به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: بازارها در نیمسال نخست، دو فصل متفاوت را تجربه کردند. درحالیکه در فصل بهار، بورس با ثبت بازدهی سهرقمی گوی سبقت را از دیگر بازارها ربوده بود، اما این بازدهی در فصل دوم به مقدار قابلتوجهی کاهش یافت تا در نهایت یک مسیر همگرایی در بازارها مشاهده شود. فاصله گرفتن بازدهی بورس نسبت به سایر داراییها در فصل نخست باعث شد این سوال مطرح شود که چرا شکاف قابلتوجهی میان بازدهی بازارها ایجاد شده است؟
اما تصحیح رفتار بورس و پیشروی ارز و سکه در فصل دوم تا حدودی توانست روند همگرایی در بازارها را آشکار کند. کارشناسان تاکید میکنند اگرچه بازدهی بازارها میتواند در کوتاهمدت از یکدیگر فاصله بگیرد، اما در میانمدت و بلندمدت مقدار بازدهی این بازارها به یک نقطه مشترک نزدیک خواهد شد. پیشبینی میشود در صورت طی شدن مسیر طبیعی و اعمال نکردن سیاستهای مداخلهای در برخی بازارها، همگرایی ایجادشده در فصل تابستان، در دو فصل پایانی نیز تداوم یابد.
کارنامه بورس | 211 درصد سود در یک نیمه
در مطلب دیگری آمده است: پرونده بورس تهران در آخرین ماه فصل گرم سال در حالی بسته شد که نماگر اصلی بازار سهام با افت 2/ 9 درصدی در مقیاس ماهانه، دومین ماه منفی بورس در سال 99 را ثبت کرد. با وجود عملکرد منفی سهام در دو ماه گذشته، اما بازدهی نماگر اصلی بازار سهام در نیمه نخست سال 99 حکایت از صدرنشینی این بازار در برابر دیگر گزینههای سرمایهگذاری دارد؛ بهطوری که در برابر رشد 118 درصدی سکه و 69 درصدی دلار آزاد، شاخص کل بورس تهران با رشدی بالغ بر 211 درصد در 6 ماه نخست سال 99 همراه شده است. به این ترتیب سهامداران در سال جاری روزانه حدود یک درصد سود (نرخ بهره مرکب) کسب کردهاند.
چهارمین افت ماهانه تاریخ بورس: در ادامه مسیر نزولی بازار سهام در مردادماه، آخرین ماه تابستان نیز با افت 2/ 9 درصدی شاخص کل به پایان رسید تا سنگینترین افت ماهانه نماگر بورس تهران از آذر 97 رقم خورد. شاخص هموزن نیز در این ماه افتی معادل 7/ 13 درصد را تجربه کرد تا به کاهش یکدست قیمت سهام گواهی دهد.
در مجموع از ابتدای سال 99 تاکنون بازدهی شاخص سهام 211 درصد برآورد شد تا صدرنشینی بورس تهران در جدول بازارهای سرمایهگذاری حفظ شود. هر چند بازار سهام در مجموع نیمه نخست سال 99 توانسته با جذب بالای نقدینگی در صدر بایستد اما ارزش معاملات خرد سهام که به 30هزار میلیارد تومان نیز رسیده بود در روزهای پایانی تابستان و در روزهای منفی بازار رو به کاهش گذاشت و حتی به سطح هزار میلیارد تومان در روز نیز رسید.
در نیمه نخست امسال، پس از هجوم پولهای سرگردان به گردونه معاملات سهام، رشد افسارگسیخته قیمتها را شاهد بودیم. بهطوری که نماگر سهام در نیمه مرداد مرز دو میلیون واحد را نیز فتح کرد و بازدهی این نماگر از ابتدای سال از 300 درصد نیز فراتر رفت.
