دنیای بورس: رونق بورس از اتفاقات دلانگیزی است که پس از یک شوک تورمی سنگین به اقتصاد کشور شاهد هستیم. ارزش معاملات سنگین خرد سهام از شور و هیجان نقدینگی در این بازار خبر میدهد. نمای بیرونی بازار سودهای کلان و چند برابر شدن سرمایه را نشان میدهد و برداشت عموم جامعه نیز از بورس فعلا به همین موارد محدود شده است. سال 98، یک سال رویایی برای بورس تهران است که نقدینگی زیادی به بازار سهام جذب شد. در حالیکه کارشناسان از هیجان به دنبال دامنه محدود نوسان قیمتی میگویند اما شاید همین محدودیت باعث شده که هیجان صعودی سهام ادامه پیدا کند و لذت صفنشینی سرمایهگذاران را در بورس نگه داشته است.
به هر حال سهام رشد میکند و همچنان نیز سهام برخی از شرکتها ارزنده هستند و برچسب حباب را نمیتوان به پیشانی کل بازار چسباند اما تعداد نمادهایی که در بورس، فرابورس و بازار پایه وارد محدوده حباب شدهاند نیز کم نیستند. عمده نمادهای بازار پایه تنها رشد میکنند و شاید در نگاه دولتی که فعلا بازار سهام بهترین محل برای بازی نقدینگی میداند جولان اینچنینی خریداران در بازار سهام چندان مهم نباشد و تنها همین کافی است که سرمایهگذاران سرشان به جایی غیر از دلار و سکه گرم باشد اما قاطعانه باید نسبت به حباب قیمتی سهام به خصوص در نمادهای بازار پایه به معاملهگر یا مقام ناظر و سیاستگذار اقتصاد هشدار داد. تصویری از سهام در ذهن معاملهگران نقش بسته است که فقط صعود را متصور هستند و هیچ ایدهای از اصلاح یا ریسک ندارند. به نظر میرسد همان تفکری که سالیان دراز به کسب سود در سپردههای بانکی مشغول بود و سودهای بدون ریسک کلانی را به دست میآورد در شرایط کنونی به سمت سهام جذب شده است. در شرایط کنونی تنها امیدواریم که مقام ناظر به خود آید ریسکهای حبابی شدن سهام را برای اقتصاد بیشتر درک کند.
اما سهام رشد میکند و دلار در نیمه پایینی کانال 13 هزار تومان به دام افتاده است. سکه نیز فعلا در حوالی 4 میلیون و 600 هزار تومان معامله میشود. گرچه میتوان مسئله حباب را برای بسیاری از نمادهای بورسی مطرح کرد اما شاید بتوان گفت در جدال بازارهای مختلف شاید همچنان با سنجش ریسک و بازدهی بیشترین جذابیت را برای سرمایهگذاری دارد.
در معاملات امروز نیز شاخص کل هموزن رشد بیشتری را تجربه کرد. در گروههای مختلف بورسی همچنان کوچکترها شتابان قلههای قیمتی را یکی پس از دیگری فتح میکنند. شاید در هیچ دورهای بورس تهران چنین معاملات پرشور و در عینحال نگرانکنندهای را تجربه نکرده باشد. همیشه داستانهایی وجود داشتند که به واسطه آن سهام داغ میشدند برای وضعیت کنونی و صعود سهام دیگر حتی به یک داستان نیز نیاز نیست فقط کافی است که یک سهم چند روز متوالی رشد کند و رنگ سبز را روی تابلو ثبت کند تا همگان به سمت آن حملهور شوند.
حال همین الگو را برای کل بازار در نظر بگیرید. بسیاری از نمادها روزهای سبز زیادی را در یک سال و نیم اخیر تجربه کردهاند. در هفتههای اخیر نیز این رنگ سبز سهام را رها نمیکند. نقدینگی نیز تنها به دنبال رنگ تابلوی بورس است تا زمانیکه رنگ تابلوی سهام سبز است احتمالا خریداران به خرید ادامه میدهند. اما همین معاملهگران احتمالا به تغییر رنگ تابلوی سهام واکنش شدیدی نشان میدهند. همین است که تا نشانه از یک اصلاح کوچک در سهام دیده میشود کانالها و برخی از رسانهها شتابزده سعی میکنند فضا را عادی جلوه دهند زیرا از عاقبت معاملات حسی میترسند. در شرایط کنونی اگر ما نیز بخواهیم منطقی با بسیاری از نمادها برخورد کنیم احتمالا باید سهام بسیاری از شرکتها را از زیر تیغ رد کنیم و شاید بهتر باشد تا زمانیکه بازار حسی برخورد میکند ما نیز احساسات را دخیل کنیم. اما به مخاطبان خود همچنان توصیه میکنیم اگر به دنبال این هستند که سودی که تاکنون داشتهاند را حفظ کنند بهانه یا عاملی را پیدا کنند که ممکن است شوک به سهام وارد کند.
در معاملات امروز نیز سهام شرکتهای بزرگتر نوسان اندکی داشتند و جسته و گریخته با افزایش تقاضا مقطعی مواجه شدند. در این بین رشدهای نهچندان قدرتمند نیز برای صعود شاخص کل کافی بود. در صنایع کوچکتر نیز سیمانیها و زراعت رشد میکنند تا بتوانند قله خود را پیدا کنند. نمادهای بازار پایه نیز به رشد خود ادامه میدهند و فعلا نقطه پایانی را برای صعود متصور نیستند حالا باید منتظر ماند که دوباره چه بهانهای باشد که سهام بازار پایه نیز در سیر تند نزولی قرار دهد.