به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: شاخص کل بورس روز گذشته با شکستن کف حمایتی یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحدی، به کمترین سطح از ۹ تیرماه نزول کرد. عقبگرد ۲۷ درصدی نماگر سهام از اوج ۱۹ مرداد در حالی رقم خورد که روز گذشته مجموع ارزش معاملات خرد سهام به کمتر از ۴ هزار میلیارد تومان رسید؛ اما حدود ۴برابر این رقم در صفهای فروش قفل شده بود.
شاخص کل بورس تهران روز گذشته پس از حدود ۴۰روز نوسان بالای سطح یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحدی در نهایت به زیر این سطح افت کرد. در صورت تثبیت نماگر یاد شده زیر این سطح میتوان انتظار ریزش بیشتر در این نماگر را داشت. بررسی معاملات بازار سهام طی روزهای گذشته نشان میدهد که به رغم تلاش بسیاری که برای حمایت از بازار با بخشنامه و دستور انجام شده است، این بازار برای بازگشت به روند صعودی دو سال و نیمه خود، نیازمند تقویت درونزای طرف خرید خواهد بود.
بررسیها نشان میدهد که خروج بیشتر نقدینگی حقیقی در بورس و فرابورس در صورتی متوقف میشود که وظیفه قیمتگذاری به بازارها سپرده شود و اگر دخالت دولت قرار نیست از بین برود حداقل درخصوص صنایع بورسی محدود شود. «تحریم» پرکاربرد است اما محبوب نیست. در سالهای اخیر هر چیز که کم آمده و گران شده به مثابه ضربهای قلمداد شده که از جانب دژخیم تحریم بر پیکره نحیف معیشت خانوار فرود آمده است؛ از گرانی حبوبات تا سقوط آزاد ارزش ریال که به واسطه خلق پول بیحد و حساب رخ میدهد.
البته این گفتهها به آن معنا نیست که نظام ظالمانه تحریمها علیه ایران هیچ یک از این مصائب را به وجود نیاورده است، بلکه منظور صحت سنجی ادعاهایی است که به نظر میرسد گویندگان آنها با بالارفتن از دیوار خصم ایالات متحده علیه ملت ایران تحریم را بهعنوان مجالی یافتهاند که برای لاپوشانی ضعفهای داخلی مطلوب و کارآمد است.
در بسیاری از کشورهای جهان فرض بر این است که تعداد و تنوع بنگاههای اقتصادی حاضر در بازار سرمایه به حدی بالا است که این عامل در کنار وجود شفافیت، کارایی زیر ساختها و قوانین، شاخصهای سهام را به دماسنجی برای درک بهتر وضعیت اقتصاد تبدیل میکند.
در ایران اگرچه این گفته به هزار و یک دلیل نظیر کارایی پایین ساختارها، وجود دخالت گسترده دولت در نظام قیمتگذاری و تغییرات زیادی که دائما در قوانین و دستورالعملها داده میشود، صادق نیست با این حال میتوان از شاخصهای سهام بهعنوان گواهی برای سوءمدیریت و جهتگیری روانی بازار استفاده کرد.
بهای گزاف وقت کشی با توپ تحریم
طی روزهای گذشته گفتههایی از مقام ریاست جمهوری نقل شد که در آن بار روانی و اقتصادی همه تحریمها تلویحا بر دوش کاخ سفید گذاشته شده بود. بررسیها از دادوستدهای چند ماه نخست سال جاری، حکایت از آن دارد که اگرچه تحریم توانسته به انتظارات تورمی جهت دهد، با این حال آنچه به نوسان بیشتر قیمتها منجر شد و سرعت رشد انتظارات تورمی را افزوده است، ضعفهای عمده موجود در نظام تصمیمگیری اقتصادی ایران است.
این مساله در سالها و ماههای اخیر به شکل تحریمی خودخواسته بروز کرده که ریشه آن در داخل و میان قوانین وساختارهای معیوب نهفته است. یکی از حوزههایی که ضعف مدیریت در آن بسیار به چشم میخورد بازارهای مالی کشور است که از ابتدای سال تاکنون بارها قربانی قیمتگذاری دستوری شده؛ این مساله اگر چه خود را در قالب نوسان قیمت در بازارهای ذینفع نشان داده با این حال تمامی سهامداران شرکتها را نیز تحتتاثیر قرار میدهد.
در حالی طی ماههای اخیر بروز ضعف در بخش تقاضای بازار سهام بیش از پیش نمایان شده که از اواسط مردادماه سال جاری شاهد تغییر جهت در شاخصهای بازار مربوطه هستیم. در بررسی این وضعیت حتی اگر منکر این قضیه باشیم که آتش هیجان فروش در بورس تهران با اختلاف نظر وزرای اقتصاد و نفت بر سر عرضه دومین صندوق قابل معامله دولت در بازار سرمایه شعلهور شد، بدون شک نمیتوانیم تغییرات یکباره قوانین در هفتههای اخیر را که در مسائلی همچون اعمال محدودیت بر صندوقهای با درآمد ثابت و سپس لغو آن یا ممنوعیت معاملات الگوریتمی و منع خرید و فروش یک روزه سهام نمایان بود نادیده بگیریم.
