دنیای بورس: ریچارد نفیو در مرکز سیاست انرژی جهانی دانشگاه کلمبیای آمریکا وضعیت فعلی بازار نفت، درآمدهای نفتی ایران و ریسک ترامپ را مورد ارزیابی قرار داده است که در ادامه جنبههای مختلف این تحلیل را خواهید خواند.
بازی محاسباتی با درآمد نفتی ایران
بر اساس آخرین آمارها در تاریخ 8 ماه مه، ایران حدود 2.4 میلیون بشکه در روز صادرات نفت داشته است با قیمتی حدود 75 دلار. اگر این رویه ادامه یابد، درآمد نفتی ایران برای یک سال میتواند به بیش از 65 میلیارد یورو برسد. حال اگر قیمت نفت به 130 دلار به ازای هر بشکه برسد، این درآمد به 114 میلیارد دلار در سال خواهد رسید. حتی با قیمت نفت 50 دلاری، درآمد سالانه ایران با این حجم از صادرات حدود 44 میلیارد دلار خواهد بود که از درآمد نفتی سالهای 2015 و 2016 بالاتر است.
حال اگر صادرات نفت ایران کاهشی شود و به حدود 1.5 میلیون بشکه در روز برسد، طبیعتا با همین قیمتهای 75 دلاری حدود 25 میلیارد دلار از درآمد نفتی ایران کاهش مییابد. بنابراین، تهدید ترامپ برای کاهش صادرات نفت ایران میتواند به شدت بر درآمدهای دولت فشار وارد کند. اما این همه ماجرا نیست؛ زیرا شرایط بازار نفت به نحوی است که کاهش عرضه نفت از سوی ایران میتواند قیمتها را به سرعت افزایشی کند. مثلا اگر قیمت نفت به 100 دلار برسد، ایران با صادرات 1.8 میلیون بشکه در روز میتواند درآمدی مشابه وضعیت کنونی (2.4 میلیون بشکه صادرات و قیمت 75 دلار) داشته باشد.
پس نمیتوان یک جنبه ماجرا، یعنی کاهش فروش را فقط در نظر گرفت، بلکه باید اثر افزایش قیمت را نیز لحاظ کرد. ریچارد نفیو معتقد است حتی اگر دولت ترامپ بتواند یک میلیون بشکه در روز صادرات نفت ایران را کاهش دهد، در قیمتهای بالاتر نفت، ایران توانایی بالایی برای جبران این کاهش فروش خواهد داشت.
از رویای ترامپ تا واقعیت بازار نفت
یکی از تبعات حذف نفت ایران از بازار افزایش قیمتها است. اتفاقی که در دولت اوباما در سالهای 2011 تا 2013 نیز رخ داد. این در حالی بود که فشار اوباما به مراتب کمتر از لفاظیهای ترامپ بود. دولت قبلی آمریکا در آن زمان خواهان کاهش 20 درصدی خرید نفت مشتریان ایران در هر 180 روز بود. اما ترامپ در اظهارات اخیر خود مدعی صفر شدن خرید مشتریان نفتی ایران تا آبان (یعنی اولین 180 روز بعد از بازگشت تحریمها) است. همچنین، در زمان اوباما، روند تولیدات شیل به نحو چشمگیری افزایشی بود و اکنون آنها در اوج و تا حدی رو به کاهش هستند.
روی کاغذ تفکرات ترامپ میتواند جوابگو باشد. مثلا اگر صادرات نفت ایران صفر شود، قطعا قیمت نفت هرچقدر هم بالا باشد، باز هم عایدی برای ایران ندارد. اما آیا اقتصاد ایالات متحده میتواند این قیمتهای بسیار بالای نفت را تحمل کند؟ احتمالا پاسخ منفی است.
همچنین اگر بانکها به دلیل تحریمهای بانکی آمریکا نتوانند پول را به ایران برسانند، عملا دولت ایران با مشکل بزرگی مواجه میشود. اما بانکهای بینالمللی تا چه حد با ترامپ همراهی میکنند؟ حتی در دوره اوباما که اجماع جامعه جهانی علیه ایران وجود داشت بسیاری از بانکهای اروپایی و آسیایی در برابر اجرای تحریمهای آمریکا مقاومت میکردند. مثلا بانک کنلون چین که در سال 2012 از سوی آمریکا تحریم شد، اما به روابط خود با ایران ادامه داد و سود مناسبی را کسب کرد.
بنابراین، به عقیده ریچارد نفیو اینکه دور جدیدی از تحریمها علیه ایران بتواند فشار اقتصادی را به حدی افزایش دهد که ایران مجدد حاضر به دادن امتیاز و مذاکره با آمریکا شود یک «قمار بزرگ و خوشبینانه» است. بنابراین، آمریکا هم در عمل برای تحریم ایران مشکل دارد، زیرا اجماع همپیمانان خود را ندارد. هم اینکه به دلیل بدعهدی در برجام، امکان مذاکره جدید با ایران را سلب کرده است.