به گزارش «دنیای بوس»، دنیایاقتصاد نوشت: شاخص کل بورس دیروز ۱/۸ درصد دیگر نزول کرد و به محدوده ۲۷ خرداد رسید. هر چند به نظر میرسد سرعت اصلاح سهام کاهش یافته اما در حقیقت کُمای معاملاتی در کنار محدودیت حجم مبنا و دامنه نوسان مسبب آن بوده؛ جایی که ارزش معاملات خرد سهام به کمترین سطح در ۱۰ ماه اخیر رسیده و خریداری در بازار پیدا نمیشود. این در حالی است که در عمل الزام شرکتها به بازارگردانی نیز تاثیر محسوسی بر روند حاکم بر قیمتها نداشته و به نظر نمیآید بتواند تاثیری قابل توجه بر پایان این روند داشته باشد.
روز یکشنبه بورس تهران افت دیگری را به ثبت رساند و به سبب کاهش ۱/۸ درصدی شاخص سهام، این نماگر به سطح یک میلیون و ۲۴۰ هزار واحد رسید. این رخداد فضای روانی منفی حاکم بر بازار سرمایه را بیش از پیش تقویت کرد. بررسیهای «دنیای اقتصاد» حکایت از آن دارد که در حال حاضر بخش بزرگی از سرمایههای وارد شده به بورس به دلیل سازو کارهای غیرمعقول حاکم بر بازار سهام مانند حجم مبنا و دامنه نوسان همچنان در این بازار قفل شده و در شرایط تضعیف دلار در بازار ارز، بی تقاضا مانده است.
این در حالی است که در عمل الزام شرکتها به بازارگردانی نیز تاثیر محسوسی بر روند حاکم بر قیمتها نداشته و به نظر نمیآید بتواند تاثیری قابل توجه بر پایان این روند داشته باشد. برآیند تمامی این نکات نیز در پایان روزکاری یکشنبه، هجدهم آبانماه صف فروش ۲۴۰ نماد در بورس تهران شده که ارزشی ۴ هزار و ۳۰۵ میلیارد تومانی دارند.
ضمن آنکه ارزش معاملات خرد سهام در بورس تهران با رسیدن به سطوح پایینتر از ۱۴۰۰ میلیارد تومان، در کمترین سطح از ۲۱ دی ماه سال ۹۸ ایستاد. درست زمانی که شاهد تشدید تنشهای منطقهای بودیم و مقام ناظر برای پیشگیری از معاملات هیجانی، دامنه نوسان را به ۲ درصد محدود کرده بود. در آن دوره اما تقاضا برای سهام بیشتر از زمان حال بود. در حال حاضر دیگر نه خبری از نوبتهای طولانی برای گرفتن کد بورسی در شرکتهای کارگزاری است و نه کسی میل چندانی به خریدن سیگنالهای بیپایه و اساس کانالهای تلگرامی دارد.
در طول این سه ماه که بازار سرمایه راهی معکوس از آنچه پیشتر میپیمود را در پیش گرفته، حجم بالای صفهای فروش سبب شده هر که توانسته پول خود را برداشته و از این عرصه فرار کند. آنها هم که نتوانستهاند و هر روز را به صفنشینی میگذرانند، همچنان به این امید که بالاخره یک تحلیل درست از کارشناسان اغلب خودخوانده فضای مجازی به دست آورند و در گروههای سربرآورده از روزهای رونق ماندهاند، چیز زیادی دستشان را نمیگیرد به جز یاد گرفتن دشنامهای جدید.
بازار سهام دیگر با هر تعریفی که بتوان از آن داشت تا به اینجای کار سقوطی نابهنگام را شاهد بوده است. شاخص کل بورس که در ۱۹ مردادماه در قله ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی قرار داشت تا به حال حدود ۴۰ درصد از ارتفاع خود را از دست داده است. همین امر سبب شده تا بسیاری از فعالان این بازار که ریزش قیمتها را بیش از حد ارزیابی میکنند، فرض را بر این بگذارند که کم شدن میزان افت روزانه در روزهای منفی بازار گواهی بر تضعیف روند نزولی موجود در این بازار است.
