به گزارش «دنیای بورس»، غلامرضا مصباحی مقدم درباره برگشت ایران به فهرست سیاه FATF بعد از حدود 4 سال که منجر نوسان بازار ارز و سایر بازارها شده به جماران اعلام کرد : تعبیر فهرست سیاه به هیچ وجه صحیح نیست. چیزی به نام فهرست سیاه FATF وجود ندارد. متأسفانه مطبوعات ایران دائما درباره این اصطلاح حرف می زنند. آنچه وجود دارد فهرست کشورهای همکار، غیرهمکار، درحال همکاری و تعلیق شده درحال همکاری با FATF است.
FATF جز توصیه هیچ کار دیگری نمی تواند انجام دهد و تنها می توانداعلام کند در همکاری تجاری با ایران احتیاط کنید. بانک ها و کشورهای همکار ایران تاکنون احتیاط ها را کرده و شناخت خوبی هم دارند و می دانند ایران نه پولشویی و نه تامین مالی تروریسم می کند.
تعبیر فهرست سیاه اثر بسیار بدی بر افکار عمومی جامعه دارد و کسانی که این اصطلاح را به کار می گیرند با روان جامعه بازی می کنند. چرا باید روانپریشی برای ملت ایران به وجود آورند؟ این اشتباه بزرگی است. زیرا در FATF اصطلاحی به نام فهرست سیاه وجود ندارد. در این برهه مجددا وارد فهرست کشورهای غیرهمکار با FATF شدیم. آنچه تصویب شده مجددا فرجه ای برای ایران باقی گذاشته که هر وقت دو کنوانسیون پالرمو و CFT را تصویب کرد، مجددا امکان ورود به فهرست کشورهای همکار وجود دارد.
اینکه در صورت برگشت ایران به تعبیر اشتباه مطبوعات به فهرست سیاه FATF ، برای بازگشت حتی بعد از تحریم های آمریکا نیز فرایند طولانی نیاز است. در این میان ایران تاکنون به 39 توصیه از 41 توصیه FATF عمل کرده ولی هیچ فایده و منفعتی نبرده است. اینکه آیا اتفاق روز جمعه تاثیری بر قیمت ارز یا وضعیت تجارت خارجی ایران خواهد گذاشت یا نه؟ نمی دانم باز چرا مطبوعات مرتب به این مساله دامن زده و دست به فضاسازی می زنند؟
متاسفانه رسانه ها با چنین رویکردی افکار عمومی، فعالان اقتصادی، بازار و سرمایه گذاران بورس را به غلط تحت تاثیر قرار می دهند. این رویکرد باعث می شود معامله گران ارز تشویق به بالابردن قیمت ارز کنند. حال آنکه هیچ اتفاق مهم جدیدی رخ نداده است.
مهم این است که در شرایط تحریمی آمریکا هستیم و این شرایط موجب شده بانک های بین المللی درجه یک و دو و شرکت های بزرگ جهانی تحت تاثیر تحریم های آمریکا با ایران همکاری نکنند. این مسیر همچنان استمرار پیدا خواهد کرد تا وقتی که آمریکا تحریم ها را بردارد یا اینکه کشورهای دیگر آرام آرام جرأت دور زدن تحریم ها را پیدا کنند که چنین امری بسیار بعید است .
امروزه بانک ها و شرکت های درجه 3 دنیا کماکان با ایران همکاری می کنند. این بانک ها و شرکت ها با آمریکا تعامل ندارند یا اگر هم داد و ستدی دارند بسیار اندک است. بنابراین ترسی از مورد تحریم قرارگرفتن ندارند. لذا همین وضعیت امروز ، استمرار پیدا خواهد کرد. میزان صادرات سال جاری 36 میلیارد دلار بوده و تقریبا همین مقدار نیز واردات داشته ایم. این صادرات و واردات را چگونه انجام داده ایم؟ آیا با استفاده از بانک ها و شرکت های بزرگ جهانی بوده؟ خیر. تمام این مقدار با استفاده از بانک ها و شرکت های درجه سه دنیا، صرافی ها و دولت های همکار ایران مانند چین، روسیه، هند، ترکیه و عراق بوده است.
