مهم‌ترین محرک رونق سهام | فرصتی که سیاست گذار نباید از دست دهد

جریان نقدینگی حاضر در بازار همچنان در رونق بازار سهام نقشی پُررنگ دارد. نوشتار پیش‌رو با تحلیلی کوتاه از عرضه اولیه هفته گذشته به فرصتی اشاره دارد که سیاست گذار نباید به راحتی آن را از دست دهد.

چکیده: صعود پرشتاب بازار سهام در هفته گذشته نیز ادامه یافت و شاخص کل توانست با جهش ۹/ ۳ درصدی در ارتفاع جدید ۴۲۷ هزار واحد بایستد. همچنان هجوم پرقدرت نقدینگی سهامداران تازه‌وارد مهم‌ترین محرک رونق بورس تهران است. در این میان، سرانجام پس از ماه‌ها تاخیر، فرابورس میزبان یک عرضه اولیه به ارزش ۸۴ میلیارد تومان بود. بیش از یک میلیون و ۱۹۷ هزار کد معاملاتی (نفر) در این عرضه اولیه شرکت کردند.

پیش از این رکورد مشارکت ۹۲۸ هزار نفر بود که اکنون جهش قابل توجهی را همگام با اوج‌گیری ارزش معاملات سهام شاهد هستیم. در حالی مشارکت در بورس میلیونی شده است که انعطاف لازم از سوی سیاست‌گذار کلان اقتصاد و همچنین مدیران بورسی برای تطبیق خود با شرایط جدید مشاهده نمی‌شود.

 سرعت تحولات به حدی زیاد است که هسته معاملاتی را ماه‌ها قبل جا گذاشته و کُندی روند رسیدگی به این سیستم نیز مشهود است. این در شرایطی است که استقبال گسترده از بازار سهام فرصتی استثنایی را نه تنها پیش روی بورس، بلکه برای کل اقتصاد کشور فراهم آورده است.  بنابراین در بازاری که توان جذب عرضه‌های اولیه چند هزار میلیارد تومانی را دارد، اقدام روز سه‌شنبه گرچه مثبت است، اما اثر چندانی بر عطش بورس‌بازان نخواهد داشت.

 

ارتش بورس میلیونی شد

به گزارش «دنیای بورس» به نقل از دنیای اقتصاد، شاخص کل بورس تهران هفته گذشته را با رشد نزدیک به ۴ درصدی به پایان رساند. میانگین ارزش معاملات روزانه طی هفته گذشته از ۳۶۰۰ میلیارد تومان عبور کرد. بورس تهران در معاملات خرد روز یکشنبه گذشته ارزش بیش از ۴۶۰۰ میلیارد تومان را تجربه کرد، در این روز تاریخی ارزش معاملات خرد بازار سهام کشور از ۶۸۰۰ میلیارد تومان نیز عبور کرد. آن‌چه مشخص است نقدینگی فعلا قصد عقب‌نشینی از بازار سهام را ندارد (البته جز ظواهر ادله دیگری در دست نیست) و هجوم یک میلیون و ۱۹۷ هزار نفر برای خرید عرضه اولیه سهام در معاملات آخرین روز معاملاتی هفته گذشته از نکات چشم‌گیر بود که این موضوع را تایید می‌کند. درحالی‌که ارزش معاملات سهام سطوح بالای ۳ و ۴ هزار میلیارد تومان را نیز در نوردیده، عرضه اولیه که به‌صورت کلی حدود ۸۴ میلیارد تومان نقدینگی جذب کرده است واقعا اثر آن‌چنانی بر کاهش عطش بازار سهام ندارد.

البته همین عرضه اولیه نیز غنیمت است و پس از چند ماه که در فضای خشک بازار سرمایه و عطش بالای نقدینگی، که صعود بی‌محابای سهام را رقم زد، سرانجام یک عرضه اولیه در بورس تهران انجام شد جای خوشحالی است اما واقعا در برابر پتانسیلی که در بازار سهام کشور وجود دارد با چنین عرضه اولیه‌ کوچکی واقعا نباید انتظار اتفاق عجیبی داشت.

