به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد نوشت: در شمارههای گذشته و در این ستون درباره این موضوع نوشته بودیم که بورس در میان کاربران شبکههای اجتماعی و به خصوص کاربران شبکه اجتماعی توییتر تبدیل به ابزاری برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ شده است. بورس حالا نقش زمین بازی را برای جناحهای سیاسی دارد. برخی از افراد خاص که در شبکههای اجتماعی گعدههایی دارند و به دیگران در نوشتن مطالبشان سمت و سو میدهند، در حال بازی در این زمین هستند.
چند وقتی میشود بعد از سرخپوش شدن بورس، در اکثر اوقات که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود در توییتر مطلبی منتشر میکند، برخی از افراد در قسمت نظرات برای او بیتوجه به موضوعی که رئیسمجلس درباره آن نوشته است، مطالبی درباره بورس مینویسند.
آنها از قالیباف میخواهند که بورس را نجات دهد. اما مسالهای که جلب توجه میکند همان قهرمانسازی برای نجات بورس و جلب توجه افکار عمومی در شبکههای اجتماعی است که در شمارههای گذشته دربارهاش نوشتیم. حالا بورس تبدیل به ابزاری برای جلب حمایت افراد درگیر بازار سرمایه شده است.
همه اینها در حالی اتفاق میافتد که روز گذشته، رئیس مجلس در صحبتهایش در صحن اعلام کرد که «شاهد تداوم کاهش نرخ ارز و تثبیت بورس خواهیم بود.» طرف دیگر ماجرا این است که خیلی از کاربران نگاه مثبتی به این حمایتها ندارند. برای این دسته از افراد سرمایهشان مهمترین مساله است.
تفاوتی برایشان ندارد که کدام شخصیت و جناح سیاسی بخواهد وضعیت اقتصادی را به ثبات برساند. وقتی صحبتهای قالیباف در توییتر و نرمافزار پیامرسان تلگرام منتشر شد، خیلی از کاربران به دیده انتقادی به این صحبت نگاه کردند. برای مثال در یکی از گروههای تلگرام، بعد از بازنشر صحبتهای رئیس مجلس این بحث بین اعضا در گرفت که نه فقط رئیس مجلس بلکه رئیس دولت هم کاری از دستش برای ثبات بورس بر نمیآید و تنها فرآیند بازار با دخالتهای غیرکارشناسانه مواجه خواهد شد.
آنها با هم روی این موضوع جدل میکردند که چنین حرفهایی برای حمایت از بورس و تثبیت شرایط اقتصادی شعارهایی تبلیغاتی است وگرنه در عمل هیچ اتفاق مثبتی در روند بورس و وضعیت اقتصادی کشور نخواهد افتاد.
اما در مقابل این نگاه، افراد دیگری بودند که به این افراد خرده میگرفتند و آن را زاییده تفکر دولت دوازدهم معرفی میکردند. اعضایی که این مساله را مطرح میکردند عمدتا از جناح مخالف دولت دوازدهم بودند و بحثی که مطرح کردند از این قرار بود که نباید نگاهمان به خارج از کشور باشد و اتفاقا با حمایتهای داخلی و همدلی درونی است که میشود وضعیت اقتصادی را به ثبات رساند و در کنارش بورس و سهامداران خرد را هم از سقوط نجات داد.
در توییتر طبیعتا فضای صحبت درباره مسائل روز انتقادیتر و حتی مدتی است که تند و تیزتر از گذشته شده است. روز گذشته بعد از صحبتهای رئیس مجلس، کاربرانی با بازنشر صحبتهای او مبنی بر تثبیت بورس این موضوع را مطرح کردند که فعلا چند روز است بورس در حال ریزش است و کاری هم از دست کسی بر نیامده است. آنها در میان نوشتههایشان به این نکته اشاره میکردند که اینجا پای سرمایههای خرد یا کلان مردم در میان است و بحثهای شعاری مثل «میشود» و «میتوانیم» کاری از پیش نمیبرد.
دسته دیگری هم هستند که در تقابل با افرادی قرار میگیرند که از رئیس مجلس میخواهند به بورس سر و سامانی بدهد. این دسته از افراد که عمدتا در جناح مخالف هواداران رئیس مجلس هستند، در نوشتههایشان از اعتماد به دولت و تیم اقتصادیاش مینویسند. آنها در تلاش هستند که توجه کاربران عادی و سهامداران خرد را به این موضوع جلب کنند که تمام صحبتهای مطرح شده مانور تبلیغاتی برای انتخابات است.
اما در میان این سه دستهای که به مواضعشان اشاره شد، هستند آدمهایی که صدایشان به جایی نمیرسد. یعنی نه آنطور که باید و شاید مطالبشان بازنشر میشود و نه مورد پسند اکثر کاربران شبکههای اجتماعی قرار میگیرد. این دسته از افراد در گعدههای میان خودشان اظهارنظر میکنند. اظهارنظرهایی که در بازار داغ سیاسی و جناحی این روزها کمتر جایی دارد. حرف مشترک این افراد این است که بورس و سرمایه مردم نباید اسیر معادلات سیاسی و جناحی شود.
آنها معتقدند که وارد شدن دولت، مجلس یا هر نهاد دیگری به موضوع بورس باعث میشود که بورس در نقش گروگان قرار بگیرد و تمام سرمایه مردم اسیر حرفها و رقابتهای سیاسی و جناحی باشد. البته که در میان گعده این افراد در گروههای تلگرامی یا شبکهاجتماعی توییتر، هستند افرادی که معتقدند دولت یا هر نهاد دیگری باید در سیاستهای کلان بورس دخالت کند. آنها اما میگویند این دخالتها باید در راستای جلوگیری از فساد و رانتخواری باشد تا اینکه وارد مسائل جزئی شوند.