روزنامه همشهری: شاپور محمدی درخصوص برنامه های بازار سرمایه برای جذب نقدینگی و سوق دادن آن به سمت تولید،اهمیت راه اندازی بازار آتی ارز، زمان احیای بازار آتی سکه، مکاتبه با وزارت اقتصاد و بانک مرکزی برای مشارکت بانکها در تأسیس صندوق سرمایه گذاری و نقش محوری بازار سرمایه در معاملهپذیر شدن سهام عدالت به گفتوگو پرداخت که به شرح زیر است:
در شرایط فعلی که حجم نقدینگی به شکل فزاینده در حال رشد و تورمزایی است، بازار سرمایه چه ابزاری برای خنثیسازی اثرات مخرب پولهای پرقدرت در اختیار دارد؟
محمدی: در مورد نقش بازار سرمایه در جذب نقدینگی، طبیعتاً اولین گزینهای که به ذهن هر سرمایهگذاری میرسد این است که باید شرکتهای جدیدی در بازار سرمایه پذیرفته شوند تا ضمن جذب نقدینگی میشود، بازده معقولی نیز برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشند. در نتیجه باید 2 هدف را توامان دنبال کنیم اول جذب نقدینگی که ازنظر سیاستگذاری کلان حائز اهمیت است و دوم، توجه به بازدهی که باید سرمایه گذاران در این فرایند کسب کنند. اینکه شرکتهای جدید وارد بورس شوند یک مسئله است اما اینکه شرکتها بازده مناسبی عاید مردم کنند هم مسئله مهمی است.
در فرایند جذب و پذیرش شرکتهای جدید آیا شرکتها یا صنایع خاصی مدنظر است؟
محمدی: به طور کلی باید به سمت پذیرش شرکتهایی که ارزشافزوده و مزیت نسبی دارند حرکت کنیم. شرکتهایی که عوامل بنیادی آنها قوی باشند. با ورود اینگونه شرکتها به بازار سرمایه هم سودی مناسب عاید مردم میشود و هم به مسئولان شرکتها در جذب منابع جدید کمک خواهد شد و در کنار آن دولت هم میتواند به کاهش اثرات تورمی نقدینگی امیدوار باشد. پس باید در این مسیر 3 جنبه را ببینیم اول جذب نقدینگی و خنثی سازی اثرات تورمی آن، دوم جنبه تأمین مالی برای کسانی که شرکتها را در بازار سرمایه معرفی میکنند و جنبه سوم کسانی که سهم این شرکتها را میخرند و آن را یک فرصت سرمایهگذاری تلقی میکنند.
شرکتهایی که از آن صحبت میکنیم و شامل همه این مزیتها هستند، بیشتر در کدام مجموعهها وجود دارند؟
محمدی: در همه مجموعهها اعم از نهادهای عمومی غیردولتی و مجموعههای دولتی و در همه صنایع اعم از معدنی، پتروشیمی، بانک و بیمه شرکتهایی هستند که از قابلیت پذیرش در بازار سرمایه برخوردارند. البته این کار فرایند مشخصی دارد و باید الزامات آن رعایت شود.
برنامه کوتاه مدت برای پذیرش و عرضه شرکتها در بازار سرمایه چیست؟
محمدی: فعلا امیدواریم تا پایان سال 10 شرکت واجد شرایط را در بازار سرمایه عرضه کنیم که بتوانند هر 3 جنبه موردنظر را محقق کنند.
نکته قابلتوجهی که برخی نسبت به آن گلایه دارند، کند بودن روند پذیرش و عرضه شرکت ها در بازار سرمایه است. موانع موجود در این مسیر، چه زمانی برطرف میشود؟
محمدی: در یک دوره زمانی به دلیل اینکه شرکتهای تازه وارد بخشی از منابع بازار را جذب میکردند و سهام موجود در بورس از این مسئله متأثر میشدند، سهامداران اعتراض هایی به نزدیک بودن زمان عرضههای اولیه به یکدیگر داشتند که اصل را بر رضایت مردم و سرمایهگذاران گذاشتیم و تلاش کردیم توازنی بین شادابی بازار و شادابی فضای عرضههای اولیه برقرار کنیم.
