«بیت کوین» یک ارز دیجیتال نوظهور است که اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. پروسه پیدایش و نیز نحوه عملکرد این ارز دیجیتالی فرایندی نسبتا پیچیده است؛ مفهومی که با علوم اقتصادی و کامپیوتر در هم آمیخته شده است. اما لزوم آشنایی با این ارز فرا مرزی که ممکن است عصر جدیدی از مبادلات مالی را آبستن باشد اطلاعات مبسوطی را میطلبد که در مقاله زیر از روزنامه «دنیای اقتصاد» سعی شده به زبانی ساده بدان پرداخته شود. بیتکوین در عین سادگی در مفاهیم اولیه در تضاد با بسیاری از قوانین حاکم بر بازارهای مالی در شرایط کنونی است. بر این اساس ارائه چشمانداز دقیق از آینده بیتکوین بسیار سخت است. فراگیر شدن بیتکوین به طور قطع همراهی اقتصادهای بزرگ را میطلبد. گرچه در شرایط کنونی ثروتی که تحت پوشش بیتکوین قرار گرفته است قابل مقایسه با سالهای قبل نیست اما این مفهوم به معنای رشد ادامهدار این ارز نخواهد بود. نوسانات شدید نسبت بیتکوین به دلار از ابتدای سال جاری میلادی (نمودار پایین از سایت INVESTING آورده شده است) فضا را هراسآورتر از قبل کرده است اما باور اینکه بیتکوین زمانی ارزی مورد قبول جهان خواهد بود دلیلی قانعکننده برای ادامه رشد ارزش در این بازار خواهد بود.
کارشناسان این حوزه مدت زمان لازم برای تسلط کامل بیتکوین بر بازارهای مالی که احتمالا به منزله حذف تدریجی سایر ارزهای مورد استفاده در جهان است را حدود 100 سال دیگر عنوان میکنند. اگر این پیشبینی به حقیقت بپیوندد باید گفت در یک روند تدریجی انتظار برای رشد ارزش بیتکوین در بازار جهانی وجود دارد. در اقتصاد کشورمان نیز پذیرفتن این ارز دور از انتظار است. باید گفت اساس بیتکوین بر حذف کامل تسلط دولتها بر اقتصاد چیده شده است. بر این اساس به نظر میرسد تصور همراهی دولتها و پذیرفتن بیتکوین بسیار خوشبینانه است. در این شرایط این بیتکوین است که به تدریج با توسعه خود به جنگ با دولتها و حذف تسلط آنها از بازارهای مالی خواهد رفت.
دنیای اقتصاد:
تاریخچه دگردیسی پول
از ابتداییترین شیوههای مبادله که به بیش از 9000 سال پیش از میلاد مسیح باز میگردند، تا پیدایش چند هزارساله سکههای فلزی، تاسیس اولین شبهبانکها که به واسطه اعتبارشان میانجی مبادلات پرارزش میشدند، و شکلگیری اولین بانکها در لندن و آمستردام، پول در کالبدهای متفاوتی خدمات مبادلاتی خود را برای جوامع ارایه داده است. حوالههای بانکی که از قرن هفدهم رواج یافتند در زمان جنگ داخلی آمریکا در 8000 نوع مختلف وجود داشتند. ازدیاد اقسام حوالههای بهادار در سال 1860 میلادی در حالی که دولت (آمریکا)، کنترل تنها 4 درصد از آنها را در دست داشت، باعث شد الزام وجود واحد پولی بر دولتها فشار وارد کند. این فشار در نهایت با تولید و توزیع سکههای فلزی مختص هر کشور از میان رفت. اما سکه به تنهایی جوابگوی تجارت در حال گسترش نبود تا اسکناسها به مرور جایگزین شوند. حجم گسترده و لجامگسیخته پول ریخته شده در بازار به کنترل خاص و علمی نیاز داشت و این نیاز به مرور بانکهای مرکزی را به عنوان کنترلکننده پولی در کشورهای مختلف رایج کرد. قرن بیستم با سیل عظیم مدرنیزاسیون، تحولات شدیدی در مکانیزم پولی و بانکی ایجاد کرد. پدیده اینترنت که جزو آخرین و نیرومندترین امواج تکنولوژی در اواخر قرن بیستم بود، پیشزمینه بانکداری الکترونیک را پدید آورد. در ادامه با گسترش هوش مصنوعی و پیشرفت تلفیق علومکامپیوتر-ریاضیات-اقتصاد شبکه سراسری اینترنت به عنوان زیرلایه بانکداری تحکیم شد. در این بین، پیدایش شبکه بلاکچین (زنجیره بلوکی) منجر به بروز پدیدهای به نام «ارز رمز-نهاد» (ارز رمزینه، ارز رمزدار، ارز دیجیتالی) شد. «بیتکوین» (Bitcoin) برجستهترین عضو این خانواده است که مدعی جایگزینی با سیستم پولی دنیا است. کارشناسان بسیاری معتقدند چرخشی که از سکه به حواله و از حواله به اسکناس در طول تاریخ ثبت شده است، احتمال وقوع دگردیسی جدیدی به سمت و سوی محوریت یافتن ارز رمز-نهاد را محتملتر میکند. شناخت و درک پدیده بیتکوین و چگونگی عملکرد آن، نیازمند گذراندن دو پیشنیاز مفهومی است. اولین پیشنیاز، شناخت ساختار پایگاه دادههای اینترنتی است و شناخت سازوکار بلاکچین یا همان زنجیره بلوکی، دومین پیشنیاز آشنایی با پدیده بیتکوین است.
