صنایع پیش‌رو بورسی در دوران احتمالی رونق کدامند

تحلیل بازار | متغیرهای کلیدی در سهام

15:02 - 1400/01/21
بازار سهام با جدال نفس گیری روبه‌روست؛ برخی با دورنمای بورس و فرابورس پس از شرایط امیدوارکننده از متغیرهای کلیدی و تعیین کننده خبر می‌دهند.
تحلیل بازار | متغیرهای کلیدی در سهام

به گزارش «دنیای بورس»، دنیای‌اقتصاد نوشت: هفتمین صعود متوالی شاخص بورس نیز ثبت شد و در اولین روز از ثلث سوم سال، نماگر سهام با رشد ۶/ ۱ درصدی به محدوده یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحدی صعود کرد. در این میان تقابل سنگین میان خریداران و فروشندگان، ارزش معاملات خرد این بازار را به اوج ‌سه ماهه رساند. در وضعیت فعلی علاوه‌بر جذابیت قیمت‌ها، بهبود عملکرد بازارهای جهانی به‌عنوان محرک جدی شرکت‌ها مطرح است. ضمن اینکه در هفته جاری گزارش عملکرد ماهانه از حیث دریافت اطلاعات جدید در سطح کنونی ارز حائز اهمیت خواهد بود.

هفتمین صعود متوالی شاخص بورس نیز ثبت شد و در اولین روز از ثلث سوم سال، نماگر سهام با رشد ۶/ ۱ درصدی به محدوده یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحدی صعود کرد. در این میان تقابل سنگین میان خریداران و فروشندگان، ارزش معاملات خرد این بازار را به اوج ‌سه ماهه رساند. در وضعیت فعلی علاوه‌بر جذابیت قیمت‌ها، بهبود عملکرد بازارهای جهانی به‌عنوان محرک جدی شرکت‌ها مطرح است.

ضمن اینکه در هفته جاری گزارش عملکرد ماهانه از حیث دریافت اطلاعات جدید در سطح کنونی ارز حائز اهمیت خواهد بود. نخستین روز کاری آذرماه با رشد ۶/ ۱ درصدی شاخص کل بورس تهران دنبال شد تا برای هفتمین روز متوالی به لطف بهروزی بازارهای جهانی و افت سنگینی که سهام در ماه‌های اخیر شاهد آن بود، عملکردی مثبت را در تمامی نماگرهای خود به ثبت برساند.

با این حال رشد شاخص کل این بازار تا سطح یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحد در حالی روی داده که تقابل شدید میان خریداران و فروشندگان سهام ارزش دادوستدها را به اوج سه ماهه رساند. در عین حال شاهد سبک شدن صف‌های خرید و فروش در کلیت بازار بودیم که نوید جایگزینی منطق با هیجان را می‌داد.

به این ترتیب در حالی که بسیاری از نمادهای بازار در روزهای گذشته درگیر صف‌های فروش یا خرید بودند و در این میان همین صفوف سبب می‌شد تا نوعی از هیجان را در جریان معاملات بازار سهام شاهد باشیم، در خلال معاملات روز شنبه شاهد آن بودیم که بسیاری از این صف‌ها در ساعت نخست معاملات کم کم برچیده شد و حجم نامتناسب سفارش‌ها با عرضه‌ها و تقاضا‌ها در طرف مقابل به سطح مطلوب رسید.

نتیجه این امر رشد ۶/ ۱ درصدی میانگین ارزش شرکت‌های بورسی بود که شاخص کل این بازار را ۲۱ هزار و ۲۳۵ واحد افزایش داد حاصل آن ورود نماگر اصلی بازار سهام به کانال یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحدی بود.

ارزش معاملات سهام در اوج سه ماهه

با نگاهی به جریان معاملات روز گذشته و آنچه که در یک هفته اخیر روی داد، بیراه نیست اگر بگوییم که حالا و پس از یک دوره تقریبا ۴ ماهه طولانی از ریزش قیمت‌ها، رشد اخیر سبب شده تا دوباره موجی از امید به جریان معاملات بازار سهام بازگردد. دقیقا به همین دلیل بوده که در طول ۷روز معاملاتی اخیر هیچ روز منفی در جریان عملکرد بورس به ثبت نرسیده است.

فرابورس نیز در طول همین مدت همانند بورس روندی رو به جلو را شاهد بوده و اگرچه به دلیل وجود نمادهای بازار پایه در بعضی روزها کمتر از بورس پیروی کرده با این حال به‌طور کلی هفته پایانی آبان ماه روندی رو به جلو را ثبت کرده است. خروجی چنین تغییراتی سبب شده تا در روز گذشته شاهد افزایش ارزش معاملات به حدود ۱۷ هزار و ۱۴۶ میلیارد تومان باشیم که بیشترین میزان از ۱۰ شهریورماه بوده است.

در فرابورس نیز جمع معاملات خرد در تابلوهای اصلی و پایه به حدود ۴۵۹۶ میلیارد تومان رسید که هر دو این مقادیر نسبت به روزهای گذشته روندی رو به رشد را نشان می‌دهند. به هر روی آنچه که سبب شده تا در روزهای اخیر بازار سرمایه با موج جدیدی از تقاضا مواجه شود نکات متعددی است که پاره‌ای از آنها در ادامه توضیح داده خواهد شد.

نقش دلار در  تغییرات

اگر بخواهیم مهم‌ترین عامل از میان عوامل رشد اخیر را به اختصار بیان کنیم بدون شک نقش دلار در شروع زوال روند نزولی چهار ماه اخیر قابل توجه است. بازار سرمایه که پس از شروع ریزش قیمت‌ها در دهه سوم مرداد در حالی حدود ۹۰۰ هزار واحد از ارتفاع خود را از دست داد که در طول همین مدت قیمت دلار طی یک رشد تند و تیز تا حدود ۳۲ هزار تومان افزایش یافت.

این وضعیت سبب شد تا افت ارزش دلاری سهام مورد معامله در کشور نسبت به کاهش ریالی آن افزایش بیشتری را شاهد باشد که برآیند آن به جذابیت سهام شرکت‌ها، مخصوصا آنها که درآمد دلاری کسب می‌کنند، انجامید. اینکه این جذابیت تا چه حد ناشی از خوشبینی بازار به صحت P/ E آینده نگر حدود ۱۰ واحد است و آیا این خوشبینی با توجه به مختصات اقتصاد ایران صحت دارد یا خیر، در این گزارش محل بحث نیست با این حال آنچه که واضح است این است که بازار فعلا با همین تحلیل قصد خرید میزان بیشتری از سهام را دارد.

از لحاظ رفتاری نیز کاملا طبیعی است که پس از یک دوره طولانی اعمال فشار از جانب فروشندگان حالا گوی  و میدان پس از چهارماه به دست خریداران بیفتد تا زور آزمایی عرضه و تقاضا به سبزپوشی تابلوهای معاملاتی در بورس و فرابورس منتهی شود.