 برخی اوقات حل بعضی از مشکلات در بورس تهران چنان بدیهی است که سایر افراد به ما می‌گویند شاید واقعا مشکل عمده‌‌ای پشت‌پرده وجود دارد که مدیران سازمان بورس این‌چنین با طمانینه و کُند عمل می‌کنند. شاید واقعا دست‌هایی پشت پرده است که اجازه نمی‌دهد از ظرفیت‌های ویژه‌ای که در شرایط کنونی بورس تهران برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است، آن‌ هم در یکی از سخت‌ترین شرایط اقتصاد کشور در سال‌های اخیر، استفاده شود.

 واقعا ما در خواب هم نمی‌دیدیم که ارزش معاملات بورس از هزار و ۲ هزار میلیارد تومان عبور کند اما چرا با وجود مشاهده ارزش معاملات بیش از ۶ هزار میلیارد تومانی در بازار سهام کشور همه دست روی دست گذاشته‌اند تا ببینند عاقبت چه می‌شود. بار دیگر اصرار می‌کنیم که به جای دنبال کردن قیمت سهام یا صعود و نزول نماگر اصلی بورس و به‌جای ارسال پیامک بار دیگر وظایف خود را در قبال بازار با سرعت و دقت بیشتری انجام دهید.

باید بپذیریم گرچه چندین ماه است که میان صحبت‌های سران دولتی حرف از بورس و سرمایه‌گذاری در بازار سهام کشور می‌شود اما خیلی خوش‌بینانه است که فرض کنیم تفکر  بعضا اشتباهی که نسبت به بورس و سهام به‌عنوان نمادی از سرمایه‌داری در ذهن برخی از آنها شکل بسته از بین رفته است؛ به قولی همچنان دل مدیران با بورس صاف نشده است.

با این حال لازم است به مدیران دولتی که چند دهه است اقتصاد کشور را اداره کرده‌اند گفته شود مگر به‌دنبال مشارکت همگانی در اقتصاد کشور نبودیم؟ مگر رویه خصوصی‌سازی با شکست مواجه نشد؟ آیا جایی بهتر از بورس با مشارکت بیش از یک میلیون نفر وجود دارد که بتواند در ساختار بازار، سهام را میان عموم توزیع کند و اجازه دهد بازار در این خصوص تصمیم‌گیری کند؟

درحالی ارزش بازار یکی از شرکت‌های قدیمی و به‌نام (هپکو) به دو برابر ارزش بلوک سهام رسیده (که شما برای عرضه اطلاعیه داده‌اید) و طی ماه‌های اخیر صف‌های خرید سنگین را دارا بوده است که اگر تفکری صلب و دولتی حاکم نبود، بخشی از ۶۲ درصد بلوک هپکو را در بازار خرد عرضه می‌کرد و از این طریق هم تامین مالی لازم انجام می‌شد و همچنین با کاهش ارزش بلوک امکان فروش بلوک مدیریتی تسهیل می‌شد. حتی اگر فضای سفته‌بازی و حباب‌وار برای سهمی شکل گرفته است می‌توان از آن استفاده بهینه داشت. بهتر است نگرش خود را تغییر داده و از موقعیتی که بورس برای اقتصاد کشور فراهم آورده، استفاده ببریم.

 

نصف مشکل رفع شد اما...

این داستان تکراری است اما تا زمانی که اثری در واقعیت نداشته باشد بهتر است آن را تکرار کنیم. بیش از ۵۰ سال از عمر بورس تهران می‌گذرد. عمر بورس تهران از بسیاری از بورس‌های منطقه و غیرمنطقه‌ای طولانی‌تر است. اما همان‌طور که در بخش قبل نیز اشاره شد باید بپذیریم که هیچ زمان به بورس در اقتصاد ایران بها داده نشد و همچنان نیز براساس شواهدی که از رفتار سیاست‌گذاران اقتصاد کشور مشاهده می‌شود، ارزشی که باید را برای بورس قائل نیستند.