این در حالی است که در طول دو ماه اخیر مسوولان بازار سرمایه و بسیاری از دستاندرکاران اقتصاد کشور بر آن بودهاند تا با تقویت تقاضا از سوی شرکتهای تابعه و حقوقیهای قدرتمند به حمایت از قیمت سهام بپردازند.
از ابتدای سال جاری تاکنون حجم ورود نقدینگی سرمایهگذاران خرد به این بازار به حدی بوده که در عمل بازی از دست شرکتها و ارگانهای مربوطه خارج شده و آنها توانایی مقابله با عرضه و تقاضای این بخش از فعالان بازار را نداشتهاند.
پُر واضح است که به هنگام ریزش قیمتها در بازارهایی نظیر بورس و فرابورس نیز حمایت حقوقی یا سهامداران عمده چندان کارآمد نخواهد بود و به جز آنکه برای چند روز یا چند هفته جلوی سرعت ریزش قیمت سهام را بگیرد، فایده بیشتری را نصیب بازار سرمایه نمیکند. بنابراین به نظر میرسد اگر فعالیت بازار سرمایه در روزهای پیش رو با مفروضات قبلی تداوم یابد بازگشت این بازار به روند صعودی دو سال و نیم گذشته رویایی بیش نخواهد بود.
لزوم انعطافپذیری در اقتصاد
حال این سوال پیش میآید که اگر نخواهیم در روزهای آتی ریزش بازار را شاهد باشیم و حجم بالای فروش را که در حداکثر قیمت مجاز روزانه ساکن مانده را بدیهی تلقی کنیم، چه راهکارهایی وجود دارد تا این تصور را تحقق ببخشد؟
بررسی گزارشهای ارائهشده در تارنمای کدال حکایت از آن دارد که در حال حاضر بخش بزرگی از صنایع حاضر در بورس و فرابورس قربانی قیمتگذاری دولتی و مداخله در نظام بازار هستند. روز گذشته در حالی خبر زیان ۸۰ هزار میلیارد تومانی صنعت خودرو به بازار مخابره شد که در وضعیت فعلی بسیاری از خودروهای تولید داخل با قیمتی ۵/ ۲ تا حتی ۳ برابر آنچه که در صورتهای مالی درج میشود به فروش میرسند. این وضعیت در صنایعی که از دلار ۴۲۰۰ تومانی بهره میبرند یا قیمت آنها به نحوی از انحا از طرف دولت کنترل میشود، کما بیش صادق است.
این مساله در حالی رخ داد که قیمت بسیاری از این نمادها حتی با وجود ریزش دو ماهه در بورس و فرابورس به نظر بسیاری از کارشناسان با ارزش ذاتی خود فاصله قابل توجه دارند و نمیتوان افت قیمت دور از انتظار رخ داده در ماههای اخیر را توجیهی برای ارزندگی سهام آنها دانست. تمامی این مسائل در حالی مطرح شده که روز گذشته زمزمههایی مبنی بر ممنوعیت ورود منابع بانکها برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه از سوی خبرگزاریها منتشر شد که بر مبنای آن ورود پول این دسته از فعالان اقتصادی برای ورود به بازار سهام غیرقانونی است و تا زمانی که مصوبهای از شورای پول و اعتبار صادر نشود، امکان تحقق نخواهد داشت.
بنابر تمامی این شواهد برای تقویت بازار هیچ راهی نخواهد بود جز اینکه پدرسالاری دولت در این بازار تمام شود و محدودیتهای قیمت هم در بهای مواد اولیه و هم کالای نهایی برداشته شود. این مساله به راحتی میتواند صنایعی نظیر خودرو را به یکباره از زیان سنگین به سود برساند. تمامی این مسائل و عوامل در حالی مطرح شد که پایان معاملات روز دوشنبه در بورس تهران با کاهش ارزش معاملات خرد به ۲ هزار میلیارد تومان همراه شد.
در این روز میزان سهام فروخته شده از اشخاص حقیقی به حقوقی به حدود ۱۱۴۴ میلیارد تومان رسید که نسبت به روزهای رونق بازار تا قبل از ۱۹ مرداد ۹۹ افزایشی جدی را نشان میدهد. درحالی مجموع ارزش معاملات خرد بورس و فرابورس در این روز به حدود ۳۹۰۰ میلیارد تومان بالغ شد که ارزش صفهای فروش در پایان روز یاد شده به ۶/ ۱۴ هزار میلیارد تومان رسیده، از این رو حدود چهار برابر ارزش دادو ستدهای روزانه است.