در ادامه اما سیاستهای یک بام و دو هوای سیاستگذار و تلاش برای حمایت مصنوعی از شاخص سهام سبب افزایش تردید و بیاعتمادی صاحبان نقدینگی شد. سرمایهگذارانی که پیشتر نیز در هراس از افزایش قیمتها و فرضیه حبابی شدن بازار، با تردید دادوستد میکردند و با آغاز موج اصلاحی در بازار، بیش از گذشته هراسان شدند.
خروج پول حقیقی در آخرین ماه تابستان: پس از ورود حدود 94 هزار میلیارد تومان نقدینگی از سوی سرمایهگذاران خرد به گردونه معاملات سهام در 5 ماه نخست سال 99، شهریورماه شاهد خروج بیش از 12 هزار میلیارد تومان پول حقیقی از جریان دادوستدها بودیم. به این ترتیب پس از گذشت 14 ماه، سهامداران حقوقی به حمایت از شاخص سهام پرداختند و خالص خرید مثبتی را رقم زدند.
در مجموع نیمه نخست سال، 81 هزار و 715 میلیارد تومان نقدینگی از پرتفوی حقوقیها به سبد سهام معاملهگران خرد بازار منتقل شود. در این میان گروههای بزرگ کامودیتیمحور در صدر جذب نقدینگی خرد قرار گرفتند. در این راستا گروه فرآوردههای نفتی با خالص خرید 28 هزار میلیارد تومانی حقیقیها همراه شد و پس از آن شاهد ورود 16 هزار و 130 میلیارد تومان نقدینگی به سهام زیرمجموعه گروه فلزات اساسی بودیم.
در آنسوی بازار نیز گروه چند رشتهای صنعتی با محوریت «شستا» با بیشترین خالص فروش حقیقی به ارزش 2 هزار و 741 میلیارد تومان در 6 ماه نخست سال 99 مواجه شد. بانکیها نیز در این بازه زمانی شاهد خروج 613 میلیارد تومان پول حقیقی از گردونه معاملات سهام خود بودند.
عملکرد صنایع در آخرین ماه تابستان: نگاهی به عملکرد صنایع 38 گانه بورسی در شهریور 99 نشان میدهد که در مقابل سرخپوشی 35 گروه، تنها سه صنعت کامودیتیمحور با رشد قیمت سهام زیرمجموعه خود همراه شدند. از این رو بیشترین رشد شاخص صنعت از آن گروه فلزات اساسی با افزایش 2/ 13 درصدی میانگین قیمتها شد.
پس از آن گروه کانههای فلزی رشد حدود 10 درصدی را تجربه کرد و پتروشیمیها نیز شاهد افزایش 5/ 2 درصدی شاخص صنعت خود بودند. در این میان گروه استخراج نفت و گاز با تک نماد «حفاری» شاهد ریزش 8/ 36 درصدی قیمت بود.
گروه فنی و مهندسی با دو نماد «رتکو» و «رمپنا» با کاهش 3/ 34 درصدی مواجه شد. بیشترین ارزش دادوستد سهام نیز در این ماه از آن گروه فلزات اساسی با معامله 37 هزار و 860 میلیارد تومانی شد. سه گروه بانک، فرآوردههای نفتی و خودرو دیگر صنایع پرمعامله بورس تهران در آخرین ماه تابستان بودند. با تعمیم این آمار به نیمه نخست سال اما تمامی صنایع سبزپوشند.
در این میان بیشترین بازده از آن گروه محصولات چرمی با تک نماد «وملی» و رشد 5/ 577 درصدی شد. پس از آن گروه وسایل ارتباطی با تک نماد «ولپارس» و رشد 535 درصدی شد. گروه چند رشتهای صنعتی نیز در نیمه نخست سال 99 با رشد 332 درصدی میانگین قیمت سهام زیرمجموعه خود همراه شد.
سکه؛ رقیب جدی سهام: بازدهی 211 درصدی شاخص سهام طی نیمه نخست سال 99 در شرایطی رقم خورد که سکه با رشد 118 درصدی به رقیب جدی بازار سهام تبدیل شده است. دلار نیز در این مدت رشد 69 درصدی را ثبت کرده و قدم در کانال 27 هزار تومانی گذاشته است.