البته در شرایط فعلی فکر میکنم مسئله کمبود نقدینگی کمتر مشکلآفرین میشود اما نکته مهم آن است که بحث موانع پذیرش شرکتهای جدید، فقط به نگرانی از تعادل بازار مربوط نیست بلکه بخشی از فرایندهای پذیرش شرکتها در بورس به خارج از بازار سرمایه ارتباط دارد. برای مثال یک شرکت سهامی خاص برای تبدیلشدن به سهامی عام باید کارهای زمانبری را خارج از بورس انجام دهد یا شرکت های جدید معمولا برای رفع ابهام روی صورتهای مالی و رفع موارد مشروط در اظهار نظر حسابرس ، باید کارهای زمانبری انجام دهند که به فرایند پذیرش و عرضه بورس مربوط نمیشود. در دنیا این روند چند ماه و حتی یک سال به طول میکشد اما تلاش میکنیم حداقل فرایندی که به بورس مرتبط میشود هر چه بیشتر تسهیل و تسریع شود.
بهجز پذیرش شرکتهای جدید در بازار سرمایه، چه راههایی برای جذب نقدینگی سرگردان مدنظر دارید؟
محمدی: بهجز ورود شرکتهای جدید و توسعه بازار سرمایه، انتشار اوراق بهادار متنوع و با جذابیت کافی در دستور کار سازمان بورس قرار دارد. فعلاً در حال عملیاتی کردن اوراق بیمه اتکایی هستیم. یکی از خاصیتهای این اوراق این است که میتواند بازده بالاتری از اوراق موجود و قابل عرضه در مجموعه بازار سرمایه داشته باشد زیرا منابع جذب شده از این محل در فرصتهای مختلف سرمایهگذاری میشود و ازآنجاکه کارمزد بیمه اتکایی نیز میتواند به این بازده کمک کند، سود نهایی این اوراق جذابتر هم خواهد شد.
آیا این کار در کنار بازارهای سهام و اوراق بدهی، بازار جدیدی به بازارسرمایه اضافه میکند یا در همان چارچوب قبلی است؟
محمدی: در همان چارچوب سابق این اوراق را عرضه میکنیم اما این اوراق طبیعتا جذابیتهای بیشتری خواهد داشت. البته حجم این اوراق محدود خواهد بود زیرا ظرفیت بیمه اتکایی مشخص است و بهاندازه درخواست شرکتها منتشر خواهد شد.
راهکار دیگری هم برای جذب نقدینگی مدنظر دارید؟
محمدی: علاوه بر این اوراق بحث سبدهای سرمایهگذاری نیز از راهکارهایی است که برای جذب نقدینگی در دستور کار داریم. از سران قوا برای ایجاد یک صندوق سرمایهگذاری دولتی اجازه گرفتهایم طبق این طرح دولت می تواند باقیمانده سهام را در شرکتهای مشمول اصل 44 در یک سبد قرار دهد سهام قابل عرضه در این سبد تقریباً معادل 20 درصد سهام شرکتهای مشمول اصل 44 است.
پیشنهاد دادیم این سهام در یک صندوق سرمایهگذاری مشترک و با تخفیف به مردم عرضه شود حتی مصوبه تخفیف 20 درصدی هم اخذ شده است. حالا به دنبال این هستیم که یک اختیار فروش هم به مردم داده شود تا اگر کسی یونیتهای این سبد سرمایه گذاری را خرید بتواند آن را در صورت تمایل دوباره به دولت بفروشد تا جذابیت سرمایه گذاری در این سبد بیشتر شود.
ارزش این سبد تخمین زده شده و آیا آمادگی برای ایجاد آن وجود دارد؟
محمدی: طبق محاسبات ارزش همه سهام متعلق به دولت در شرکتهای اصل 44 حدود 40 هزار میلیارد تومان برآورد شده اما فعلا از برخی وزارتخانهها موافقت پذیرش حدود 12 تا 15 هزار میلیارد تومان سهام برای عرضه در این سبد اخذ شده است. از طرف ما آمادگی برای عرضه سریع این سبد سرمایه گذاری وجود دارد اما باید وزارتخانههای مختلف در پذیرش و عرضه سهام متعلق به خود در این صندوق تعجیل کنند و به نظر می رسد انجام این قبیل اقدامات کمی زمانبر است، اما بههرحال این پیشنهاد را ارائه دادیم و بحث در جریان است.
