به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: در میانه پاییز شیوع کرونا در ایران شتاب قابل توجهی به خود گرفت و «دنیای اقتصاد» مقاله محققانهای را به قلم کارشناسان علوم اقتصادی و سیستمی با عنوان «نسخه نجات از انفجار کرونا» منتشر کرد. در آن پژوهش بر ضرورت تعطیلی فراگیر کوتاهمدت به منظور کاهش شیوع بیماری تاکید شد. پس از آن، سیاستگذار با ایجاد یک تعطیلی نسبتا فراگیر و کاهش میزان تعاملات اجتماعی، این هدفگذاری را محقق کرد.
حال کارشناسان در پژوهشی جدید، مسیر حفظ دستاورد کنونی را تشریح کردند. محور اصلی، دسترسی سریع به واکسن است؛ اما تا پیش از حصول واکسیناسیون، نیاز است سیاستگذار روشی را برای مصرف کوپن «تعاملات اجتماعی» در موارد ضروری و با هدف حمایت از اقتصاد اتخاذ کند.
از سوی دیگر، باید با رصد منطقهای آمار، اجرای سیاستهای پیشگیرانه برای مهار سریع موجهای جدید بیماری تا تکمیل واکسیناسیون با دقت دنبال شود. اجرا نکردن این دو گام، باعث بازگشت شرایط شیوع کرونا به میانه پاییز خواهد شد.
از آغاز شیوع کرونا، سیاستگذاری و رفتار مردم در کشور یک حالت الاکلنگی داشته است. در زمانی که شیوع بیماری افزایش مییابد، محدودیتهای اجتماعی شدت مییابد و مردم نیز با توجه به افزایش ریسک بیماری، تعاملات خود را کاهش میدهند.
در سوی دیگر، زمان کاهش شیوع بیماری و افت فوتیها، سیاستگذار محدودیتها را کمرنگتر میکند و مردم نیز با توجه به این شرایط تعاملات غیرضروری خود را افزایش میدهند. این الگوی کجدار و مریز، سبب شد که سیاستگذار نتواند به یک الگوی موفق دست یابد. در هفتههای اخیر، اعمال برخی محدودیتها دوباره کشور را در شیب کاهشی آمار قرار داده است.
حال باید اقداماتی اتخاذ کرد که موج جدیدی ایجاد نشود. همزمان تلاشها باید برای دستیابی به واکسن تسریع شود.
محمد اکبرپور «دانشگاه استنفورد»، بابک حیدری «دانشگاه نورث ایسترن»، هژیر رحمانداد «دانشگاه امآیتی»، نوید غفارزادگان «دانشگاه ویرجینیا تک»، حامد قدوسی «دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا» و محمد مروتی «دانشگاه خاتم» در یک مقاله سیاستی الگوی مهار موج جدید کرونا را معرفی کردند.
این متخصصان علوم اقتصادی و سیستمی، پیشتر در مطالب «نسخه نجات از انفجار کرونا» (لینک) و «نسخه اصلی تعطیلی ضربتی» (لینک) راهکارهای سیاستگذاری برای رسیدن به شرایط کنونی را تشریح کرده بودند. حال این مقاله، نسخه سومی است که سیاستگذاری ماههای حساس آتی را ترسیم میکند.
دستاورد کاهش ابتلا و فوتیها
در ابتدای آذرماه، فوت روزانه کرونا به مرز ۵۰۰ نفر نزدیک شده بود و مدلهای ریاضی متعددی پیشبینی میکردند که انفجار کرونا در کشور با شدت ادامه خواهد یافت. در آن برهه، بسیاری از ناظران، از جمله نویسندگان این مقاله، تاکید کردند که قدم اول در «نسخه نجات از انفجار کرونا» تعطیلی فراگیر کوتاهمدت است که میتواند با کاهش سطح بیماری و مرگ و میر ناشی از آن در کشور و با کمترین هزینه اقتصادی، جان هموطنان زیادی را نجات دهد.
سرانجام با افزایش تمهیدات احتیاطی از جانب مردم از یکسو و تعطیلی فراگیر دوهفتهای در شهرهای بزرگ از سوی دیگر، از میزان تعاملات اجتماعی و بنابراین سرعت انتشار بیماری به سرعت کاسته شد. تنها پس از یک ماه، میزان مرگ و میر روزانه ۷۵ درصد کاهش یافته است؛ دستاورد بزرگی که در قیاس با تداوم فوت روزانه ۵۰۰ نفری، تاکنون جان حدودا هفتهزار نفر را نجات داده است.
رصد شرایط، ادامه رفتار احتیاطی و حفظ یا کاهش روند کنونی مرگ و میر تا پایان سالجاری میتواند به معنای نجات جان حدود ۳۵ هزار شهروند ایرانی باشد. این موفقیت هر چند کوتاه مدت و هرچند هنوز شکننده، جای تقدیر دارد. مردم در حالی که مشکلات اقتصادی متعددی را تجربه میکنند، با اهتمامی مثالزدنی سهم اصلی را در کمک به کشور برای عبور از انفجار کرونا داشتهاند.