ساختار پایگاههای داده
دادهها و اطلاعات فراوانی به سرعت در حال انتشار روی شبکه اینترنت هستند. متنها، تصاویر و ویدئوها تنها بخشی از این اطلاعات را تشکیل میدهند. اطلاعات تراکنشها بانکی، اطلاعات پستهای الکترونیکی و کلیه ارتباطات نوینی که از اینترنت بهره میبرند بر پهنه نامحدود این شبکه اطلاعاتی ثبت میشوند. دادههایی که در اعماق اینترنت کاشته میشوند، در دو نوع ساختار کلی قابل دستهبندی هستند. دسته اول دادههای ساختارمند هستند و دسته دوم دادههای مستقر بر شبکه بیساختار. اطلاعات مشتریان یا اعضای یک کارگروه اینترنتی که از شبکههای ساختارمند استفاده میکند، امنیت لازم را دارا نیست، چراکه این اطلاعات از کامپیوترهای شخصی فرستاده شده، اما در یک سرور بهخصوص ذخیره میشوند. دسترسی حملهکنندگان اینترنتی (هکرها) به این سرور به معنای کاهش اعتبار کارگروه است و ممکن است اختلالات شدیدی بهوجود بیاورد. از طرفی شبکههای بیساختار نیز با اینکه امنیت بیشتری دارند اما نفوذناپذیر نیستند، چراکه اطلاعات ثبتشده در این شبکهها نیز قابل دسترسی هستند. حدود 80 درصد از اطلاعات بارگذاری شده در اینترنت از نوع بیساختار هستند. بیساختاری این حجم از اطلاعات به معنای پراکندگی آنها و تلاش متخصصین حوزه علومکامپیوتر و IT در جهت افزایش امنیت شبکهها است. در سال 1991 میلادی «استوارت هابر» و «اسکات استورنتا» شبکهای را معرفی کردند که در آن اطلاعات تحت امنیت کامل، بهوسیله امضای الکترونیکی غیرقابل نفوذ، جابجاپذیر شوند. این شبکه زنجیره بلوکی نام گرفت.
زنجیره بلوکی
«بلاکچین» یا زنجیره بلوکی، شبکهای است که تحت اینترنت عمل میکند و شباهتهای زیادی با آن دارد. اینترنت با دادههایی که میتوانند به متن، عدد، عکس، صدا و تصویر تبدیل شوند سروکار دارد، اما بلاکچین برپایه مقادیری استوار است که میتوانند تراکنشهای مالی را تبادل و ذخیره کنند. زمانی که شخص یا نهادی کالای دیجیتال خود را به اشتراک میگذارد، در واقع دادههای خود را از طریق شبکه معمول و نفوذپذیر اینترنت جابهجا میکند. زمانی که این شخص یا نهاد به اثبات مالکیت خود بر آن کالای دیجیتالی نیازمند شود، معضلات همیشگی اینترنت یعنی نفوذپذیری، ناامنی محتمل و تغییرپذیری اطلاعات ثبتشده در گذشته، به میان میآیند. شبکه بلاکچین چنین مشکلاتی را از بین برده است. در واقع سازوکار و الگوریتم این زنجیره بلوکی، اجازه نفوذ هکرها را از میان میبرد. زنجیره بلوکی همانطور که از نامش مشخص است، از یک شبکه تودرتوی بلوکهای اطلاعاتی تشکیل میشود. این بلوکها که از مقادیر رمزگذاری شده تشکیل میشوند در جهات مختلف به یکدیگر متصل هستند. در واقع امکان قطع شدن زنجیره اتصال، در این شبکه وجود ندارد. یک بلوک جدید زمانی تولید میشود که چندین کد جدید و شناسایی شده به شبکه اضافه شوند. کدهایی که برای الحاق به یک بلوک آماده میشوند باید از چند فیلتر عبور کنند تا برای ملحق شدن به دادههای بلاکچین استاندارد شوند. برای مثال یک تراکنش به نام شخص خاصی قرار است از این فیلترها عبور کند. در ابتدا این اطلاعات باید به کدهای منحصر به فردی تبدیل شوند که توسط تابع «درهمسازی» (Hash، هشسازی، مقدار هش یا به اختصار هش) ساخته شدهاند. این تابع نام شخص و اطلاعات تراکنش وی را به یک کد یکتا تبدیل میکند. «هش»ها میتوانند دادههای طویل و بعضا نامحدود را به یک عدد طبیعی طولانی نیز مبدل کنند. در مثال تراکنش، کلیه اطلاعات در کد طولانی که میتواند شامل اعداد، حروف، و سمبلها شود، ثبت میشوند. نکته حایز اهمیت در تابع هش، یکتا بودن آن است. هرچند این کد یکتا است، اما افزایش امنیت همواره مورد توجه بلاکچین نویسان بوده است، به طوری که کاربرد علم «کریپتوگرافی» یا رمزنگاری، به تابع درهمسازی افزوده شد. رمزنگاری تابع هش را با نام جدیدی همراه کرد که «تابع رمز-نهاد هش» خوانده میشود.
