به گزارش «دنیای بورس» به نقل از اکو ایران، در حالی که شاخص قیمت بورس از ابتدای سال بیش از سه برابر شده است ، نگرانی های بسیاری در خصوص ادامه مسیر فعلی و تبعات آن در سایر بازارها از جمله ارز، طلا و مسکن بوجود آمده است .
به نظر می رسد سیاستگذاران اکنون در بن بست بزرگی قرار دارند .از یک سو توقف موتور بورس می تواند سایر بازارها را با التهاب بیشتری روبرو سازد و از سوی دیگر رالی قیمت ها در سهام می تواند با ارائه سیگنال انتظارات بالای تورمی , آهنگ افزایش قیمت ها را تسریع نماید. حسین عبده تبریزی در یک گفتگوی بی پرده ضمن تشریح شرایط کنونی به سیاست هایی اشاره می کند که نقش داروی آرام بخش را ایفا کند.
لینک کامل فیلم تحلیل حسین عبده تبریزی را اینجا ببینید.
از بیتوجهی به ریشهها تا هیاهو بر سر پیامدها
- محمد ماشینچیان | کارشناساقتصاد
چندی است که رشد قیمت سهام بیش از پیش توجهها را به خود جلب کرده و بسیاری با مورد توجه قرار دادن این نکته که سرعت افزایش قیمت داراییها در این بازار متناسب با واقعیات فعلی اقتصاد ایران نیست، نسبت به آینده این بازار و تبعات بعدی رونق آن ابراز نگرانی میکنند.
در این میان برخی نیز به دلیل آنکه شاهد افزایش اعداد و ارقام بر تابلوهای بورس و فرابورس هستند، رشد قیمت در این بازارها را عاملی برای اوجگیری سطح عمومی قیمتها که خود را در قامت نرخ تورم نشان میدهد، تلقی میکنند. درخصوص رشد قیمتها در بازار سرمایه باید گفت که این بازار معلول تورم است، نه علت آن. از این رو فکر میکنم درخصوص این مقوله نگاه علّی به پدیده افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه میتواند ما را از آنچه موجب شکلگیری تورم شده است، باز دارد.
در بررسی آنچه این روزها در بازار سرمایه رخ میدهد باید توجه داشت که تورم حاصل سیاستگذاری است. در نتیجه اگر نگرانی درخصوص شکلگیری تورم و افزایش آن وجود دارد مشکل باید از طریق سیاستگذاری صحیح و تغییر رویههای قبلی حل شود. اینکه گفته شود رشد قیمتها و شاخصها در بازار سرمایه منجر به افزایش تورم میشود، با توجه به مندرجات کتب دانشگاهی اقتصاد با علم اقتصاد در تضاد است.
اینکه دارایی مردم به کدام قسمت از اقتصاد وارد میشود، تا حد زیادی معلول سیاستگذاری است. در شرایطی که بسیاری از بازارها محدود شدهاند و بسیاری از فعالیتهای اقتصادی تعطیل هستند، طبیعی است که در نبودن فرصت مناسب در سایر بازارها نقدینگی وارد بورس شود.
از طرفی باید توجه داشت رشد مغایر با قواعد اقتصادی و بنیادی به دلیل آنکه به سرعت افزایش قیمتها دامن میزند، میتواند در آینده مشکلاتی را پدید بیاورد. آنچه در مواجهه با این پدیده حائز اهمیت است، لزوم توجه به این نکته است که در صورت بروز مخاطرات از سوی این بازار، ایجاد محدودیت به شکل دستوری در آن نیز علاج واقعه نخواهد بود.
باید مشکل به شکل ریشهای حل شود. البته مقصود از چنین سخنانی این نیست که بگوییم افزایش غیرواقعی قیمتها در بازار سهام مشکلی پدید نمیآورد، آنچه حتما باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که رونق فعلی بازار سهام معلول برخی سنجههای کلان در اقتصاد کشور است.
باید توجه داشت که نقدینگی موجود در بازار سرمایه در این بازار ایجاد نشده و صرفا به تبع شرایط اقتصادی کشور به این بازار سرازیر شده است. منشأ تولید نقدینگی و خلق پول در هر کشوری نظام بانکی و در راس آن بانک مرکزی است و هیچ بازار و ساختار دیگری در عمل توانایی افزودن بر سطح نقدینگی کشور را ندارد.
