دنیای بورس: شاخص سهام با افت بیش از ۱۷ هزار واحدی در آستانه واگذاری ابرکانال ۵۰۰ قرار گرفت. به طوری که صفهای سنگین فروش در معاملات دیروز، تقریبا شکست این کف روانی را حتمی کرده است. اما در این تب و تاب کرونایی که پس از بازار جهانی، گریبان بورس تهران را نیز گرفته است، شناسایی فرصتها به دو چیز وابسته است. اولا میزان ریسکپذیری فرد و سرمایه وی و همچنین تحلیل دقیق از متغیرهای اثرگذار. پس در ادامه با یکدیگر این دو مساله را بررسی میکنیم تا فضای روشنتری برای فعالان بازار سهام پیش آید.
خروج بورس از بیتفاوتی یا هیجانی زودگذر؟
طی یک سال اخیر حوادث متعددی در فضای کشور رخ داد؛ از تنشهای میان ایران و آمریکا گرفته تا برخی نگرانیها و التهابهای داخلی. اما هیچ کدام نتوانستند اثری بر جولان بورس تهران داشته باشند و هر بار بازار سهام با نوعی بیتفاوتی از کنار آنها عبور کرد و قلهها را یکی پس از دیگر فتح کرد. این بار اما، مجموعهای از عوامل فضا را به ظاهر با رنگ و بوی دیگری منفی کرده است. ترس از کرونا، ریزش قیمتهای جهانی و هشدارهای متعدد نسبت به رشدهای بیمحابای قیمت سهام همگی باعث پیشی گرفتن عرضه از تقاضای سهام شده است.
اینکه بورس تهران در فضای منفی باقی مانده است نشان میدهد در مقایسه با دغدغههای پیشین، بیتفاوتی کمتری میان سهامداران دیده میشود. اما همزمان هنوز برای قضاوت درباره پایدار یا گذرا بودن فضای فعلی زود است. چرا که متغیرهای متعددی برای تعیین این مسیر حضور دارند که میتوانند به یکباره همین فضای سراسر منفی را تغییر دهند.
نیمه پر و خالی التهاب اقتصادی
تا اینجا مشخص شد که از یک سو بورسبازان به فضای منفی واکنش محسوسی دادهاند و از سمت دیگر، هنوز بلاتکلیفی زیادی میان معاملهگران وجود دارد. در واقع ویروس کرونا و وضعیت اقتصاد جهانی نه تنها بازار سهام، بلکه کل اقتصاد را با نگرانی نامشخصی مواجه کرده است. یعنی بعید به نظر میرسد حتی در سطح سیاستگذاران و تصمیمگیران نیز تصویر مشخصی از آینده به دلیل عدمقطعیتهای فراوان وجود داشته باشد. بنابراین، بهترین راه نگاهی شفافتر به سناریوهای خوب و بد و سپس تصمیمگیری بر اساس میزان ریسکپذیری است.
نیمه خالی: وجه منفی ماجرا میتواند به خوبی جفت و جور شود. بازاری که مدتهاست به اعتقاد کارشناسان متعددی با رشدهای بیحد و اندازهای مواجه شده، نیازمند اصلاح است. هر بار که نیاز به اصلاح قیمتها وجود داشت، بهانههای تازهای برای رشد از این مسال ممانعت میکرد. اما این بار همه چیز برای ادامه مسیر اصلاح فراهم است. فضایی که مختص بورس تهران نیست و در تمام بازارهای جهانی نیز رخ داده است. پس طبیعی است ترس از رکود و آثار نامعلوم شیوع کرونا، همه را نگران کرده باشد. در این میان، سهامداران تازهواردی که به سودهای بیدردسر عادت کرده بودند، اکنون هراسان از آینده و فقط برای حفظ سرمایه در صف فروش قد علم کردهاند. همیشه پایان صعودهای هیجانی با تجمیع عوامل منفی و تغییر روایت غالب رخ میدهد و اگر فرض کنیم روایت «تنها بازار برنده سهام است» دیگر خریداری بین افکار عمومی ندارد، طبیعی است که بازگشت به رونق قبلی بورس تهران دشوار باشد.