این ارقام در شرایطی به ثبت رسیده که در روز ابتدایی هفته مقامات بورس تهران با هدف بهبود وضعیت بازار معاملات روزانه را نیز ممنوع کردند و با این کار گامی مخرب در جهت کاهش نقدشوندگی بازار برداشتند. به نظر میرسد بازار سهام در روزهای اخیر بیشترین ضربه را نه از جانب تحریمهای خارجی و حجم بالای فروش بلکه از تحریمهای داخلی خورده که از سوی متولیان مربوطه به بازار تحمیل شده است.
هم اکنون به نظر میآید که فعالان بازار پس از فروکش کردن هیجان خرید در این بازار به فکر آن افتادهاند تا قیمتها را نه فقط با عواملی همچون ارزش جایگزینی بلکه با در نظر گرفتن ریسکهای موجود و عدم اطمینان بالایی که به بازار تحمیل میشود، تعدیل کنند.
شاخص و حمایتی که از دست رفت
عواملی از این دست سبب شد دیروز شاهد خروج بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان از هفت گروه بورسی(با بیشترین خالص فروش حقیقی) باشیم. در میان این گروهها سه صنعت محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و بانکها به ترتیب سهامی به ارزش ۳۰۰۰، ۲۵۰۰ و ۱۲۵۰ میلیارد ریال را از حقوقیها به حقیقیها انتقال دادند.
عواملی از این دست سبب شد در پایان معاملات روز گذشته شاخص کل بورس تهران ۵/ ۳ درصد افت کند و این نماگر با ۵۴ هزار و ۹۵۶ واحد افت از حمایت یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحدی پایینتر رفت و به کمترین سطح در سه ماه اخیر رسید. همین امر سبب شدسطح حدودی یاد شده از این پس به مقاومت روانی در میان فعالان بازار تبدیل شود. در حال حاضر در صورتی که افت شاخص در روزهای بعد تداوم یابد، این مساله محقق میشود.
گزارش دو | فروش حقوقیها ممنوع نیست؟
در مطلب دیگری آمده است: در بازار سرمایه کشور موضوع تغییر مالکیت سهام برای قشر سرمایهگذار از اهمیت ویژهای برخوردار است، بهطوری که سرمایهگذاران خرد و اغلب تازهوارد درست یا غلط استراتژی معاملهگری خود را بر اساس رفتار حقوقیها و سهامداران عمده هر سهم طراحی و پیادهسازی میکنند. بهطور معمول سهامدارانی که بدون دانش مالی وارد جریان معاملاتی بازار سرمایه میشوند، فقط بر اساس صفهای عرضه و تقاضا اقدام به خرید و فروش سهام میکنند و این سرمایهگذاران غالبا در پی چنین تصمیمگیریهایی متضرر شده و از چرخه بازار سهام خارج میشوند.
هر چند طی روزهای اخیر طرف فروش سهامداران عمده از سوی نهاد ناظر مسدود شد و این اتفاق تا حدودی حقوقیهای بازار را به حمایت مصنوعی وادار کرد اما به تازگی بورس تهران بهطور کلی موضوع ممنوعیت فروش حقوقیها را رد کرده است.
در حالی محمود گودرزی، معاون شرکت بورس تهران در گفتوگویی به تکذیب سیاستهای یک بام و دو هوای شرکت و سازمان بورس پرداخت و شایعه ممنوعیت فروش حقوقیها را رد کرد که پیگیریها نشان میدهد، سیاستگذار بورسی برخی از مدیرانعامل و پرتفوگردانان شرکتهای سرمایهگذاری، تامین سرمایهها، شرکتهای بیمهای و لیزینگیها را به جلسه توجیهی در ساعات معاملاتی به سازمان بورس دعوت میکند. برگزاری این نوع جلسات و تماسهای مکرر سازمان بورس با سهامداران عمده و اعلام ممنوعیت فروش همگی در راستای کنترل فشار عرضه در بازار سهام صورت گرفته است.
به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه رفتارهای اینچنینی برخی از سهامداران عمده که فقط رنگ و بوی حمایت دارد در واقع فقط به دلیل فشار نهادهای بالادستی صورت میگیرد. تحمیل خرید و در عین حال ممانعت از فروش سهامداران حقوقی که در نهایت اشخاص حقیقی هستند،
در مجموع میتواند سیگنالهای منفی بسیاری به بازار داده و عکس هدف در نظرگرفته شده را به دنبال داشته باشد. در این گزارش رفتار سهامداران عمده تعدادی از شرکتها را از ۲۶ شهریور تا ششم مهر ماه مطابق با آخرین آمارهای منتشر شده از سوی شرکت مدیریت و فناوری بورس تهران مورد ارزیابی قرار میدهیم که آن را در ادامه میخوانید.