با توجه به اینکه در شرایط جدید بین المللی با برخی محدودیتها برای تامین مالی در حوزه نفت مواجه هستیم، آیا شرکتهای فعال در صنعت نیز میتوانند در بازار سرمایه عرضه شوند و به تأمین مالی بپردازند؟
محمدی: طبیعتاً پروژههایی در دسترس داریم که سهلالوصولند. مثلاً در بازار سرمایه میتوان با تعریف صندوقهای پروژه، برای پروژههایی در حوزه توسعه میادین نفتی اوراق منتشر کرد. حتی می توانیم اوراقی با بازده دوگانه را منتشر کنیم یعنی اوراقی که در شرایط معینی به ریال بازده خوبی داشته باشند و در شرایطی هم بازده ارزی برای آنها قابلتصور باشد در این زمینه نیز به وزارت نفت پیشنهادهایی دادهایم البته آنها ملاحظات خود را دارند و باید تصمیم بگیرند. ولی آمادگی طراحی و ارائه اوراق دارای بازده ارزی و ریالی را داریم.
این ملاحظات وزارت نفت که شما به آن اشاره دارید گویا در همهجا هست و هیچوقت هم تمام نمیشود. مثلاً در عرضه نفت خام در بورس انرژی دیدیم باوجود مذاکراتی که انجام شد، بازهم در برابر عرضه نفت مقاومت می کردند. فعلاً صنعت نفت نیازمند تأمین مالی است، به نظر شما در این شرایط مشکل کجاست که وزارت نفت هنوز هم ملاحظاتی برای استفاده از ظرفیت بازار سرمایه دارد؟
محمدی: حقیقتاً الآن وزارت نفت همکاری خوبی با بورس دارد. برنامه عرضه نفت خام هم دیدید که اتفاق افتاد و بهعنوان یک کار تاریخی با موفقیت انجام شد. این اتفاق نشان میدهد وزارت نفت برای انجام کار اراده کافی دارد اما در حوزه پروژهها شاید بحث ملاحظات اداری نباشد و ملاحظات فنی مدنظر باشد. مثلاً در حوزه اوراق میگوییم در دورههای سهماهه سود بدهید اما یک میدان نفتی تا به بهرهبرداری نرسد قادر به سوددهی نیست و این ملاحظه مدنظر وزارت نفت قرار میگیرد.
پس اینکه میگوییم وزارت نفت ملاحظاتی دارد به معنای موانع اداری نیست. البته این هم باید مدنظر قرار گیرد که بازار سرمایه باید مباحث و ابزارها را دقیقتر معرفی کند و تلاش بیشتری برای متناسبسازی ابزارها و نیازهایی که وجود دارد به خرج بدهد. پس هم بازار سرمایه باید واقعبینانه و انعطافپذیر عمل کند و هم وزارت نفت باید توجیه شود که سرمایهگذاری بازده و امنیت میخواهد و باید برای وصول اصل و بازده سرمایه اطمینان خاطر داد.
آیا به تداوم عرضه نفت در بورس انرژی امیدوار باشیم ؟
محمدی: بله حتماً. می دانید که در بورس انرژی کار کردهام. زمانی که میخواستیم فروش برق را در بورس انرژی انجام دهیم برخی در موفقیت آن تردید داشتند بهخصوص که قیمتگذاری برق کار سختی بود با اینوجود معاملات برق به راه افتاد و از سال 91 تاکنون به مدت 6 سال این معاملات تداوم پیدا کرده است. البته حجم بازار نفت از برق بیشتر است و میتواند بازار آن در بورس انرژی از بازار برق بزرگتر باشد خصوصاً که قیمتگذاری آن بسیار راحتتر از برق است. بعدازاینکه بازار نفت را جلو بردیم، باید برای آن ابزارهای مالی هم تعریف کنیم.
برخی کسانی که با فضای بازار سرمایه چندان آشنایی ندارند، نگران پیدا شدن یک بابک زنجانی جدید از طریق بورس انرژی هستند. پاسخ شما به این شائبهها چیست؟
محمدی: بههرحال ورود به تابلوی بازار سرمایه برای همه آزاد است و فعالیت در این بازار برای هیچکسی محدودیتی ندارد. ازلحاظ آمادگی فنی هم وزارت نفت اهلیت خریدار را بررسی میکند که توان خرید، تحویل و فروش نفت را داشته باشد. بنابراین وقتی معاملات روی تابلو انجام میشود راه برای رقابت همه باز است و قراردادها هم قابلیت تکرار دارند، به دلیل تکثر خریداران و تکرار معاملات حتماً کشف قیمت و رقابت، عادلانه و شفاف خواهد بود. طبیعتاً هرقدر آزادی عمل و تعداد افراد بیشتر باشد رقابت بهتر و کشف قیمت کاراتری خواهیم داشت.