سه آزمون مقاومتسنج تابع رمز-نهاد هش
تابع رمز-نهاد هش، کدهای یکتایی را که تابع هش تولید کرده را با یک امضای دیجیتالی ترکیب میکند. در اصل کدی که قرار است به بلوکها افزوده شود باید از فیلتر رمز-نهادینگی نیز عبور کند. این تابع به منظور تصدیق اصالت کد تولید شده (با امضای دیجیتالی)، و شناسایی صحت اطلاعات هش قبلی طراحی شده است. این تابع سه آزمون مقاومتی را پشت سر میگذارد تا یک کد را تایید و به زنجیره بلوکها بفرستد. اولین آزمون، مقاومت پیشاتصادم، سختی لازم برای تولید هش را میسنجد. در این سنجش، سختی یافتن یک کد برابر با هش تولید شده، بررسی میشود و اگر دستیابی به هش سختی لازم را داشته باشد، آنرا تایید و به آزمون مقاومت تصادم ضعیف میفرستد. در آزمون دوم که مکمل آزمون پیشین است، برابری یک هش با هشهای دیگر بررسی میشود. در واقع آزمون اول تا حدودی تکراری بودن هشها را غیرممکن ساخته است، اما در آزمون تصادم ضعیف، احتمال وجود دو کد مشابه کمتر از قبل میشود تا آمادگی لازم برای ورود به آزمون نهایی بهدست آمده باشد. تا اینجا امکان وجود دو تراکنش مشابه در خروجی تابع از بین رفته است، اما آزمون تصادم قوی، تنها حالت باقیمانده برای تولید دو هش به صورت همزمان را نیز بررسی میکند. برای مثال اگر یک هکر بتواند در یک زمان مشخص دو تراکنش مشابه را به منظور برداشت دوبرابری ثبت کند، آزمون تصادم قوی، ضمن بررسی هر دو زوج هش موجود، احتمال بروز این اختلال را نیز از میان میبرد. با این تفاسیر احتمال تکراری بودن هشها به صفر میل میکند. پس از تایید هشها توسط توابع مخصوص، آنها وارد یک «درخت مرکل» (درخت هش یا Merkle Tree) میشوند. در این مرحله به عنوان مثال، دو هش با یکدیگر ترکیب شده، هش جدیدی را تولید میکنند و این چرخه درختی همینطور ادامه پیدا میکند تا آنجا که این هشهای ترکیب شده به عنوان تراکنشهای تایید شده، بلوک جدیدی را به زنجیره اضافه کنند. بلوک جدید بر روی بلوک پیشین سوار میشود، یعنی هشهای ثبتشده در طول تاریخ بلوکها، همواره با یکدیگر سنجیده خواهند شد تا احتمال تصادم، نزدیک به صفر باقی بماند. یک بلوک جدید با آمیختن هشهای جدید به بلوک پیشین، به چرخه بلاکچین افزوده میشود. بیتکوین با استفاده از مکانیزم زنجیره بلوکی پا به عرصه ارزی نهاده است. ورود یک ارز رمز-نهاد، به دنیای بانکداری اسکناس-محور، دلایل خاص خود را دارد. بررسی این دلایل، نیاز جامعه بشری برای عبور از نظام سالخورده بانکی را منعکس میکند.
کمیاب و قابل اعتماد؟
در طول تاریخ از دوره مبادله کالا به کالا، سکههای گرانبها، حوالههای بانکی تا دوره بانکداری نوین، دو اصل ریشهدار، ضامن واسطههای پولی بودهاند. یک سوی ماجرای ضمانت، اعتماد به نهاد، کالا، شخص و نهاد نظارتی است. در حال حاضر به علت اعتماد عمومی به نظام بانکداری، این موسسات پولی نبض پولی و مالی دنیا را در دست گرفتهاند. بنابرین یک سمت موفقیت یک سیستم پولی، اعتمادسازی است. در سوی دیگر سناریو پولی، پشتوانههایی قرار دارند که معمولا از طریق فلزات گرانبها و کالاهای پرارزش فراهم شدهاند. به عنوان مثال، ذخیره طلای فیزیکی در دوران نابسامانی اقتصادی، به عنوان یک استراتژی حفظکننده اقتصاد کشورها است. در واقع وجه اشتراک همه این کالاهای گرانبها، کمیاب بودن آنها و وجود سقف عرضه در ذات این کالاها است. بنابرین در سمت دیگر سناریو پولی، عرضه محدود، به معنای کمیاب بودن، قرار میگیرد. بیتکوین یا هرگونه سیستم پولی دیگر باید هر دو سمت ماجرای پولی را پوشش دهد تا بتواند مکانیزم جدیدی در دنیای اقتصادی به راه اندازد. بیتکوین عنصر اعتماد را به واسطه امنیت شدید، ناشناس بودن تراکنشها، شفافیت کافی و توانایی اثباتشدهاش در برطرف کردن نیازهای جدید و معایب سیستم بانکداری سنتی، به چنگ آورده است. در آنسوی میدان، این ارز دیجیتالی با سقف عرضه 21 میلیونی که در الگوریتم آن لحاظ شده است، عنصر کمیابی را نیز کسب کرده است. بیتکوین رقابت شدیدی با سیستم بانکی رایج در پیش خواهد داشت.