نیمه پر: اما این فضای نگرانکننده جلوه روشنی هم دارد که برای جنس بورسبازان اخیر بازار سهام کشورمان جذاب است. حافظه کوتاهمدت بورس تهران در فضای کنونی نشان میدهد التهاب در فضای اقتصادی خریدار زیادی داشته است. یعنی هر زمان بنا بر یک عدم قطعیت یا نااطمینانی به آینده فضای نسبتا ناپایداری را شاهد بودیم به سرعت انتظارات تورمی فعال شده است و این جرقهای کافی برای صعود سهام است. به عبارت دقیقتر، اگر فضای تورمی به دلیل شرایط فعلی مجددا فعال شود، بورس تهران مستعدترین بازار برای جذب نقدینگی است. نقدینگی که سایز آن از ظرفیت بازار سهام بزرگتر است و در نتیجه میتواند همچنان به رونقی تازه در معاملات بیانجامد. این سناریو هرچند در نگاه اول و توجه به عوامل منفی موجود بعید به نظر میرسد، اما وقتی به شرایط بازارهای موازی توجه میشود چندان هم دور از انتظار نیست. کافی است به سودهای کلان بورسبازان در ماههای گذشته نگاهی انداخت یا کنترل سختی که بر بازار ارز میشود و محدودیتهایی که برای خریداران دارد توجه شود.
با توجه به دو حالت فوق این میزان ریسکپذیری سرمایهگذاران و البته دارایی آنهاست که تعیینکننده مسیرشان خواهد بود. اگر از سود اخیر خود راضی هستیم و سرمایهمان قابلیت پذیرش ریسک بالایی را ندارد شاید باید سود احتمالی بعدی را نادیده گرفت و صرفا سرمایه فعلی را حفظ کرد. اما اگر برای کسب سود بیشتر جسارت بالایی داریم شاید بتوان فرصتهای تازهای در این فضای منفی پیدا کرد.
هراس از تعطیلات یا الگوی سنتی سهام؟
یکی از نکاتی که به نظر میرسد به ویژه برای نوسانگیران جذاب باشد، نوسان بورس در روزهای پایانی سال است. به طور سنتی بورس تهران در روزهای آخر سال به دلیل تسویه اعتبارات و نیاز به نقدینگی با فشار عرضه مواجه میشد. اما این فشار فروش دو یا سه روز مانده به پایان سال به ناگهان برداشته میشد که علت آن مهلت برداشت پول از حساب کارگزاری است. مهلتی که پیش از سال ۹۶ برای سهامداران سه روز و اکنون به دو روز کاهش یافته است. یعنی اگر فردی سهام خود را عرضه کند، برای دریافت وجه نقد دو روز زمان لازم است. بنابراین، نیاز به نقدینگی در پایان سال عموما در دو روز پایانی انگیزهای برای فروش ایجاد نمیکند؛ زیرا حتی اگر فرد در این روزها سهامش را عرضه کند، پول را آن طرف سال بعد از تعطیلات رسمی دریافت خواهد کرد.
حال پرسش اینجاست که امسال نیز چنین الگویی تکرار میشود؟ یعنی فشار فروشها از بین میروند یا اینکه ترس از اتفاقات غیرقابل پیشبینی در تعطیلات عید منجر به ادامه مسیر نزولی سهام تا شب عید میشود؟ هر چند تکرار الگوی تاریخی دور از انتظار نیست، اما باید توجه شود که تنوع رویدادهای منفی در روزهای تعطیلی بورس در هفتهها و شاید ماههای اخیر ممکن است ریسک سهامداری در تعطیلات را برای بورسبازان افزایش داده باشد.