این در حالی است که در بازه شهریورماه، بازار سهام با اختلاف سنگینی از رقبای خود جا ماند. در آخرین ماه تابستان در حالی شاخص کل بورس تهران کاهش 2/ 9 درصدی را تجربه کرد که شاهد رشد 21 درصدی سکه و افزایش بهای 18 درصدی دلار در بازار آزاد بودیم.
سهم بورس از کیک اقتصاد
همچنین در مطلب دیگری در این روزنامه آمده است: مطابق آمارهای بانک مرکزی سهم بخش «خدمات موسسات پولی و مالی» از رقم رشد منفی۷/ ۲ درصدی فصل بهار، نیم واحد درصد بوده است. یکی از زیربخشهای اصلی«خدمات موسسات پولی و مالی» در این فصل بورس بوده که طبق محاسبات، سهمی ۸ هزار میلیارد تومانی در تولید فصل ابتدایی امسال داشته؛ رقمی که بیشتر از کل تولید بخش معدن و بیش از ۲/ ۱ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور بوده است.
مرکز آمار کشور تولید ناخالص داخلی در فصل بهار امسال را منفی۵/ ۳ درصد محاسبه کرده که البته این شاخص بدون احتساب نفت منفی ۷/ ۱ درصد بوده است. شیوه شاخصبندی حسابهای ملی مرکز آمار به این صورت است که سه گروه کشاورزی، صنعت و خدمات بهعنوان طبقات اصلی تولیدی کشور از یکدیگر تفکیک شدهاند و هرکدام از آنها طبقاتی فرعی مرتبط با فعالیتهای خود را شامل میشوند.
در بخش کشاورزی دو زیرگروه کشاورزی و ماهیگیری و در بخش صنعت گروههای معدن، استخراج نفت و گاز طبیعی، سایر معادن، صنعت، تامین آب، برق و گاز طبیعی و در نهایت ساختمان از هم تفکیک شدهاند. بخش خدمات نیز شامل «عمده و خردهفروشی، فعالیتهای خدماتی مربوط به تامین جا و غذا»، «حملونقل، انبارداری، پست، اطلاعات و ارتباطات»، «فعالیتهای مالی و بیمه» «مستغلات، کرایه و خدمات کسبوکار و دامپزشکی»، «اداره امور عمومی، اجتماعی، شخصی و خانگی» و «خالص مالیات بر واردات» میشود.
طبق اطلاعات مرکز آمار کشور، سهم ارزشی هر یک از این سه گروه در رقم تولید بهار امسال به این شرح بوده است: کشاورزی ۸ درصد، صنعت ۵/ ۳۷ درصد و گروه خدمات ۹/ ۵۳ درصد. اتفاق مهمی که در این فصل افتاده این است که سهم صنعت به میزان زیادی کاهش و در مقابل سهم خدمات افزایش یافته است. طبق این آمارها سهم بخش صنعت از کل تولید ناخالص داخلی اقتصاد کشور در سال ۹۸ به میزان ۸/ ۴۳ درصد بوده که در فصل بهار امسال به ۵/ ۳۷ درصد نزول کرده است. این رقم در سال ۹۷ به میزان ۴۴ درصد بوده است. مشخص است که این روند کاهشی سهم گروه صنعت از کیک اقتصاد به دلیل افت بخش استخراج نفت و گاز طبیعی رخ داده است. سهم این بخش طی یکسال اخیر تقریبا نصف شده و بنا به آمارها از ۱/ ۱۵ درصد سال ۹۸ به رقم ۱/ ۸ درصد رسیده است.
