولید در یک کشور میشوند. بعلاوه یکی از شاخصهایی که نشان میدهد در یک کشور چه میزان سرمایه تشکیل میشود؛ نرخ تشکیل سرمایه است.
ریزش تشکیل سرمایه ثابت در دهه ۹۰
طبق آمارهای منتشر شده، رشد موجودی سرمایه در این دوره نسبت به دهه ۸۰ کاهش یافته است. در دهه ۸۰ رشد موجودی سرمایه ۴.۵ درصد بوده که در دهه بعد خود با کاهش سه درصدی مواجه شده و به ۱.۵ درصد رسیده است. همچنین موجودی سرمایه به دو بخش ماشین آلات و ساختمان تقسیم میشود که طبق آمارها رشد موجودی سرمایه در بخش ماشینآلات منفی و در بخش ساختمان مثبت بوده است. به عبارت دیگر تنها عاملی که باعث مثبت نگهداشتن موجودی سرمایه کل شده؛ رشد موجودی سرمایه بخش ساختمان بوده است. همچنین سرمایه از دو جهت دارای اهمیت است؛ تشکیل شدن و مصرف شدن آن. به همان اندازه که تشکیل سرمایه برای یک کشور ضروری است میزان مصرف سرمایه یا به عبارت دیگر استهلاک سرمایه نیز مهم است. در حقیقت استهلاک سرمایه ثابت همان عمر مفید سرمایههای ثابت از جمله ساختمان و ماشینآلات را نشان میدهد.
بر اساس بررسیها، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال ۹۰ به اوج خود رسیده و در طی دهه ۹۰ به مرور کاهش پیدا کرده است. نسبت تشکیل سرمایه ثابت به تولید ناخالص داخلی نشان میدهد سهم تشکیل سرمایه هر یک از بخشهای ساختمان و ماشینآلات از تولید ناخالص داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ کاهش یافته است.
سه دلیل مهم برای کاهش تشکیل سرمایه در دهه 90
سه دلیل اساسی برای کاهش تشکیل سرمایه در این دهه مطرح میشود. اولین دلیل کاهش تشکیل سرمایه در این دوره، رشد اقتصادی منفی و کاهش نرخ پس انداز است که باعث کاهش منابع در دسترس داخلی برای سرمایهگذاری شده است. علاوه بر این، دسترسی به منابع خارجی نیز محدود شده که دلیل دوم کاهش تشکیل سرمایه برای این دهه است. منابع بینالمللی در این دهه تنها پس از امضای برجام و در سالهای ۹۵ و۹۶ به اوج خود میرسد اما در سالهای پیش و پس از توافق برجام میانگین سرمایهگذاری خارجی کمتر از دهه ۸۰ بوده است.
سومین دلیل کاهش تشکیل سرمایه، عدم انگیزه افراد برای سرمایه گذاری مولد است به طوریکه سهم تحصیل داراییهای تولید نشده غیرمالی و اشیای قیمتی از تشکیل سرمایه ناخالص طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ صعودی بوده است. به بیان دقیقتر، مردم در طی این ده سال ترجیح دادهاند به جای سرمایه گذاری درآمدهای خود در بخشهای تولیدی، آن را به سمت خرید زمین و کالاهای تجملاتی ببرند؛ که غیرمولد بوده و به تولید کشور کمکی نمیکند.
موجودی سرمایه ثابت کشور در نیمه دوم عمر خود
با توجه به مطالعات، نسبت مصرف سرمایه (استهلاک) به موجودی سرمایه از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۴۰۰ صعودی بوده است. نسبت میانگین برای این دهه حدود ۴.۵ درصد بوده است. به عبارت دیگر سالانه ۴.۵ درصد ارزش موجودی سرمایه ثابت کشور مستهلک میشود. بر اساس عمر مفید ساختمان و ماشین آلات که توسط بانک مرکزی منتشر شده ، عمر مفید ساختمان بین ۴۰ تا۸۰ سال و ماشین آلات بین ۱۵ تا ۲۴ سال است.
لذا میتوان گفت اکثر ماشین آلات و تجهیزات در حال سپری کردن نیمه دوم عمر خود هستند.