بال جهانی صعود سهام

اما در کنار عامل داخلی دلار این روزها قیمت‌های جهانی هم توانسته‌اند تاثیری قابل‌توجه بر عملکرد پیش روی شرکت‌ها بگذارند. در روزهای گذشته ضعف دلار در کنار احتمال افزایش تقاضا در بازارهای جهانی که خود ناشی از افزایش خوشبینی‌ها به مهار کرونا است، سبب شده تا قیمت در بسیاری از کالاهای اساسی مانند فلزات اساسی و رنگین و محصولات پتروشیمی افزایش یابد.

این متغیر در صورتی که شاهد افت مقداری فروش (این احتمال قوی نیست) در شرکت‌های دلاری بازار سهام نباشیم به افزایش درآمد زایی شرکت‌ می‌انجامد. به نظر می‌رسد دلیل اصلی اقبال فعالان حقوقی بازار سهام نسبت به بسیاری از نمادها در روزهای اخیر نیز از این مساله سرچشمه گرفته که وقوع کرونا، سیاست‌های پولی انبساطی و تغییری که انتظار می‌رود از اواسط سال آتی میلادی در سطح تقاضای جهانی شاهد باشیم، بر جذابیت شرکت‌ها در شرایط فعلی افزوده است.

بورسی‌ها زیر ذره بین کدال

عامل دیگری که در روزهای اخیر سبب شده تا بازار در هفته اخیر با روی خوش به استقبال آذر ماه برود، امید به گزارش‌های خوب ماهانه است که توانسته کف تحلیل امنی را برای بسیاری از نمادهای بازار سرمایه ایجاد کند. اگرچه این عامل از سرمایه‌گذاری به سرمایه گذار دیگر متفاوت است با این حال نبود تغییری که بتوان آن را در جریان فعالیت شرکت‌ها معنادار تلقی کرد در کنار تقلیل انتظارات تورمی ناشی از کاهش ریسک‌های سیستماتیک مشرف بر اقتصاد ایران، می‌تواند بازار را برای تداوم روند صعودی در روزهای پیش رو آماده کند.

اگرچه تا لحظه نگارش این گزارش تعداد اندکی از نمادها عملکرد ماهانه خود را روی تارنمای کدال منتشر کرده‌اند با این حال در همین تعداد اندک نیز نحوه عملکرد شرکت‌ها به‌طور کلی بد نبوده است. از شرکت‌هایی نظیر «غزر» و «سقاین» که ارزش ریالی فروش افزایشی قابل توجه داشته و نمادهایی نظیر «دسبحا» که ماهیت سرمایه‌گذاری دارند و نسبت قیمت به خالص ارزش دارایی‌های بالایی ندارند.

از چاله دلار به چاه «خودرو»

روز گذشته اگرچه تعداد صف‌های خرید و فروش همچنان قابل توجه بود با این حال وزن آنها نسبت به کل نمادهای موجود در بازار کاهش بیشتری داشت. همین امر سبب شد تا نسبت به روزهای قبل بازار متعادل تری را نظاره‌گر باشیم.

 بر این اساس طی روز شنبه از میان ۳۳۷ نماد معامله شده در بورس تهران ۳/ ۱۶ درصد نمادهای بازار شاهد تشکیل صف خرید بودند. ارزش این صفوف خرید جمعا حدود ۹۴۴ میلیارد تومان بود. در مقابل این میزان تقاضای اشباع شده اما صف فروش‌های ۱۱۲۱ میلیارد تومانی وجود داشت که این میزان در ۳۷ درصد از کل نمادهای معامله شده در این روز تقسیم شده بود.

در این میان نکته‌ای که بسیار خودنمایی می‌کرد ارزش ۱۸۵ میلیارد تومانی صف‌ فروش در نماد «خودرو» بود که توانست از لحاظ روانی جریان حاکم بر بازار سهام را در روز گذشته دستخوش تغییر کند. در حالی که این نماد نه از لحاظ عملکرد مالی وضعیت مطلوبی دارد و نه اصلا در چندسال گذشته توانسته حتی یک بار در مجمع سودی درخور میان سهامداران تقسیم کند، مشخص نیست که چرا برخی تریبون‌دارهای بازار سهام سعی در القای لیدری این نماد در بازار را دارند و تا این حد به عرضه و تقاضای سفته بازی در آن وزن می‌دهند.

تمامی این رویدادها در حالی رخ داده که در وضعیت کنونی بازار از نمادهای دارای پشتوانه بنیادی خالی نشده است. به رغم آنکه درخصوص وقوع این پدیده و سابقه تاریخی آن نظرات و دلایل گوناگونی وجود دارد، با این حال آنچه که مسلم است این است که پرطرفدار یا همه گیر شدن یک پدیده به هیچ روی دلیلی بر منطقی بودن آن نیست.

اینکه بازار تا کی باید چوب این کژتابی‌ها را بخورد موضوعی است که حداقل تاکنون آینده روشنی برای آن ترسیم نشده اما سرانجامش هرچه که باشد حکایت از سایه سنگین رفتار توده‌وار در نماد «خودرو» و خطرات بالقوه‌ای دارد که در روزهای پیش رو می‌تواند روند نوپای صعودی بورس را تهدید کند.

توییت بازان بورسی | حدس و گمان فرارسیدن روزهای روشن بورس

دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت: بورس، فرابورس، پالایش، پالایش یکم، شستا، حجم معاملات از جمله هشتگ‌های فعال و پراستفاده در روز گذشته توسط کاربران شبکه‌های اجتماعی بود. روز گذشته همچنین، شاخص کل بورس با رشد بیش از ۲۱ هزار واحدی در پایان معاملات به عدد یک میلیون و ۳۶۶ هزار واحد رسید. این اتفاق باعث شده بود که حجم معاملات جزو هشتگ‌های پراستفاده توسط کاربران باشد. همچنین افزایش ارزش هر واحد از صندوق پالایش یکم نسبت به روزهای گذشته باعث شد که کاربران با استفاده از هشتگ‌های پالایش و پالایش یکم نظرات خود را در رابطه با این موضوع با دیگران به اشتراک بگذارند.

واکنش‌ها به راه‌اندازی تابلوی جدید در فرابورس

حسین سلاح‌ورزی، فعال اقتصادی یکی از افرادی بود که با استفاده از هشتگ فرابورس در توییتر خود نوشت: «به زودی تابلوی جدیدی در فرابورس با نام بازار هدف راه‌اندازی می‌شود که در آن طیف وسیعی از کسب و کارهای نوآفرین و دانش‌بنیان (حتی در مقیاس استارت آپی) امکان پذیرش خواهند داشت و به این ترتیب راه تازه‌ای برای تامین مالی کسب و کارهای نوآورانه در ایران گشوده خواهد شد.» این توییت تقریبا با واکنش مثبت کاربران در شبکه اجتماعی توییتر روبه‌رو شد.