با همه اینها اما سرانجام این فعال اقتصادی بود که به‌دنبال یک شوک بزرگ اقتصادی با یک فاز تاخیر به سمت بورس جذب شد. اما چرا می‌گوییم نیمه سخت ماجرا حل شده است بورس مکانیزم سخت‌تری از جذب سرمایه‌گذار در بانک را دارا است و به همین دلیل از روزهای نخستی که بورس در اقتصاد کشور راه‌اندازی شده بود این دغدغه وجود داشت که راهی برای آشنایی عمومی با بازار سهام پیدا شود و عموم را با موقعیت‌های کسب سود در بورس آشنا کرده و در عین حال از فواید آن برای اقتصاد کشور نیز سخن بسیار می‌گفتند.

در شرایط کنونی نقدینگی سنگینی به سمت بورس روانه شده است و بورس به یکی از گزینه‌های اصلی سرمایه‌گذاری میان عموم جامعه تبدیل شده است. گرچه این رویه و هجوم افراد نابلد به بورس ریسک‌های زیادی را به‌دنبال دارد اما به‌صورت مشخص این موقعیت ویژه و منحصربه‌فرد را می‌توان به مجرای مطلوب خود هدایت کرد. پس از ۵۰ سال موقعیت طلایی بورسی نصیب اقتصاد کشور شده است اما با وجود تاکید چندین و چندباره کارشناسان مختلف و تمنای رسانه‌های مختلف، به‌نظر می‌رسد مدیران اقتصادی و بورسی کشور یک گوش را در و گوش دیگر را دروازه‌ کرده‌اند.

بیش از سه ماه از عرضه اولیه «وآوا» با ارزش حدود ۳۲ میلیارد تومانی می‌گذرد و روز سه‌شنبه یک عرضه اولیه به ارزش ۸۴ میلیارد تومان انجام شد؛ منظور از «ارزش»، کل سهام عرضه‌شده است، توصیه می‌شود که امروز در پیش‌گشایش بازار و در لحظات نخست ثبت‌سفارش برای «فروی» ارزش صف خرید را نیم‌نگاهی داشته باشید زیرا پس از اتفاقی که برای «وآوا» رخ داد بعید نیست که صف خریدی به اندازه کل ارزش بازار شرکت ذوب روی اصفهان را شاهد باشیم. آیا واقعا تمام ظرفیت اقتصاد دولتی کشور ما همین است؟

مدیران اقتصادی به نوعی رفتار می‌کنند که خود نیز باورشان شده که بین یک نهاد عمومی و نیمه‌دولتی با شرکت دولتی تفاوت بسیاری وجود دارد، درحالی‌که همچنان کنترل بسیاری از این شرکت‌ها در دستان خود دولت یا نهادهای حاکمیتی است.

دقیقا به همین دلیل است که عنوان می‌کنیم مدیران حکومتی و دولتی گرچه در کلام به‌صورت ضمنی از بورس حمایت می‌کنند، اما در عمل مورد خاصی مشاهده نمی‌شود، وگرنه چرا نباید با حکم‌های حکومتی مدیران بخش‌های مختلف اعم از بانک، نهادهای دولتی، نظامی و نیمه‌دولتی و نهاد عمومی بزرگ را مجبور به عرضه سهام در اختیار خود کنند و به رویه معیوب بنگاه‌داری در اقتصاد کشور پایان دهند. چرا نباید هر چه سریع‌تر شرکت‌های این حوزه را اجبار کنند که در بورس عرضه شوند.

شفافیت، تامین مالی برای این نهادها، افزایش مشارکت عمومی در اقتصاد کشور و تمرکززدایی از بخش‌های وابسته به دولت و حاکمیت و امکان معرفی عمومی شرکت‌ها (جنبه تبلیغاتی که همیشه درخصوصی‌سازی مغفول مانده است) از جمله مزایای این اتفاق است. بر این اساس باید بگوییم گرچه در ابتدا به نظر می‌رسید نیمه سخت ماجرا افزایش مشارکت و جلب نظرات عمومی در بورس باشد، اما در واقع به‌نظر می‌رسد نیمه سخت ماجرا سیستم سلبی است که انعطاف لازم را در مسیر توسعه بورس تهران دارا نیست.