بدون شک باید پذیرفت که سیاستگذاری غلط تبعاتی دارد. اگر قرار باشد مشکلات اقتصادی از این دست حل شود، سیاستمداران باید با تغییر رویکرد نسبت به مشکلات این چنینی رویکردی ریشهای به مساله تورم داشته باشند. نسبت دادن منشأ تورم به بازارها صرفا نادیده گرفتن صورت مساله است. در حال حاضر این مساله به رویه تبدیل شده که سیاستگذار پس از بروز نتایج تصمیماتش، بازتاب آن تصمیمات را محدود میکند.
این در حالی است که اصل مشکل را خود سیاستگذار ایجاد کرده و اگر بخواهد آن را بهطور ریشهای حل کند، باید واقعبینانه به اصل مشکل بپردازد. از این رو هر نوع درمان موضعی مشکل کشور را حل نخواهد کرد و محدود کردن نقدینگی در یک بخش از اقتصاد به سر برآوردن آن از بخشهای دیگر منتهی خواهد شد. فکر نمیکنم در حال حاضر اقتصاددانی در ایران وجود داشته باشد که نگران رشد نقدینگی نباشد.
در حال حاضر هم مساله مشخص است و هم درمان آن؛ میتوان گفت اجماع تقریبی درخصوص آن وجود دارد. فکر میکنم در زمینه افزایش نقدینگی باید اقدامی عاجل صورت بگیرد چرا که در غیر این صورت پرداختن بیش از حد به معلولها ما را از حل کارآمد مشکل غافل خواهد کرد.
رونق بورس معلول تورم و نه علت آن
افزایش قیمت ارز یا به تعبیری دیگر کاهش ارزش پول ملی از ابتدای سال ۹۷ خود را در قامت افزایش تقریبا مداوم سطح قیمتها در بازار سرمایه نشان داده است. در طول این دو سال هرچه که بازار به پیش رفته است، توجه تعداد بیشتری از آحاد مردم به سمت معاملات سهام جلب شده و بورسی شدن مردم نیز با شیبی تندتر ادامه یافته است. کار تا آنجا پیش رفته که تا هفته جاری شاخص کل بورس تهران افزایشی ۱۷ برابری را نسبت به آنچه در ابتدای سال ۹۷ شاهد بوده به ثبت رسانده است.
این افزایش دور از انتظار که در مقایسه با سایر بازارها رقمی غیرمعمول را نشان میدهد، سبب شده بسیاری از کارشناسان رشد بازار سرمایه را بیارتباط با رکود حاکم بر کل اقتصاد بدانند. میتوان گفت افزایش تقریبا بیوقفه قیمت سهام در بازار سرمایه، در حالی رخ داده است که طی دو سال گذشته، شمع اقتصاد ایران در مواجهه با شعله داغ تحریمها، کاهش قدرت خرید و فشار مضاعفی که شیوع کرونا به آن وارد کرده، کوچکتر و کوچکتر شده است.
این رخداد سبب شده واگرایی بزرگی که میان رشد منفی اقتصادی با رونق بازار سهام رخ داده بسیاری را نسبت به آنچه در این بازار میگذرد نگران کند و سبب شود تا نسبت به تبعات بعدی خروج نقدینگی از این بازار هشدار دهند.
در این رهگذر رشد شاخصهای بازار سرمایه نه فقط به علت افزایش قیمتها و تقویت انتظارات تورمی بلکه معلول خلق پول و افزایش قابل توجه سطح نقدینگی در کشور است که سبب شده پیشبینی هرگونه ثبات قیمتها تا پایان سال جاری را برای اقتصاددانان به امری مشکل بدل سازد. دیدگاههایی از این دست در حالی ارائه میشود که افزایش پایه پولی در ساختار اقتصادی کشور همچنان تداوم دارد و اضافه برداشت از بانک مرکزی که توسط دولت انجام میشود در چارچوب یک برنامه عملی و شفاف مهار نشده است.
در حالی که برخی که میتوان آنها را حامیان بازار سهام خواند، هدایت نقدینگی به این بخش از اقتصاد را امری مبارک میپندارند که میتواند ضمن بازداشتن جریان پرتلاطم نقدینگی از گسیل آن به بازارهای موازی مانند ارز و طلا و مسکن ممانعت کند و در مقابل دیدگاههایی بر این موضوع تاکید دارند که روند فعلی بازار سرمایه به رشد نقدینگی منجر خواهد شد.
در عین حال همسو نبودن جریان نقدینگی متناسب با افزایش میزان تولیدات در اقتصاد کشور به نامعادله بزرگ اقتصاد ایران بدل شده که میتواند در مواجهه با بازارهایی مانند بازار سرمایه سایر بازارها را نیز دستخوش تغییر کند. باید دید افزایش مداوم قیمتها در این بازار و تاثیر آن بر سطح تورم نقدینگی چیست و این ارتباط چگونه است.