نیاز به عبور از بانکداری سنتی؟
پیشرفت علومکامپیوتر و رمزنگاری در چند دهه اخیر، زمینه لازم برای تولید ارز دیجیتالی را فراهم کرده بود. برخلاف دیدگاه عمومی، بیتکوین اولین ایده پول الکترونیکی نیست. پیش از اینکه «ساتوشی ناکاموتو» در مقاله معروف خود، بیتکوین را معرفی کند، «دیوید چام» طی مقالهای که در سال 1980 منتشر کرده بود، از نیاز به یک پول الکترونیکی که تراکنشهای آن بدون هویت انجام شود، خبر داده بود. چام، پروتوکل مربوط به ایده خود موسوم به ای-کش (ecash) را بر اساس تابع هش رمز-نهاد در دهه 90 میلادی بکار گرفته بود. پس از آنکه ایده ایکش، نتوانست با اقبال عمومی همراه شود، فرد یا گروهی با نام مستعار «ساتوشی ناکاموتو» پس از بحران جهانی بین سالهای 2009-2007، با تکیه بر بیکفایتی بانکهای مرکزی و دولتها برای کنترل وضعیت اقتصاد و پول، تکنولوژی بیتکوین را به جامعه جهانی معرفی کرد. ناکاموتو با انتشار «مقاله سفید» با نام «بیتکوین: یک سیستم پول الکترونیکی نظیر به نظیر»، دلایل نیاز به پول الکترونیکی، الگوریتم استفاده شده، امنیت شبکه بیتکوین و سایر ویژگیهای این ارز رمز-نهاد، را تشریح کرده است. وی در مقدمه مقاله بیتکوین، از حذف واسطه مالی ناتوان و قدرتهایی که با بازیهای سیاسی-اقتصادی، بحرانآفرینی میکنند، به عنوان زمینه ابتدایی یاد کرده، که بیتکوین آنرا حل خواهد کرد. نگاه به تاریخ بانکداری مشکلات اقتصادی که خطاهای این نهادها ایجاد کردهاند را به وضوح نشان میدهد. از «پانیک بانکی» 1907 تا دوران «رکود بزرگ»، بانکها متهمهای ردیف اول بحرانهای مالی دنیا لقب گرفتهاند. اولین نرمافزار «متنباز» (نرمافزارهایی که علاوه بر رایگانی، اجازه دانلود و تغییر در کدهای خود را میدهند) برای استخراج بیتکوین، در ماه ژانویه سال 2009 میلادی معرفی شد.
هسته بیگبنگ بیتکوین: پس از معرفی این نرمافزار، اولین بلوک بیتکوین موسوم به «بلوک پیدایش» (Genesis Block)، توسط ساتوشی ناکاموتو تحت شبکه بلاکچین ساخته شد و ارزش جایزه حل شدن «معمای ریاضیاتی» این بلوک 50 بیتکوین قرار داده شد. «هال فینی»، برنامه نویس و متخصص شبکه بلاکچین در روزی که نرمافزار بیتکوین در دسترس قرار گرفت، آنرا دانلود کرده، اولین معمای حل شده تراکنش بیتکوین را با دریافت 10 بیتکوین، به نام خود ثبت کرد. در ابتدای کار، تنها فعالان حوزه بلاکچین از این ارز دیجیتالی حمایت کردند. نظریهپردازان دیگری که پیش از ناکاموتو تلاشهای زیادی برای راهاندازی یک شبکه پول دیجیتالی تلاش کرده بودند، اولین حامیان بیتکوین را شکل میدادند. به عنوان مثال، «وی دای» و «نیک زابو» رمزنگاران دیجیتالی مشهور، به استخراج بیتکوین پرداخته، این شبکه را با راهاندازی سایتهای گوناگونی در زمینههای کارپردازی، مبادلهای، کیف پول دیجیتالی، استخر استخراج و راهنمایی کاربران، به عموم شناساندند. تراکنشهای ابتدایی که بلوکهای بیتکوین را به سرعت گسترش میدادند، به فعالان بلاکچینها و کسانی که تحت تاثیر این دسته از کرمهای کامپیوتری بودند، مربوط میشد. ارزش هر بیتکوین در این مدت، با فعالیتهای اندک این دسته، کسر ناچیزی از دلار بود. قیمت هر بیتکوین در ماه جولای سال 2010 میلادی به حدود 4صدم دلار یا 4 سِنت رسیده بود. افزایش تراکنشهای ناشناس (در اینجا به معنای بدون ثبت هویت) بیتکوین ضمن امیدی که دیجیتالیها به آینده این پول رمز-نهاد داشتند، بالاخره توجه گروههای دیگر را نیز به این پدیده نوظهور جلب کرد.