اما در اثنای همین تغییرات پیوسته و ناخوشایند آنچه در جهان واقع و روی تابلوی معاملات روی میدهد، حاکی از نبود افقی روشن برای این فشار پیوسته عرضه در صفهای فروش است.
کاهش معاملات
همانطور که اشاره شد روز گذشته معاملات بورس در حالی خاتمه یافت که ارزش معاملات خرد در این بازار به کمترین حد از بیست و یکم دی ماه سال گذشته رسید. بر این اساس با اتمام دادوستدهای روز یکشنبه ارزش معاملات خرد در بورس تهران ۱۳۹۷ میلیارد تومان برآورد شد و ارزش معاملات خرد فرابورس نیز از ۷۸۴ میلیارد تومان فراتر نرفت.
این در حالی است که پیشتر بخشی از فعالان بازار انتظار داشتند با شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کاهش متعاقب ریسکهای سیاسی و ارزی، هر چند موقت شاهد بهبود فضای روانی حاکم بر معاملات بازار سرمایه باشیم.
اما در حال حاضر آنچه بیشتر به نظر میآید، اتکای بالای بورس تهران بر این تصور بوده است که افزایش تنشها میتواند در سایه رشد نابهنجار پایه پولی سبب افزایش مداوم بهای ریالی سهام در بورس تهران شود. این تصور با کاهش ریسکهای یادشده که به تقویت ریال ایران میانجامد حالا تا حد زیادی تضعیف شده و دقیقا به همین دلیل است که در روز قبل شاهد صف فروشهای سنگین در نمادهای دلاری بازار سرمایه بودهایم.
رکود معاملاتی نمادها با خشک شدن تقاضا
اما از تمام این حرفها که بگذریم ارزیابی اعداد به ثبت رسیده در خلال معاملات روزهای گذشته به خصوص روز یکشنبه حکایت از این واقعیت دارد که کم شدن درصد ریزشها در روزهای اخیر به دلیل کمتر شدن عرضه یا امید به بهبود شرایط در آینده نزدیک نیست.
در طول این مدت که بازار با افتی سنگین همراه بوده یک عامل حیاتی سبب شده همچنان نقدینگی وارد شده در پنج ماه نخست سال جاری در این بازار حبس شود. این یک عامل هم چیزی نیست جز دخالت دولتی و نگاه پدرمآبانه به شفافترین بازار مالی کشور که خود را در قالب دو ساز و کار ناکارآمد و ناهنجار حجم مبنا و دامنه نوسان نشان داده است.
در حالی که روزهای رونق بورس تهران با هجوم نقدینگی سهامدار خرد و اغلب نوحقیقیها رقم میخورد و سهامداران عمده و سایر اشخاص حقوقی فعال به هر میزان که میخواستند میتوانستند به خریداران عرضه کنند، هم اکنون با افت قیمت سهام دیگر خریداری نمانده تا سیل عرضه را در بورس و فرابورس تقاضا کند. این در حالی است که سازمان بورس در طول دو ماه اخیر تا به حال چندین بار از الزام ناشران به بازارگردانی سخن گفته و ادعا کرده است در این مقطع از تاریخ بازار سرمایه قصد ایجاد سازوکاری را دارد که شاید کمتر از هر زمانی برای پیگیری آن انگیزه در میان شرکتهای موجود در بازار سهام وجود دارد.
اصلا مشخص نیست مسوولان این سازمان بر چه پایه و اساسی انتظار دارند تا بازارگردانی در وضعیتی پا بگیرد که حتی خود ناشران هم در قیمتهای فعلی اعتقاد چندانی به ارزش سهام خود ندارند. حتی این سوال مطرح است که اگر خریدن بسیاری از سهام موجود در این قیمتها برای آنها صرفه داشت، اصلا چرا سهام خود را باید میفروختند که حالا مجددا اقدام به خرید آن کنند؟
جواب این سوالها هر چه که باشد واقعیت این است که آن بخش از سرمایهگذاران که این روزها موفق میشوند چیزی در بازار بفروشند یا خیلی خوششانس هستند یا هر آنچه که مجال پرداختن به آن در این گزارش کوتاه نیست. مردم عادی هر روز در صف مینشینند تا شاید بهرهای از این تقاضای قطرهچکانی در بازار سرمایه داشته باشند. به نظر میآید که همزمان با افزایش ابهام نسبت به آینده بازار سهام چشمه تقاضا در این بازار خشک شده است.