جزئیات خرید و فروش
سرمایهگذاری گروه توسعه ملی که سهامدار عمده بانک ملی ایران است مطابق با آخرین آمارهای منتشر شده در سوم و ششم مهرماه یکمیلیون و ۷۰۶ هزارو ۶۸۳ و دوم مهر یک میلیون و ۷۰۸ هزار و ۵۲۵ برگه سهم خرید. این شرکت روز یکم مهر ماه ۱۱ میلیون و ۵۹۸ هزار و ۹۳۳ برگه سهام و در روزهای ۳۱ شهریور به میزان ۱۱ میلیون، ۳۰ شهریور ۲ میلیون و ۷۰۵ هزار و ۲۶ شهریور ۲ میلیون و ۲۵۵ هزار و ۵۸۳ برگه سهام خریداری کرده است. سرمایهگذاری توسعه ملی نیز بهعنوان دیگر سهامدار عمده از ۳۰ شهریورماه تا دوم مهرماه اقدام به خرید یک میلیون و ۱۲ هزار و ۲۴۱ برگه سهام کرد.
بانک صادرات ایران که سهامدار عمده آن شرکت سرمایهگذاری مالی سپهرصادرات است، در معاملات دوم مهرماه ۵ میلیارد و ۴۰۵ میلیون و ۹۸۵ هزار و ۲۸۶ برگه سهام فروخته است. این شرکت در ۳۱ شهریورماه نیز اقدام به فروش ۵۶۶ میلیون و ۲۶۳ هزار و ۵۵۹ برگه سهم کرد و در سایر روزهای معاملاتی این سهامدار عمده فقط نظارهگر بازار بود.
در شرکت بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، فولاد کاوه جنوب کیش در پایان معاملات روز یکم مهر ماه ۲۰ میلیون سهام خریداری کرده است. این شرکت که در بازار دوم بورس تهران حضور دارد در سه روز معاملاتی قبل از تاریخ مذکور هیچ خریدی را به ثبت نرسانده است.
شرکت کشاورزی و دامپروری مگسال در یکم مهر و ۳۱ شهریور ماه به ترتیب ۳۰۰ هزار برگه سهام و ۴۹۸ هزار و ۱۰۹برگه خریداری کرد، در نقطه مقابل نیز شرکت نفت بهران بهعنوان دیگر سهامدار عمده بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در تاریخهای ذکر شده به خرید ۵۰۰ هزار و ۳۰۰ هزار برگه سهام پرداختند. این دو شرکت در روزهای معاملاتی قبل از این هیچ خرید و فروشی نداشتند.
شرکتهای کشت و دام قیام اصفهان، دامداری تلیسه نمونه و شیشهسازی مینا از دیگر سهامداران عمده بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی نیز همگی در یکم مهر و ۳۱ شهریورماه فقط در سمت تقاضا حضور داشتند و در مجموع هر کدام در این دو روز معاملاتی به ترتیب یک میلیون، ۷۰۰ هزار و ۵۰۰ هزار برگه سهم خریداری کردند. بر این اساس تمام سهامداران عمده بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی هیچ گونه عرضهای در بازار سهام طی روزهای معاملاتی مذکور تجربه نکردهاند.
گروهبهمن که تنها سهامدار عمده شرکت بازرگانی عصربهمن است در سوم و ششم مهر ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار، دوم مهر یک میلیون و ۳۶۶ هزار و ۶۲۶ و در یکم مهرماه اقدام به خرید ۱۰ میلیون برگه سهام کرد. این شرکت در روزهای معاملاتی ماقبل مورد توجه گزارش هیچگونه خرید و فروشی نداشت.
یکی از سهامداران عمده شرکت سرمایهگذاری آتیه اندیشان مس با عنوان ملی صنایع مس ایران ۴۵۰ هزار برگه سهام در سوم و ششم مهر ماه خرید. این سهامدار دوم مهر ۲۰۰ هزار، یکم مهر و ۳۱ شهریور در مجموع ۸۴۲ هزار و ۸ برگه سهام خریداری کرد. این شرکت در سه روز قبل از این تاریخ در طرف تقاضا و عرضه قرار نگرفت. سرمایهگذاری مس سرچشمه نیز دیگر سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری آتیهاندیشان مس در سوم و ششم مهر ۲۵۰ هزار، یکم و دوم مهر ۲۷ هزار و ۲۴۴ برگه سهام خریداری کرد.
سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری البرز نیز رفتاری متفاوت نسبت به چند وقت اخیر داشت. بهطوری که داروسازی تولید دارو در دوم مهر ۱۰۰ هزار برگه سهام خریداری کرد. این شرکت در تاریخهای یکم مهرماه، ۳۱ شهریور و ۳۰ شهریور به ترتیب با خرید ۳۷۵ هزار و ۶۹۲، ۱۰۰ هزار و ۱۰۰ هزار برگه سهام اقدام به خرید کردند. از طرفی پخش البرز نیز در دوم مهر ۲۵ هزار و ۷۹۴، یکم مهر ماه با ۲۰۰ هزار، ۳۱ شهریور با ۱۰۰ هزار، ۳۰ شهریور با ۵۵۷ هزار و ۵۹۶ و ۲۶ شهریور با ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار برگه سهام از طرف تقاضا حمایت کردند.
شرکت سرمایهگذاری اندیشه محوران با محوریت شرکت توسعه معادن روی ایران که سهامدار عمده آن است در دوم مهرماه ۵۰۰ هزار و در چهار روز معاملاتی پیش از این بهطور یکسان روزانه ۱۰۰ هزار برگه سهم خریداری کرده است. این شرکت هیچگونه عرضهای با توجه به وضعیت چند وقت اخیر معاملات بازار سهام نداشته است.
تولید نیروی برق دماوند سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری بوعلی در ششم مهرماه ۵۰۰ هزار، یکم مهر ۷۹ هزارو ۹۵۳ و در روزهای ۲۶، ۳۰ و ۳۱ شهریورماه در مجموع ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار برگه سهم خریداری کرد.
گروهبهمن سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری بهمن در سوم و ششم مهر یک میلیون و ۹۶۰ هزار برگه سهم خرید. این شرکت با خرید یک میلیون و ۷۰۱ هزارو ۲۴۴ برگه در دوم مهر و خرید ۱۶ میلیون و ۹۰۰ هزار برگه سهام در یکم مهرماه همراه بود. این سهامدار با اینکه در ۳۱ شهریور ماه هیچگونه خرید و فروشی انجام نداد اما در روزهای ۲۶ و ۳۰ شهریور در مجموع یک میلیون و ۵۰۰ هزار برگه سهم در معاملات بازار خرید کرد.
صنایعشیمیاییسینا که تنها سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری پارس توشه است هم رفتاری بر خلاف انتظارات بازار از خود نشان داد. بهطوری که این سهامدار در دوم مهر ۳۲ هزارو ۴۴، یکم مهر ماه ۴۷ هزارو ۶۹۰ و ۳۰ شهریور ۷۶ هزارو ۳۵۳ برگه سهام فروخت.
بانک ملت بهعنوان سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی در دوم مهرماه ۲ میلیارد و ۷۰ میلیون برگه سهم به فروش رساند و در روزهای ماقبل معاملاتی مورد توجه گزارش نیز کاملا بیتحرک بود.
شرکت سرمایهگذاری تدبیرگران آتیه ایرانیان نیز با محوریت شرکت سرمایهگذاری شفادارو که سهامدار عمده آن است توانست در روزهای یکم، دوم مهرماه و ۲۶ شهریور در اقدامی حمایتی یک میلیون و ۸۵ هزارو ۴۵۲ برگه سهم در بازار خرید کند.
شرکت معدنی و صنعتی گل گهر نیز بهعنوان سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات فقط در یکم مهرماه ۱۰ میلیون برگه سهم خریداری کرد. کارخانجات تولیدی شهید قندی نیز دیگر سهامدار عمده این شرکت ۲ میلیون برگه سهم در ششم مهرماه خرید کرد.
فولاد خوزستان سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری سامان مجد نیز اقدام به خرید ۱۰۰ هزار برگه سهم در یکم مهرماه و ۳۱ شهریورماه کرد. این شرکت در روزهای معاملاتی ماقبل نیز در طرف خرید و فروش قرار نگرفت.
شرکتهای بانک پارسیان، گسترش سرمایهگذاری ایرانخودرو و ایران خودرو تحت عنوان سهامدار عمده شرکت شرکت سرمایهگذاری سمند هر کدام در یکم مهرماه به ترتیب ۵ میلیون، ۳ میلیون و ۳ میلیون برگه سهام از بازار خرید کردند. این سهامداران عمده در روزهای ماقبل نیز بیتوجه به جریان داد و ستدهای بازار سهام هیچگونه خرید و فروشی را به ثبت نرساندند.
گروه مدیریت سرمایهگذاری امید که سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری سپه است نیز در چهار روز معاملاتی مورد توجه گزارش فقط دو روز آن فعال بود و توانست در مجموع یک میلیون و ۶۰ هزار برگه سهام جمعآوری کند. شرکت داروسازی جابرابنحیان سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری شفادارو و شرکت گروه مپنا (سهامی عام) سهامدار عمده شرکت سرمایهگذاری صنایع برق و آب صبا هر کدام به ترتیب اقدام به خرید ۴۰ هزار و ۵۰۰ هزار برگه سهام کردند.