چهار موج افزایشی
تراکنشهای مخفیانه که بدون ثبت هویت فرد پرداختکننده و دریافتکننده تحت شبکه بیتکوین انجام میشد، طرفداران جدیدی برای آن ایجاد کرد. فعالان بازار سیاه شامل دلالان اسلحه و مواد مخدر، همچنین شرکتها و نهادهایی که به دلیل تحریمهای مالی، توان خرید و فروش از طریق شبکه معمول بانکی را نداشتند، به بازار بیتکوین اضافه شدند تا موج اول تقویتی ارز دیجیتالی تولید شود. در کنار خلافکاران، افراد کنجکاوی که ماهیت ناشناخته بلاکچین را بررسی میکردند، نیز برای محک زدن این پول الکترونیکی وارد تراکنشهای بیتکوینی شدند. برای مثال در روز 22 ماه مه سال 2010 میلادی که به روز «پیتزایی بیتکوین» مشهور شده است، یک شخص حقیقی 10هزار بیتکوین برای خرید دو پیتزا پرداخت کرد. این میزان از بیتکوین در هفته اول ماه نوامبر سال 2017 بیش از 70 میلیون دلار ارزش داشت. پس از موج اول، موجی از شرکتهای مبلغ و کارگزار بیتکوین شکل گرفت. این شرکتها موسسات زیادی را به پذیرش انجام تراکنشهای بیتکوینی ترغیب کردند. افزایش خدمات ارایه شونده توسط ارز دیجیتالی، موج تقویتی دوم را برای بیتکوین به همراه آورد. به عنوان مثال، سرویسهای محبوبی مانند «وردپرس» پرداخت کمکهای مردمی را با بیتکوین پذیرفتند. افزایش مقبولیت تراکنشها با ارز رمز-نهاد، افراد بیشتری را به استخراج بیتکوین مشغول کرد و از طرفی تراکنشهای بیتکوینی را افزایش داد. موج سوم رشد بیتکوین با شکلگیری دستگاههای خودپرداز بیتکوین، تعدد کارگزاریهای ارایه دهنده خدمات بیتکوین و همچنین شیوع انواع دیگری از پولهای الکترونیکی مانند «اتریوم»، تولید شد. پس از آنکه خدمات بیتکوین در اقصینقاط دنیا پذیرفته شده بود، موج چهارم از راه رسید. موج چهارم بیتکوین، کاهش اعتماد عمومی به دولتها و بانکها و مدیران ردهبالا در سطح جهانی بود. نظرسنجی بنیاد «ادلمن» در خصوص اعتماد عمومی به دولتها، موسسات و مدیران، در سال 2017، از افزایش بیاعتمادیها تا 55 درصد حکایت دارد. علاوه بر بیاعتمادی، شاخص این موسسه که باور به بروز بحران اقتصادی را میسنجد نیز از اکثریت جمعیتی خبر میدهد که در انتظار وقوع بحران جدیدی در سراسر دنیا هستند. معنای بیاعتمادی به سیاستهای اقتصادی دولتها، بیاعتمادی به ارزهای کاغذی است که با خطای ممکن مدیران، عدم شفافیت و ریسک بالا همراه هستند. آنچه بیتکوین به جمعیت بیاعتماد ارایه میکند، ارایه ارزی است که فارغ از دستهای پشت پرده و موسسات غولپیکر عمل میکند و شفافیت از اصول ابتدایی آن است.
ارزش شبهذاتی بدون پشتوانه مادی
ارزهای رایج همواره پشتوانه فیزیکی و اعتباری برای جلب اعتماد و حفظ اطمینان افراد دارند. اما پشتوانه بیتکوین چیست؟ و چرا این ارز از قیمت چند سِنتی به قیمت چندهزار دلاری رسید؟، سوالات رایجی هستند که با بررسی ویژگیها و کاربردهای خاص بیتکوین و شبکه بلاکچین قابل پاسخگویی هستند. پشتوانه بیتکوین، کدهای رمزنگاری شدهای هستند که هرگز از بین نمیروند و به هیچوجه قابل پیشبینی نیستند. تراکنشهای امن که بدون فاش شدن هویت افراد، تحت شبکه نفوذناپذیر بلاکچین با کلید مخصوص هر فرد انجام میپذیرند، ارزش شبهذاتی بیتکوین را شکل میدهند. اما محاسن بیتکوین تنها به امنیت آن خلاصه نمیشود. ویژگیهای دیگر این ارز نوظهور از طرفی باعث شکلگیری آن و از طرفی منجر به محبوبیت و اعتماد به آن شدهاند.
تنظیم بدون مرکز کنترل: بیتکوین توسط هیچ نهاد، شخص یا گروهی کنترلپذیر نیست، این ارز دیجیتالی از دل الگوریتم پیچیده ریاضیاتی بیرون آمده، که خودتنظیمی را از ویژگیهای اولیه این ارز قرار داده بود. بیتکوین خودبهخود و هوشمندانه، بازارش را به صورت اتوماتیک تنظیم میکند. این پدیده الکترونیکی، بالذات دارای مکانیزم کنترل تورم، عرضه و تقاضا است. ناکاموتو از ابتدا حد معینی از تعداد بیتکوینهای موجود برای استخراج مجازی را مشخص کرده بود. عدد طلایی ناکاموتو 21 میلیون است. بنابرین عرضه این پول رمز-نهاد محدود است. در طرف دیگر معادله، تقاضای آن روز به روز در حال افزایش است و این امر در وهله اول نگرانکننده به نظر میرسد. اما پیشبینی ناکاموتو پرده از این ابهام بر میدارد؛ مانیفست او، کنار گذاشتن سیستم معیوب بانکداری است. بنابرین رشد تقاضای بیتکوین باید تا جایی پیش رود که سایر ارزهای سنتی به آن وابسته شوند و طبق پیشبینیها، زمانی این اتفاق رخ خواهد داد که همه بیتکوینهای ممکن استخراج شده باشند. زمانی که کارشناسان برای پر شدن کنتور 21 میلیونی بیتکوین تخمین زدهاند بیش از یک قرن دیگر است. با این تفاسیر بیتکوین در صورت حفظ ویژگیهای منحصر بهفرد خود، در بهترین حالت ممکن، سیستم پولی دنیا را در قرن 22 به دست خواهد گرفت. البته سایر ارزهای دیجیتالی نیز در حال رقابت با بیتکوین هستند و این موضوع شانس آنها را برای سبقت از بیتکوین یا حتی چند ارزی شدن جهان دیجیتالی آینده حفظ خواهد کرد. اما چرا توانایی سیستم بانکداری سنتی زیر سوال است؟ پاسخ این پرسش از چند جنبه قابل بررسی است. جنبه اول بحرانزایی سیستم بانکداری اسکناسی و عدم توان صد درصدی آن برای جلوگیری از بروز بحرانهای آتی است. جنبه دیگر نفوذ سیاست، کنترلگری و دستهای پشتپرده در بانکداری سنتی است. جنبه بعدی نابرابری اجتماعی است که به واسطه تغییر ارزش پولی کشورهای فقیر نسبت به کشورهای غنی، در جریان است. جنبه آخر که گستره وسیعی از ضعفهای بانکداری نوین را تشکیل میدهد در دو مثال قابل تشریح میشود. در مثال اول، ضریب فزاینده یا همان ضریب تکاثری نقش اصلی را ایفا میکند. ضریب فزاینده نشان میدهد نظام بانکی چند برابر سپردهای که داشته است پول بانکی تولید کرده است. در واقع اگر همه سپردهگذاران همزمان خواهان دریافت پول خود شوند (مانند بحران پانیک بانکی 1907 آمریکا)، نظام بانکی نمیتواند تمام سپردهها را به مردم بازگرداند، چراکه بانکها معمولا به فرض عدم تقاضای همزمان عموم، گردشهای مالی را انجام میدهند. در واقع حجم پولی که در حال جابهجایی از حسابها است، بیشتر از دارایی بانکها است. در مثال دوم، زمان واقعی انتقال وجه در یک عملیات بانکی ممکن است تا چند روز به طول انجامد.