تمامی اینها در شرایطی رخ داده که حتی مشخص نیست آیا عزم و اراده جدی برای برداشتن یا حداقل تکلیف ساز و کارهای دست و پاگیری مانند حجم مبنا و دامنه نوسان در بازار سرمایه وجود دارد یا خیر. شاید بتوان اینطور گفت که آنچه در حال حاضر با اطمینان میتوان از آن یاد کرد این است که ساز و کار بوروکراسی در ساختار تصمیمگیری بازار سرمایه آنقدر خشک و دست و پا گیر است که تنها چیزی که میتوان با اطمینان از آن سخن گفت رفتن به بیراهه ۳۰ ساله حجم مبنای دامنه نوسان خواهد بود.
مسیری که همچنان قربانی میگیرد و افراد را برای منطقی شدن قیمتها و ایجاد در تعادل بین عرضه و تقاضا معطل نگه میدارد. همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به کرات به آن اشاره شد، سازو کارهایی مانند دامنه نوسان و حجم مبنا همانطور که در روزهای رونق بازار زمینه را برای ایجاد حباب فراهم میکنند در روزهای افول نیز سبب میشوند تا قیمتها بسیار دیرتر از آنچه باید مسیر واقعی خود را بیابند و با تضعیف هیجان در میان سرمایهگذاران، واقعی شوند.
صفوف پرتعداد فروش
دقیقا به دلیل عواملی از قبیل مسائل یاد شده است که روز گذشته از مجموع ۳۰۴ نماد معامله شده در بورس تهران ۲۲۰ نماد به ارزش ۴۳۰۵ میلیارد تومان با صف فروش روز یکشنبه را خاتمه دادند و خالص تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی که نشانگر ارزش فروش سرمایهگذاران خرد به حقوقیها است به ۳۳۷ میلیارد تومان رسید. این در حالی است که از میان تمامی نمادهای معامله شده در این روز تنها ۴۱ نماد به ارزش ۲۱۲ میلیارد تومان صف خرید بودند.
در فرابورس نیز وضعیت تقریبا مشابه بورس تهران بود. از مجموع ۲۳۲ نمادی که در این روز میان خریداران و فروشندگان داد و ستد شد ۴۱ نماد به ارزش ۲۶۰ میلیارد تومان صف خرید بودند و ۱۷۰ نماد دیگر صف فروش ۳۰۵۶ میلیارد تومانی داشتند. تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی در این بازار نیز ۱۶۲ میلیارد تومان بود.
اما از این اعداد و ارقام که فراتر برویم نکته قابل توجه در معاملات روز گذشته نه فقط تعداد صفهای فروش بلکه وجود صفهای سنگین در نمادهایی نظیر «فولاد»، «کگل» و «فملی» بود که تا پیش از این و همزمان با سقوط قیمتها در بازار سهام افت کمتری را شاهد بودند و از سوی صندوقهای حمایتی موجود در بازار سهام حمایت میشدند. همانطور که پیشتر اشاره شد به نظر میرسد دلیل این امر افت قابل توجه قیمت دلار در بازار ارز باشد که انتظار میرود بر ارزش ریالی تولید و فروش این شرکتها و بنگاههای اقتصادی از این دست اثر منفی بگذارد.
ثانیههای آخر به کام داروییها
اما از تمامی این نکات منفی که بگذریم معاملات دیروز بورس تهران یک رویداد مثبت نیز در خود داشت. در این روز نمادهای دارویی برای چندمین بار در سالهای اخیر به شایعه تغییر قیمت دلار ۴۲۰۰ تومانی که بسیاری از اقتصاددانان تاکنون آن را مورد انتقاد قرار دادهاند واکنش مثبت نشان داد و پیش از آنکه چیزی قطعی شود ۱۱ هزار تومانی شدن دلار دولتی را جشن گرفتند. این مساله سبب شد تا در این روز شاهد شکلگیری صف خرید قابل توجه در تمامی نمادهای دارویی به جز «دلقما» باشیم.
بر این اساس نماد یاد شده معاملات روز یکشنبه را در حالی به پایان برد که برخلاف تمامی نمادهای هم گروهی خود در گیر صف فروش بود. این وضعیت در حالی روی داد که سایر داروییها تا سقف قیمت مجاز روزانه با افزایش مواجه بودند. صف فروش شکل گرفته در این نماد به کاهش حداکثری قیمت و رسیدن بهای هر سهم از شرکت دارویی لقمان به ۳۲۹۲ تومان منجر شد.
گزارش دو | عوامل ایجادکننده ابرنوسان ها در بورس
دنیای اقتصاد در مطلب دیگری نوشت: «اُردر ترس» در واقع همان سفارش خرید و فروشی است که میتواند مسیر معاملاتی بازار را تغییر دهد. پشت این سفارشها معمولا سهامداران بزرگی هستند که بعضا با هدف دستکاری در بازار و با استراتژی کسب سود قرار میگیرند.
خرابکاری این افراد که از نظر ناظر هم دور نیست موضوعی است که در بین اهالی بازار سرمایه این روزها مورد بحث قرار میگیرد. ناظری که گفته میشود لحظه به لحظه معاملات بازار سهام را رصد میکند اما در مواردی نمایان شدن این دست از سفارشها و بعد از مدتی حذف آشکار آن را نادیده میگیرد.
هر چند چشمپوشی از حذف یکباره اردرهای سنگین با استدلال روند منطقی، قانونی و اینکه پشت رفت و آمد این سفارشها احتمالا خطا یا تجدید نظری از سوی سفارشدهندگان توجیهپذیر میشود اما نباید فراموش کرد که این قبیل رفتار میتواند بازار سرمایه ایران را با حضور بیش از ۵۰ میلیون سهامدار تحت تاثیر قرار دهد.
سرمایهگذارانی که بعضا استراتژی معاملاتی آنها سریعا تحت تاثیر این قبیل اتفاقات قرار میگیرد و ناگزیر در صفهای سنگین خرید و فروش قرار میگیرند. در اینکه سهامداران باید تحلیل را جایگزین طمع در جریان داد وستدهای خود در بورس و فرابورس کنند هیچ شکی وجود ندارد اما سوءاستفاده از این موقعیت هم در جای خود موضوعی است که باید زیر ذرهبین سیاستگذار بورس قرار بگیرد.
با این حال عبور از برخی قوانین و قواعد زائد معاملاتی با راهکار حذف گام به گام دامنه نوسان موضوعی است که اغلب صاحبنظران اقتصادی بهعنوان عاملی در راستای برچیده شدن صفهای خرید و فروش مطرح میکنند. چرا که «اردر ترس» در حقیقت پیامد دامنه نوسان است و بهطور کلی در میان اهالی بازار از وجود دامنه نوسان بهعنوان استراتژی سیاستگذار در جهت مقابله با ریزش شاخصهای سهامی یاد میشود.
هر چند قانونگذار در بازار سرمایه به شدت مخالف با دستکاری در جریان معاملاتی است اما وجود همین دامنه نوسان که پیامد و اثرات مخرب آن در فرآیند اردرگذاری نیز مشاهده میشود، مصداق بزرگی برای بورس بازان محسوب خواهد شد.
به هر حال، گفته میشود که در گام نخست سیاست گذار میتواند با استفاده از مقررات جدید و عبور از قوانین کهنه به رفع این مشکلات بپردازد، در غیر این صورت هر چند به عقیده کارشناسان بازار سرمایه موضوع بگیرو ببند در فضای اقتصادی جایگاهی ندارد و در مواقعی نتایج معکوس هم به دنبال خواهد داشت اما برخورد قانونی در شرایطی که مجلس شورای اسلامی و قوهقضائیه بهطور رسمی موضوع حمایت همه جانبه از بازار سرمایه را اعلام کرده و در دستور کار خود قرار دادهاند میتواند در این زمینه کارساز باشد.
نهاد ناظر بورس میتواند با استفاده از چنین ظرفیتی نه تنها در موضوع جهتدهی به معاملات از طریق اردر ترس بلکه در مواردی از جمله انتشار اطلاعات خلاف واقع در بازار سهام توسط شرکتها نیز به افزایش شفافیت و کاهش ریسک معاملاتی جامعه سهامداری بپردازد.«دنیای اقتصاد» در گفتوگو با ۴ صاحب نظر بازار سرمایه به چرایی خلق «اردر ترس» و راهکار عبور از این شرایط میپردازد که آن را میخوانید.
