دنیای بورس: «هرمز» ماههای آغازین سال را با عملکرد چشمگیر در عرصه تولید آغاز کرد؛ اما در فصول تابستان و پاییز نتوانست رکوردهای تولید در فصل بهار را تکرار کند. با این همه کمینه تولید فولاد هرمزگان از محصول اسلب در حدود 111 هزار تن در ماه بوده که در شهریور به ثبت رسیده و در سوی مقابل رکورد تولید در سال جاری در خرداد ماه و در سطوح فراتر از 135 هزار ثبت شده است.
میانگین تولید ماهانه «هرمز» از ابتدای سال تا انتهای آبان در حدود 122 هزار تن بوده ؛ این عدد در آذر ماه با کاهشی 8 درصدی در حدود 112 هزار تن گزارش شده است.
از سوی دیگر متوسط فروش ماهانه فولاد هرمزگان در 8 ماه ابتدایی سال در حدود 117 هزار تن اسلب در ماه بوده که این عدد در آذر ماه کمتر از 66 هزار تن ثبت شده است. با این حال روند فروش این شرکت نشان میدهد که حجم فروش ماهانه «هرمز» چندان باثبات نبوده و این مساله به خودی خود نشانهای از نگرانی در رابطه با پتانسیلهای فروش شرکت به دست نمیدهد.
نمودار زیر نشان میدهد که از ابتدای تابستان، فولاد هرمزگان وزن بیشتر فروش را به ماههای زوج سال محول کرده است. طی نیمه نخست سال رویههای فروش پرنوسان شرکت تفاوت چندانی را در رویه سودآوری ایجاد نکرده است. این مساله از تمرکز شرکت بر بازارهای صادراتی و ثبات قیمتهای جهانی طی برهه مذکور ناشی میشود.
با این وجود طی ماههای اخیر شرایط حاکم بر فضای سودآوری شرکتهای فولادی دچار تحول شده است. رکود در معاملات بورس کالایی و ریزش شدید نرخها در بازارهای جهانی از جمله عواملی است که چشمانداز سودآوری این صنایع را از آنچه تا ابتدای پاییز بر این صنعت حاکم بود کاملا متفاوت کرده است.
در چنین شرایطی عدم فروش پرحجم محصولات و افزودن به موجودی میتواند پتانسیل قدرتمندی را برای کسب سودآوری به این شرکتها ببخشد. با این حال این مساله منوط به این فرض است که طی ماههای آتی شرایط در بازارهای مقصد دگرگون شده و چشمانداز رشد تقاضا برای این محصول دوباره قوت بگیرد. به نظر میرسد محدودیتهای تولیدی چین در فصل سرما به اندازه سال گذشته بازار فولاد را با محدودیتهای عرضه مواجه نساخته و در این شرایط رشد تقاضا میتواند عامل تحریک قیمتها باشد.
در رابطه با نرخهای فروش، لازم به ذکر است که روند اعلام نرخهای «هرمز» از ابتدای پاییز با ابهامات خاص همراه است. شناسایی سود چشمگیر از محل تسعیر درآمدهای ارزی در گزارشهای ماهانه این تصور را ایجاد میکند که نرخ تسعیر در گزارشهای ماهانه میتواند با حدودی پایینتر از متوسط نیما در نظر گرفته شده باشد. در گزارش رمزگشایی نرخگذاری «هرمز» که در آن به عملکرد آبانماه این شرکت پرداخته شد آمد که به نظر میرسد فولاد هرمزگان نرخ فروش صادراتی خود در آبان ماه را با نرخ ارز پایینتر از میانگین سامانه نیما گزارش کرده و این مساله میتواند انتظار برای شناسایی سود ناشی از تسعیر ارز را در گزارشهای بعدی ایجاد کند.
با این حال رشد نرخ فروش اسلب در آذر ماه نسبت به ماه گذشته، احتمالا نشان از آن دارد که مقصد فروش این شرکت در آخرین ماه پاییز بازار داخلی بوده است. گزارش عملکرد «فخوز» در آذر ماه از دو جنبه میتواند این فرض را تقویت کند: اول نزدیکی نرخ اسلب داخلی «فخوز» و «هرمز» و دیگری عدم فروش اسلب «فخوز» برای تحویل در آذر ماه از طریق بورس کالا.
هر دو شرکت فولاد خوزستان و فولاد هرمزگان در بورس کالا، اسلب برای تحویل در آذر ماه به فروش نرساندهاند؛ با این حال گزارش تفکیکشده «فخوز» نشان از آن دارد که برخی داد و ستدهای شرکتهای فولادی در آذر خارج از بورس کالا انجام شده است.
با این فرض نمیتوان رشد نرخ «هرمز» در آذر نسبت به آبان ماه را به نرخ تسعیر ارز نسبت داد و باید آن را ناشی از فروش قطعی در بازار داخلی دانست. ضمنا مشابهت مقادیر و نرخهای فروش در آذر ماه به همین ارقام در ماه مهر، احتمالا نشان از آن دارد که این شرکت طی یک ماه فروش با حجم اندک در بازار داخلی و طی ماه بعدی فروش پرحجم در بازار صادراتی را نشانه میگیرد. در این حالت میتوان انتظار داشت که طی ماه جاری مجددا فروش پرحجم و با مقصد صادراتی (البته احتمالا با نرخهای کمتر از آبان ماه) را شاهد باشیم.
با توجه به تمام آنچه در بالا شرح داده شد به نظر میرسد «هرمز» در آذر ماه از روند تعادلی شرکتهای فولادی فاصله نگرفته است و عملکرد این شرکت بر مدار مورد انتظار قرار دارد.