پیمان مولوی کارشناس اقتصادی در گفتوگویی با اشاره به آمار ارائه شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس گفت: به عقیده من کسانی که میگویند رشد بازار سرمایه باعث شکلگیری تورم میشود یکسری بدیهیات اقتصادی را در نظر نمیگیرند. وقتی در کشوری زندگی میکنیم که در آن رشد اقتصادی وجود ندارد و به گواه مرکز پژوهشهای مجلس در ۸ سال گذشته میانگین رشد اقتصادی تنها ۲/ ۰ درصد بوده، در طول همین مدت نقدینگی ۶ برابر و پایه پولی ۴ برابر شده است، طبیعی است که سطح عمومی قیمتها بهطور پیوسته در حال افزایش باشد.
سر برآوردن غول نقدینگی به موازات افت اقتصاد: این کارشناس اقتصادی افزود: GDP ایران از ۴۲۵ میلیارد دلار به حدود ۳۸۰ میلیارد دلار کاهش یافته است، چنین ساختار نقدینگی و پایه پولی ناشی از بدهی بانکها و دولت به بانک مرکزی است و ناشی از سیاستگذاری دولتهاست. طبیعتا در چنین شرایطی هر گاه که تولید نیز افزایش پیدا کند، تورم به میزانی کمتر و هرگاه همچون سال جاری سطح تولید افزایش نیابد، غول نقدینگی خود را در قالب افزایش تورم بیشتر نشان میدهد.
پیمان مولوی درخصوص تاثیر این نقدینگی بر بازارهای کشور گفت: در وضعیت فعلی نقدینگی نه تنها در بازار سهام بلکه در بازارهای دیگر نیز اثرگذار خواهد بود. طبیعی است که گسیل نقدینگی به یک بازار خاص سبب میشود بازده آن بازار نسبت به سایر بازارها افزایش معنادار داشته باشد. در حال حاضر این بازار، بازار سرمایه است. در وضعیتی که رشد اقتصادی کشور منفی است، افزایش تقاضای ناشی از نقدینگی در تمامی بازارها بیش از پیش خود را نشان میدهد. این نقدینگی سبب شد تقاضا برای دارایی افزایش پیدا کند. این قضیه از یک گوشی تلفن همراه صادق است تا سهام شرکتها در بازار سرمایه.
سرریز نقدینگی به بازارهای موازی: وی درخصوص طرح مساله حباب در بازار سرمایه و غیر معمول بودن آن نسبت به ارزش شرکتها خاطرنشان کرد: واقعیت امر این است که در بازار سرمایه حباب نداریم. در حال حاضر آنچه حباب دارد ریال است. در واقعیت ما در وضعیتی قرار داریم که همه مردم ایران درصدد معاوضه پول ملی با داراییهایی هستند که ارزش آنچه اندوختهاند را حفظ کند. در این شرایط اگر نقدینگی موجود در دست مردم وارد هر یک از بازارها شود، سرریز نقدینگی به سایر بازارها سرایت میکند.
برای مثال اگر شاهد وضعیتی باشیم که نقدینگی وارد بازار ارز شود، چرخهای از افزایش قیمت در سایر بازارها ایجاد میشود که به نوبه خود سطح عمومی قیمتها در این بازارها را نیز افزایش میدهد و این چرخه تداوم خواهد یافت. در این شرایط سخن به میان آوردن از حباب چندان معنایی ندارد. اگر بگوییم بازار سرمایه روزی وارد رکود خواهد شد، مثل این است که بگوییم روزی باران خواهد آمد یا برف خواهد بارید.
تداوم حضور نقدینگی منوط به افزایش عمق بازار: علی صادقین تحلیلگر اقتصاد در پاسخ به این سوال که آیا بورس به تنهایی توانایی ایجاد تورم را دارد یا خیر، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» گفت: در کوتاهمدت بورس پذیرای نقدینگی سرگردانی است که در عمل میتواند به سمت بازارهای موازی برود و موجب سفتهبازی در این بازارها شود. از این رو در کوتاهمدت نمیتوان گفت که رونق بازار سرمایه به افزایش نرخ تورم منتهی میشود. به عقیده من در کوتاهمدت بورس ضربهگیر اصلی تورم در حوزههای خودرو، طلا، مسکن، ارز و حتی حوزههای کالایی است.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در بلندمدت میان بازار سهام و تورم رابطهای دیگر برقرار است. اگر این بازار از عمق کافی، رشد سودآوری شرکتها، منطقی شدن نسبت P/ E (قیمت نسبت به سود هر سهم)، تکنیکها و ابزارهای متنوع مالی برخوردار باشد، حتی با فرض اینکه بازار وارد فاز اصلاح شود، بخش قابل توجهی از این نقدینگی باقی خواهد ماند.