خیلی از کاربران با بازنشر نوشته سلاح‌ورزی این خبر را اتفاقی مثبت و سازنده برای کسب و کارهای نوپا در حوزه استارت‌آپ و کارآفرینی معرفی می‌کردند. حتی برخی از کاربران که اصلا حوزه فعالیتشان بورس و بازار سرمایه نیست و صرفا دغدغه پیگیری اخبار را دارند، با بازنشر این توییت، این موضوع را یکی از اتفاق‌های مثبت و خوب سال ۹۹ معرفی کردند. آنها در توضیح چرایی این اتفاق مثبت و خوب نوشتند که ساخت فضای امن و بی‌واسطه بین کارآفرین و سرمایه‌گذاران، آن‌قدر پیچیده و مهم است که اگر ایران بتواند آن ‌را با موفقیت عملیاتی کند شاید یکی از پیشتازان دنیا شناخته شود.

برخی از کاربران هم در قسمت نظرات پست سلاح‌ورزی، درباره این خبر نوشته بودند. عده‌ای از این موضوع نوشتند که بازار ایران تشنه چنین اقداماتی است. برخی درباره این مساله نوشتند که استارت‌آپ‌ها می‌توانند ایده‌بخش به سایر قسمت‌ها باشند و با این کار می‌توانند حاشیه سود جذابی داشته باشند. اما در بین همین کاربران که از این اتفاق ابراز خرسندی می‌کردند و آن را گامی مثبت برای بازار سرمایه معرفی می‌کردند، بودند افرادی که از بی‌اعتمادی سهامداران در ماه‌های اخیر آن هم به واسطه رفتار دولت و مسوولان به بازار سرمایه می‌نوشتند. مساله‌ای که آنها مطرح می‌کردند از این قرار بود که اول باید اعتماد مردم و سهامداران خرد به بورس برگردانده شود و بعد به فکر توسعه بازار بود.

روزهای طلایی بورس دوباره از راه می‌رسد؟

در یکی دو روز گذشته صحبت‌های یکی از نماینده‌های مجلس در رابطه با اینکه «شرایطی در بازار سرمایه ایران شکل گرفته که تمام حاکمیت به دنبال این است تا از این بازار حمایت شود.» باعث شده بود که این مساله بین کاربران مطرح شود که روزهای خوبی پیش روی بورس و سهامداران است.

هرچند افرادی نسبت به این مساله بدگمان بودند و آن‌ را دل‌خوشی ساده دلانه‌ای معرفی می‌کردند اما فضای غالب شبکه‌های اجتماعی با صحبت‌های این نماینده مجلس، سبز پوش بودن بورس در اکثر روزهای هفته گذشته و... باعث شده است که کاربران زیادی در شبکه‌های اجتماعی درباره روزهای خوش بورس بنویسند.

روز گذشته رضا امامی، فعال حوزه بورس در توییتر خود از فرا رسیدن روزهای طلایی برای بورس خبر داد. او در توییتی نوشت: «تقریبا۲۴ هزارمیلیاردتومان ارزش معاملات کل امروز در بورس و فرابورس به‌جز پایه بود. هرچند نااطمینانی و بی‌پولی درکنار تکاپو برای بستن پوزیشن‌های زیانده ماه‌های اخیر رفتار پرنوسان بازار را همچنان با محوریت نوسان‌گیری و کوتاه‌مدت نگری دنبال می‌کند اما تداوم رشد ارزش معاملات حاکی از تکرار روزهای طلایی است.»

اما همان‌طور که نوشتیم برخی از افراد نسبت به این روند خوش‌بین نیستند و آن را هیجان و صعود کاذبی می‌دانند که باعث می‌شود بار دیگر سهامداران خرد ضربه بخورند. البته گروه دیگری هم هستند که در مقابل این دو گروه این مساله را مطرح می‌کنند که تجربه روزهای تلخ و سرخ‌پوش بورس از یک طرف و بی‌اعتماد‌سازی دولت در بازار سرمایه از طرف دیگر باعث شده است که سهامداران خرد و افراد تازه‌وارد شده به این حوزه هرطور که هست از این حوزه خارج شوند. آنها می‌گویند حالا چه بورس سبزپوش و صعودی باشد و چه سرخ‌پوش و نزولی، فرقی برای اکثر سهامداران خرد نمی‌کند.

گزارش دو | بورس پس از انتخاب «بایدن»

دنیای اقتصاد در پرونده ویژه‌ای هم نوشت: یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اتفاق‌ها بر بازارهای مالی جهان در ماه‌های اخیر، می‌توان به انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا اشاره کرد. این موضوع نه تنها بر بازارهای سرمایه‌گذاری دنیا، بلکه بر بازارهای داخلی نیز تاثیرگذار بود.

به‌طوری‌که اعلام نتایج انتخابات ایالات‌متحده و انتخاب بایدن سبب نوسانات شدید بیش از ۲۵ درصدی در قیمت ارز و کالاهای مرتبط با آن در بازارهای مالی ایران، در کوتاه‌مدت شد. هر چند با اقدامات بانک‌مرکزی، واقعیت‌های اقتصادی بازار ارز و نبود چشم‌انداز تغییر در شرایط سیاسی در میان‌مدت، هیجانات به سرعت فروکش کرد و دلار به سطوح قیمتی پیش از انتخابات بازگشت، ولی کارشناسان دو سناریو را برای آینده ایران پیش‌بینی می‌کنند؛ سناریوی اول بازگشت دولت ایالات‌متحده به برجام که در سخنرانی‌های انتخاباتی وعده آن داده شده بود و سناریوی دوم تداوم وضعیت فعلی است.

در این راستا اعتقاد بر این است که فارغ از هر یک از دو سناریو، ارزش برابری دلار به ریال براساس مدل‌های اقتصادی مبتنی بر تورم، در محدوده ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب کاهش شدید قیمت ارز و تداوم آن محتمل نیست. در این میان فعالان بازار سرمایه معتقدند که در سناریوی اول و با بازگشت دولت ایالات‌متحده به برجام، شاهد کاهش هزینه‌های صادرات، افزایش قیمت فروش محصولات صادراتی، بهبود کیفی و کمی تولیدات صنعت خودرو و بازگشت نظام بانکی به مبادلات بین‌المللی خواهیم بود. این موضوع می‌تواند برخی از صنایع فعال در بازار سرمایه را با رشد قابل‌توجهی همراه کند.

در مقابل براساس سناریوی تداوم وضعیت فعلی، انتظار تداوم رشد قیمت دلار در میان‌مدت می‌رود. رشد قیمت دلار، محرک عمده برای سهام دلاری خواهد بود. یعنی شرکت‌هایی که فروش‌های داخلی مبتنی بر قیمت ارز دارند یا بخش عمده فروش‌شان صادراتی است، تحت‌تاثیر این موضوع قرار خواهند گرفت.