آیا در جریان نخستین عرضه نفت در بورس انرژی این رقابتی که به آن اشاره می کنید، شکل گرفت؟
محمدی: بله وجود داشت اما توجه داشته باشید محمولههای نفتی بهگونهای است که باید حملپذیر باشند. به همین دلیل در دنیا هم بازیگران بازار نفت به تعداد بازیگران بازار سهام نیست با اینوجود در آینده امکان افزایش بازیگر وجود دارد و در آینده این امکان هم طراحی خواهد شد که خریداران نفت بتوانند در مقاطعی فروشنده هم باشند و پیشنهاد آن را حتماً به وزارت نفت خواهیم داد تا رقابت از هر دو سمت عرضه و تقاضا تقویت شود. در این شرایط ممکن است تعداد خریداران فیزیکی نفت تعداد مشخصی باشند اما تعداد فعالان بازار میتواند بیشتر باشد و بازار بزرگتری شکل بگیرد.
چشمانداز توسعه این بازار را چگونه میبینید؟
محمدی: در این بازار باید به چند جنبه توجه کنیم. یکی اینکه ثروت ملی نفت و گاز است و بر همین اساس باید وزن بالایی به این بازار بدهیم. مسئله دیگر این است که این صنعت در دنیا هم صنعت بزرگی است و گزینه خوبی برای سرمایهگذاران بهحساب میآید. ضمنا میتوان مشارکتهایی با کشورهای دوست برقرار کرد تا بازار بینالمللی شود. در شرایط فعلی هم ورود خارجی به این بازار آزاد است. حتی قبل از عرضه نفت هم کدهای خارجی در حوزه نفت کوره و دیگر حاملهای انرژی فعال بودهاند و قادرند خریدوفروش کنند.
کسانی که نفت را در بورس انرژی خریداری میکنند صرفاً برای مصرف داخلی است یا امکان صادرات هم دارند؟
محمدی: از این نظر محدودیتی وجود ندارد.
مرحلههای بعدی عرضه نفت مشخص است؟
محمدی: این موضوعات در اختیار وزارت نفت است و ما هم انعطاف لازم را در این حوزه داشتهایم. حتی در بازارهای دیگر نیز اختیار عرضه به تولیدکنندگان داده شده است.
در طول یک سال گذشته با نوسانهایی در بازار ارز مواجه بوده ایم . 2 سال پیش شورای بورس به تاسیس بازار مشتقه ارزی رای داد اما مدیران وقت بانک مرکزی تمایل چندانی به اجرای این مصوبه نشان ندادند، حال با توجه به اینکه رئیسجدید بانک مرکزی، نگاه بهتری به بازار سرمایهدارد، تکلیف طرح تاسیس بازار آتی ارز چه میشود؟ آیا قرار نیست پروژه تشکیل بازار آتی ارز باردیگر در دستور کار بازارسرمایه قرار بگیرد؟
محمدی: ارتباط خوبی با بانک مرکزی داریم و همتی حمایتهای خوبی از بازار سرمایه داشته ولی بازار ارز را باید مثل همه بازارها به دو قسمت نقدی و اوراق تبدیل کنیم. در همفکری با رئیس بانک مرکزی به این نتیجه رسیدیم که بازار نقدی ارز باید در خود بازار پول باشد و نظام بانکی و بانک مرکزی آن را عهدهدار باشند.
در این میان هرجایی که همکاران بازار سرمایه به مشورت طلبیده شدند از این کار دریغ نکرده اند. خوشبختانه کسانی هم در بانک مرکزی مسئول هستند که سابقه خوبی در بازار سرمایه دارند و ارتباط نزدیکی از این منظر داریم. اگر بازار فیزیکی و نقدی ارز پا بگیرد بعداً طرح بازار آتی ارز میتوان دوباره در شورای بورس مطرح کرد چون بازار آتی باید قیمت مرجع را از بازار نقدی بگیرد. بازار سرمایه هم تمایل دارد به حل مسئله ارز در اقتصاد ایران کمک کند چون مسائل کلان اهمیت بالایی دارند در نتیجه این موضوع که این بازار چه زمانی شکل می گیرد در مرحله دوم اهمیت قرار دارد و میتوان درمورد آن انعطاف نشان داد.