در مقابل سهم ارزش افزوده گروه خدمات از محصول ناخالص داخلی کشور در سال ۹۸ به میزان ۱/ ۴۷ درصد بوده که این رقم در سه ماه اول امسال به ۹/ ۵۳ درصد رسیده است. جالب اینکه اگرچه بخش خدمات با وجود اینکه فضای اجتماع و اقتصاد به شدت تحت تاثیر بیماری کرونا قرار گرفت، افزایش سهم را نسبت به گروههای دیگر تجربه کرده است.
در این بخش تقریبا همه رشته فعالیتها افزایش سهم داشتهاند؛ گروه عمده و خرده فروشی از سهم ۶/ ۱۲ درصدی در سال ۹۸ به ۱۳ درصد در فصل ابتدایی امسال رسیده است، همینطور بخشهای حمل ونقل از ۸/ ۵ به ۴/ ۹ و گروه مستغلات و کرایه از ۶/ ۱۲ به ۸/ ۱۴ و اداره امور عمومی از ۹/ ۱۰ به ۶/ ۱۲ درصد رسیدهاند. اما در میان همه این بخشها فعالیتهای مالی و بیمه بیش از دیگر همگروههای خود در بخش خدمات با جهش روبهرو شده است. طبق آمارها فعالیت مالی و بیمه از ۸/ ۱ درصد سال ۹۸ به حدود دو برابر یعنی سهم ۷/ ۳ درصدی رسیده است.
بنابراین آمارها نشان میدهد که بخش تولید نفت به نصف کاهش یافته و در مقابل بخش مالی و بیمه ۱۰۰ درصد رشد کرده است. برای اینکه دید بهتری از این رشته فعالیت داشته باشیم لازم است زیربخشهای آن را بهصورت جزئیتر مورد بررسی قرار دهیم.
طبق شاخصبندی مرکز آمار این بخش از فعالیتهای خدمات مالی (شامل بیمه، تامین وجوه بیمه اتکایی و بازنشستگی)، فعالیتهای پشتیبانی خدمات مالی و فعالیتهای سهامداران داراییها، مانند فعالیتهای شرکتهای صاحب سهم و فعالیتهای صندوقها و واحدهای مالی و همانند آن میشود. در تدوین حسابهای فصلی، این بخش به سه فعالیت خدمات مالی، بیمه و فعالیتهای جنبی تفکیک شده است و محاسبات فصلی برای هر یک از آنها بهطور مستقل انجام شده است.
فعالیتهای خدمات مالی عملیات بانک مرکزی، بانک های تجاری و تخصصی و موسسات مالی و اعتباری کشور را در بر میگیرد که از مابهالتفاوت سود دریافتی از تسهیلات و سود پرداختی به سپردهها و سایر کارمزدها حاصل میشود. فعالیتهای جنبی خدمات مالی و فعالیتها نیز طبق تعریف شامل تامین خدماتی است که مستلزم یا در ارتباط نزدیک با فعالیتهای خدمات مالی است ولی خود، خدمات مالی ارائه نمیکنند. این بخش در ایران شامل فعالیت سازمان بورس اوراق بهادار،کارگزاران بورس، شرکتهای سرمایهگذاری، پستبانک، شرکتهای اجاره داری مالی (لیزینگ) و... است.
طبق اطلاعات مرکز آمار با اینکه رشد گروه خدمات در بهار امسال ۵/ ۳- درصد بوده، اما با این حال بخش فعالیتهای مالی ۳/ ۱۰ درصد رشد کرده است. تمام زیربخشهای این گروه اصلی به جز اداره امور عمومی و فعالیتهای مالی منفی بودهاند. با این وجود همانطور که دیدیم سهم اکثر فعالیتهای خدماتی در کیک اقتصاد نسبت به سال گذشته افزایش داشته و این امر به دلیل افت بیشتر فعالیتهای صنعتی نسبت به خدمات صورت گرفته است.