همکاری ها مشابه گذشته ادامه پیدا خواهد کرد و بانک ها و کشورهای همکار ، واهمه ای از ادامه همکاری ندارند. FATF نیز جز توصیه هیچ کار دیگری نمی تواند انجام دهد و تنها می تواند بگوید در همکاری تجاری با ایران احتیاط کنید.
کشور 80 میلیونی که یک درصد اقتصاد جهانی و 7 درصد ذخایر زیرزمینی جهان را دارد به بن بست نمی رسد. 80درصد اقتصاد ایران داخلی است و تنها 20 درصد اقتصاد ایران وابسته به داد و ستدهای خارجی است. چرا باید این مناسبات 20 درصدی را به گونه ای تعریف کنیم که 80 درصد اقتصاد داخلی دچار مشکل شود؟
بنابراین اتفاق تازه ای رخ نخواهد داد. رئیس بانک مرکزی نیز در واکنش به افزایش نرخ ارز و بعضی موضع گیری های رسانه ای و مطبوعاتی به کسانی که باید آنها را به شدت ناآگاه خواند یا دارای غرض و مرض هستند، واکنش نشان داد و گفته نرخ ارز در ایران تحت تاثیر قرارگرفتن ایران در گروه های غیرهمکار از سوی FATF قرار نمی گیرد.
وقتی رئیس بانک مرکزی چنین اظهارنظری می کند چرا بقیه این حرف ها را نمی شنوند؟ چرا بنا را بر این می گذارند که قشقرقی به پا کنند که خود آن قشقرق تاثیرگذار شود؟ بعضی از نویسندگان مطالب در این خصوص به آمریکایی ها و دشمنان نظام جمهوری اسلامی آدرس می دهند که اگر می خواهید تحریم کنید الان وقتش است. اگر می خواهید فشار بیاورید الان موقع خوبی است. باید پرسید آیا آنها خجالت نمی کشند که این گونه رفتار می کنند و در حال ریختن آب به آسیاب دشمنان جمهوری اسلامی هستند؟
رسانه ها بگذارند افکار عمومی آرام باشد و به مردم آرامش دهند. اصولا واقعیت اقتصاد یک مساله است و وضعیت روانی نسبت به آن مساله دیگری است. ممکن است واقعیت تحت تاثیر اتفاقی قرار نگیرد ولی وضعیت روانی قرار گیرد.
برای نمونه، اگر همه حرف از تورم بزنند خود این حرف ها تورم آفرین است و به عبارتی دیگر تبدیل به انتظارات تورمی می شود. بنابراین نباید به این شیوه رفتار کرد. باید منافع ملی را در نظر گرفته و سیاسی کاری نکنیم. سیاسی کاری در این گونه موارد سمی مهلک برای نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران از لحاظ اقتصادی است.
درباره سخنان ظریف که گفته بود اگر لوایح تصویب نشوند بهانه ای به آمریکا برای فشار بیشتر بر ایران هم باید بگویم آمریکا حداکثر زور را زده و هرگونه تحریم اقتصادی و مالی که می توانسته انجام داده است. بعد از اینکه در اوج تحریم ها قرار گرفتیم به تدریج از شدت فشارها کاسته ایم. کار به جایی رسید که آمریکا ظریف، رهبر معظم انقلاب و همچنین اخیرا پنج نفر از اعضای شورای نگهبان را تحریم کرد. پس دیگر چیزی برای تحریم در دست آمریکا باقی نمانده و مطمئن باشید اگر چیزی باقیمانده بود آن را هم تحریم می کرد.
تنها یک راه برای آمریکا باقیمانده و آن هم این است که CFT و پالرمو را تصویب کنیم. تنها در این صورت است که آمریکا می تواند تحریم های بیشتری علیه وضع کند. چرا که در این صورت همین میزان صادرات و وارداتی هم که با دور زدن تحریم ها داریم، نخواهیم داشت.
4 مطلبی مهمی که باید درباره FATF بدانید: