دنیای بورس: وقتی دو هفته پیش نام نوع جدیدی از ویروس کرونا (موسوم به ویروس ووهان) برای نخستین بار بر سر زبانها افتاد، اکثر تحلیلگران آن را با تجربه قبلی چین از شیوع بیماری سارس در سال 2002 مقایسه کردند. ویروس سارس هم نوعی ویروس کرونا به شمار میرفت و آن زمان بیش از 8000 نفر در جهان را مبتلا کرده و جان 774 نفر را گرفت. این اتفاق موجب افت 2 واحد درصدی رشد اقتصادی چین از 11.1 درصد در نخستین فصل 2003 به 9.1 درصد در فصل بعد شد. البته چین توانست در سه ماهه سوم سال این شاخص با اهمیت اقتصادی را به سطح 10 درصد بازگرداند.
با وجود این، طی روزهای اخیر ابعاد اثرگذاری ویروس جدید به سرعت در حال گسترش است. تعداد مبتلایان به آن از سارس پیشی گرفته و از سوی دیگر همچنان خبر موثقی از کشف درمان آن به گوش نمیرسد تا بتوانیم به کاهش گسترش آن امیدوار باشیم. اما کرونای جدید از چه جهاتی با کرونای قبلی متفاوت است؟
اولا سرعت انتشار کرونای ووهان در 25 روز نخست انتشار آن بسیار سریعتر از سارس بوده است که موجب هراس شدید سرمایهگذاران بازار جهانی شده است. هم اکنون شمار مبتلایان به ویروس کرونای جدید از مرز 12 هزار نفر عبور کرده است.
ثانیا در سال 2002 یعنی 17 سال پیش، چین حدود 4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تولید میکرد؛ در حالی که این رقم در سال 2019 به بیش از 16 درصد رسیده است. همچنین در آن زمان چین تنها 13 ماه بود که به سازمان تجارت جهانی پیوسته بود. اصلاحات تجاریای که چین برای پیوستن به WTO انجام داد تعیینکننده بودند و زمینه ائتلاف چین با سیستم تجارت جهانی را فراهم آورد. بنابراین میتوان ادعا کرد نقش و تاثیر چین بر اقتصاد جهانی در مقطع فعلی قابل مقایسه با سال 2003-2002 نیست.
از یک سو طبق آمار بلومبرگ، صنایعی که بیش از همه از محدودیتهای مسافرتی آسیب دیدند، (مثل خردهفروشیها و صنایع وابسته به توریسم) در سال 2003 سهم 42 درصدی از GDP را تشکیل میدادند، حال آنکه این رقم در سال 2019 میلادی به 54 درصد رسیده است. از سوی دیگر این محدودیتها در آن زمان بسیار کمتر بودند؛ به طور مثال در سال 2003 هیچ شهری قرنطینه نشده بود. بنابراین هر گونه اختلال در اقتصاد این کشور تاثیر بسیار بیشتری بر اقتصاد دنیا خواهد داشت.
همچنین نباید از این مسئله غافل شد که شیوع ویروس کرونای جدید در آستانه سال نوی چینی و در زمان اوج رونق صنعت گردشگری این کشور رخ داده است، که تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد این کشور خواهد گذاشت.
گلدمن ساکس اخیرا پیشبینی کرده این ویروس موجب کندی 0.4 درصدی رشد اقتصادی ایالات متحده در سه ماهه نخست سال جاری شود.
با وجود این، همچنان پیشبینیهای بسیار متفاوتی از مدت زمانی که بازارهای جهانی تحت تاثیر کرونا خواهند بود و همچنین در خصوص شدت این تاثیرپذیری وجود دارد. تحلیلگران مارکتواچ پیشبینی کردهاند کرونا تنها حدود 0.1 درصد از رشد اقتصادی چین بکاهد.
آنها تاثیرات اقتصادی منفی این ویروس را به سه دلیل محدود میدانند. نخستین عامل رواج و امکان بیشتر خریدهای آنلاین است که بخشی از کاهش خریدهای حضوری را جبران خواهد کرد. عامل دیگر کمتر کشنده بودن ویروس جدید نسبت به سارس (با وجود سرعت بیشتر انتشار آن) مطرح میشود. همچنین باید در نظر داشت اقدامات پیشگیرانه دولت چین تاکنون بسیار بهتر و سریعتر از سال 2002 بوده است. از سوی دیگر آنها سومین عامل را زمانبندی مناسب توافق تجاری با آمریکا مطرح کردهاند. اگرچه وقتی مقامات چینی در اواسط ژانویه فاز اول توافق را امضا میکردند احتمالا از میزان جدی بودن این بیماری خبر نداشتند، اما این توافق میتواند تا حدی باعث کاهش آسیبپذیری اقتصاد چین شود.
در هر صورت باید دقت داشت که میزان نفوذ ویروس کرونا در اقتصاد جهان به دو چیز بستگی خواهد داشت: مدت درگیری جهان با این بیماری و میزان حاد شدن آن. بنابراین شاید سرنوشت بازارهای جهانی بیش از آنکه دست اقتصاددانان باشد، در حال حاضر در دستان پزشکان و اپیدمیلوژیستهاست. همچنین اگر یکی از درسهای سارس برای ما این باشد که شیوع یک بیماری میتواند تاثیر محسوسی بر اقتصاد جهان داشته باشد، درس دیگر آن این است که واکنشهای وحشتزده سرمایهگذاران در مراحل اولیه گسترش بیماری ممکن است ریسکهای موجود را بیشتر از واقعیت نشان دهد.