القای ترس به حقیقیها
- روزبه شریعتی | کارشناس بازار سرمایه
درخصوص اردرهای ترس میتوان به زمان طولانی پیشگشایش بازار اشاره کرد. این موضوع یکی از دلایلی است که باعث القای ترس به سرمایهگذاران خرد میشود، بنابراین کاهش این زمان میتواند مثمر ثمر واقع شود. نهاد ناظر نیز باید از مکانیزم نظارتی برخوردار شود تا زمانی که سفارشی از سوی سرمایه گذار حقیقی یا حقوقی در صفهای خرید و فروش قرار میگیرد، رفتاری متناسب با شرایط معاملاتی از سوی این نهاد صورت پذیرد.
با فرض پایش قانونی و رسیدن به یک رقم مشخص، در صورتی که اردری بیش از ۵۰ درصد حجم صف را تشکیل دهد و مدتی بعد اقدام به حذف سفارش در تایم پیش گشایش شود باید سریعا از سوی ناظر بازار کد معاملاتی مسدود شود.
در این بین میتوان بهعنوان دستکاری قیمت این موضوع به کمیته تخلفات نیز ارجاع داده شود. هر چند گفته میشود قوانینی درخصوص ممنوعیت حذف سفارش در زمان پیش گشایش بازار مطرح است اما شخص حقیقی که بهعنوان مثال ۵ هزار برگه سهمی را در سفارش فروش ثبت میکند و مدتی بعد پشیمان و اقدام به حذف اردر معاملاتی خود میکند باید این نکته را هم در نظر گرفت که این رقم در مقابل صف ۵۰ میلیونی تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما در صورتی که در صف ۵۰ میلیونی (خرید یا فروش)، به یکباره ۲۵ میلیون برگه سهم سفارش مرتبط با صف تشکیل شده توسط یک سرمایه گذار حقیقی یا حقوقی ثبت و مدتی بعد حذف شود، نهاد ناظر باید قاطعانه با چنین مواردی برخورد کند.
ناظر میتواند در چنین مواردی یا اجازه حذف سفارش را ندهد یا در صورتی که سفارش حذف شد سریعا کد معاملاتی را مسدود کند. باز هم مساله اصلی به وجود صف خرید و فروش باز میگردد که عامل ایجاد چنین مشکلاتی در بازار سهام هستند. به دلیل اینکه مسیر درست در بازار سرمایه نبود دامنه نوسان است، بنابراین بهترین استراتژی حذف گام به گام دامنه نوسان در نظر گرفته میشود. اکنون که موضوع بازارگردانی مطرح است دامنه نوسان هم با توجه به فعالیت بازارگردان باید افزایش (مثلا ۱۰ درصدی) پیدا کند. دامنه نوسان یک تا ۳ درصدی در بازار پایه فرابورس حرکت در مسیر غلط است.
دوگانگی سفارش
- مهدی سوری | تحلیلگر بازار سهام
طبق قوانین هر نوع اردرگذاری که مصداق دستکاری در قیمت باشد نه تنها توسط نهاد ناظر میتواند مورد ابطال قرار بگیرد، بلکه امکان پیگرد قانونی هم خواهد داشت. اما اینکه قضاوت کنیم چه نوع سفارشی به منزله دستکاری در قیمت محسوب میشود یا خیر، موضوعی است که گاهی اوقات سلیقهای میشود. اکثر اعتراضاتی که به نهاد ناظر میشود معمولا به دلیل رویکرد سلیقهای است. زیرا در اغلب موارد نمیتوان متوجه شد یک معاملهگری که سفارشی را ثبت کرده آیا در ادامه بنا به شرایط بازار از انجام آن منصرف شده یا اینکه قصد گمراه کردن سایر سهامداران بازار را داشته است.
در صورتیکه با قانونگذاری اقدام به ایجاد محدودیت در پروسه سفارشگیری کنیم، تجربه نشان داده است که این موضوع در نهایت به جایی نخواهد رسید. در هر صورت مالکیت محترم است و هر سرمایهگذاری میتواند اقدام به عرضه اموال خود کند.
