دنیای بورس: سه پرسش در خصوص وضعیت کنونی صعود سهام مطرح میشود که یافتن پاسخ آنها میتواند بیشترین سود را از صعود ممتد سهام تضمین کند.
سوال نخست: نقطه پایان صعود مشخص نیست؟
به صورت مشخص نقطه پایانی صعود سهام مشخص نیست. سهام از تمام انتظارات سبقت گرفته است و اما همچنان فعالان بورسی سرمست از رشدهای متوالی تنها سناریو پیش رو را ادامه صعود میدانند. اما یک معاملهگر حرفهای احتمالا روزی نیست صبح خود را با این سوال آغاز نکند: صعود سهام چه زمانی پایان مییابد؟
شاید این سوال برای معاملهگران تازهوارد بازار احمقانه به نظر برسد اما زمانیکه نقطه پایان صعود سهام مشخص نیست زمان فروش و شناسایی سود نیز مشخص نخواهد بود. در چنین شرایطی سهامداران هر گونه فروش را مساوی با جا ماندن از رالی صعودی میبینند. با این وضعیت که افسار نوسان سهام را دستان پرتوان نقدینگی برعهده گرفته است نمیتوان تخمینی از نقطه پایان صعود سهام یا به بیان بهتر زمان شروع اصلاح داشت. هر روند صعودی به یک اصلاح نیاز دارد و هر چه صعود پرشتابتر باشد احتمالا اصلاح قویتر خواهد بود. برآورد دقیقی از قدرت پمپاژ پول که در شرایط کنونی نقش اساسی را در معاملات ایفا میکند در دست نیست و نکته نگرانکننده اینکه اگر اصلاح آغاز شود میزان اصلاح نیز مشخص نخواهد بود.
در حالیکه تجدید ارزیابی بهانهای داغ برای صعود سهام مطرح میشود از طرفی انتظار برای اصلاح نمادهای بسیاری با توجه به رشدهای بیش از حد قیمت وجود دارد سرنوشت بازار نامشخص است.
سوال دوم: میزان احتمالی اصلاح مشخص نیست؟
در ابهام پیشین اشاره شد که نقطه پایان صعود سهام مشخص نیست و در اینجا باید گفت از ویژگیهای نگرانکننده نامشخص بودن پایان روند صعودی اینچنینی این است که در ادامه احتمال ریزشهای شدید وجود دارد. به بیان دیگر موج اصلاحی میتواند قدرتمند باشد که یادآور دورههای پیشین با روندهای مشابه است. برای مثال در پایان صعود پرشتاب بورس در دی 92 نیز هیچکس پایان صعود سهام را متصور نبود اما با یک تلنگر سهام مسیر نزولی را در پیش گرفت. در آن زمان اخبار مخابره شده از مجلس برای کاهش رانت صنایع در چنین رخدادی موثر بود اما در شرایط کنونی پس از ارائه لایحه بودجه دولت (هیچگونه تغییری مشاهده نشد) و همچنین با توجه به انتخابات پیش روی مجلس و تلاش نمایندگان برای کسب رای احتمالا نباید انتظار حرکت اصلاحی در جهت منافع اقتصاد کشور را داشت. یا افت دلار در سال 92 نیز به واسطه سیگنالهای سیاسی مورد توجه بود که در نتیجه اثرات خود را در بازارهای مختلف منعکس کرد.