منظور از توافق برای فعالیت بازار نقدی ارز در بازار پول، سامانههای نیما و سناست؟
محمدی: بله این بازارها یا هر شکل دیگری از آن ها . زیرا ممکن است بانک مرکزی بخواهد تغییراتی در این بازارها داشته باشد و فرایند آنها را تغییر بدهد ، بازار نقدی ارز به محض آن که به هر شکلی که بتواند قیمت مرجع بدهد، امکان صحبت درباره بازار آتی ارز فراهم میشود.
پلتفرم آماده بازار سرمایه برای معاملات میتواند امکان کشف قیمت شفاف و ایجاد یک بازار متقارن ارز را در اختیار بانک مرکزی قرار دهد. آیا بانک مرکزی از این ظرفیت استفاده میکند؟
محمدی: از هر کمکی که بتوانیم ازنظر امکانات نرمافزاری یا سختافزاری در اختیار بانک مرکزی قرار دهیم دریغ نمیکنیم. البته تا جایی که اطلاع دارم، بانک مرکزی با فرابورس و بورس کالا درباره سیستمهای معاملاتی، فرایندها و امکانات بازار سرمایه صحبتهایی داشته که از این تعاملات استقبال میکنیم.
قبلا بازار پر رونق آتی سکه را داشتیم که بنا به ملاحظاتی فعلاً متوقف شده، درباره دلایل این اتفاق و آینده این بازار میتوانید اطلاعاتی بدهید؟
محمدی: در اینجا هم بحث قیمت مرجع را داریم. وقتی از قرارداد آتی و اختیار خریدوفروش، سلف و... صحبت میکنیم در همه موارد به قیمت مرجع نیاز داریم. وقتی در بازار نقدی قیمت مرجع آنقدر سیال است که میتواند روی بازار آتی هم اثر سوء بگذارد، باید اهرم این بازار را کم کنید. در بورس کالا اهرم به نحوی تغییر کرد که به ثبات بازار کمک کند زیرا دیده میشد با نوسان شدید در بازار نقدی، نوسان بازار آتی بیشتر میشود و به همین دلیل تصمیم به توقف بازار آتی گرفته شد. هر موقع بازار سکه دوباره شرایط مساعدی پیدا کند و جایگاه بازار نقدی و آتی بازتعریف شود، میتوان دوباره بازار آتی را احیا کرد منتها با توجه به اینکه این دو بازار باید همزمان حرکت کنند تصمیم گرفته شد اهرمی که در بورس کالا وجود داشت کاهش پیدا کند.
بههرحال سرمایه گذاری در طلا در بین عموم مردم ایران امری شناخته شده است آیا برنامهای برای تداوم جذب نقدینگی در بازار طلا از طریق ابزارهای بازارسرمایه دارید؟
محمدی: در مورد بازار طلا با بانک مرکزی تعامل داشته ایم و حتی بورس کالا پروپوزالی هم در این زمینه به بانک مرکزی داده بنابراین در چارچوبی که بتوانیم با بانک مرکزی توافق کنیم برنامه داریم اما بانک مرکزی هم باید بتواند نحوه دخالت در بازار طلا را مشخص کند تا بعد از آن بتوانیم بازار طلا را بیشتر موردتوجه قرار دهیم.
هرقدر بتوانیم منابع را به سمت خط تولید سوق دهیم برای توسعه، اشتغال، جوانان و رفاه مردم مفیدتر است. بههرحال باید خلق ارزش کنیم. فرق بازار سرمایه با دیگر بازارها این است که فقط مبادله ارزش نمیکند بلکه از طریق افزایش سرمایه شرکتهای بورس و تشکیل شرکتهای سهامی عام جدید و ورود شرکتهای جدید، به خلق ارزش در اقتصاد کمک میکند. هر کشوری که خلق ارزش کند، رشد اقتصادی بالاتر و پایدارتری خواهد داشت.