در این میان، کارشناسان تاکید دارند که گرچه تغییر رفتار آمریکا بر معادلات اقتصادی در ایران و باتبع بازار سرمایه دارای اثر کوتاه‌مدت و مقطعی است، اما تا زمانی که این رفتار هیجانی با ابهامات ناشی از ضعف عملکردی داخل و اتخاذ تصمیمات یک شبه بدون پشتوانه کارشناسی در حوزه بازار مواجه باشد، شاهد بهبود وضعیت نخواهیم بود.

یک بازار و دو سناریو

  • سیدفرهنگ حسینی | کارشناس بازار سرمایه

فارغ از مسائل داخلی ایالات‌متحده، انتخاب رئیس‌جمهور بزرگ‌ترین اقتصاد جهان اثرات قابل‌توجهی بر بازارهای جهانی دارد به‌خصوص آنکه در این دوره یک انتخابات دوقطبی با نظرات و تفکرات کاملا متضاد درخصوص اقتصاد و آینده جهان را شاهد بودیم.

علاوه بر این وضعیت اقتصاد ایالات‌متحده با سهم یک‌چهارمی از تولید ناخالص داخلی جهان و همچنین سلطه بر دلار به‌عنوان ارز جهان‌روا تعیین‌کننده بسیاری از معادلات اقتصاد بین‌الملل است. اقتصاد جهانی و تصمیمات رئیس‌جمهور آمریکا در دو سناریو محتمل است. سناریوی اول، تداوم همه‌گیری کرونا و سناریوی دوم، پایان همه‌گیری کرونا است.

در سناریوی تداوم همه‌گیری کرونا، دولت بایدن وعده بسته حمایتی به مراتب بزرگ‌تر و حمایت‌های بیشتری را داده است که انتظار می‌رود وی حدود ۴/ ۲ هزار میلیارد دلار برای حمایت اقتصاد در برابر بحران کرونا به بازارهای مالی و اقتصادی تزریق کند. درحالی‌که ترامپ وعده کمک مالی ۶/ ۱ هزار میلیارد دلاری داده بود. این به معنای تزریق پول بیشتر به اقتصاد ایالات‌متحده و جهان و به تبع آن تورم در کالاهای پایه و از جمله فلزات گرانبها مانند طلا و نقره است.

در این دوران بازار نفت به‌دلیل تقاضای ضعیف همچنان کج‌دار و مریز خواهد بود و قیمت سایر فلزات در روندی آرام‌تر در مقایسه با فلزات گرانبها تحت‌تاثیر تورم رشد خواهند کرد. در سناریوی پایان همه‌گیری کرونا، انتظارات تصمیم‌گیری‌ها در شرایط عادی اقتصادی است. در این شرایط، انتظار می‌رود در یک چرخش آشکار دولت آمریکا به بسیاری از توافقات و پیمان‌های بین‌المللی خود برگردد.

از جمله انتظار می‌رود دولت بایدن به پیمان پاریس بازگردد و این بازگشت حاصل یک تفکر است و می‌تواند اثرات قابل‌توجهی بر آینده اقتصاد و بازارهای جهانی داشته باشد. تفکر مبتنی بر این بازگشت، مقابله با تغییرات اقلیمی و رویکرد به‌کارگیری انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر است.

توجه به مسائل زیست‌محیطی می‌تواند مانعی محکم در مقابل‌توسعه صنعت نفت و گاز شیل باشد. به این ترتیب با توجه به تابع خروجی چاه‌های شیل، انتظار کاهش سریع تولیدات نفت و گاز شیل در دو تا سه سال آینده می‌رود.

این موضوع در کنار ایجاد محدودیت‌های زیست‌محیطی در حوزه خطوط انتقال، می‌تواند در کوتاه‌مدت به کاهش تولید نفت از یکسو و افزایش قیمت نفت از سوی دیگر منجر شود. در عین حال، چشم‌انداز صعودی و رونق صنعت پتروشیمی ایالات‌متحده به‌عنوان رقیب منطقه خاورمیانه رو به افول خواهد گذاشت و انتظار کاهش عرضه و بهبود نسبی قیمت محصولات پتروشیمی می‌رود.

گذار به جهان انرژی‌های پاک نیازمند سرمایه‌گذاری گسترده در زیرساخت‌ها و تغییرات بنیادین در الگوهای مصرف است. براین اساس انتظار می‌رود در این مسیر و در بلندمدت با جایگزینی انرژی الکتریکی، تقاضا و مصرف نفت کاهش یابد. به این ترتیب الکتریسیته جایگزین نفت در حمل‌ونقل می‌شود. این رویداد نیازمند تغییرات بنیادین در زیرساخت‌ها است. صدها هزار ایستگاه‌ شارژ الکتریکی در ایالات‌متحده و میلیون‌ها ایستگاه دیگر در جهان باید تا سال ۲۰۳۰ ساخته شود.

این به معنای حجم عظیم زیرساخت‌های انتقال انرژی است و این روند به معنای تقاضای گسترده فلز مس است. برآورد می‌شود که تقاضای مس در خودروهای الکتریکی تا بیش از پنج برابر افزایش یابد. با نگاهی مقایسه‌ای، خطوط مسی جایگزین خطوط فولادی انتقال نفت و گاز می‌شود. در عین حال، گذار به انرژی‌های پاک نیازمند ابزار ذخیره‌سازی انرژی است و اقتصادی‌ترین ماده لیتیوم است.

به نظر می‌رسد تمرکز ابرقدرت‌ها در رقابت برای تصاحب منابع و بی‌نیازی به نفت و اتکا به انرژی‌های تجدیدپذیر از کشورهای نفت‌خیز به کشورهای دارای ذخایر غنی لیتیوم معطوف شود. به این ترتیب لیتیوم به‌عنوان ذخیره‌ساز انرژی عملا می‌تواند شاهد تداوم افزایش تقاضا و قیمت باشد.

در عین حال، به‌دلیل نیاز به راندمان بالاتر انرژی، نیاز به ساخت خودروها و تجهیزات سبک‌تر بیش از پیش احساس می‌شود و به‌نظر می‌رسد تقاضا برای آلومینیوم در این حوزه با رشد مناسبی همراه شود. اما در بازار ایران، تغییرات نتایج انتخابات ایالات‌متحده و انتخاب بایدن سبب نوسانات شدید بیش از ۲۵ درصدی در قیمت ارز و کالاهای مرتبط با آن در کوتاه‌مدت شد.

با این حال، با اقدامات بانک‌مرکزی، واقعیت‌های اقتصادی بازار ارز و نبود چشم‌انداز تغییر در شرایط سیاسی در میان‌مدت، هیجانات به سرعت فروکش کرد و دلار به سطوح قیمتی پیش از انتخابات بازگشت. ایران در مواجهه با دولت جدید ایالات‌متحده دو سناریوی آستانه‌ای دارد. سناریوی اول بازگشت دولت ایالات‌متحده به برجام که در سخنرانی‌های انتخاباتی وعده آن داده شده بود و سناریوی دوم تداوم وضعیت فعلی است.