 

هسته معاملاتی، ناتوان

درحالی تا به این‌جای گزارش درخواست ملتمسانه‌ای برای تحول نگرش نسبت به بورس و توسعه بازار سرمایه داشتیم که بورس تهران فعلا با یک مشکل اساسی مواجه است. مشکل سیستم معاملاتی هر روز بیشتر از قبل خود را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد باید به فکر راه‌حل اساسی برای‌ این مشکل بود، زیرا این مشکل همان توفیقی که تاکنون بورس تهران کسب کرده را نیز می‌تواند از بین ببرد. برخی شنیده‌ها حاکی از این موضوع است که سیستم معاملاتی کنونی بورس تاب این تعداد از معامله‌گر و این حجم از معاملات را دارا نیست.

بر این اساس درحالی‌که کارشناسان بر نیاز شدید برای هسته معاملاتی تازه تاکید می‌کنند که از موانع خودساخته در برابر این موضوع اخباری به گوش می‌رسد.

اطلاعات دقیقی در این خصوص در دسترس نیست و هر چه هست شواهد موجود از وضعیت سیستم معاملاتی و عدم امکان ارسال سفارش‌های خرید و فروش و همچنین برخی از نقد‌های کارشناسی در این خصوص است. گرچه در ظاهر بورس فعلا خیال اصلاح ندارد و حجم نقدینگی نیز به خوبی از سهام حمایت می‌کند اما باید گفت مشکلات اگر ادامه‌دار باشد و نگرانی از سیستم معاملاتی فراگیر شود می‌تواند اثر سوء خود را در بازار سهام کشور نشان دهد.

بر این اساس شاید باید پیش از هر چیز به سیستم معاملاتی رسیدگی شود تا از مشکلات سنگینی که می‌تواند در نتیجه قفل سیستم معاملاتی به بورس تهران ضربه وارد کند جلوگیری شود.

 

در انتظار فروش تعهدی

طی روزهای اخیر اخبار بیشتری درخصوص فروش تعهدی منتشر شده است و براساس شنیده‌ها احتمال راه‌اندازی این مکانیزم معاملاتی تا قبل از پایان ماه یا سال‌جاری وجود دارد. در فروش استقراضی شما از مالک یک شرکت، سهامش را قرض می‌گیرید و در بازار به فروش می‌رسانید و در پایان نیز این سهم را از بازار می‌خرید و به مالک سهام بازمی‌گردانید.

همچنان از نظر ما خیلی دشوار است که بخواهیم امید داشته باشیم که مدیران خسته و سنتی شرکت‌های بورسی به چنین مکانیزمی تن بدهند اما امیدواریم این موضوع در کل بازار سهام کشور هر چه سریع‌تر توسعه یابد زیرا یکی از کلیدهای افزایش عمق بازار سهام کشور را می‌توان در فروش استقراضی مشاهده کرد.

اما همیشه برای اینکه در یک بازار امکان‌پذیر بودن یک مکانیزم را بسنجید بهترین راهکار از نگاه نگارنده این است که نفع افراد درگیر در این ساختار را به دقت دنبال کنیم، زیرا اگر سود و نفعی در میان باشد قطعا خود افراد به سمت آن کشیده می‌شوند و در آنجا است که کارساز خواهد بود.

در فروش تعهدی بنا است که مالک عمده یا بخشی از سهام یک شرکت، گرچه همچنان مالک باقی می‌ماند، سهام خود را به سرمایه‌گذار دیگری قرض بدهد که استقراض‌کننده سهام را ارزنده نمی‌داند و بر این اساس در سهام موقعیت فروش می‌گیرد. در این میان مالک سهام وجه حاصل از فروش استقراضی سهام خود را دریافت می‌کند و می‌تواند آن را تا تاریخ اعمال قرارداد در مکان‌های مناسب سرمایه‌گذاری کرده و روی آن سود شناسایی کند. 

در این بخش کارگزاران نقش بازاریابی را خواهند داشت و به‌دنبال این موضوع هستند تا برای کسب کارمزد معاملاتی قراردادی را میان استقراض‌کننده سهام با مالک ایجاد کنند. فروشنده سهام استقراض‌شده نیز با هدف اینکه سهام بنا است مسیر نزولی را در پیش بگیرد در قیمتی اقدام به فروش سهام می‌کند و در این‌جا مبلغی بابت وجه تضمین نزد کارگزار قرار می‌دهد تا اگر رویه خلاف نظراتش پیش رفت (سهام صعود کرد) بتواند تعهدات خود در قبال مالک و خریدار سهم را اجرا کند.