بنابراین اطلاعرسانی مهمترین عاملی است که میتوان در اینخصوص انجام داد، سابقه کلیه اُردرگذاریهایی که بر روی سهمهای مختلف صورت گرفته است در شرکت مدیریت فناوری و اطلاعرسانی موجود و در درسترس عموم نیز قرار دارد. هرچه جامعه نسبت به سرمایهگذاری از میزان آگاهی بیشتری برخوردار شود، کمتر تحتتاثیر این دست از سفارشها و هیجانات منفی قرار خواهد گرفت.
دامنه نوسان نیز از ابتدا نباید مورد اجرا قرار میگرفت. هر اندازه که بازار سرمایه کشور به بورسهای استاندارد دنیا شباهت پیدا کند، قاعدتا رفتار منطقیتر از خود نشان میدهد. اکنون که بازار سهام به دامنه نوسان بهخصوص در شرایط بحرانی عادت کرده است، حذف یکباره دامنه نوسان میتواند منجر به ایجاد تنش جدی در بازار سهام شود.
در چنین شرایطی اگر قصد حذف یا افزایش دامنه نوسان وجود داشته باشد، میتواند با افزایش حجممبنا همراه شود. بهعنوان مثال اگر سهامداری قصد فروش سهام با قیمت ۲۰ درصد کمتر از قیمت تابلو را دارد، ۴روز معاملاتی درگیر صف فروش نباشد. درحقیقت این سرمایهگذار ۲۰ درصد کمتر از قیمت تابلو سفارش خود را در همان روز معاملاتی ثبت کرده و اقدام به فروش سهام خود کند.
این اتفاق در حقیقت میتواند نخست، هیجان فروش را تخلیه کند و دیگر اینکه فروش هیجانی بخشی از سرمایهگذاران با این روش باعث ضرر و زیان به سایر سهامداران نخواهد شد. بنابراین حذف تدریجی دامنه نوسان در شرایطی که شاخصهای سهامی به شرایط نرمال بازگردند، اتفاقی مثبت ارزیابی خواهد شد.
تعیین تکلیف ۲ پارامتر اثرگذار
- مهدی افنانی | کارشناس بازار سرمایه
«اُردر ترس» در حقیقت یک نوع استراتژی معاملهگری است که بازارگردانان یا سهامداران عمده بهطور معمول در بازار پیادهسازی میکنند. بنابراین با ثبتسفارش سنگین در صف فروش تعداد معاملات را کاهش میدهند تا قیمت پایانی به اندازه قیمت آخرین معامله افت نکند. بهعنوان مثال، این افراد اقدام به معامله سهمی در منفی ۵ درصد میکنند، بهطوری که ۲۰میلیون سفارش در این محدوده ثبت میشود، بر این اساس معاملات در این قسمت تا حدودی صورت نخواهد گرفت و به این ترتیب قیمت پایانی حوالی صفر یا یکدهم باقی میماند.
در پی این اتفاق در روز بعدی، معاملات از این محدوده کلید خواهد خورد. حجم مبنا و دامنه نوسان عوامل اثرگذار در این زمینه هستند که باید تعیین تکلیف شوند چراکه اتفاقاتی همانند «اردر ترس» تقریبا قانونی و استراتژی استفاده از ابزار موجود در بازار است. بنابراین در صورتی که افزایش نقدشوندگی و کاهش میزان استفاده از چنین استراتژی معاملهگری در دستور کار سیاستگذار است در ابتدا باید به موضوع دامنه نوسان و حجم مبنا بپردازند. هرچند گفته میشود نهاد ناظر دستورالعملهایی اتخاذ کرده است که با ثبت و حذف سفارشات اقدام به ابطال معامله میکند اما با چنین دستورالعملی هم نمیتوان بازار را کنترل کرد.
تغییر نظر یا جهتدهی غیرمتعارف
- حامد ستاک | تحلیلگر بازار سهام
برخی از فروشندگان اردرفروش را در ساعات ابتدایی معاملات ثبت میکنند و امیدوارند که در قسمت ابتدایی صف جای بگیرند تا عرضه سهم بهخوبی صورت پذیرد. این سرمایهگذاران زمانی که مشاهد میکنند فاصله زیادی از صف فروش دارند اقدام به حذف سفارش خود خواهند کرد. بر این اساس در اغلب مواقع حذف دستورهای فروش به دلیل این موضوع روی میدهد.