فارغ از هر یک از دو سناریو، ارزش برابری دلار به ریال براساس مدل‌های اقتصادی مبتنی بر تورم، قیمت دلار در محدوده ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان قرار خواهد گرفت. به این ترتیب کاهش شدید قیمت ارز و تداوم آن محتمل نیست. در سناریوی اول و با بازگشت دولت ایالات‌متحده به برجام، شاهد کاهش هزینه‌های صادرات، افزایش قیمت فروش محصولات صادراتی، بهبود کیفی و کمی تولیدات صنعت خودرو و بازگشت نظام بانکی به مبادلات بین‌المللی خواهیم بود.

این موضوع می‌تواند همراه با کاهش ریسک و ورود سرمایه‌گذاران خارجی، اثرات مناسبی بر گروه‌های خودرویی و بانکی داشته باشد و در صورت تثبیت قیمت دلار گروه پتروشیمی و معدنی- فلزی نیز می‌تواند موردتوجه سرمایه‌گذاران باشد. همچنین کمبود یا دشواری واردات مواد اولیه که عمدتا به‌دلیل کمبود درآمدهای ارزی است، در بسیاری از صنایع مبتنی بر واردات رفع می‌شود.

در مقابل، در سناریوی تداوم وضعیت فعلی، انتظار تداوم رشد قیمت دلار در میان‌مدت می‌رود. رشد قیمت دلار محرک عمده برای سهام‌ دلاری، یعنی شرکت‌هایی است که فروش‌های داخلی مبتنی بر قیمت ارز دارند یا بخش عمده‌ فروش‌شان صادراتی است. شرکت‌های پتروشیمی، پالایشی، فولادی و فلزی صنایع اصلی دلاری در بازار ایران است. در جمع‌‌بندی رخدادهای بین‌المللی و داخلی در اثر انتخاب بایدن، می‌توان گفت در صورت تداوم کرونا، قیمت جهانی طلا و به تبع آن قیمت طلا در ایران مترصد صعود است.

در عین حال، در شرایط عادی اقتصادی و با ایجاد محدودیت‌ها برای فعالیت نفت و گاز شیل، رشد قیمت نفت و محصولات پتروشیمی را شاهد خواهیم بود. اما در بلندمدت این موضوع با حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر متوقف و حتی معکوس می‌شود و تقاضا برای فلزات مصرفی در انرژی‌های تجدیدپذیر به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش خواهد یافت و مس یکی از مهم‌ترین این فلزات است. از سوی دیگر، بازگشت دولت ایالات‌متحده به برجام، ضمن نداشتن انتظار برای کاهش قابل ملاحظه دلار و به تبع آن صنایع دلارمحور، می‌تواند به بهبود گروه خودرویی و بانکی منجر شود.

صنایع پیشرو در رونق سهام

  • بابک اسماعیلی | اقتصاددان و مدرس دانشگاه

مدت‌هاست که موضوع انتخابات ایالات‌متحده بر بازیگران و تحلیلگران اقتصادی کشور، چنان سایه‌ای افکنده بود که گویی سرنوشت جهان در گرو نتیجه این انتخابات قرار دارد. پس از مدت‌ها انتظار عاقبت نتیجه انتخاب مستاجر جدید کاخ‌سفید، طبق رسم رایج به صورت غیررسمی مشخص و «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات توسط رسانه‌های این کشور به عنوان فرد پیروز انتخابات معرفی شد.

واکنش سریع بازارهای جهانی و برخی قیمت‌ها در کشورمان به این موضوع و خصوصا اسباب‌کشی ترامپ از کاخ‌سفید و تاثیر آن بر بازار سرمایه در ایران که چندی است توسط کارشناسان مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گیرد، از نکاتی قابل تامل است که در این وجیزه به آن اشاره می‌کنیم:

۱- واقعیت آن است که به‌دلیل حجم و وزن اقتصاد آمریکا در اقتصاد جهانی(حدود ۲۵ درصد از حجم تجارت جهانی)، سیاست‌های اقتصادی این کشور بر بیشتر کشورهای جهان به خصوص اقتصادهای پیشرفته که در تعامل نزدیک با ایالات‌متحده هستند، تاثیرگذار است. در نگاه تحلیل، این انتخابات و سبک عملیاتی نامزد پیروز و وضع سیاست‌های اقتصادی ناشی از آن بر اقتصاد ایران که به‌دلیل سهم درآمدهای نفتی که هم در بودجه و هم در GDP بسیار برجسته است، تاثیرگذار می‌نماید.

اما واقعیت‌های حاکم بر ایالات‌متحده و بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای روی دیگری نیز دارند و انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا همانند سال‌های قبل تعیین کننده سرنوشت بسیاری از کشورهای دنیا  نخواهد بود. علت این موضوع این است که مستاجر جدید کاخ‌سفید در صورت ورود بدون چالش و درگیری به قدرت، علاوه بر چالش‌های داخلی با تغییر وضعیت برخی از بازیگران بین‌المللی مواجه است.

براساس نظرسنجی انجمن ملی اقتصاد کاری آمریکا، مقطع فعلی بدترین دوره برای شرکت‌های آمریکایی از نظر فروش، قیمت و هزینه سرمایه‌ای از زمان رکود بزرگ در سال ۲۰۰۸ بوده است که باید تبعات اقتصادی ویروس کرونا در اقتصاد آمریکا را نیز به آن اضافه کرد. از سوی دیگر چین در جهان پساکرونا بازیگر متفاوتی خواهد بود و براساس تحلیل‌ها، به بازیگردان نخست اقتصاد دنیا تبدیل خواهد شد و باید به انتظار تاثیر سیاستی که این کشور در بحبوحه کرونا در پیش گرفت و بسیاری از شرکت‌های اروپایی و آمریکایی مستقر در چین را با قیمت‌های نازل خریداری کرد نشست.

این موضوع در کنار این نکته که حدود ۶۰ درصد از منابع مورد نیاز چین از مسیری که می‌توان ادعا کرد کاملا در سلطه بی‌چون و چرای ایران قرار دارد عبور می‌کند، معنای دیگری پیدا می‌کند و آن شراکت قدرت‌های جهانی با منطقه‌ای است که قطعا ابعاد بازی پیچیده‌ای دارد و انتقال سرمایه‌های سرگردان از غرب به شرق در دنیای پساکرونا امری به شدت محتمل است.

۲- بازار سرمایه در ایران درحال‌حاضر یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بازارهای مالی است که بنا به دلایلی چند، علاوه بر نقش‌آفرینی از منظر اقتصادی در ایجاد جریان مثبت سرمایه، بهبود تولید و رشد اقتصادی، دارای مولفه‌های اجتماعی و حتی امنیتی هم شده است.

