به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: درحالی که هیچیک از اقدامات پیشین خودروسازان و نهادهای نظارتی نتوانسته این بازار آشفته را کنترل کند، پیشنهاد استفاده از ابزارهای بورس کالا برای کاهش التهابات این بازار و همچنین تامین مالی این شرکتها و قطعهسازان بهطور جدی درحال پیگیری است و پیشنهادهایی نیز از سوی برخی کارشناسان و حتی رئیس قوهقضائیه تحت عنوان ابزارهای بورس کالا برای حمایت از بازار و صنعت خودرو مطرح شده است. برای بررسی هرچه بیشتر ابزارهای پیشنهادی گفتوگویی با حسن کاکایی، کارشناس بازار و صنعت خودرو و عضو هیاتعلمی دانشگاه انجام داده که در ادامه میخوانید.
استفاده از ابزارهای مالی بورس برای تامین مالی خودروسازان در شرایط فعلی این صنعت را چه میزان راهگشا میدانید؟
در شرایطی که قیمت در صنعت خودروی کشور واقعی نیست و خودروساز و حتی تولیدکنندگان قطعه برای تولید هر محصولی بعضا زیانده هستند، تنها بهکارگیری روش جدید تامین مالی نمیتواند مشکلی را در این صنعت برطرف کند. بخش عمدهای از مشکلات فعلی مالی خودروسازان از قیمتگذاری نادرست در این بخش ناشی شده است، زمانی که حتی با احتساب دلار ۱۶ هزار تومانی نیز خودروساز بر روی فروش هر محصول خود متضرر میشود، تولید هر خودرو به منزله تولید زیان است.
بنابراین اگر طبق برنامه وزارت صمت خودروسازان بتوانند امسال یک میلیون خودرو تولید کنند و با قیمت فعلی به فروش برسانند، شاید ۳۰ هزار میلیارد تومان زیان تولید کردهاند. در این شرایط رفتن به سمت تامین مالی (سنتی) به منزله استقراض برای تولید زیان دارد و طبیعتا چنین کاری با عقل جور در نمیآید.
استفاده از روشهای مالی و بحث بر سر میزان اثربخشی زمانی نتیجهبخش خواهد بود که بنگاه درحال انجام کاری سودآور است، بنابراین باید ابتدا علت زیاندهی این خودروسازان مرتفع شود.
قیمتگذاری دستوری و ثابت درحالی که قیمت مواد اولیه این صنعت ثابت نیست، از جمله دلایل زیاندهی این صنعت شمرده میشود که گاه از ثابت کردن بهای مواد اولیه بهعنوان راهحل این مشکل یاد میکنند؛ درحالی که این کار نهتنها راه نیست که چاه نیز بهشمار میرود و بخشهای دیگر زنجیره را نیز همانند خودروسازان با چالش روبهرو کرده و درصورت اجرا باید منتظر تبعات اقتصادی بعدی بود.
پیشنهاد عرضه خودرو در بازار فیزیکی بورس کالا را چگونه ارزیابی میکنید؟
غیرواقعی بودن قیمت فروش خودروهای کارخانهای تبدیل به یکی از معضلات اصلی این صنعت شده که نتیجه آن زیان قابلتوجه خودروسازان کشور است. حال در شرایطی که اجازه فروش محصول در بازار آزاد به علت ترس از گرانی حاصل از تبانی، داده نمیشود، عرضه در بورس کالا میتواند بهعنوان راهکاری برای واقعی شدن قیمتها در فضایی شفاف بهکار آید.
البته این امر مشکل مردم را در کوتاهمدت برطرف نمیکند؛ اما باعث میشود که خودروسازان کشور از زیان خارج شوند و در این شرایط میتوان برای استفاده از روشهای تامین مالی از بورس بحث کرد. پس از آنکه این شرکتها از بحران زیاندهی خارج شدند، میتوانند برای اجرای پروژههای توسعهای خود از روشهای نوین مالی که بورس در اختیار آنها میگذارد استفاده کرده و با اجرای این طرحها ظرفیت تولید خود را بالا ببرند که این موضوع در بلند مدت مشکل را حل خواهد کرد.
عرضه کالای مصرفی همچون خودرو در بورس کالا را میتوان سرآغاز چنین معاملاتی در کشور دانست؟
اگرچه در دنیا خودرو کالایی مصرفی بهشمار میرود، اما در ایران تبدیل به کالایی سرمایهای شده است. همچنین سایر کشورها با مشکل کمبود خودرو مواجه نیستند و درواقع عدم تعادل عرضه و تقاضا در این زمینه است که باعثشده عدهای پیشنهاد استفاده از بورس کالا را برای خودرو مطرح کنند.
اگرچه تمام نگرانیهای فعلی در زمینه مشکلات عرضه خودرو در بورس کالا درست و قابلفهم است اما استمرار شرایط فعلی مرگ خودروسازی را درپی دارد، بنابراین میتوان به راهکار عرضه خودرو در بورس کالا در شرایط فعلی ایران بهعنوان راه چاره نگاه کرد.