گزارش سه | چرا آرامش به بازارسهام برنمیگردد؟
در مطلب دیگری آمده است، تغییر ساعت معاملاتی، تغییرات چندباره در سقف سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت، خرید دستوری حقوقیها و ممانعت از فروش سهام این گروه از بازیگران سهام، ممنوعیت معاملات الگوریتمی، ممنوعیت نوسانگیری روزانه، تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به بازار، لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس را بگذارید در کنار کشمکش وزارت اقتصاد و نفت بر سر عرضه پالایش یکم، اظهارنظرهای غیرکارشناسانه بهارستاننشینان و جنجالآفرینی آنان برای طرح مالیات بر عایدی بازار سرمایه و اخبار تایید نشده درباره عرضه نفت در بورس؛ همه اینها تصمیمهای خلقالساعهای است که پشت دربهای بسته گرفته شد تا آرامش به بازار سرمایه بازگردد اما نتیجهای جز سرگردانی و بیاعتمادی فعالان تالار شیشهای و تصمیم آنان برای خروج از این آشفته بازار نداشت.
تغییر ساعت معاملاتی
در روزهای اوج بازار که هر ثانیه بر تعداد کدهای معاملاتی افزوده میشد و مسوولان سرخوش از این اقبال، بر حمایت از بورس تاکید میکردند، سازمان بورس و اوراق بهادار برای آنکه از بار فشار بر هسته معاملاتی کم کند، طی ابلاغیهای زمان معاملات را به چند مرحله تقسیم کرد. این اقدام که همزمان با دعوای وزارت نفت و اقتصاد بر سر عرضه دارادوم شده بود، منجر به نگرانی و بهم ریختن استراتژی معاملاتی سهامداران شد. نتیجه این سیاست نیز چیزی جز اثر منفی بر بازار نبود و در نهایت سازمان بورس از این تصمیم عقب نشینی کرد و ساعات معاملات را به روال قبل بازگرداند.
تغییرات چندباره در سقف سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت
در مرداد ماه در حالی که بازار بر ریل نزولی سوار بود، سازمان بورس تصمیم جدیدی گرفت. طی این تصمیم سقف سهم صندوقهای درآمد ثابت از ۱۵ درصد به ۵ درصد کاهش یافت. اما این تصمیم نیز مانند تغییر ساعت معاملاتی دوام چندانی نداشت و چند روز بعد سازمان بار دیگر عقب نشینی کرد و مجددا سقف خرید صندوقهای درآمد ثابت به ۱۵ درصد بازگشت.
حمایت و بازارگردانی دستوری حقوقیها
«از شنبه حمایت و بازارگردانی حقوقیها بازار را متعادل میکند»؛ این خبر در همان هفتههای اول که ریزش بازار آغاز شد هر بار تکرار میشد اما به نظر میرسد هنوز شنبهای که قرار بود بازار متعادل شود از راه نرسیده است! مسوولان ارشد سازمان بورس بهعنوان مجری سیاست دولت در بازار سرمایه، جلسات متعددی با مدیران حقوقی به منظور جمعآوری صفهای فروش برگزار کردهاند که در این جلسات حقوقیها را ملزم به حمایت و بازارگردانی میکنند. اما همانطور که کارشناسان پیشبینی میکردند، نتیجه حمایت و بازارگردانی دستوری، سبزپوش شدن کوتاهمدت شاخص کل به زور سهمهای شاخصساز است.
حمایت از بازار طی این مدت با وجود سروصداهای زیاد اما در عمل نمودی در پرتفوی سهامداران نداشته و تنها به سبزپوشی نمادهای چند گروه معدود که سهم بالایی در شکلدهی به شاخص کل دارند، محدود شده است.
ممنوعیت معاملات الگوریتمی
وقتی حمایتها و بازارگردانی دستوری جواب نداد و بازار به تعادل نرسید، باید مقصر دیگری برای این وضعیت آشفته پیدا میشد. مقصر جدید «معاملات الگوریتمی» بود. از این رو سازمان بورس طی اطلاعیهای اعلام کرد که برای حفظ شرایط تعادل عرضه و تقاضا در بازار بر ورود سفارشها و معاملات، کلیه مشتریان اعم از حقیقی و حقوقی درخصوص امکان انجام معاملات الگوریتمی در همه نمادهای معاملاتی در بورس و فرابورس تا اطلاع ثانوی غیرفعال شود.
به عبارت دیگر معاملههایی که به واسطه برنامههای کامپیوتری و مدلهای آماری در واکنش به تحولات بازار بهطور خودکار صورت میگرفت، ممنوع شد. گرچه موافقان تاکید داشتند این ابزار باعث ایجاد ناعدالتی در بازار میشود چرا که تنها در اختیار حقوقیهای بازار و سهامداران عمده است اما در مقابل مخالفان بسیاری نیز داشت که معتقدند انجام معاملات الگوریتمی در بورسهای پیشرفته جهان انجام میشود و یک نوع دخالت بیتاثیر در بازار است. از این رو ممنوع شدن این نوع معاملات نیز شوک بعدی به فعالان بورس و بازار سرمایه بود.