در خصوص تاثیر این انتخابات بر اقتصاد ایران و به‌خصوص بازار سرمایه باید گفت اگرچه تجربه نشان داده است با انتخاب هر کدام از نامزدهای جناحین درآمریکا تغییر محسوسی در رفتارهای خصمانه این کشور علیه ما ایجاد نمی‌شود، اما به‌دلیل ایجاد جو روانی، مسائلی نظیر بازگشت به برجام یا ایجاد اجماع بین آمریکا و اروپا بر سر مسائل مختلف مرتبط با ایران و نرخ دلار، تاثیرات هیجانی را در برخی بازارها از جمله بازار سرمایه خواهد گذاشت و می‌تواند در جذابیت برخی سهام و کاهش پتانسیل رشد برخی دیگر از سهام نقش‌آفرینی کند.

به‌دلیل امید به توافق و کاهش انتظارات تورمی، پیش‌بینی اهالی بازار بر این اصل است که ایران قادر به صادرات نفت بیشتری خواهد بود و بنابراین دولت می‌تواند بخشی از نیاز بودجه‌ای خود را از این طریق تامین کند و در نتیجه نیاز به فروش اوراق کمتری خواهد داشت، که این موضوع دغدغه افزایش نرخ سپرده بانکی بین اهالی بازار را کمتر می‌کند.

از سوی دیگر به غیر از بازار مسکن که به اعتقاد نگارنده، چسبندگی قیمت خواهد داشت،  با افزایش روند کاهشی قیمت ارز و سکه و از دست دادن جذابیت‌های این بازارهای موازی و با توجه به جذاب شدن قیمت‌ها در بازار سرمایه به‌دلیل اصلاح طولانی‌مدت، بازارسرمایه بار دیگر مورد استقبال قرار خواهد گرفت که نشانه‌های آن را در روزهای اخیر شاهد بودیم.

در این بین صنایعی که نیاز به مواد اولیه وارداتی دلاری دارند و نرخ‌هایشان دستوری و ریالی است همانند لاستیک و صنایعی نظیر صنایع شوینده و روغن موتور بیشترین مزیت را در کنار صنایع شیمیایی و پتروشیمی خواهند داشت. همچنین به‌نظر می‌رسد دلار آمریکا با شیب ملایمی که برای کاهش دارد به کانال ۱۹تا ۲۲ هزار تومانی وارد شود که این مساله می‌تواند باعث ایجاد فروش روی سهام کالا محور شود.

البته این موضوع در صورتی است که بایدن همچون ترامپ سیاست‌های سختگیرانه علیه ایران نداشته باشد که در صورت ادامه سیاست‌های سختگیرانه ممکن است با وقفه‌ای میان‌مدت، بار دیگر  دلار روند صعودی طی کند که در این صورت وضعیت معکوس خواهد بود.

همچنین با توجه به گزارش‌های ۶ ماهه، شرکت‌ها وضعیت مناسبی در عملکرد بودجه‌ای دارند و شرکت‌های صادرات‌محور محصولات خود را با نرخ‌های دلاری فروخته‌اند که حتی در صورت ریزش قیمت ارز تا ۲۰ هزار تومان نیز ضرر و زیانی برای این شرکت‌های ارزی متصور نیست.

 ۳- واقعیت این است که وضعیتی که در بازار سرمایه شاهد بوده‌ایم ناشی از وجود رفتارهای هیجانی از سوی سهامداران بوده که بخش عمده‌ای از آن به‌دلیل انتظارات تورمی است. اگرچه تغییر رفتار آمریکا بر معادلات اقتصادی در ایران و بالطبع بازار سرمایه دارای اثر کوتاه‌مدت و مقطعی است، اما تا زمانی که این رفتار هیجانی با ابهامات ناشی از ضعف عملکردی داخل و اتخاذ تصمیمات یک شبه‌بدون پشتوانه کارشناسی در حوزه بازار مواجه باشد، شاهد بهبود وضعیت نخواهیم بود.

از این رو نباید سوءمدیریت‌ها را تنها به شرایط بین‌المللی گره بزنیم و با نگاه به داخل و پتانسیل‌های موجود و توجه به نگاه تخصصی نخبگان از وضعیت فعلی خارج شویم که چندان دور از دسترس نخواهد بود.

مسیر آتی ریسک‌های سیاسی

  • محمدابراهیم سماوی | کارشناس بازار سرمایه

در ادبیات مالی به‌صورت کلی بازارهای مالی متاثر از دو نوع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک هستند. ریسک سیستماتیک کل بازار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و از آن به‌عنوان ریسک بازار یا ریسک غیرقابل حذف یاد می‌شود. درحالی‌که ریسک غیرسیستماتیک صرفا مربوط به یک صنعت یا یک شرکت خاص است و به همین دلیل ریسک مشخص هم نامیده می‌شود.

با توجه به شرایط فعلی، بزرگ‌ترین مولفه ریسک سیستماتیکی که بر اقتصاد ایران و بالطبع بر بازار سرمایه سایه افکنده است، ریسک سیاسی است. با توجه به این مورد که امریکا سال‌ها است سیاست‌های خصمانه‌ای در مقابل ایران پیش گرفته است و یکی از بازیگران اصلی بازارهای جهانی است، لزوم توجه به سیاست‌ها و برنامه‌های دولت جدید ایالات‌متحده امریکا هم از منظر تعاملات با ایران و هم از منظر تحت‌تاثیر قرار دادن روابط بین‌المللی با سایر ابرقدرت‌های اقتصادی و اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت کامودیتی‌ها اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند.

در هفته‌های قبل از انتخابات امریکا و اعلام نتایج غیررسمی، یک واگرایی در انتظارات تورمی فعالان بازارهای ارز و طلا و سرمایه‌گذاران بازار سرمایه شکل گرفت. فعالان بازارهای ارز و طلا، انتخاب نماینده حزب جمهوری‌خواه را پیش‌بینی کرده بودند و انتظارات تورمی بیشتری داشتند و از این‌رو قیمت‌های ارز و طلا سمت و سوی صعودی به خود گرفته بود.

در مقابل سرمایه‌گذاران و فعالان بازار سرمایه انتظار برنده شدن بایدن را در کارزار انتخاباتی داشتند و به همین علت به شدت و عمق ریزشی بازار افزوده شد و به بیانی دیگر فعالان بازار سرمایه اثرات کاهشی تورم انتظاری ناشی از اثر کاهشی آتی قیمت ارز را پیش‌خور کردند.

در آن برهه نسبت قیمت به ارزش خالص دارایی‌های صندوق‌های طلای قابل معامله در بورس به حوالی ۹۰ درصد رسیده بود که گواهی بر واگرایی انتظارات تورمی فعالان بازارهای مذکور است. حال، با توجه به اینکه انتخاب نماینده حزب دموکرات از بیان رسانه‌ها مسجل شده است، واکاوی کلی برنامه‌های رئیس‌جمهور منتخب ایالات‌متحده اهمیت دارد.