سرعت واقعی انتقال، 10 دقیقه: یک تراکنش بیتکوین در نهایت پس از سپری کردن مراحل امنیتی وارد یک بلوک جدید میشود. اگر صحت اطلاعات این بلوک ظرف 10 دقیقه تایید شود، انتقال وجوه در طول این مدت انجام گرفته است. با اینکه انتقال وجه از طریق بانکها به ظاهر به صورت آنی انجام میشود، اما در واقع تسویه حسابها ممکن است تا چند روز کاری زمان ببرد. این در حالی است که تسویه حسابهای بیتکوین ظرف 10 دقیقه با شفافیت تمام انجام میشود.
شفافتر از شیشه: کلیه تراکنشهای بیتکوین بدون نیاز به مهارت خاص یا افشای هویت طرفین تراکنش، از زمان «بلوک پیدایش» تا همین لحظه قابل رویت هستند. یک شبکه بلاکچین در اصل این نوع از شفافیت را لازمه بنیادین خود قرار داده است. تعداد تراکنشها، مبالغ و زمان انجام آنها نیز قابل ردیابی هستند. این در حالی است که در بانکداری سنتی منبعی جز خود بانک، در خصوص میزان سپردهها، مبالغ و زمان قراردادهای بانکی موجود نیست.
ارزانتر از بانکها، ورای نظام ارزی سنتی: انتقال پول به سایر نقاط دنیا با استفاده از سیستم بانکداری سنتی، کارمزد خاص خود را دارد، اما انتقال پول دیجیتالی چنین هزینههایی را به همراه نخواهد داشت. در واقع هزینه تراکنش بیتکوینی نسبت به سرویسهای PayPal و کارتهای اعتباری بسیار کمتر، حتی در برخی مواقع رایگان است. ویژگیهای پرداختی دیگر که بیتکوین را به نسبت سایر مکانیزمها جذابتر جلوه میدهد، اولویت دادن به تراکنشهای با مقادیر بیشتر و بیاهمیت بودن واحد پولی در این تبادلات است. تراکنشهایی که مبالغ بالاتری دارند با فوریت بیشتری از فیلترهای امنیتی عبور میکنند و بالطبع سریعتر ثبت میشوند. از طرفی واحد پولی که پرداختکننده در اختیار دارد برای شبکه بیتکوین اهمیتی ندارد، بنابرین تراکنشها فارغ از نظام ارزی رایج صورت میپذیرند. این ویژگی بیتکوین، این ارز دیجیتالی را به ذخیره امنی برای مردم کشورهایی که اقتصاد و ارزش پولی آنها در خطر است تبدیل میکند.
پناه به ارز دیجیتالی در بیاطمینانیها: در سال 2016 میلادی پوند مصر نسبت به ارزهای دیگر دنیا بیش از 58 درصد تضعیف شده بود، بولیوار ونزوئلا نیز در ابتدای بحران رکود تورمی این کشور، حدود 37 درصد افت کرده بود. سیاستهای ناکارآمد ترکیهایها و دخالتهای سیاسی رایج رییس جمهور ترکها در امور بانک مرکزی، ارز این کشور را نیز با 17 درصد تضعیف مواجه کرد. لیر ترکیه در سال جاری میلادی نیز به افت خود ادامه داد و با توجه به گزارش کارنمود ارزی بلومبرگ بیش از 8 درصد (تا پایان اکتبر سال جاری) نسبت به ارزهای دیگر سقوط کرد. افت ارزش ارزهای کشورهایی که پیشزمینه بحران اقتصادی و سیاسی را دارند از گستره 60 درصدی به پایین، افت را در این دو سال تجربه کردهاند. این در حالی است که بیتکوین ظرف 10 ماه ابتدایی سال 2017 میلادی از قیمت 1000 دلاری تا قیمت 7500 دلاری صعود کرد و قیمت آن حدود 5/7 برابر شد. واضح است که اگر یک شهروند مصری یا ونزوئلایی به جای پول ملی از بیتکوین استفاده میکرد، فارغ از سود بیتکوینی، ارزش پول او برخلاف جریان ملی حفظ میشد. روند ذخیرهسازی طلای فیزیکی به عنوان پشتوانه امن، در صورت افزایش نفوذ ارزهای دیجیتالی دچار تغییر خواهد شد. ذخیره امن فیزیکی به مرور به ذخیره امن دیجیتالی تبدیل خواهد شد. تحریمهای بانکی معنای خود را با گسترش این پدیده از دست خواهند داد و دیگر نیازی به دور زدن تحریمها نیست، چراکه تراکنشهای مالی بیتکوین بدون ثبت هویت شخص، نهاد یا دولت، واسطهگری سودجویانه بانکها و موسسات مالی را منقرض خواهد کرد.
