مهدی ذاکریان؛ دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات
سوم اکتبر ۲۰۱۸ روزی تاریخی به سبب شکست آمریکا از دعوای حقوقی ایران علیه تحریمهای آمریکا است. اگر با دقت به این دستور موقت بنگریم، این پیروزی ایران و شکست آمریکا (البته تا این مرحله)، بسیاری از برداشتهای نادرست را اصلاح کرد. خیلیها میگویند آمریکا قدرت برتر نظامی دنیاست، نفوذ سیاسی بیبدیلی دارد، اقتصاد اول جهان است و بالاترین مقام علمی جهان است. اینها همه درست است.
آمارهای اقتصادی، اختراعات علمی، ادوات و تجهیزات نظامی هم موید همین برداشتها است. من هم بیشتر از منابعی بهره میبرم که از نویسندگان آمریکایی است. ولی نکته اینجا است که کشور ما توانست در یک دعوای حقوقی تخصصی در این مرحله آمریکا را محکوم به اجرای فرامین اجرایی دیوان کند.
جالب این است که، بهرغم آنکه بهترین دانشکدههایحقوق دنیا در آمریکاست، بهترین استادان و دانشجویان ما رویای درس خواندن یا کسب فرصت مطالعاتی در آمریکا را دارند ولی این همکاران حقوقدان ایرانی بودند که البته با کمک حقوقدانان فرانسوی و بریتانیایی، این دعوا را به نفع ایران پیش بردند.
راست است که آمریکا برترین قدرت جهانی در بسیاری از زمینهها است ولی درستتر اینکه میتوان همین آمریکا را با منطق، تخصص و دانش حقوقی و دیپلماتیک متوقف کرد. حکم۲۹ صفحهای صادره البته در معرض دستکاری برخی از جمله سفیر آمریکا در هلند، وزیرخارجه آمریکا، رسانههای بیگانه و متاسفانه ناآگاهانه یا آگاهانه رسانهها و شماری افراد در داخل قرار گرفت.
آنها فقط صفحه ۲۸ را میبینند که خیلی مهم است ولی بسنده کردن به آن خطاست. در این صفحه تدابیر اجرایی موقت از سوی دیوان برای خوانده یعنی آمریکا و نیز در جایی خواهان و خوانده حکم شده است.
البته همه آن متوجه تقصیر آمریکا و خطاب به آن است. آمریکا هر تصمیم متخذه از ۸ مه ترامپ را در موارد ذیل باید از میان بردارد: پزشکی، غذایی، کشاورزی، خدمات صنایع هوایی مسافری، مالی و پولی مربوط به این امور و مهمتر از همه اجتناب از هر عملی است که وضعیت را بدتر یا مشاجره را بیشتر یا حل مساله را دشوارتر کند.
وزیرخارجه آمریکا همان روز ۳ اکتبر در واکنش به دیوان اعلام کرد که از معاهده مودت خارج خواهیم شد و این دقیقا نقض دستور دیوان است. اجرای تحریمهای بیشتر ماه نوامبر نیز که ممنوعیت خرید نفت را دربرخواهد گرفت، نیز نقض دستور دیوان خواهد بود. آمریکا واقعا و عمیقا شکست خورده است. این یک پیروزی بزرگ نه ناشی از احساس و هیجان بلکه حاصل تصمیم منطقی، حقوقی و دیپلماتیک است. اما چرا بسنده کردن به ص ۲۸ خطاست؟
زیرا معاندان کشور بهویژه رسانههای بیگانه فارسی زبان، همصدا با پمپئو تبلیغ کردند که ایران چیز زیادی بهدست نیاورده و این خطاست.
بله، هر مدعی و صاحب حقی خواهان احقاق کامل حقوق خویش است و بیمعنی بود که دیوان در صدور دستور موقت همه آنها را تضمین کند. لازمه این امر، ورود به ماهیت دعوا و استماع کامل ادله طرفین و نیز بررسی اسناد و مدارک است که تا دو سال آینده این امر تحقق خواهد یافت.
با این همه و بهرغم نیاز به این لوازم و زمان، دیوان اکنون در صفحات ۷ تا ۱۷ به تفصیل درباره صلاحیت خویش بر پایه عهدنامه مودت بحث و صلاحیت پیشبینی خود برای صدور دستور موقت را احراز میکند.
بنابراین ادعای آمریکا رد میشود. اینکه برجام بر پایه ادعای آمریکاییها سبب رد صلاحیت دیوان میشود با این استدلال که خواسته ایران رفع تحریمهای آمریکا پس از خروج واشنگتن از برجام است، مکانیزم دیگری است و دیوان اساسا ارتباطی را که این موضوع به عهدنامه مودت دارد رد میکند. این خود مبنای محکمی برای ادامه فرآیند احراز کامل صلاحیت دیوان در دعوا خواهد بود و پیروزی بزرگی است.
مجددا در صفحات ۱۵ تا ۲۱ دیوان به این نتیجه میرسد که بین خواستههای ایران و نقض برخی از حقوقی که از سوی آمریکا بر پایه عهدنامه مودت اتفاقافتاده ارتباط وجود دارد، و برآن مهر تایید مینهد.
بنابراین شفاف و آشکارا دیوان اعتراضات ایران و تخلف آمریکا را برای صدور دستور موقت لحاظ میکند، موضوعی که میتواند بنیاد خواستههای ما در جلسات استماع آتی باشد. در صفحات ۲۱ تا ۲۶ ضرورت، فوریت و ارتباط تصمیم ۸ مه ترامپ با ملاحظات دیوان و خواسته خواهان تبیین میشود که در مجموع خواستههای ایران از این منظر که رابطه مستقیم بین تحریمهای آمریکا به تصمیم ۸ مه ترامپ با نقض عهدنامه مودت وجود دارد مورد توجه، تایید و در نهایت صدور دستور موقت واقع میشود.
همه اینها دلایلی هستند تا پمپئو عصبانی باشد و همراه با او عدهای نیز دستاورد چنین مهمی را بخواهند کوچک کنند. خروج آمریکا از عهدنامه مودت نیز نهتنها کمکی به ترامپ در این دعوا نمیکند بلکه وضعیت بدتری برای او در پی خواهد داشت.
نخست اینکه این خروج هیچ تاثیری در این دعوا ندارد و دیوان آن را در دستور کار خواهد داشت زیرا از هنگام صدور اعلامیه کتبی خروج آمریکا، پس از یک سال این عهدنامه خاتمه یافته تلقی میشود. به علاوه دعوا اساسا در هنگام حضور آمریکا در عهدنامه اقامه شده و هیچ تاثیری حتی با فرض باطلدانستن عهدنامه از امروز وجود ندارد.
دوم اینکه اگر شانس و فرصتی برای آمریکا به منظور حضور اقتصادی، طرح دعوای حقوقی برای اتباع و شرکتها و بازگشت به بازار و سرمایهگذاری در ایران وجود داشت با دستهای ترامپ این فرصت از دست میرود.
سوم اینکه نهتنها دیوان بلکه کل جامعه جهانی نتیجه میگیرد که آمریکا به هیچ یک از معاهدات چندجانبه و دوجانبه پایبند نیست و روزها و انزواهای سختتری پیش روی ترامپ خواهد بود.
منبع: دنیای اقتصاد
در همین رابطه نیز بخوانید: 8 نکته از تصمیم دادگاه لاهه/ حسین قربانزاده