اما موضوعات دیگری هم محتمل است، بهصورت کلی هر دستور خرید و فروشی که واقعی نباشد و با هدف ایجاد سمت و سوی اشتباه و جهتدهی غیرمتعارف به بازار چه در صف خرید و چه در صف فروش ثبت شود، قوانین و مقررات جریمههای لازم را در اینخصوص مشخص کرده است.
این دست سفارشات در مواردی برای ناشر قابل تشخیص نیست. ورود ناظر به اتفاقات جزء به جزء بازار علاوه بر اینکه غیرممکن است میتواند بازار را از حالت واقعی دور کند. با این حال حذف دامنه نوسان میتواند از چنین اتفاقاتی (اردر ترس) در فضای معاملاتی جلوگیری کند. باید دید بازار به سطحی از بلوغ رسیده است که بهوجود دامنه نوسان در معاملات نیازی نباشد یا خیر. در شرایطی که بیشواکنشی در معاملات دیده میشود وجود دامنه نوسان اتفاقی مثبت است اما در کلیت بازار و برای همیشه وجود دامنه نوسان مناسب ارزیابی نمیشود
توییت بازان بورسی | از بورسمحکم به سقوطبورس رسیدیم
دنیای اقتصاد در مطلب دیگری نوشت: «اینم بگم دیگه قول میدم تو کار سیاست که حالیم نیست دخالت نکنم: تکرار میکنم، بازی با بایدن از جاییکه اوباما تموم کرد شروع نمیشه، از آخر بازی با ترامپ باید ادامه بدیم.» جملهای که خواندید، نوشته مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین بود. نوشتهای که یکی از محورهای بحث میان کاربران شبکه اجتماعی توییتر در روز گذشته بود. البته نهاینکه کاربران بخواهند درباره نوشته حریری بحث و گفتوگو کنند، آنها درباره آینده ایران و وضعیت اقتصادی کشور بعد از رویکارآمدن جو بایدن و حضورش در کاخ سفید اظهارنظر میکردند.
در گروههای پیامرسان تلگرام اما نوشته رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین بازنشر داده میشد و برخی از کاربران که عمدتا از چهرههای سیاسی و اقتصادی بودند؛ درباره این نظر و آنچه که بعد از ورود جو بایدن به کاخسفید اتفاق میافتد صحبت میکردند.
از نظراتی که در این رابطه بیان میشد، اشاره به بهبود شرایط اقتصادی کشور بعد از کنارهگیری دونالد ترامپ از قدرت بود. این نظر هرچند که این روزها طرفداران زیادی در داخل کشور دارد اما مخالفانی هم دارد. مخالفانی که عمدتا از چهرههای شناختهشده و باسابقه در حوزههای سیاسی و اقتصادی کشورمان هستند. آنها در نوشتههای خود و گعدههای تلگرامی این مساله را مطرح میکنند که نباید اسیر احساسات و هیجانها شد.
به گفته آنها باید صبور بود و چند ماه دیگر را دید که بایدن با چه لحنی با ایران روبهرو میشود. این دسته از افراد همچنین این نکته را مطرح میکنند که سازوکار تحریمهای وضعشده علیه ایران به گونهای است که لغو آنها پروسهای زمانبر و طولانیمدت است، پس نباید با جوسازی و ایجاد فضای احساسی در رسانهها به عموم مردم اینطور القا کرد که از چند روز دیگر همهچیز ارزان میشود و میتوانند سراغ خرید خانه و خودرو بروند.
به اعتقاد این دسته از افراد که چنین مسالهای را مطرح میکنند، اگر پیشبینی افرادی که از روی کارآمدن جو بایدن در آمریکا خوشحال هستند و مردم را دلخوش به بهبود اوضاع با حضور بایدن میکنند، درست از آب درنیاید، ضربه بدی میخورند. آنها به این نکته اشاره میکنند که نباید مردم را بیش از حد امیدوار به تغییر سیاستهای آمریکا کرد؛ چون اگر پیشبینیها از سیاستهای بایدن درست از آب درنیاید، مردم بیش از گذشته نسبت به تحلیلگران، سیاستمداران و اقتصاددان داخلی بیاعتماد میشوند.