گویا بورس کالا برای توسعه بازار صندوقهای سرمایهگذاری طلا برنامه هایی دارد؟
محمدی: در این حوزه چند مجوز صندوق سرمایهگذاری طلا را صادر کرده ایم و در آینده هم اگر شرایط مناسب باشد روی آن کار خواهیم کرد. صندوقهای سرمایه گذاری ازنظر توزیع ریسک و مدیریت آن بیشتر کارایی دارند و از اینجهت ما هم موافقیم. ضمن اینکه معتقدیم باید به بازار طلا هم توجه داشته باشیم اما اولویت اول همه بازارهای مالی باید سوق دادن منابع پولی به خط تولید و اشتغال باشد چون این مسئله مهمتر است.
آمارهای 6 ماهه شرکت ها در بورس که منتشر شد نشان میداد برخی صنایع تحت تأثیر ریسکهای بیرونی اقتصاد با مشکلاتی مواجه شده اند. مانند صنعت خودرو که الآن مشکلاتی مالی آن بیشتر به چشم میآید. بازار سرمایه آیا راهی برای رفع این مشکلات دارد؟
محمدی: برای تامین مالی بخش تولید باید فکر کنیم. بازار سرمایه هم در چند سال اخیر بحث انتشار اوراق برای تأمین مالی شرکتهای بورسی را بهعنوان یک مأموریت مدنظر قرار داده است. صنعت خودرو در دو سال اخیر موفق شد 2هزار میلیارد تومان از طریق انتشار اوراق در بازار سرمایه تأمین مالی کند. باوجوداین همه نظام پولی و مالی باید امکاناتی برای کاهش نرخ تأمین مالی به وجود بیاورد تا بتوان برای صنایع مختلف کار مؤثری کرد.
یکی از نقدهایی که به تأمین مالی در بازار سرمایه میشود این است که نرخ آن با نرخ تأمین مالی بانکها چندان رقابتی نیست. شما توضیحی دارید؟
محمدی: بازار سرمایه به دلیل اینکه سقف و کف نرخ ندارد و نرخ آن هم دستوری تعیین نمیشود رقابتیتر است اما اینکه آیا منابع بازار سرمایه سهلالوصولتر است یا بانکها ، بحث دیگری است. در زمان فروش اوراق تأمین مالی در بازار سرمایه، مخاطب مردم هستند و منتشرکننده اوراق باید بهگونهای عمل کند که اطمینان معقولی درباره بازپرداخت اصلوفرع این اوراق ایجاد شود.
در مورد اوراق دولتی همه تلاش کردند یک روز زودتر از سررسید تبدیل به پول شود اما همین را برای تأمین مالی بخش خصوصی هم بهعنوان یک اصل بپذیریم. در بحث تضمین و دقیق بودن طرح توجیهی تلاش میکنیم مشکلی بروز نکند اما بازهم ممکن است نقصی بروز کند. شاید برخی بگویند این تلاش را کمتر کنید یا کار را سریعتر انجام دهید که در این مورد با حفظ دقت حرکت میکنیم تا اصول خارج نشویم.
در مورد خودروسازان امکاناتی هم برای عرضه محصولات در بورس کالا وجود داشت. چرا از این ابزارها استفاده نکردید؟
محمدی: بستر و چارچوب را تنظیم میکنیم. در بورس کالا حتی نماد یک خودرو هم برای عرضه مشخص شد اما اینکه فروشنده و تولیدکننده برنامه دیگری برای فروش داشته باشد مسئله دیگری است. درباره اینکه آیا برنامه خودروسازان برای عرضه خودرو در بورس کالا وجود دارد یا نه اطلاعی ندارم اما بورس کالا این امکانات را داشت و میتوانست از آن بهرهبرداری شود. تلاش در بازار سرمایه این است که چارچوبها را آماده و انعطافپذیر کنیم.
در فضای توسعه صندوقهای سرمایه گذاری موانعی به وجود آمده و برای برخی از آنها سقف اعتبار تعریف شده حالا با توجه به شرایط جدید آیا امکان دارد راه برای توسعه این صندوقها برای جذب نقدینگی بازتر شود؟
محمدی: خوشبختانه تعداد صندوقها در بازار سرمایه وضعیت مطلوبی دارد و اگر درخواستی هم برای مجوز جدید باشد سازمان سریعاً رسیدگی میکند. بحث بستن سقف اعتبار برخی صندوقها مقطعی بود و مجوز برای افزایش آن صادر میشود اما سقف بدون محدودیت نداریم. اینها مشکل اصلی نیست. یک موردی در قانون برنامه ششم هست که بانکها در تأسیس صندوقها نمیتوانند بهصورت مدیریتی مشارکت داشته باشند.