انتقال پول بهوسیله بیتکوین چگونه انجام میشود؟
هر فرد میتواند در سایتهای مختلفی یک کیف دیجیتالی برای خود باز کند. زمانی که یک حساب بیتکوین باز میشود به فرد صاحب حساب یک کلید عمومی یکتا تعلق میگیرد. زمانی که یک تراکنش از طرف فرد با وارد کردن کلید عمومی یا همان امضای دیجیتال، انجام میشود، کلیه اطلاعات مربوط به این تراکنش، تحت تابعی رمز-نهاد، هشگذاری میشوند. هشها یا کدهای یکتا در درخت مرکل با یکدیگر ترکیب و مقایسه شده، پس از طی مراحل امنیتی شبکه بلاکچین، به یک بلوک جدید افزوده میشوند. هر بلوک جدیدی که ساخته میشود همزمان توسط بسیاری از کاربرانی که در حال حل کردن معماهای پیچیده (یه منظور استخراج بیتکوین) هستند، اعتبارسنجی میشود و در صورت تایید امنیت، ظرف مدت 10 دقیقه، یک بلوک جدید با افزوده شدن تراکنشهای تایید شده، پدید میآید. پدید آمدن یک بلوک جدید به معنای ثبت عملیات موفق تراکنشهای انجام شده است.
استخراج از معدن مجازی کدها
استخراج بیتکوین، پروسهای است که طی آن یک «ماینر» (Miner، استخراجکننده) با حل کردن معماهای پیچیدهای که مربوط به امنیت هشها و ساخت یک بلوک جدید هستند، جایزه خود را به صورت بیتکوین یا کسری از یک بیتکوین دریافت میکند. به عنوان مثال زمانی که در طول 10 دقیقه (زمان ساخته شدن یک بلوک جدید)، 4200 تراکنش (بیشترین مقدار ممکن انجام تراکنش بیتکوین طی 10 دقیقه) انجام میشود، تمام این تراکنشها در بدو انجام، از فیلترهای امنیتی عبور میکنند. سپس وارد یک شبکه ریاضیاتی خواهند شد که تمام هشهای آنها کنار یکدیگر قرار میگیرند. اولین کسی که بتواند اثبات کند تمامی تراکنشها اصالت دارند، تکراری نیستند، تقلبی نیستند و هر هش در مکان صحیح خود در مکعب چندبعدی هشها قرار گرفته است، جایزه را از آن خود خواهد کرد.
پروسه اثبات در صورتی که انجام شود، یک بلوک جدید در کنار بلوک قبلی تولید میکند و این به معنای انجام انتقالهای بیتکوینی است. اما اثبات چگونه انجام میشود؟ در واقع هر ماینر از طریق یک نرمافزار در حال رصد تراکنشهای جدید است. یک ماینر برای بررسی معماهای جدید به بلوک اثباتشده قبلی نیاز دارد و اطلاعات این بلوک به سادگی در دسترس قرار دارند. زمانی که یک بلوک جدید در حال شکلگیری است، هزاران ماینر به صورت همزمان در حال ارسال کدهایی هستند که شامل سریالها یا رمزهای تصادفی است. هرکدام از این سریالها میتواند جواب معمای مکعب چندبعدی باشد. ماینرها از طریق نرمافزارهای استخراج، اعداد تصادفی را ارسال میکنند، اما اینکه شانس چهکسی برای حدس جواب معما بیشتر است مسلما به تعداد کدهایی که توسط آن ماینر فرستاده میشود بستگی دارد. یعنی اگر یک فرد بتواند به واسطه سختافزار قوی خود تعداد بیشتری از شماره سریالهای تصادفی را ارسال کند، احتمال پیروزی او در نبردهای 10 دقیقهای افزایش خواهد یافت. در اینجا مشخص است که سختافزارها نقش اصلی را در استخراج بیتکوین بازی میکنند نه علم یا دانش ریاضیاتی. هرچقدر قدرت CPU سیستمهای سری شده بیشتر باشد، احتمال کشف رمز مکعب بیشتر میشود. امروزه شرکتهای استخراج بیتکوین شبکه سختافزاری به حجم یک سوله عظیم دارند، تا شانس استخراج خود را بالا ببرند. شرکتهای تولید سختافزار نیز اقدام به فروش سیستمهای متناسب با بیتکوینسازی کردهاند. به مرور زمان، حل معماهای بیتکوین سختتر میشوند چراکه تعداد بلوکهای زنجیره افزایش مییابند و تراکنشهایی که باید در معرض آزمون قرار گیرند نیز زیاد میشوند. از طرفی سقف تولید 21 میلیون بیتکوین باعث میشود که به تدریج از میزان جایزه حل هر معمای ریاضی کاسته شود. در حال حاضر در اواخر سال 2017 میلادی، هر روز کمتر از 1800 بیتکوین استخراج میشود، این میزان تا دو سال آینده نصف خواهد شد. مهمترین مشکلی که در استخراج سختافزاری بیتکوین وجود دارد، هزینه زیاد الکتریسیته نسبت به جایزه بیتکوین است. در واقع هزینه الکتریسیته نسبت به ارزش استخراج (در حالتی که قیمت بیتکوین ثابت باشد) در حال رشد به سمت عدد یک است، یعنی در صورت ثابت ماندن قیمت بیتکوین، هزینه با سود برابری خواهد کرد. اما رشد نمایی قیمت بیتکوین در دو سال اخیر این کسر را از عدد یک دور کرده، تا استخراج بیتکوین همچنان بهصرفه باقی بماند. افزایش هزینه دریافت در حالت عادی به افزایش قیمت منجر خواهد شد، اما اگر قیمت افت کند شرایط متفاوتی پدید خواهد آمد. اگر صرفه اقتصادی استخراج از بین برود، ماینرها دست از کار میکشند. خروج ماینرها به معنای کاهش سرعت حل شدن معماها است که به ضرر بیتکوین تمام میشود، اما آنسوی ماجرای کنار کشیدن ماینرها به عکس، میتواند به سود بیتکوین عمل کند. خروج خیل ماینرها شانس دریافت جایزه را برای ماینرهایی که در بازار باقی میمانند را افزایش خواهد داد. برای مثال «سختی حل معما»ی بیتکوین تا روز گذشته 1364 میلیارد بود اما دو هفته پیش از آن، نزدیک به 1400 میلیارد ثبت شده بود. بنابرین سختی استخراج با اینکه روند افزایشی دارد اما به صورت اتوماتیک بالا و پایین میشود تا استخر بیتکوین خالی از ماینر نشود.