اما اگر بازار از عمق کافی برخوردار نشود و دید دولت نسبت به بازار سرمایه محدود به سال جاری باشد و همچنین جذابیت بازارهای موازی مانند سود بانکی یا افزایش سفتهبازی در بازارهای دیگر را شاهد باشیم، ناگزیر میتوان انتظار داشت، بسیاری از افرادی که هماکنون در بازار سرمایه فعال هستند، سرمایه خود را از این بازار خارج و به سمت بازارهای دیگر گسیل کنند. چنین امری میتواند ایجاد تورم کند. بنابراین وقوع چنین امری دغدغه امروز اقتصاد ایران نیست اما در بلندمدت میتواند به بروز مشکلات تورمی منجر شود.
وی با تاکید بر اینکه در صورت افزایش نیافتن عمق بازار سهام ممکن است در آینده نه فقط شاهد خروج پول موجود از این بازار و افزایش قیمت داراییهای دیگر، بلکه بروز فاجعه در اقتصاد کشور باشیم، در مورد افزایش قیمت داراییهایی مانند مسکن، طلا و ارز در هفتههای اخیر گفت: باید توجه داشت که در این میان و همزمان با رونق بورس برخی از افراد نیز هستند که ترجیح میدهند سرمایه خود را در بازاری غیر از بازار سهام، سرمایهگذاری کنند.
بعید نیست که با افزایش نقدینگی ترجیحات آن دسته از سرمایهگذاران به افزایش قیمت در بازار داراییهای دیگر منتهی شود. بازارهایی نظیر طلا و ارز مشتریان خاص خود را دارند و زمانی که نرخ سود بانکی کاهش پیدا کند یا حتی به غلط نسبت به رشد بازار سرمایه واهمه وجود داشته باشد، بالطبع تورم انتظاری موجود در اقتصاد ایران میتواند قیمتهای سایر بازارها را نیز دستخوش تغییر کند.
ظرفیت بالای بازار سهام در مقایسه با بازارهای دیگر: این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: باید به این نکته توجه کنیم که ظرفیت بازارهایی نظیر طلا، ارز و حجم معاملات این بازارها نسبت به بازار سرمایه بسیار کمتر است. بنابراین بازارها با نقدینگیای به مراتب کمتر از آنچه در بازار سرمایه وجود دارد، قیمتهای بیشتر و التهاب معاملات را شاهد خواهند بود.
او در ادامه با اشاره به این نکته که بازار سرمایه صرفا محلی برای گردش نقدینگی و تغییر ارزش داراییهاست، درخصوص این تصور اشتباه که بازار سرمایه به خودی خود توانایی ایجاد تورم از افزایش نقدینگی را دارد، گفت: به خاطر داشته باشیم که خلق پول تنها و تنها در اختیار بانک مرکزی است و بازار سرمایه به هیچ عنوان امکان افزایش نقدینگی را ندارد.
مکانیزم خلق پول از طریق تغییر در پایه پولی یا تغییر در ضریب فزاینده پولی توسط سیستم بانکی ممکن خواهد بود. بنابراین بازار سرمایه تنها میتواند پذیرای ورود نقدینگی یا بروندهنده آن باشد. آنچه در بورس میتواند رخ دهد در بدترین حالت ممکن، ترکیدن حباب قیمتها است.
این کارشناس اقتصادی در پایان افزود: فکر میکنم که بازار سهام در ماههای پیش رو نیز میتواند بیرقیب باشد. تمایل سرمایهگذاران در حال حاضر بیشتر به سمت شرکتهای بزرگ، بنیادی و آنها که پتانسیل افزایش سود دارند تغییر کرده است. اغلب این شرکتها، بنگاههایی هستند که رشد ارزش داراییها در آنها مشهود است و از نظر عملیاتی نیز رشد نرخ ارز به آنها کمک میکند. اگر چه از منظر مقدار تولید شرکتهایی که در بازار سرمایه فعال هستند تا حدودی دستخوش تغییر شدهاند، با این حال از نظر فروش ریالی نسبت به ادوار گذشته در رکود نیستند. از این رو نمیتوان رکود حاکم بر فروش بسیاری از شرکتها در کل اقتصاد را به بیشتر صنایع بورسی تعمیم داد.