کارشناسانی که عرضه خودرو در بورس کالا را ارجح بر فروش در بازار آزاد میدانند، معتقدند فضای شفاف بورس باعث جلوگیری از تبانی و دلالی میشود. هرچند در زمینه کالاهای مختلف که در بورس کالا عرضه میشوند نیز همواره صحبت از دستگیری بازار توسط دلالان وجود دارد، اما به هر طریق این فضای شفاف از چنین مواردی میکاهد. همچنین میتوان این طرح را در بازه زمانی یک تا ۳ ماه اجرایی کرده و بعد درباره نحوه ادامه آن تصمیم گرفت.
عملیترین راه برای حل مشکل بازار خودرو را چه میدانید؟
مشکل اینجاست که مسوولان بهدنبال حل مساله خودرو در بازار هستند، درحالی که مشکلات بازار خودرو کشور از بخش تولید نشأت میگیرد. در روزهای ابتدایی مطرح شدن تحریم، دولت مدعی شد امکان تامین ارز ۴۲۰۰ تومانی را دارد و با تمرکز بر تامین ارز بازار به جای حل مشکلات بخش تولید وضعیت فعلی را رقم زد.
در واقع در ۲ تا ۳ سال اخیر اگر مسوولان بهجای تمرکز بر حل مشکل بازار، انرژی خود را بر حل مشکلات تولید میگذاشتند، نتیجه بهتری حاصل شده بود. اگر در این زمان بهجای اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی و حراج سرمایههای مملکت به دنبال راهی برای افزایش تبادلات صنعتی با دنیا یا تسریع روند مراحل اداری گمرک میگشتند، تولید وضعیت بهتری داشت و بهبود شرایط تولید بازار را نیز به ثبات بیشتری میرساند.
در شرایط فعلی اگر امکان آزادسازی قیمت خودرو در حاشیه بازار و خروج تولیدکننده از زیان وجود ندارد، بهترین راه استفاده هرچه سریعتر از مکانیزم بورس کالا و اجرای این طرح برای یک دوره آزمایشی چند ماهه است، ادامه شرایط فعلی این صنعت را با سرعت به سوی نابودی میبرد. در ادامه با خروج خودروسازان از زیان میتوان به سراغ استفاده از ابزارهای نوین مالی رفت. هرچند استفاده از این ابزارهای نیز باید بهصورت کارشناسی و درصورتی که این روشها هزینه کمتری نسبت به روشهای فعلی موجود داشته باشند، صورت گیرد.
نتیجهبخشی ابزارهای تامین مالی مطرح شده به چه پیششرطهایی نیاز دارد؟
نامناسب بودن اوضاع بانکها، بالا بودن تورم و وجود نقدینگی قابلتوجه در کشور باعث شده که در ماههای اخیر استقبال از بورس افزایش پیدا کند. در این میان باتوجه به اینکه این بازار از شفافیت مالی مناسبی نیز برخوردار است، میتوان از پتانسیلهای آن برای جذب نقدینگی سرگردان به بخش واقعی تولید استفاده کرد. بهنظر میرسد که برخی ابزارهای بیان شده نیز با همین هدف شکل گرفتهاند.
اما میزان نتیجهبخشی آنها کاملا وابسته به نحوه صحیح اجرایی کردن آنها دارد. اگر به سراغ تامین مالی از بورس برویم و شفافیت لازم را همزمان بهوجود نیاوریم بهطور قطع زمینه انواع فسادها را فراهم کردهایم. درکنار این موضوع افرادی که وارد این سرمایهگذاری میشوند، باید آگاهانه آن را انتخاب کنند و بپذیرند قرار نیست در صورت زیان، دولت یا هیچ نهاد دیگری جبرانکننده ضرر آنها شود.
مشابه این اتفاق در بورسهای بزرگ دنیا پیش آمده است. نمونه این اتفاق در سال ۲۰۰۱ و مربوط به شرکت آمریکایی انرون بود که پس از مشخص شدن کلاهبرداری این شرکت ارزش سهام آن بهشدت افت کرد. پس از این اتفاق و اعلام ورشکستگی شرکت انرون در سیستم حسابرسی شرکتهای ایالاتمتحده آمریکا تغییراتی بنیادی ایجاد شد.
همچنین پیشامدی همچون بحران دات کامها که در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و طی آن بازار سهام این کشور پس از یک دوره افزایش پرسرعت غیرواقعی دچار سقوط قابلتوجهی شد نیز در این بازار محتمل است. اما باید دید اگر اتفاقی مشابه در ایران پیش آید، چه واکنشی را درپی دارد. اگر دولت بخواهد سیاستی همچون حمایت از سپردهگذاران و موسسات مالی غیرمجاز را در این رابطه نیز پیش بگیرد، باید منتظرآسیب اقتصادی بسیار جدی بود.
بنابراین اگر به سراغ روشهای نوین مالی میرویم باید تمامی قوانین این نظامها را بپذیریم؛ چراکه استفاده نصفه و نیمه از آنها بسیار خطرناک خواهد بود. درواقع اگر کشور شرایط استفاده از این ابزارهای نوین مالی را ندارد، بهتر است که در همان لایه سنتی خود باقی بماند.