بیتکوین در ابتدای مسیر تکامل!
ارز دیجیتالی که کمتر از یک دهه است به دنیا معرفی شده، هنوز هم جای پیشرفت دارد. این جای پیشرفت به معنای وجود خلل جزئی در این سیستم پولی است. پیشبینی ناپذیری روند رشد قیمت بیتکوین، به دلیل نوسانهای چند10 درصدی، بینظمی در ساختار پایگاه دادهها، محدودیت تعداد تراکنشها، استفاده بازار سیاه از این ارز دیجیتالی و بازگشتناپذیری مبالغ منتقلشده، از جمله معایب این شبکه نظیر به نظیر هستند. روند قیمتهای بیتکوین در چند مرحله رشدها و افتهای چند10 درصدی را تجربه کردهاست و این امر از غیرقابل پیشبینی بودن روند آن حکایت دارد. محدودیت 7 تراکنش در ثانیه که البته به دلایل امنیتی در الگوریتم اصلی آن قرار داده شده نیز از ضعفهای ارز رمز-نهاد به شمار میرود. استفاده دلالان بازار سیاه از سیستم بلاکچین، انتقادات زیادی به بیتکوین وارد کرده است اما بررسی حجم مبادلات مالی خلافکاران به دلار، نشان میدهد ارز آمریکایی به این سادگی از چشم خلافکاران نخواهد افتاد و بیتکوین فاصله زیادی با دلار در جذب این افراد دارد. در آخر، تابع تراکنشهای بیتکوین به گونهای طراحی شده، که امکان ردیابی افراد به صفر میل کند، طبق این تابع، اگر کسی خواهان پسگرفتن پول پرداختشده خود باشد، الگوریتم ناشناس ماندن از بین میرود. بنابرین بازگشتناپذیری تراکنشهای انجامشده جزو عناصر اصلی فاش نشدن هویت افراد است. برخی از کارشناسان مدعی وجود امکان برطرف شدن این ضعف بیتکوین شدهاند. در کل بیتکوین هنوز هم مواردی برای اصلاح و ترقی در درونش دارا است.
«دیلما»ی آتیه پول دیجیتالی
آینده بیتکوین علاوه بر گرایش عمومی، در گرو تصمیمات کشورها و ابرشرکتهای بینالمللی است. چین استفاده از بیتکوین را ممنوع کرده، آمریکا و اروپا تا حدودی راجع به این ارز دیجیتالی سکوت کردهاند. روسیه موضع نسبتا منفی نسبت به بیتکوین بروز داده، در حالی که برخی از شرکتها پرداخت مالیات را بهوسیله بیتکوین مجاز اعلام کردهاند. در حال حاضر جامعه جهانی درگیر یک ابر«دیلما» (دوگانگی، دوراهی، Dilemma) است; پذیرش عصر پول دیجیتالی، یا مقاومت در برابر آن. برخی از مدیران نظام پولی و مالی دنیا از جمله کریستین لاگارد، رییس صندوق بینالمللی پول، و آلن گرینسپن، رییس سابق فدرال رزرو، آینده روشنی برای بیتکوین متصور شدهاند و پیشنهاداتی به بانکهای مرکزی و دولتها، در خصوص شیوه انطباق با این پدیده ارایه کردهاند. در مقابل جیمی دیمون، مدیر «جیپیمورگان»، و بسیاری از مدیران رده بالای دولتی و شرکتی، بیتکوین را بیارزش توصیف کردهاند. در چنین شرایطی که اتفاق نظر خاصی در خصوص پذیرش یا رد پول دیجیتالی در دنیا وجود ندارد، آینده بیتکوین، چندان روشن نیست. از سویی «بورس کالای شیکاگو» وعده آغاز معاملات آتی بیتکوین را داده، اما از سویی برخی از شرکتها استفاده از بیتکوین را امری ناپذیرفتنی توصیف میکنند. به عقیده کارشناسان، آینده بیتکوین به مواضع ابرقدرتها، دولتها و بانکهای مرکزی وابسته است و در حال حاضر به دلیل نوسانات شدید، پذیرش آن در هالهای از مه قرار گرفته است.