مثل روزهای گذشته کاربران در حال گله و شکایت از وضعیت بورس هستند. نکته جالبتوجه این است که روزبهروز به تعداد افرادی که با حسابهای کاربری تازه راهاندازی شده درباره بورس و وضعیت پرتفوی خود مینویسند، اضافه میشود و بهطور چشمگیری نوشتههای انتقادی در حال افزایش است. حالا کاربرانی که تا دو سه هفته گذشته درباره اصلاح و ریزش بورس صحبت میکردند و نظراتشان را با دیگران به اشتراک میگذاشتند، چند روزی است که به این موضوع میپردازند که انگار این وضعیت ادامهدار شده است.
دیروز همچنین برخی از کاربران به نکتهای جدید اشاره کردند و نوشتند که بورس به مرحله سقوط رسیده است. اتفاقی که باعث شد کاربران زیادی بار دیگر به صحبتهای رئیس دولت درباره بورس محکم اشاره کنند اما اینبار بهجای استفاده از هشتگ بورسمحکم از هشتگ سقوطبورس استفاده میکردند. آنها درباره این موضوع مینوشتند که مثل اکثر وعدهها و شعارهای دیگری که دولت دوازدهم مطرح کرد و به سرانجامی نرسید یا درگیرو دار حادثههای روزمره به دست فراموشی سپرده شد، وعده بورسمحکم هم پوچ بود و «هیچ» نصیب اکثر سهامداران خرد و افراد تازهوارد به بازار سرمایه شد.
مسالهای که دغدغه خیلی از افراد در نوشتههایشان است و به آن توجه میکنند افرادی است که با تبلیغات و وعدههای دولت و بهخاطر شرایط بد اقتصادی و آب نشدن سرمایههایشان به سمت سرمایهگذاری در بورس آمدند اما حالا در استرس هستند و سرمایههایشان در حال از بین رفتن است.
این روزها جدای از گلایههای سهامداران از وضعیت بورس و انتقاد به دولت و سیاستهایش، فعالیت برخی از کاربران در فضای توییتر فارسی که عمدتا با عکس و اسم واقعی نیستند، این شده است که در صفحههای خود وعدهها و شعارهای رئیسجمهور درباره بورس را مینویسند و به مخاطبان یادآوری میکنند.
شبکه اجتماعی اینستاگرام هم پر است از فیلمهای جلسات هیاتدولت و دیگر مواقعی که روحانی درباره بورس صحبت کرده است و با تیترهای بعضا انتقادی که مخاطبان را وادار میکنند فیلم را ببینند در صفحههای پرمخاطب بازنشر داده میشوند. نکته دیگر هم وجود این فیلمها و نوشتههای انتقادی علیه رئیسدولت و سیاستهای اقتصادیاش در برخی از کانالهای تلگرامی پرطرفدار و طنز است. اتفاقی که بهنظر میرسد با هدف خاص و استراتژی مشخصی در حال انجام است.
غلامحسن فتحعلی | فعال بازار سرمایه: ارزش دارایی سرمایهگذاران تازهوارد و خرد بورس هر روز در حال کاهش است و گویا ارادهای برای حمایت از بازارسرمایه و جلوگیری از این ریزش وجود ندارد.
مهدی رباطی | مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره یک کارگزاری بورس: سال٩۴ بازار وارد یک رالی شد، بهدلیل خوشبینی به آینده سیاسی و اقتصادی و امضای برجام، اکنون قفل در صف فروش است آن هم بعد از 60درصد ریزش به همان دلیل سال ٩۴، وقتی سازمان بورس در ۵ سال گذشته نهادهای مدیریت ثروت را توسعه نمیدهد و هیچ مجوزی صادر نمیکند، نتیجه میشود این هیجانات کازینویی.
شاهین احمدی | فعال بازار سرمایه: بزرگترین مشکل کشور این است که معلوم نیست چه نهادی مسوول چه کارکردی است. بهنظر میرسد که بازار سرمایه با نسخه پیچیدهتر همین آسیب روبهرو است. واقعا مشخص نیست چه شخصی، مسوول چه کاری است! برای همین هم نمیشود دنبال راهحل بود، چون نمیدانیم صورت مساله چیست!