ممنوعیت نوسانگیری روزانه
در حالی که فعالان بورسی هنوز از شوک ممنوعیت معاملات الگوریتمی خارج نشده بودند، دستور جدید دیگری رسید. ناظر بازار در اطلاعیهای اعلام کرد که نوسانگیری روزانه در بازار سرمایه ممنوع شده است. با تصمیم جدید سازمان بورس خریداران سهام نمیتوانند در همان روزی که یک سهم خاص را خریدهاند آن را بفروشند.
گرچه علی صحرایی، مدیرعامل بورس تهران تاکید داشت که این تصمیم پاسخی به «خواسته فعالان بازار مبنی بر کنترل شرایط غیرعادی و مصوبه نهاد ناظر بازار سرمایه بوده و چندان هم پیچیده نیست» اما واکنش سهامداران حکایت دیگری داشت. شنبه قبل از اعلام این خبر شاخص کل سبزپوش شده بود و کلیت بازار حال بهتری داشت اما بلافاصله بعد از اعلام این خبر شوک جدید وارد و شاخص قرمز شد.
تصمیمات پرسروصدای شورایعالی بورس
تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به بازار و لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس نیز جزو تصمیماتی بود که در جلسه شورایعالی بورس گرفته شد اما هر دوی این تصمیمات موافقان و مخالفان زیادی داشت. حتی پای مجلس نیز به آن باز شد و برخی از نمایندگان در حالی که دو عضو در شورایعالی بورس دارند و در جریان این مصوبات بودند، به اعلام مخالفت با آن پرداختند.
مخالفان تاکید داشتند اگر این تصمیمات مانع قانونی نیز نداشته باشد در شرایط فعلی به نفع کشور نیست و جلوی اجرای آن را میگیرند. گرچه واکنش کلیت بازار به این دو خبر مثبت بود و چراغ امیدی در دل سرمایهگذاران روشن کرد تا شاید بخشی از ضرر آنان با این حمایتها جبران شود اما اظهارنظرهای متناقض منجر شد این امید نیز از دست برود و سرگردانی سهامداران بیش از قبل بشود.
دعوای وزارت نفت و اقتصاد بر سر عرضه دارادوم گرچه بهانهای برای ریزش بازار شد اما حتی وقتی تکلیف عرضه صندوق ETF دوم مشخص و قطعی شد هم بازار نهتنها به روزهای اوج خود بازنگشت بلکه شاخص هر روز از رکوردهای قبلی خود تنزل میکند. به اعتقاد کارشناسان، تصمیمات خلقالساعه و مبتنی بر آزمون و خطا، موجب افزایش نااطمینانی در بازار سرمایه شده است. به اعتقاد آنان حتی اگر بخشی از این تصمیمات درست باشد نیز به دلیل افزایش بیاعتمادی سهامداران به بازار، دخالت تلقی میشوند و در شرایطی که بازار وضعیت مطلوبی ندارد منجر به فرار سرمایهها خواهد شد.
یادداشت پایانی | سیاستهای غلط یا دیرهنگام
- حسن رضاییپور | فعال بازار سرمایه
اگر بخواهیم بازار سرمایه را تحلیل کارشناسی کنیم، میتوان گفت که دلیل بخشی از ریزشها یا کاهش ارزش سهام مربوط به طبیعت بازار است. به عبارت دیگر بازار سرمایه همیشه بهصورت طبیعی شاهد نوساناتی در محدوده مثبت و منفی است؛ بنابراین بخشی از ریزشها طبیعی است و نمیتوان آن را اتفاق عجیب و غریبی دانست که تا به حال بازار شاهد آن نبوده باشد.
هر قدر شیب رشد ارزش سهام در بازار تند و سریع باشد انتظار میرود که شیب کاهش هم به همان مقدار سریع و تند صورت گیرد. اما نکتهای که در این میان وجود دارد این است که از یک جایی به بعد ریزشها طبیعی نیست و نمیتوان آن را اصلاح نامید. ریشه این مساله را نیز باید در برخی تصمیمگیریهای غلط یا دیرهنگام جستوجو کرد.
برخی از تصمیمهایی که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم، تصمیمهایی است که باید در زمان رشد بازار گرفته میشد. تصمیمهای درستی که باید گرفته میشد یا محدودیتهایی که باید اعمال میکردند، اگر در شیب تند بازار افزایشی گرفته میشد، شاید امروز مجبور نبودیم که تمامی راههای جلوگیری از ریزش را امتحان و آزمون و خطا کنیم.
