به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد نوشت: بازار شمش و محصولات فولادی در حالی به روزهای پایانی خود در سال ۲۰۲۰ نزدیک میشود که روزهای پر فراز و نشیبی را پشتسر گذاشته و با عبور از یک دوره رکود و افت نرخ قابلتوجه به اوج قیمتی خود بازگشته است، بهگونهای که بهعنوان مثال بهای هر تن اسلب صادراتی CIS در نیمه دسامبر نسبت به روزهای ابتدایی شروع سال ۲۰۲۰ افزایشی ۵۵ درصدی و قیمت هر تن بیلت صادراتی CIS در همین بازه زمانی رشدی ۴۰ درصدی را تجربه کرده است.
شواهد حاکم بر این بازار از استمرار این روند افزایشی در میانمدت حکایت دارد اما باور رشد بیشتر قیمتها دشوار بوده و جای تردید دارد. در بررسی روند قیمتی بازار فولاد نباید از کاهش ارزش دلار نیز غفلت کرد، چراکه این پارامتر خود به تنهایی پتانسیل افزایش بهای تمامی کامودیتیها را بهدنبال دارد.
رشد ۵۵ درصدی بهای اسلب CIS
قیمت هر تن بیلت CIS تحویل دریایسیاه در اولین روزهای سال ۲۰۲۰ میلادی برابر ۴۱۰ دلار به ازای هر تن بود، این محصول در سالجاری میلادی روند قیمتی متغیری را طی کرد، بهگونهای که شیوع ویروسکرونا در چین و سپس درگیری سایر کشورها با شیوع این ویروس باعث شد تا نرخ بیلت وارد مسیر کاهشی شود و در آوریل امسال به ۳۱۰ دلار به ازای هر تن نیز برسد.
در واقع محدودیتهای قرنطینهای بهمنظور کنترل شیوع این ویروس مهمترین عاملی بود که باعث شد تا از تقاضا برای محصولات فولادی بهشدت کاسته شود و همین موضوع نیز زمینه کاهش قابلتوجه قیمت محصولات و شمش فولادی را فراهم کند.
با کنترل نسبی شیوع ویروسکرونا در چین و اتمام محدودیتهای قرنطینه سختگیرانه در این کشور از ماه آوریل، تقاضا برای محصولات فولادی نیز افزایش یافت. از آنجا که چین بزرگترین مصرفکننده فولاد دنیا بهشمار میرود، رشد تقاضا از سوی این کشور میتواند بهای کالاها را در دنیا تحتالشعاع قرار دهد، بنابراین از اواسط ماه آوریل قیمت شمش فولاد در چین نیز رو به افزایش گذاشت و همین موضوع زمینه رشد بهای این محصول در سایر بازارهای دنیا را نیز بهوجود آورد.
روند رو به رشد بهای فولاد از ماه نوامبر شدت بیشتری به خود گرفت به گونهای که در نهایت در ۲۱ دسامبر دسامبر قیمت هر تن بیلت صادراتی CIS به ۵۷۷ دلار به ازای هر تن رسید و به این ترتیب هر تن بیلت صادراتی CIS در آخرین روزهای سال جاری میلادی نسبت به شروع سال رشد ۴۰درصدی داشت.
اسلب صادراتی CIS تحویل دریای سیاه نیز در روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰ با نرخ برابر ۴۰۵دلار به ازای هر تن فروش میرفت. شیوع کرونا بازار اسلب را نیز تحتالشعاع قرار داد بهگونهای که قیمت هر تن اسلب CIS در نیمه آوریل به ۳۰۵ دلار نیز رسید. اما این قیمتها چندان دوامی در بازار نداشت. با اتمام محدودیتهای قرنطینهای در چین و سپس کاهش قرنطینه در سایر نقاط دنیا بر تقاضای اسلب فولاد افزوده شد.
در ماههای پایانی سال ۲۰۲۰، شرکتهای داروسازی معتبر دنیا اخباری از به نتیجه رسیدن در تولید واکسن کرونا منتشر کردند که این موضوع سیگنالی افزایشی برای بازارهای دنیا بود. در نهایت بهای هر تن اسلب صادراتی CIS به ۶۳۰ دلار به ازای هر تن در روز ۲۱ دسامبر رسید. به این ترتیب از ابتدای سالجاری میلادی تا نیمه دسامبر قیمت هر تن اسلب افزایشی ۵۵ درصدی داشته است.