بر این اساس این نگرانی وجود دارد که بار دیگر سهام، بازاری باشد که قرار است مدتی رونق داشته و سودهای رویایی را برای فعالان خود به ارمغان آورد ولی در نهایت الگوی پیشین با بهانهای دیگر تکرار شود. همین نگرانی کافی است که اگر تابلو سهام پس از چندین هفته صعود متوالی به صورت پایدار رنگی مخالف را به خود بگیرد موج اصلاحی قوی را شاهد باشیم. با این حال برخی عنوان میکنند که اگر اصلاحی نیز رخ دهد موقت بوده و صعود سهام بار دیگر ادامه خواهد داشت. در این شرایط بار دیگر این سوال مطرح میشود که صعود سهام تا کجا ادامه پیدا میکند؟ باید پذیرفت که قیمت کنونی سهام اختلاف فاحشی با ابتدای سال 98 داشته و دیگر نمیتوان با همان دوربین به سهام نگاه کرد. موضوع بدبینی نسبت به نوسان سهام نیست تنها منطق ماجرا از این قرار است که اگر بنا باشد صعود ممتد سهام ادامه پیدا کند باید متغیرهای اقتصادی به حمایت از این روند صعودی آیند و این موضوع نیز در وضعیت کنونی اقتصادی جز با بیثباتی قابل توجه در اقتصاد حاصل نمیشود. با همه مشکلات موجود در اقتصاد کشور اما همچنان رخداد چنین بیثباتی چندان محتمل نیست.
سوال پایانی: تر و خشک با هم میسوزند؟
اما اگر واقعا سهام بنا نیست که صعود ممتد خود را ادامه دهد و لازم است تا برای پیدا کردن جایگاه واقعی خود اندکی اصلاح و استراحت را تجربه کند و همچنین اگر پس از صعود پرشتاب انتظار برای یک رویه اصلاحی نسبتا قوی وجود داشته باشد سوال اصلی اینجاست آیا بنا است بار دیگر تر و خشک با هم بسوزند؟ منظور این است که به صورت مشخص سهام شرکتهای کوچکتر متهم به حباب هستند و حتی عمده نمادهای بازار پایه در منطقه حباب قیمتی به رشد خود ادامه میدهند. اما از طرفی همچنان برخی از نمادها با ارزندگی بنیادی در بورس تهران مشاهده میشوند و حتی بهانههایی را در خود دارند که در وضعیت معمول معاملات سهام مورد استقبال بازار قرار میگیرند. با وضعیت کنونی سهام و اگر بنا بر اصلاح محسوس قیمت سهام باشد آیا باید همزمان انتظار نزول دستهجمعی سهام را داشت.
در این خصوص باید گفت که بازار سهام را نمیتوان جزیرههایی جدا از هم دانست بلکه کل بازار سهام کشور یکپارچه است. به این ترتیب هر شخص حقیقی احتمالا تعداد زیادی از سهام از گروههای مختلف را در پرتفو خود دارد. در چنین شرایطی که این معاملهگر علت خرید هیچیک از این نمادها را نمیداند نباید تعجب کرد که در صورت اصلاح سهام همه نمادها را با هم به فروش برساند.
اما این همه بازار نیست و بخشی از بازار به صورت کاملا مشخص همچنان دلایل خرید خود را میداند. این معاملهگران حتی حباب بازار پایه را درک میکنند اما با توجه به عمق اندک این بازار اعتقاد دارند که هجمه نقدینگی مسیر صعود این نمادها با ارزش بازار کم را فراهم میکند. حضور همین نگاه نیز میتواند احتمال افت شدید سهام ارزنده را پایین بیاورد. بر این اساس گرچه اصلاح احتمالی کل بازار را تهدید میکند اما نخست باید گفت که نقطه پایانی صعود مشخص نیست و در مرحله دوم میزان اصلاح را نمیتوان تخمین زد و در نهایت اینکه اگر بنا بر اصلاح باشد نمیتوان با قاطعیت گفت سهام حبابی اصلاح میکند و سهام ارزنده همچنان خریدار خواهد داشت. این موارد را میتوان نقاط مبهم نگرانکننده این روزهای سهام دانست. بر این اساس همچنان لازم است بازارهای اثرگذار و اخباری که میتوانند به هر طریقی بر سهام اثر بگذارند را دنبال کرد.
در قدرت قابل توجه نقدینگی نمیتوان برآوردی دقیق از معاملات امروز داشت با این حال اخبار داغ پیرامون تجدید ارزیابی میتواند توجه را به سمت نمادهای مرتبط جلب کند. در سوی دیگر نیز واقعا سه ابهام بالا مانع از پاسخگویی به وضعیت معاملاتی بسیاری از نمادها به خصوص نمادهای مشکوک به حباب میشود.