سناریوی قوی پایان ریزش
- شکور علیشاهی | تحلیلگر بازار سرمایه
در هفته گذشته روند نزولی میانمدت شاخص بورس اوراق بهادار تهران شکسته شد و بنابراین احتمال به وقوع پیوستن سناریوی پایان ریزش شاخص بورس اوراق بهادار از سناریوهای دیگر بیشتر است. البته پایان ریزش به معنای حرکت صعودی شاخص در میانمدت و بلندمدت نخواهد بود.
برای اینکه از تبدیل روند نزولی به روند صعودی مطمئن شویم، علاوه بر شکسته شدن محدودههای خطوط روند نزولی کوتاهمدت به سمت بالا، شاخص کل باید از محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد با حجم زیاد، به سمت بالا عبور کند. این شاخص طی هفته گذشته تقریبا بدون تغییر در محدوده یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحد تا یک میلیون و ۳۶۸ هزار واحد قرار گرفت.
مهمترین اتفاق در چند روز کاری گذشته، درگیری با محدوده مقاومتی یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد و عبور تقریبی از آن بود ولی هنوز این سطح گرانش خود را داشته و بر بازار تاثیر گذار است. با توجه به ایجاد تقاضای فراوان در بازار معاملهگران و تحلیلگران پیشبینی میکنند در هفته آینده شاخص از این ناحیه عبور کند و درگیر مقاومتها در سطوح بالاتری مثل یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد و یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد شود. این حرکت شاخص به سمت بالا را میتوان در قالب سناریوی اول تعریف کرد. در این سناریو محدوده خط روند نزولی کوتاهمدت نیز به سمت بالا شکسته شده و شاخص بهدنبال هدف قیمتی بالاتری مثل یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد است.
در سناریوی دوم که احتمالا در هفتههای آینده، وابسته به چگونگی رخ دادن سناریوی اول، اتفاق خواهد افتاد، شاخص کل میتواند محدوده یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد را به سمت بالا شکسته و با هدف یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد افزایش یابد. در این سناریو محدوده یک میلیون و ۶۸۰ هزار واحد بهعنوان سطح مقاومتی مهم معرفی میشود.
مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی و افزایش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند صعودی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران به جمعآوری سود ناشی از افزایش قیمتها میپردازند، بنابراین در این محدودهها علاوه بر عرضهکنندگان زیاد، ممکن است تقاضاکننده سهام نیز از خرید اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع خرید که بعد از چند روز تقریبا متوالی افزایش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داریم. همین موضوع ممکن است نقطه پایان افزایش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت بالا با حجم زیاد میتوانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند.
در مورد گذر شاخص از محدوده یک میلیون و ۷۵۰ هزار واحد و سناریوی فتح قله بعدی یعنی محدوده دو میلیون و ۱۲۰ هزار واحد بهتر است بعدا صحبت کنیم.
اگرچه روند نزولی شاخص در میانمدت شکسته شده است ولی هنوز روند نزولی کوتاهمدت که شیبی کمتر از روند نزولی میانمدت داشت به سمت بالا شکسته نشده و در سناریوی سوم به احتمال کاهش شاخص کل میپردازیم. در این سناریو که ممکن است بعد یا در نیمه مسیر سناریوی اول رخ دهد، ممکن است شاخص کل به یکی از سطوح مقاومتی یا هدف سناریوی اول برخورد کرده و تغییر روند دهد.
احتمالا این کاهش قیمت تا محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد، بهعنوان هدف قیمتی نیز ادامه داشته باشد. در این مسیر سطوح یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد، یک میلیون و ۲۱۰ هزار واحد و یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد بهعنوان مناطق حمایتی مهم شناخته میشوند. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی و کاهش قیمتها باشند.
با توجه به اینکه شاخص کل هموزن و شاخص اکثر صنایع مهم، روند نزولی میانمدت خود را به سمت بالا شکسته و با توجه به تقاضای به وجود آمده در بازار، پیشبینی میشود در هفته آینده محدوده خط روند نزولی کوتاهمدت را نیز به سمت بالا شکسته و به سمت اهداف قیمتی بالاتری حرکت کند، سناریوی اول محتملترین سناریو برای هفته آینده است.
پیشی گرفتن رشد هموزن از شاخص کل
- مهدی طیبی | کارشناس بازار سرمایه
پس از گذشت دو هفته از ثبت کف حمایتی یکمیلیون و ۲۰۰هزار در شاخص کل و ۳۶۵ هزار در شاخص هموزن، شاهد بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، کاهش ترس، تضعیف فروشندگان، افزایش تقاضا، بازگشت نقدینگی و بالا رفتن حجم و ارزش معاملات هستیم.
اینها موجب رشد شاخصها و سهام ریز و درشت بازار و بازپسگیری بخشی از ریزش اخیر شده است. مسیر کلی بازار را از منظر تکنیکال میتوان از دو زاویه شاخص کل و شاخص هموزن بررسی کرد. در فرمول شاخص کل شرکتهایی که ارزش مارکت بزرگتری دارند تاثیر مثبت یا منفی بیشتری بر این شاخص میگذارند.
به عنوان مثال ایرانخودرو به نسبت ارزش مارکت ۱۲۰هزار میلیاردی و لنت ترمز ایران به نسبت ارزش مارکت ۶۹۰ میلیاردی خودشان روی شاخص کل تاثیر میگذارند اما در شاخص هموزن این فاکتور لحاظ نمیشود و همانطور که از نامش پیداست همه شرکتها یکسان در نظر گرفته میشوند بنابراین به نظر میرسد شاخص هموزن نماگر بهتری برای نشان دادن کلیت بازار باشد. نکته آنکه شاخص هموزن دیتای کمی برای تحلیلهای میانمدت و بلندمدت دارد.
در رشد اخیر، شاخص هموزن با شتاب بیشتری رشد کرده است. این را اندیکاتور شاخص قدرت نسبی بیان میکند که ظرف دو هفته در شاخص کل از ۲۴ به ۵۲ واحد و در شاخص هموزن از ۲۰ به ۶۲ واحد رسیده است. البته خط روند نزولی این اندیکاتور در هر دو نمودار شکسته شده است هرچند در شاخص هموزن شتاب و قدرت بیشتری را به نمایش گذاشته که علت را باید در شکلگیری واگرایی مثبت بین نمودار قیمت و اندیکاتورها در شاخص هموزن جستوجو کرد (خطوط سبز رنگ) که شاخص کل فاقد این فاکتور است.
به زبان سادهتر، در فاز آخر ریزش بازار، قدرت فروشندگان در سهام کوچک و متوسط تضعیف شده بوده ولی به پیروی از سهام بزرگ پایین آمدند و هماکنون عجله بیشتری برای جبران ریزش دارند.
در جمعبندی باید گفت هر دو شاخص گارد صعودی داشته و به نظر میرسد بخش عمدهای از ریزش سه ماهه را جبران کنند. مقاومتهای اصلی پیش روی شاخص کل برای رسیدن به قله قبلی یک میلیون و ۵۵۳ هزار و یکمیلیون و ۷۶۲ هزار واحد هستند که ما به ازای این سطوح مقاومتی در شاخص هموزن ۴۳۱ و ۴۷۲ هزار واحد هستند.