متاسفانه اکنون ذهنیتی بین سهامداران و سرمایهگذاران بازار سرمایه به وجود آمده که حتما بازار با یک مشکلی روبهرو شده که سیاستگذاران میخواهند با چنین تصمیمها و مصوباتی بهصورت مصنوعی و موقتی جلوی ریزش بازار را بگیرند.
بنده به شخصه معتقدم بازار سرمایه محل تمرکز سرمایههای سرگردان هست. هرقدر این نگرانی را برای سهامداران بیشتر کنیم که میخواهیم جلوی ریزش بازار را بگیریم، اثر منفی بیشتری میگذارد و اوضاع بازار بدتر از این میشود.
حداقل اکنون میتوانیم اثر منفی این مصوبات و تصمیمهای عجولانه و در برخی موارد کارشناسی نشده را بر عملکرد سرمایهگذاران و سهامداران ببینیم. به عبارت دیگر این تصمیمها و مصوبات تاکنون اثر معکوسی بر بازار داشته و نظر سیاستگذار که بازگرداندن آرامش به بازار بوده، تامین نشده است.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که در این شرایط چه باید کرد تا آرامش به بازار بازگردد؟ به عقیده من نخستین حرکتی که اولویت دارد، اعتمادسازی و بازگرداندن اطمینان به سهامداران و سرمایهگذاران است. سهامدار و سرمایهگذار باید به ساختار و مدیریت بازار و به تصمیمگیریهایی که میشود، اعتماد کنند تا در بازار بمانند.
دومین مورد که باید بهصورت سریع انجام شود، شفافسازی است. متاسفانه ما در شفافسازی بسیار نقص داریم. شاید اگر به همان اندازهای که تصمیمگیری شده، به همان اندازه شفافسازی میشد، میتوانستیم خیلی سریعتر جلوی روند کاهشی یا فرسایشی بازار را بگیریم.
بهعنوان مثال اکنون نمادهایی در بورس داریم که سهم بزرگی در بازار دارند اما بدون هیچ دلیل و منطقی بسته شدهاند. سرمایهگذاری که وارد بازار سرمایه میشود اولین اصلی که در نظر میگیرد نقدشوندگی است، بنابراین وقتی ما اولین اصل را زیرپا میگذاریم و این نقدشوندگی را از آنان میگیریم، این نگرانی همیشگی را برای آنان به وجود میآوریم که سهم یا سرمایهگذاریشان در بازار سرمایه بلوکه میشود.
وقتی این احساس شدیدتر میشود که هیچ دلیلی منطقی هم برایش وجود نداشته باشد و توضیحی هم برای سهامدار و سرمایهگذار نداشته باشیم. یا مثلا در شرکتهایی که شفافسازی در شبکه کدال ندارند، میبینیم که در برخوردها با آن سهمها عدالت رعایت نمیشود.
یعنی با بعضی از سهمها یک نوع برخورد میشود و با برخی دیگر برخورد دیگری میکنند. همه این رفتارها در کنار هم اعتماد اولیه را از بازار حذف میکند و به بیاعتمادی دامن میزند. بنابراین معتقدم اگر به جای تصمیمگیری و مصوبات پیدرپی به شفافسازی و اعتمادسازی برگردیم بسیار بهتر میتوان نتیجه مطلوب گرفت و آرامش و تعادل را به بازار بازگرداند.
اکنون بازار با ریسکهای بسیاری دستوپنجه نرم میکند. این ریسکها هم اقتصادی است و هم به نوعی سیاسی. به عبارت دیگر تمامی تصمیمگیریها در سطح کلان کشور منتظر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست که آیا دونالد ترامپ در کاخ سفید میماند یا جو بایدن جانشین او و رئیسجمهور آمریکا میشود.
اکنون شما به هر بازار میروید همه و همه چشم به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری امریکا و تصمیماتی که رئیسجمهور جدید آمریکا میخواهد در ارتباط با ایران بگیرد، دارند. بنابراین ما تا زمان روشن شدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده آمریکا نمیتوانیم بگوییم بازار سرمایه چه سرنوشتی پیدا میکند آیا روند مثبت به خود میگیرد یا منفی. اما میتوان گفت اکنون بازار به نقطهای رسیده که افرادی که قصد سرمایهگذاری در این بازار را دارند میتوانند سهمهای خوب با قیمتهای مناسب شناسایی کنند.
علاوه بر این هر لحظهای که بتوانیم آن اطمینانخاطر را در فضای بازار ایجاد کنیم، روند رو به رشد بازار به سرعت قابل برگشت است حالا این روند میتواند کوتاهمدت باشد یا بلندمدت ولی تا زمانی که این علائم و شرایط نبود اطمینان در بازار وجود داشته باشد همچنان درگیر این روند فرسایشی خواهیم بود.