بانکها با مراجعاتی که به بانک مرکزی داشتند نتوانستند اجازههای لازم را از بانک مرکزی بگیرند. مکاتباتی با بانک مرکزی و وزارت اقتصاد داشتیم که جلسهای بگذاریم و برای این مسئله راهحل میانهای تعریف کنیم تا هم ملاحظات بازار پول مدنظر قرار بگیرد و هم صندوقها بتوانند رشد کرده و برای نظام بانکی فرصتسازی کنند. البته قبلاً ممکن است این صندوقها از طرف برخی بانکها برای فرار از نرخ مصوب سود مورد استفاده قرار گرفته باشد اما در شرایط فعلی این موضوع دقیق و تنظیم شده است و امیدواریم با بانک مرکزی در این موضوع به تفاهم برسیم.
زمان این تفاهم احتمالی مشخص است مثلاً آیا این هدف در زمستان سال جاری محقق میشود؟
محمدی: بله این امیدواری وجود دارد. البته صندوقهایی که متصل به بانکها نیستند یا توسط بانکها تشکیل نمیشوند محدودیت ندارند و محدودیت سقف هم از طریق شورای بورس قابل تعدیل است. پس برای غیربانکیها چندان محدودیتی نداریم و در مورد صندوقهای بانکی هم که امیدواریم مشکل حل شود.
درباره صندوقهای دولتی که گفتید با ورود سهام دولت در شرکتهای اصل 44 تشکیل میشود، 40 درصد از سهام این شرکتها هم سهام عدالت هستند. برنامهای برای این دسته از سهام و نوید و امیدی برای این سهامداران دارید؟
محمدی: ارزش سهام عدالت رشد خوبی داشته و شفافیت شرکتهای سهام عدالت هم تا حد زیادی حاصل شده است. محوریت این سهام با سازمان خصوصیسازی است اما سازمان بورس هم در کنار خصوصیسازی چارچوبهای لازم را برای معاملهپذیر کردن سهام عدالت و تسریع آن فراهم کند. بازار سرمایه بعد از اینکه سهام عدالت معامله پذیر میشود نقش محوری خواهد داشت.
آیا در آینده سهام عدالت از طریق تبدیل به صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله یا ETF معاملهپذیر میشود؟
محمدی: اکثر کسانی که در بازار سرمایه، وزارت اقتصاد و سازمان خصوصیسازی هستند ETF را بهعنوان یک ابزار مناسب ارزیابی میکنند و شخصاً هم ETF را چارچوب شفاف و مناسبی میدانم. به نظر میرسد بتواند به سهولت و سرعت به مردم بگوید این صندوق سهام عدالت چه وضعیتی دارد و سهام مردم چقدر میارزد. واقعاً چارچوب دیگری نیست که با این سرعت کار را حل کند. البته شرکتهای سرمایهگذاری محلی هم گزینههایی هستند که مزایایی دارند اما ازنظر شفافیت و کارایی در قیمتگذاری، طبیعتاً ETF ها شفافترین و کاراترین ابزار هستند.
معامله پذیر کردن سهام عدالت در چه مرحلهای است؟
محمدی: هم ما و هم خصوصیسازی پیگیر کار هستیم. در مجلس هم کمیسیون اقتصادی و مجلس سرگرم کار هستند. امیدواریم بتوانیم سریعتر سهام عدالت را معامله پذیر کنیم. حسن این کار این است که حتی اگر کسی قصد فروش نداشته باشد حس خوب نقدشوندگی دارایی میتواند برای وی لذت بخش باشد. باید 4 ماده از قانون اجرای اصل 44 اصلاح شود که این کار مستلزم اقداماتی در حوزه وزارت اقتصاد و سازمان خصوصیسازی است.برای صدور کد سهامداران سهام عدالت آمادگی داریم که تعداد آنها چند برابر سهامداران فعلی بازار سرمایه است.