دنیای بورس: سیمان دورود از نظر حجم عملیات اختلاف قابلتوجهی را نسبت به بهار سال پیش تجربه نکرده است. همانگونه که جدول زیر نشان میدهد حجم تولید و فروش «سدور» در بهار 98 با رشدهای 7 و 6 درصدی نسبت به بازه مشابه سال گذشته همراه بوده است. این موضوع به خصوص از این منظر مهم است که نشان میدهد سرشکن هزینههای ثابت به میزان تولید، به خاطر افت حجمی تولید رشد نکرده است.
در این شرایط سایر سرفصلهای هزینهای این شرکت را باید مورد بررسی قرار داد. نرخ متوسط فروش سیمان دورود در بهار 98 با رشد 22 درصدی نسبت به فصل نخست سال 97 به 133650 تومان به ازای هر تن رسیده است. اگر چه نسبت مبلغ ماده مصرفی به میزان تولید نیز با رشد 39 درصدی مواجه شده است با این حال باید توجه داشت که هزینه مواد مستقیم، چندان در این صنعت تعیینکننده نیست و کمتر از 10 درصد از کل بهای تمام شده را تشکیل میدهد.
هزینه دستمزد مستقیم که در حدود 15 بهای تمامشده شرکت را شامل میشود، با رشد قابل توجه 62 درصدی همراه بوده است. با این حال این سرفصل نیز دلیل اصلی کاهش سودآوری «سدور» نیست.
اصلیترین هزینه در صورت سود و زیانی سیمان دورود را سرفصل سربار رقم زده است. سربار با سهم 80 درصدی در بهای تمامشده شرکت نسبت به سال گذشته با رشد 36 درصدی مواجه شده است و این موضوع عامل اصلی کاهش حاشیه سود شرکت بوده است. از دیگر سرفصلهای هزینهای شرکت که با تغییرات عمده همراه بوده باید به هزینههای عمومی-اداری اشاره کرد، که با رشد 50 درصدی نسبت به سال گذشته سبب شده است تا سود ناخالص در گذار به سود عملیاتی به محدوده صفر نزدیک شود.
در این شرایط افزایش 37 درصدی نرخ فروش میتواند تا حدود زیادی پوشش سودآوری این گروه را دستخوش تغییر کند. با این حال تاکید بر چند فرض ضروری است. نخست این که این شرکتها بتوانند از این افزایش نرخ، بهره کامل را ببرند و مجبور به فروش تخفیفیافته محصول نشوند. ثانیا سایر هزینههای شرکت با رشد بیش از پیش همراه نشوند. در چنین شرایطی به نظر میرسد شرکتی همچون سیمان دورود با جهش محسوس سودآوری همراه شود. از این منظر رصد گزارشهای ماهانه شرکت به شدت حائز اهمیت است.