سهم نیم درصدی خدمات مالی: سهم بالای بخش واسطهگری مالی در آمارهای بانک مرکزی بهطور دقیقتری آمده است. مطابق آمارهای این بانک از رقم رشد ۷/ ۲- درصدی فصل بهار، سهم گروه کشاورزی، نفت، صنایع و معادن و خدمات به ترتیب ۳/ ۰، ۳/ ۲-، ۶/ ۰ و ۹/ ۰- درصد بوده است. طبق این آمارها در میان زیرگروههای خدمات تنها بخش «خدمات موسسات پولی و مالی» سهم مثبت در رشد تولید کشور داشته است.
«خدمات موسسات پولی و مالی» همان بخشی است که در سیستم حسابهای فصلی مرکز آمار از آن بهعنوان «واسطهگری مالی» یاد میشود. در نظام حسابهای مالی ایران این گروه از سه بخش عمده بانکداری، بیمهگری و فعالیتهای جنبی واسطهگری مالی تشکیل شده است. طبق آمار بانک مرکزی سهم این بخش از رشد بهار ۵/ ۰ واحد درصد محاسبه شده است.
این رقم بیشتر از همه فعالیتهای اقتصادی کشور و حتی گروههای اصلی (به استثنای گروه صنایع و معادن که سهم ۶/ ۰ درصدی داشته است) در این فصل بوده است. بر اساس این گزارش ارزش بخش خدمات موسسات پولی و بانکی به قیمت جاری در فصل بهار به میزان ۳/ ۲۷ هزار میلیارد تومان بوده است. برای درک بهتر این رقم باید گفت که ارزش افزوده کل گروه کشاورزی در این فصل ۹/ ۷۲ هزار میلیارد و گروه نفت ۷/ ۳۴ هزار میلیارد تومان و گروه خدمات ۳۶۷ هزار میلیارد تومان بوده است.
به بیان دیگر ۴/ ۷ درصد از کل ارزش افزوده بخش خدمات و ۴/ ۴ درصد از کل تولید ناخالص داخلی (۵/ ۰ واحد درصد از رقم رشد) تنها از طریق واسطهگری مالی بهدست آمده است؛ رقمی حدود ۴ برابر کل تولید بخش معدن کشور در این فصل. مرکز آمار رقم ارزش افزوده بخش واسطهگری مالی را ۲/ ۳۰ هزار میلیارد تومان محاسبه کرده است. بر اساس آمارهای بانک مرکزی بخش خدمات موسسات پولی و بانکی در بهار امسال با فاصله زیاد از دیگر بخشها قرار دارد.
رشد دورقمی این بخش ۶/ ۱۱ درصد بوده است. همه این آمارها مقدمهای بود برای اینکه بتوانیم بهصورت کمی میزان تاثیر رشد بورس از تولیدناخالص داخلی کشور را بهدست آوریم. بر اساس آمارها ارزش معاملات بورس و اوراق بهادار اعم از بورس تهران، فرابورس، بورس کالا و انرژی در فصل بهار بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
همانطور که بخش فرادادههای مرکز آمار از شیوه محاسبه ارزش افزوده بخش «سایر خدمات مالی» بهدست داده است، این بخش در ایران شامل فعالیت سازمان بورس اوراق بهادار،کارگزاران بورس و شرکت های سرمایهگذاری میشود. خدمات این بخشها تحت عنوان کارمزد از معاملات فعالان بازار اخذ میشود. بهطور کل رقم کارمزد همه این نهادها از بازار سرمایه یک درصد محاسبه میشود.
در این صورت مشخص میشود که از رقم ۸۰۰ هزار میلیارد تومان معاملات صورتگرفته در فصل بهار، ۸ هزار میلیارد تومان کارمزد اخذ شده و در جریان درآمدی این فصل اقتصاد (بیش از ۲/ ۱ درصد از کل تولید ناخالص داخلی ۶۲۲ هزار میلیاردی بهار) قرار گرفته است. این رقم بیش از کل ارزش تولید بخش معدن و حدود نیمی از کل خدمات عمومی دولت در فصل بهار است. بر اساس دادههای بانک مرکزی ارزش افزوده بخش معدن به میزان ۲/ ۷ و بخش خدمات عمومی ۱/ ۱۶ هزار میلیارد تومان بوده است.
کارنامه بازار ارز و سکه | سبقت سکه از بورس در فصل دوم
در مطلب دیگری آمده است، در آخرین روز شهریورماه، دلار و سکه در دو مسیر متفاوت حرکت کردند؛ دلار با 50 تومان افزایش روی عدد 27 هزار و 250 تومان قرار گرفت، ولی سکه 100 هزار تومان افت را ثبت کرد و به بهای 13 میلیون و 100 هزار تومان رسید.
با وجود افت سکه در روز آخر تابستان، این فلز گرانبها بیشترین بازدهی را در سه ماه دوم سال کسب کرد. فلز گرانبهای داخلی در تابستان حدود 65 درصد افزایش را بهثبت رساند که بسیار بیشتر از شاخصکل بورس و دلار بود. شاخصکل بورس در سه ماه دوم سال به رشد 25 درصدی اکتفا کرد و بازدهی دلار نیز در نزدیکی محدوده 43درصد قرار گرفت.
به گفته فعالان، سکه در سه ماه دوم تابستان از سوی دو عامل مهم موردحمایت قرار گرفت: اولی رشد بهای دلار و دومی، افزایش ارزش طلا در بازارهای جهانی که در مقطعی حتی به بالای 2هزار دلار نیز رسید. یکی از دلایل افت فلز گرانبهای داخلی در آخرین روز شهریورماه هم همین نزول بهای طلا بود. در واقع در حالیکه دیروز دلار به سکه علامت افزایشی میداد، ارزش اونس با افت خود سکه را به سوی نرخهای پایینتر هدایت میکرد. البته بخشی از افزایش قیمت سکه در تابستان هم از سوی عوامل بنیادی حمایت نمیشد و بیشتر ناشی از عوامل روانی بود.
همین موضوع هم باعث شد که برای قیمت سکه حباب شکل بگیرد. در صورتیکه اونس و دلار طی روزهای آتی گران نشوند، احتمال افت بیشتر در بازار سکه وجود دارد. برخی تحلیلگران باور دارند ، تضعیف شاخص دلار در بازارهای جهانی ممکن است بر حباب سکه اثر داشته باشد.
درست است که سکه در سه ماه دوم سال پیشتاز بازارها شد، ولی اگر بازدهی همه بازارها در مجموع 6 ماه ابتدایی سال را بررسی کنیم، این شاخصکل بورس بوده است که با اختلاف زیادی نسبت به سایر بازارها در صدر قرار میگیرد. شاخصکل بورس در نیم سال اول سال 99 حدود 212 درصد افزایش را به ثبت رساند. این در حالی بود که در همین بازه زمانی سکه حدود 118 درصد افزایش قیمت داشت و دلار نیز تنها 69 درصد افزایش را به ثبت رساند.
به عبارت دیگر میتوان گفت شاخصکل بورس در سه ماه ابتدایی سال چنان افزایشی را بهثبت رساند که موجب شد این شاخص در مجموع 6 ماه نیز بر صدرجدول بازدهی قرار بگیرد. تابستان زمانی بود که سایر بازارها بهتدریج سعی کردند رشد خود را با شاخصکل بورس هماهنگتر کنند. در این میان، به اعتقاد بسیاری از فعالان وضعیت بازارها در پاییز بیشتر وابسته به اتفاقات سیاسی آتی خواهد بود.
از بهار آرام تا تابستان ناآرام: رشد قیمت دلار و سکه در فصل بهار آرام بود و قیمتها پلهپله بالا میرفتند. دلار در انتهای اسفندماه در محدوده 16هزار و100تومان قرار گرفته بود ولی در فصل بهار توانست خود را تا نرخ 19هزار تومان بالا ببرد.
در تابستان سرعت رشد قیمت دلار بیشتر شد و این ارز توانست خود را تا سطح 27هزار تومانی بالا ببرد. دلار در تمام طول تاریخ خود چنین سطح قیمتی را به چشم ندیده بود و در روزهای انتهایی شهریورماه در حال جابهجایی سقفهای قیمتی بود. به این ترتیب، دلار که در بهار حدود 18درصد افزایش قیمت را به ثبت رسانده بود، در فصل تابستان بازدهی خود را به عدد 43درصد رساند.
در بازار سکه نیز چنین روایتی حکمفرما بود. سکه تمامبهار آزادی در انتهای سال 98 روی عدد 6 میلیون و 20 هزار تومان بهکار خود پایان داد، ولی در بهار توانست تا انتهای کانال 7 میلیون تومانی بالا برود و روی عدد 7 میلیون و 920 هزار تومان قرار بگیرد. این کانالشکنیها موجب شد که بازدهی سکه در بهار به31درصد برسد. سرعت رشد سکه در تابستان بیشتر شد.
این فلز گرانبها در همان تیرماه توانست از سد روانی و محکم 10 میلیون تومان عبور کند و پس از اینکه کمی در مردادماه از لحاظ رشد قیمتی آرام گرفت، در شهریورماه با قدرت دوباره رشد خود را از سر بگیرد و حتی کانال 13میلیون تومان را هم فتح میکند. سکه به لطف چنین کانالشکنیهایی در تابستان حدود 65درصد افزایش را ثبت کرد و در صدرجدول بازدهی قرار گرفت.
اتفاقات مهم در بازار ارز: اولین اتفاق مهم در تابستان سال 99، ضرر سنگین خالیفروشان ارزی در اواخر تیرماه بود. روز بیست و هشت تیرماه، دلار طی یک روز هزار تومان افزایش یافت و به بهای 25 هزار و 100 تومان رسید. این افزایش در حالی رخ داد که بسیاری از معاملهگران انتظار افت قیمت دلار را داشتند و به همین واسطه در موقعیت فروش قرار گرفته بودند. افزایش روز 28 تیرماه موجب شد که بسیاری از معاملهگران فروشنده دچار ضرر سنگینی شوند و برای مدتی از بازار کنار بروند.
دیگر اتفاق مهم تابستان که وضعیت بازار ارز و سکه را تحتتاثیر قرار داد، اعلام خبری توسط رئیسجمهور مبنی بر گشایش در اقتصاد ایران بود. پیرامون این خبر جوسازی زیادی در بازارها صورت گرفت، بهطوریکه دلار طی یکروز 2 هزار و 100 تومان از ارزش خود را از دست داد.
در حالیکه عدهای انتظار داشتند به واسطه این خبر دلار به زیر 20 هزار تومان برود و سکه در زیر سطح 10 میلیون تومانی قرار بگیرد، با این حال، خیلی زود مشخص شد که وعده گشایش اقتصادی قرار نیست بهزودی محقق شود، در نتیجه مسیر بازارها عوض شد و با شروع شهریورماه، سرعت رشد سکه و دلار تندتر شد.
بازارساز در ابتدا رشد قیمت دلار را به رسمیت نشناخت و سعی کرد با قیمتهای پایین اقدام به عرضه ارز توسط صرافیهای بانکی کند. با این حال این مساله نهتنها جلوی رشد قیمت دلار را نگرفت، بلکه موجب شد که صفهای طولانی در برابر صرافیهای بانکی شکل بگیرد. این صفها تنها زمانی در بازار جمع شدند که بازارساز حاضرشد قیمت صرافیهای بانکی را به بازار آزاد نزدیک کند. در روزهای انتهایی شهریوماه، دلار بیشتر تحتتاثیر اخبار سیاسی مربوط به فعالشدن مکانیزمماشه قرار گرفت و با جوسازی روانی بهسوی قیمتهای بالا حرکت کرد.