تقریبا در تمامی بازارها از ابتدای سال تا نیمه دسامبر، بهای اسلب رشد بیشتری نسبت به بیلت داشته است. علت این موضوع را نیز باید در افزایش قابلتوجه تقاضا برای خرید محصولات تولیدی از اسلب نسبت به بیلت جستوجو کرد.
بیلت فولادی عمدتا در تولید مقاطع طویل فولادی که در ساخت و ساز بهکار میرود استفاده میشود؛ اما اسلب عمدتا ماده اولیه خطوط تولید انواع ورقهای فولادی است. اگرچه ظرف هفتههای اخیر بهای تمامی محصولات فولادی افزایشی قابلتوجه داشته اما میزان رشد قیمتی به وجود آمده برای انواع ورق به مراتب قابل توجهتر بوده و همین موضوع نیز زمینه رشد بهای این محصول را فراهم کرده است.
زمستان نتوانست بازار مقاطع را آرام کند
عموما از اواسط پاییز با شدت گرفتن سرما در مناطق شمالی و در ادامه مرکزی چین از شدت تقاضا برای مقاطع طویل فولادی کاسته میشود؛ چراکه فعالیتهای ساخت و ساز در این فصل از سال بهشدت کاهش مییابد اما امسال مناطق شمالی و مرکزی چین، پاییز سردی نداشتند. به همین علت بازارهای این کشور با کاهش تقاضا برای مقاطع طویل فولادی مواجه نشدند که این موضوع باعث استمرار روند افزایشی بهای میلگرد در بازارهای این کشور شد.
هر تن میلگرد صادراتی چین در روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰ میلادی برابر ۴۶۵ دلار به ازای هر تن قیمت داشت. شیوع کرونا در چین و افت تقاضا برای مقاطع فولادی در بازار داخل این کشور به تقویت عرضه میلگرد صادراتی چین منجر شد و در نهایت بهای این محصول را به کانال ۴۳۰ دلار به ازای هر تن نیز وارد کرد. البته در عین حال که تقاضا برای میلگرد در بازار داخل و صادراتی چین کاهش یافته بود همزمان محدودیتهای قرنطینهای از سطح تقاضا نیز کاست و همین موضوع باعث شد تا بهای میلگرد در بازار داخل و صادراتی چین کاهش قابلتوجهی را تجربه نکند.
در ادامه با اتمام محدودیتهای قرنطینهای در چین و با توجه به حمایتهای دولت این کشور از افزایش ساخت و ساز بهشدت بازار مقاطع طویل فولادی (میلگرد) در داخل چین تقویت شد. این موضوع باعث محدودیت عرضه میلگرد صادراتی چین شد و زمینه رشد بهای این محصول را فراهم کرد. درروز ۲۱دسامبر بهای هر تن میلگرد صادراتی چین به ۶۳۷ دلار به ازای هر تن رسیده است. به این ترتیب هر تن میلگرد صادراتی چین از ابتدای سال تا نیمه دسامبر رشد ۳۷ درصدی داشته است.
اگرچه افزایش بهوجود آمده در قیمت میلگرد صادراتی چین به مراتب کمتر از افزایش ایجاد شده در سایر محصولات فلزی همانند ورق است اما با توجه به قرارگیری در فصل سرد سال همین میزان افزایش بها نیز رقمی قابلتوجه بهشمار میرود.
براساس گزارش Mysteel، موجودی فولاد تجار چینی در هفته منتهی به ۱۰ دسامبر مانند ۲ ماه قبل کاهشی بود به گونهای که در این هفته ۸۴۱ هزار و ۲۰۰ تن از موجودی تجار چینی کاسته شد. این میزان کاهش موجودی مربوط به میلگرد، مفتول، ورق نورد گرم، ورق نورد سرد و مقاطع تخت متوسط میشود. استمرار روند کاهشی موجودی انبارهای تجار چینی از محصولات فولادی زمینه استمرار روند رو به رشد بهای محصولات فولادی را فراهم کرده است.
