پویا ناظران/ اقتصاددان
در سه وضع مختلف، باید سه استراتژی مختلف اتخاذ کنیم:
۱) در شرایط عادی و با ثبات، بهترین کار سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد است. هم میشود با کارآفرینی مستقیم سرمایهگذاری کرد، هم میشود از طریق خریدن سهام در بورس، یا حتی سپردهگذاری در بانک، سرمایهگذاری کرد و سودی بدست آورد. شرایط سال ۹۵ از این جنس بود. در این شرایط بهترین کار ساختن پورتفولیویی متنوع از سرمایهگذاریهای مولد اقتصادی بود.
۲) گاهی اوقات بخشی از سرمایهها، موقتا از تعادل قیمتی خارج میشوند. در اینصورت به این وضعیت آربیتراژ میگوییم که عموما هم ناشی از دخالتهای دولتی است. گاهی اینطور میشود با خریدن چیزهایی که موقتا غیرعادی ارزان هستند، سودهای غیرعادی بالا کسب کرد، حتی اگر آن چیزها مولد نباشد. مثلا در سالهای اخیر ارز و طلا به نرخ غیرتعادلی معامله میشدند، به این معنی که تغییر قیمتشان تناسبی با سایر متغیرهای اقتصادی، مثل نقدینگی، رشد اقتصادی، و تورم نداشت. مشخصا تابستان ۹۶، این عدم تعادل به نقطه ناپایدار نزدیک شد. برای همین هم خریدن ارز یا طلا در آن مقطع، خیلی پر سود بود.
۳) گاهی اوقات اقتصاد در یک شرایط نامعلومی قرار میگیرد. در این شرایط، بازار از آرامش و پیشبینی پذیری نسبی برخوردار نیست. برعکس، آینده به شدت تابع تصمیمهای سیاسی است. یعنی بجای اینکه بازار تابع منطق اقتصادی باشد، به تصمیمهای چند سیاستمدار واکنش نشان میدهد. اگر هم آن سیاستمدارها تدبیر علمی نیاندیشند، واکنش بازار ممکن است برعکس خواست سیاستمدارها باشد. نکته اصلی این است که در این وضعیت، تصمیمهای سیاسی تقریبا غیرقابل پیشبینی میشوند، و متعاقباً، پیشبینیهای اقتصادی کم دقت میشوند.
شرایط سال ۹۷ از این جنس است. در این شرایط، باید «هج» (پوشش ریسک) کرد (hedge).
هج کردن یعنی سرمایهگذاری به نیت حفظ سرمایه. کسی که هج میکند، به سودی کمتر از سودهای مرسوم راضی میشود، اما ریسک خودش را کاهش میدهد. این تصمیم به این دلیل صورت میگیرد که نمیداند بازار به کدام طرف خواهد رفت. مثلا نمیداند دلار ۹۵۰۰ تومانی، ۱۱۵۰۰ تومان خواهد شد یا ۷۵۰۰ تومان. لذا قید سود رلا میزند، خودش را هج میکند، و صبر میکند شرایط اقتصادی دوباره عادی بشود.
برای کسانی که از موج پر سود سال ۹۶ جا ماندند، پذیرش سود نکردن از سرمایهگذاریهای سال ۹۷ خیلی سخت است، ولی احتمالا راهی بهتر از هج کردن ندارند.