بقیه ماجرا به مکانیزم بازار بازمی‌گردد و اگر شخصی اعتقاد دارد سهامی ارزنده است احتمالا به خرید خود ادامه می‌دهد و این‌جا به جدال با فروشندگان سهم چه نسیه و چه نقد می‌روند.  برای بورس تهران که شناوری سهام به شدت پایین است این موضوع می‌تواند در ایجاد رویه منطقی و واقعی شدن قیمت‌ها کمک زیادی کند.

اما احتمال اینکه از این ابزار تنها نامی در بورس تهران برای دلخوش‌ شدن تحلیلگران وجود داشته باشد اصلا کم نیست. چرا مدیر یک هلدینگ نیمه دولتی باید به خود این زحمت را بدهد و سهام در اختیار خود را برای کسب سود بیشتر (حاصل از سرمایه‌گذاری وجوه) در اختیار بقیه قرار بدهد تا آنها در بازار بفروشند.

اگر واقعا نظر استقراض‌کننده سهام درست باشد که به کاهش ارزش پرتفو هلدینگ تمام می‌شود و واقعا دور از انتظار است مدیران یک هلدینگ دولتی و نیمه دولتی و عمومی جسارت این کار را داشته باشند. درحالی‌که جسارت لازم میان مدیران سازمان بورسی چه برای موارد پایه مانند به‌روزرسانی هسته معاملات یا گزارش‌دهی دقیق از وضعیت عمومی بورس به مقامات بالاسری وجود ندارد نباید از مدیران شرکت‌های بورسی با فضای دولتی حاکم انتظار حرکت این‌چنین جسورانه را داشت.

بر این اساس احتمالا از فروش استقراضی نیز تنها نامی در بورس تهران شنیده می‌شود حال اگر هسته معاملات بورس تهران با حال ناخوش فعلی خود توان کشش شرط‌های جدید را در معاملات داشته باشد.

 

کرونا به جان بازارها افتاد

ویروسی که از ووهان چین کار خود را آغاز کرده است در شرایط کنونی در بسیاری از کشورها مشاهده شده است. با توجه به این موضوع که این ویروس به مرزهای کشور نیز نزدیک شده به شدت باید رعایت اصول بهداشتی را مدنظر قرار داد. اما همین ویروس علاوه بر اثرات جانبی، اثرات مالی سنگینی نیز بر اقتصاد جهان داشته است. درحالی‌که پس از فاز نخست توافق تجاری آمریکا و چین انتظار برای بهبود فضای بازار جهانی وجود داشت و بعضا نشانه‌هایی از آن در قیمت فلزات مانند مس نیز مشاهده شده بود فعلا بازارهای مالی نیز با این ویروس درگیر شده‌اند. مس حدود ۷۰۰ دلار از سقف هفته‌های اخیر خود ریزش داشته است، نفت نیز از ۷۰ دلار به کمتر از ۵۸ دلار در هر بشکه رسیده است.

فعلا ویروس کرونا نبض بازار جهانی را در دست گرفته است و در این میان برخی عنوان می‌کنند که با توجه به واکنش شدید قیمت کالاها اگر خبر خوشایندی برای مقابله اساسی با این ویروس منتشر شود احتمال اینکه افت‌ قیمتی اخیر در بازار کالایی به سرعت جبران شود وجود دارد. شاید بر همین اساس است که فعلا بورس تهران به کرونا بی‌توجه است و شاید هم می‌داند که اگر سهام برخی از شرکت‌ها بخواهد مسیر نزولی را در پیش بگیرد صندوق حمایت از بازاری وجود دارد که چشم‌بسته به خرید سهام می‌پردازد و مانع از افت شدید سهام می‌شود و شاید هم همان سناریو جولان افسارگسیخته نقدینگی (شما بخوانید خط و نشان‌های معنادار نقدینگی برای سیاست‌گذار اقتصاد و بورس) فعلا نبض معادلات را در دست گرفته است.

Submitted by admin on