رشد تقاضا برای ورق گرم
ورق نورد گرم صادراتی CIS تحویل دریای سیاه در روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰ قیمتی برابر۴۶۰ دلار به ازای هر تن داشت. شیوع کرونا و محدودیتهای قرنطینهای در کشورهای اروپایی در میانه سالجاری میلادی باعث افت فعالیتهای صنعتی در این مناطق شد که این موضوع، کاهش تقاضا برای ورق نورد گرم را به دنبال داشت. به این ترتیب قیمت هر تن ورق نورد گرم صادراتی CIS در روزهای ابتدایی ماه مه به کمترین قیمت خود یعنی ۳۵۰ دلار رسید.
با کنترل نسبی موج اول کرونا در کشورهای اروپایی تا حدی بر فعالیتهای صنعتی افزوده شد به این ترتیب از اواسط ماه ژوئن، بازار ورق نیز افزایشی شد. از نیمه ماه نوامبر رشدی قابلتوجه در بهای ورق نورد گرم صادراتی CIS به وجود آمد، به گونهای که قیمت هر تن ورق نورد گرم صادراتی به ۷۱۰ دلار به ازای هر تن در روز۲۱ دسامبر رسید، البته وجود متقاضی در این بازار باعث شد تا این محصول تا قیمت ۷۲۰ دلار به ازای هر تن نیز به فروش برسد.
قیمت هر تن ورق نورد گرم صادراتی CIS در بازارهای جهانی رشدی۵۴درصدی داشت. در حالی افزایش به وجود آمد در بهای ورق گرم صادراتی CIS از ابتدای سال تا نیمه دسامبر به۵۴ درصد رسید که در این بازه زمانی میلگرد صادراتی CIS افزایش ۴۴درصدی داشت. این موضوع بیانگر آن است که تقاضا برای محصولات فولادی مصرفی در بخش صنعت این کشور رشد تقاضایی به مراتب بالاتر از افزایش تقاضا محصولات فولادی ساختمانی داشته است. درواقع به نظر میرسد که بخش صنعت زودتر از بخش ساخت و ساز در حال بازگشایی و برگشت به وضعیت پیش از کرونا است.
ورق نورد گرم صادراتی چین نیز در روزهای ابتدایی سالجاری میلادی قیمتی برابر ۵۳۰ دلار به ازای هر تن داشت، این بازار نیز دستخوش نوساناتی مانند سایر بازار محصولات فولادی شد. در نهایت در ۲۱ دسامبر قیمت هر تن ورق گرم به ۷۰۳ دلار به ازای هر تن رسد. به این ترتیب ورق نورد گرم صادراتی چین در این مدت رشدی ۳۹درصدی را تجربه کرده است. قیمت میلگرد صادراتی چین نیز در این بازه زمانی افزایشی ۳۷ درصدی داشت. این موضوع بیانگر آن است که افزایش تقاضای محصولات فولادی بخش صنعت و ساختوساز در آسیایشرقی روندی مشابه داشته است.
تاثیرپذیری بازار فولاد از نرخ نفت خام
بهای نفت خام سبک آمریکا با نزدیک شدن به ۴۹ دلار و البته ثبت قیمت ۹/ ۴۸دلار بر هر بشکه به بالاترین میزان در ۹ ماه اخیر دست پیدا کرده است، هرچند که همچنان پتانسیل استمرار رشد قیمتها در این بازار وجود دارد. بهای نفت خام ۵ هفته پیاپی با رشد مستمر قیمتها روبهرو شده و این روند عمومی در روندهای افزایشی اخیر کمسابقه بوده است.
رالی رشد نرخ در شرایطی خودنمایی میکند که میزان رشد بهای بنزین در بازار آمریکا از افزایش قیمت نفت خام بیشتر است و این موضوع احتمال رشد بیشتر قیمتها را مطرح میکند. در شرایط فعلی هر بشکه نفت خام برنت ۵۲ دلار و ۲۸ سنت قیمت خورده و فراتر از بهای نفت خام سبک آمریکا نوسان میکند؛ اگرچه این موضوع یک عرف مرسوم بهشمار میرود اما در حالحاضر فاصله قیمتی نفت خام و بنزین افزایش داشته که این موضوع به معنی امکان رشد بیشتر قیمتهاست.
در هر حال بهای نفت خام در بازارهای جهانی در یک ماه اخیر نزدیک به ۱۸ درصد افزایش یافته، اما همچنان بهای نفت حدود ۲۰ درصد کمتر از قیمت در زمان مشابه سال ۲۰۱۹ است. برخلاف نفت، فولادیها توانستهاند در هفتههای اخیر، قیمتی بیش از سال قبل را تجربه کنند که این داده در کنار رشد بهای سایر فلزات (پایه) در نهایت میتواند محرکی برای بازار نفت باشد که خروجی آن حمایت بیشتر از بازار فولاد است. در این میان توجه به دادههای بازار سنگآهن نیز اهمیتی بسزا دارد.