از منظر گشایش اقتصادی و اثر آن بر دلار، هرچند سیاست‌های تعاملی حزب دموکرات به نسبت حزب جمهوری‌خواه روی کاغذ منعطف‌تر به‌نظر می‌رسد، اما با نگاهی به عملکردهای گذشته این حزب، بازگشت کامل و بدون قید و شرط آمریکا به معاهده برجام بسیار بعید به نظر می‌رسد و تنها تفاوت این دو حزب در شدت تحریم‌های فعلی علیه ایران است.

با توجه به اینکه ارزش ذاتی نرخ دلار در محدوده ۲۱ هزار تومان تا ۲۶ هزار تومان است و تفاوت چندانی با نرخ بازار آزاد ندارد، همچنین با توجه به پیش‌خور شدن اثرات انتخاب بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب بر بازار سرمایه، انتظار کاهش شاخص به‌دلیل کاهش آتی قیمت ارز به‌عنوان مولفه اسمی اثرگذار نمی‌رود.

هرچند بایدن قبل از انتخابات، افزایش تعاملات با ایران را در برنامه‌های خود گنجانده بود اما به‌دلیل نزدیک بودن قیمت بازار به ارزش ذاتی دلار حتی درصورت اجرایی و عملی شدن برنامه‌ها و سیاست‌های بایدن در مقابل ایران، اثر کاهشی بر قیمت ارز را نمی‌توان متصور شد و صرفا از شدت رشد آتی نرخ ارز کاسته می‌شود.

از بعد درآمدی، دولت هر چند درآمد حاصل از فروش نفت همانند سابق، نقش حیاتی را در بودجه دولت ندارد اما نمی‌توان از اثرات مهم آن بر درآمد دولت اغماض کرد. بنا به گفته معاون امور اقتصادی و بودجه سازمان برنامه و بودجه در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در بودجه سال ۱۴۰۰، فروش نفت ۶۵۰ هزار بشکه با قیمت ۴۰ دلار در نظر گرفته شده است که به نسبت سال بودجه ۱۳۹۹ نرخ و مقدار فروش کمتری پیش‌بینی شده است.

سیاست‌های بایدن از دو کانال بر این بخش بودجه اثرگذار است، یکی درصورت کاهش شدت و سختگیری افراطی تحریم‌ها که منتج به کاهش هزینه‌های فروش در راستای دور زدن تحریم‌ها می‌شود و دیگری برنامه‌هایی که بر عرضه جهانی و در ادامه بر قیمت نفت اثرگذار است. بایدن در تلاش است تا بودجه را صرف پروژه‌های سوخت فسیلی نکند و همچنین انتظار می‌رود دولت بایدن مقرراتی وضع کند که هزینه‌های تولید نفت شیل را با ابزارهایی همچون مالیات افزایش دهد که در این راستا موسسه گلدمن‌ساکس افزایش هزینه ۵ دلاری به ازای هر بشکه نفت را تخمین زده است.

پس با در نظر گرفتن این مورد که سیاست‌های بایدن در راستای توجه به انرژی پاک و کاهش تولید نفت شیل است، عرضه نفت کاهش می‌یابد و در ادامه چشم‌انداز قیمتی آن در سال ۲۰۲۱ صعودی است. در نتیجه قیمت ۴۰ دلار فعلی که در بودجه در نظر گرفته شده است، دور از انتظار نیست و در مجموع این اتفاقات می‌تواند به کاهش انتظارات تورمی در ایران بینجامد.

با توجه به اینکه بیش از ۵۵ درصد و در برخی برهه‌های زمانی بیش از ۶۵ درصد از ارزش کل بازار سرمایه شامل صنایع کامودیتی‌محور است، بررسی سناریوهای پیش روی کامودیتی‌ها برای برآورد صحیح از چشم‌انداز بازار بسیار حیاتی است. با روند فعلی شیوع ویروس کرونا و تعطیلات، قرنطینه‌های مقطعی و سینوسی‌ در اقصی نقاط جهان، به نظر می‌رسد این روند ادامه داشته باشد و دولت‌ها در جهت راه‌اندازی مجدد اقتصاد و جلوگیری از رکود و افزایش آمار بیکاری بسته‌های محرک اقتصادی را کمافی‌السابق به‌کار بندند.

این سیاست انبساطی در نهایت منجر به افزایش حجم نقدینگی و تورم خواهد شد و در ادامه کامودیتی‌ها افزایش قیمت را تجربه خواهند کرد. یکی از تفاوت‌های برنامه‌های بایدن و ترامپ در این مورد بود که ترامپ بسته محرک جدیدی به میزان ۶/ ۱هزار میلیارد دلار مدنظر داشت درحالی‌که بسته محرک بایدن حدود ۴/ ۲هزار میلیارد دلار بوده و این اختلاف، با توجه به مرجعیت دلار در تبادلات جهانی و جایگاه ویژه ایالات‌متحده می‌تواند اثر محسوسی بر فزونی قیمت‌ها داشته باشد.

در نتیجه برای صنایع کامودیتی‌محور و همچنین کلیت بازار از این جنبه می‌توان چشم‌اندازی مثبت متصور شد. همچنین با توجه به ادعاهای اخیر شرکت‌های دارویی همانند فایزر و مدرنا با موفقیت چشمگیر در مرحله سوم، امید ریشه‌کن شدن کرونا بیش از پیش شده که هنوز در مرحله راستی‌آزمایی است و در صورت موفقیت بشر در حل این معضل، تقاضای جهانی کامودیتی‌ها به‌دلیل راه‌اندازی مجدد کسب و کارها روند صعودی به خود می‌گیرد که در نهایت منجر به افزایش قیمت کامودیتی‌ها می‌شود که بازهم در این سناریو اثر مثبتی بر چشم‌انداز بازار سرمایه خواهد داشت.

متغیرهای کلیدی کدامند؟

  • وحیده موسوی | کارشناس بازار سرمایه

گرچه بعید به نظر می‌رسد با انتخاب بایدن سیاست خارجی آمریکا در سطح کلان تغییری کند، ولی انتظار بر این است که با انتخاب جو بایدن، فشار تحریم‌ها کاهش یابد، یا لااقل اوضاع همین‌طور بماند و شرایط از این سخت‌تر نشود.

بایدن عملا سال ۲۰۲۱ وارد کاخ‌سفید می‌شود و بر صندلی ریاست‌جمهوری می‌نشیند. نمی‌توان انتظار داشت به محض ورود جو بایدن تاثیرات حضور او حتی در سطح کلان برای جامعه ما قابل لمس باشد. در هر حال باید در نظر داشته باشیم، بایدن نیز در سیاست کلی منافع کشور خود را در نظر می‌گیرد و مطمئنا برگ‌های برنده ترامپ را نمی‌سوزاند. بایدن نیز یک دموکرات است و دموکرات‌ها اغلب بدتر از جمهوری‌خواه‌ها با ایران تعامل کرده‌اند.