در هفتههای اخیر سنگآهن در بازارهای جهانی روند رو به رشد داشته است، در این شرایط افزایش بهای جهانی نفت خام محرکی برای رشد قیمت تمام شده سنگ آهن در مقصد است (با احتساب هزینه حمل) بنابراین ذات نوسان قیمت سنگ آهن نیز از بازار فولاد حمایت خواهد کرد.
تغییر عمیق بازار فولاد
مشاهده روند رو به رشد قیمت فولاد در بازار جهانی که بسیار سریع نیز رخ داده و بعضا تحلیلگران فولادی دنیا را نیز جاگذاشته، موضوع بااهمیتی است که خاطرات گذشته را نیز زنده میکند. رشد محدود حجم تولید فولاد که البته در برخی نقاط با کاهش تولید نیز روبهرو بوده، آنهم در شرایطی که بازارها با تقاضای فزایندهای روبهرو هستند، یک اصل اساسی و مهم برای بازار محسوب میشود.
بخشی از افت تقاضای گذشته در شرایط حال و آینده کوتاهمدت تا میانمدت به بازار بازمیگردد و اثر مستقیمی بر قیمتها گذاشته و تا زمانی که قیمت سنگ آهن در سطوح بالای فعلی است و بازهم پتانسیل رشد دارد به این معنی است که هنوز جا برای رشد قیمتها وجود دارد. این روند کلی را یا باید با سال ۲۰۱۱ مقایسه کرد یا با سال ۲۰۰۷ که در هر دو حالت امکان رشد قیمتها وجود دارد. برتری محسوس تقاضا بر عرضهها جدی است و این جدیت در شرایطی که شاهد کاهش ارزش دلار و افزایش یوآن هستیم، شتاب مضاعفی را برای رشد قیمتها به همراه داشته است.
بنابراین بازار فولاد را باید از دو مسیر مختلف رهگیری کرد؛ یکی رخدادهای ارزی در جهان و دیگری واقعیتهای عرضه و تقاضا. درخصوص عرضه و تقاضا مباحث موجود به آن اشاره کرده ولی بحث ارزها نکته مضاعف دیگری است که آینده نرخ را تعیین خواهد کرد، آنهم بدون توجه جدی به واقعیتهای معاملاتی و یا قیمت تمام شده. در افت ارزش دلار همهچیز که با دلار آمریکا نرخگذاری میشود روند صعودی به خود میگیرد، آنهم در شرایطی که بازارهای هدف با ثبات ارزش پول ملی، فضای بیشتری برای خرید پیدا کرده و در نهایت محرکی برای رشد تقاضا و افزایش قیمتهاست.
اما در مورد چین اوضاع متفاوت است. با افزایش ارزش یوآن که ماههاست شاهد آن هستیم فضا برای خرید بیشتر سنگآهن فراهم شده ولی فولاد تولیدی این کشور گرانتر از قبل عرضه خواهد شد، بنابراین فولاد با توجه به موطن اصلی آنکه چین است، رشد قیمتهای جبری را تحمل خواهد کرد؛ آنهم در وضعیتی که ارزش دلار آمریکا کاهشی است بنابراین دوگانه مضاعفی برای رشد قیمتها خواهد داشت که حتی از هماکنون نیز فضایی جدید برای افزایش نرخ بهشمار میرود.
این روند در شرایطی که باز هم ارزش دلار آمریکا کاهش یافته و متعاقب آن ارزش یوآن افزایشی شود استمرار مییابد که خروجی آن پتانسیل رشد بیشتر بهای فولاد است. فراموش نکنیم بهای هر تن شمش در روزهای اوج قیمتی در سال ۲۰۰۸ رقمی نزدیک به ۱۱۳۰ دلار در هر تن بوده که هیچ بعید نیست به این سمت حرکت کنیم. بهعنوان یک مقایسه میتوان گفت که اوج قیمت مس در سالهای اخیر (۲۰۱۱) نزدیک به ۱۰ هزار دلار بوده و هماکنون نزدیک به ۸ هزار دلار در حال نوسان است.