در عمل، سیاست دموکرات‌ها سر بریدن با پنبه است و اقتصاد جوامع را به سمت تحریم سوق می‌دهند، ولی اغلب جمهوری‌خواهان نگرشی مثبت‌تر به سرمایه‌گذاری دارند و اقتصادها را فلج نمی‌کنند. با این حال حمایت بایدن از برجام و نگاه بایدن به خاورمیانه می‌تواند برای ما مهم تلقی شود. 

واقعیت این است که بازارهای مالی ایران از انتخاب بایدن خرسند شده و اقتصاد ایران به آمدن بایدن روی خوش نشان داده است. فعالان اقتصادی بر این باورند که بایدن فردی صفر و صد نیست و در عمل با او می‌شود به تعاملی مطلوب‌تر در عرصه سیاسی رسید تا بتوان مراودات اقتصادی رادوباره به انجام رساند و در سطح کلان اقتصاد را پیش‌برد. البته باید اذعان داشت بخش عظیمی از مشکلات ما در سوءمدیریت داخلی کشور خلاصه می‌شود.

پس باید ابتدا با توجه به شرایط پیش آمده سعی بر این باشد شرایط به درستی مدیریت شود؛ اصلاحات اقتصادی صورت پذیرد، خوش‌بینی مفرط رفع شود و تعاملات سیاسی به بهترین نحو رهبری شود تا بتوان امیدوار بود مشکلات و گرفتاری‌ها آهسته و پیوسته مرتفع شود. خروج از شرایط سخت اقتصادی کنونی مستلزم اتخاذ تصمیم‌های بهینه سیاسی است، پس همواره باید سعی بر این باشد که بهترین تصمیم سیاسی به همراه بهترین سیاست‌گذاری اقتصادی اتخاذ شود. 

سیاست بانک‌مرکزی درخصوص نرخ ارز و همزمان نرخ بهره بانکی در شرایط کنونی می‌تواند برای سرمایه‌گذاران دارای اهمیت باشد. زیرا با آمدن بایدن با توجه به نگاه گشایش سیاسی و اقتصادی که جامعه دارد، انتظارات تورمی کاهش یافته و همین امر موجب می‌شود نسبت به آینده و شرایط احتمالی پیش رو خوش بین بوده که خود تاثیر بسزایی در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران دارد.

شاید بتوان انتظار داشت با آمدن بایدن تحریم صادرات نفتی ایران کمرنگ‌تر شده و فروش شرکت‌ها در این بخش با شوک مثبت روبه‌رو شود. نقل‌وانتقال پول راحت‌تر صورت پذیرد و صادرات و واردات در سایر بخش‌های اقتصادی کشور تسهیل شود. این خود موجب می‌شود عملکرد شرکت‌ها در بخش عملیاتی با رشد چشمگیری روبه‌رو شده و نگاه سرمایه‌گذاران به عملکرد شرکت‌ها مثبت ارزیابی شود.

اگر امیدوار باشیم بایدن سیاستی اتخاذ کند که تولید نفت کشورها کاهش یابد، می‌توان انتظار داشت قیمت نفت افزایش یافته و در کنار کاهش تحریم‌ها و افزایش صادرات ایران شاهد افزایش درآمد نفتی کشور باشیم. این امر و تصمیم بایدن در مورد سیاست تحریم و شرایط اقتصادی حاکم بر جوامع برای بازار سرمایه ایران نیز بسیار مهم است. 

از طرفی کشف واکسن کرونا نیز خود موجب می‌شود، بسیاری از شرکت‌ها به چرخه تولید بازگشته و تولید از سر گرفته شود، بازارهای جهانی رونق یابند، شرایط اقتصادی بهبود نسبی یابد و تعاملات در عرصه سیاسی و اقتصادی راحت‌تر پیش رود. باید توجه داشت تصمیمات سیاست‌گذاران داخلی بسیار مهم بوده و نگاه همه سرمایه‌گذاران هم به سیاستمداران خارجی است و هم به سیاست‌گذاران داخلی و به شدت اتخاذ تصمیمات این دو گروه بر تصمیم سرمایه‌گذاران تاثیرگذار است. 

سیاست‌گذاری نرخ سود بانکی و نرخ ارز و از طرفی نرخ تورم، می‌تواند عاملی باشد برای رشد مثبت یا منفی بازار سرمایه. رشد بازار سرمایه با نرخ تورم رابطه مستقیم دارد و از طرفی افزایش نرخ ارز موجب می‌شود که انتظارات تورمی بالا رفته و توجه به بازار سرمایه روی سهام دلاری بیشتر شود. در این بین باید توجه داشت که نرخ سود بانکی بالا و همچنین پایین نگاه داشتن نرخ ارز موجب می‌شود تا نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده و در بازارهای موازی جولان دهد. اینکه در شرایط کنونی تصمیمات مهم و کلان اقتصادی به بهترین نحو اتخاذ و اجرایی شود، بسیار مهم است.

با آمدن بایدن انتظارات تورمی کاهش یافته است، از طرفی خوش‌بینی در عرصه تعاملات سیاسی موجب می‌شود تا پیش‌بینی سودآوری شرکت‌ها با رشد مثبت روبه‌رو شده و اقبال با بازار سرمایه همراه باشد. پس باید توجه داشت سیاستی اتخاذ شود که با توجه به اتفاقات سیاسی پیش رو نرخ ارز در قیمت معقولی تثبیت شده و سالیانه نیز به اندازه نرخ سود بانکی یا کمی بیشتر رشد داشته باشد تا در این صورت سرمایه‌گذاران در مقام مقایسه بازدهی بازارهای موازی مالی، نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق دهند.

بدیهی است سرمایه‌گذاری و ورود پول باید به‌گونه‌ای باشد که حساب شده و معقول بوده و در جهت تامین مالی شرکت‌ها بابت طرح‌های توسعه و انواع پروژه‌های سود ساز باشد. در این صورت نرخ رشد واقعی افزایش می‌یابد و در بازار سرمایه شاهد افزایش P/ E این بازار خواهیم بود. از این‌رو سرمایه‌گذاران می‌توانند به کسب بازدهی معقول و متناسب با ریسک خود امیدوار باشند.

در این صورت است که بازار سرمایه به یک بازار مالی دارای استراتژی و دارای بازدهی و ریسک متناسب تبدیل می‌شود. با توجه به شرایط پیش آمده در حوزه سیاست خارجی و امیدواری در جهت تعامل با جهان و اتخاذ تصمیمات اقتصادی و سیاسی عاقلانه و به دور از هیجان، امیدواریم روند رشد بازار سرمایه تداوم داشته باشد، شرکت‌ها در بخش سودآوری با رشد مثبت روبه ‌رو شده و دولت بتواند با سیاست‌گذاری صحیح اقتصادی و سیاسی در حوزه بازار سرمایه موفق عمل کند.