گام اول: توزیع واکسن
کارشناسان تاکید میکنند که در کنار این بزرگداشت، باید آگاه بود که مشکل کرونا هنوز تمام نشده است. ویروس در کمین است و با کمی غفلت ممکن است دستاورد یکماه اخیر از دست برود. از نگاه کارشناسان در ماههای حساس آتی، خروج سربلندانه از بحران بر دو محور وابسته است: اول، تهیه و توزیع سریع واکسن باکیفیت و دوم، جلوگیری از آغاز موجی جدید از بیماری تا تکمیل واکسیناسیون عمومی.
محور اول عمدتا به دولت باز میگردد و باید امیدوار باشیم که با تلاش دولت در فراهم کردن و توزیع منظم، شفاف و سریع واکسن با کیفیت و مورد اعتماد متخصصان، ایمنی جمعی، هرچه سریعتر و با حداقل هزینه جانی حاصل شود. فراموش نکنیم که حتی با روند کنونی و کنترل شده بیماری، هر هفته غفلت و تاخیر در تهیه واکسن به معنی فوت بیش از ۸۰۰ شهروند و هزینههای اقتصادی، روحی و جسمی بلندمدت برای جامعه است.
گام دوم: جلوگیری از موج جدید
از نگاه کارشناسان، بخش مهم سیاستگذاری در جلوگیری از ایجاد موج جدید است. در اجرای محور دوم، رصد وضع موجود و کنترل شرایط از طریق اجرای سیاستهای منطقهای، کلید حفظ دستاوردهای اخیر تا تکمیل واکسیناسیون است. اجرای این مهم به کمک دو راهکار تسهیل میشود:
راهکار نخست، هزینه کردن عاقلانه بودجه تعاملات اجتماعی: با عبور از اوج اخیر بیماری باید تعاملات اجتماعی را طوری مدیریت کرد که بدون تعطیلی فراگیر فعالیتهای اقتصادی، سطح بیماری در شرایط امروز یا بهتر از آن باقی بماند. بهعنوان یک حساب سرانگشتی برای کنترل بیماری در سطح فعلی باید تعاملات پرخطر در حدود یکسوم قبل از پاندمی نگه داشته شوند.
طبعا با یادگیری جمعی که در این مدت رخ داده است و هزینههای اولیهای که برای بازتعریف ساختار و ماهیت خیلی از تعاملات اجتماعی و تامین تجهیزات صرف شده است، جامعه نسبت به ماههای اول شیوع بیماری در وضعیت آمادهتری قرار دارد.
ولی در همین وضعیت هم، اینکه این، به اصطلاح، کوپن محدود تعاملات چگونه مصرف شود در تعیین نتایج اقتصادی اهمیت زیادی پیدا میکند. مثلا عاقلانه این است که بخش عمده آن کوپن محدود، «صرف مراودات ضروریتر اقتصادی جامعه شود تا تجمعات در مکانهای بسته عمومی یا مهمانیهای خصوصی.»
با استفاده از ماسک و عینک، تهویه فضاهای بسته، تعامل در فضاهای باز، دورکاری و محدود کردن ظرفیت وسایل نقلیه عمومی نیز میتوان ریسک تعاملات را کاهش داد و اجازه فعالیت اقتصادی و کلیدی بیشتری را با این کوپن ثابت مهیا کرد. نهایتا جامعه بهعنوان یک پیکره باید بین گزینههای گردهمایی عمومی، مهمانی، فعالیت عمومی در فضای بسته، یا باز نگهداشتن کارخانهها و مراکز کاری انتخاب کند.
چارهای جز این انتخاب نیست. با اطلاعرسانی مستمر و اعتماد به مردم و ارتباط مستقیم و شفاف در سطح عالیترین مقامات کشور، میتوان جامعه را به سمت گزینههای پربازدهتر اقتصادی میل داد.
اگر مردم اینگونه موضوع را ببینند که «من مهمانی نمیگیرم تا کارگاهی تعطیل نشود»، «تجمعی برگزار نمیکنم تا کارخانهای تعطیل نشود» و «ماسک میزنم تا کارگری روزمزد و نیازمند بیکار نشود»، میتوان سطح کل فعالیتهای اقتصادی را در حدود ۹۵درصد قبل از کرونا نگه داشت بدون اینکه انفجار بیماری از سر گرفته شود.
راهکار دوم، پاسخ کارآ، سریع و شفاف منطقهای: رصد منطقهای آمار و اجرای سیاستهای پیشگیرانه برای مهار سریع موجهای جدید بیماری تا تکمیل واکسیناسیون باید با دقت دنبال شود. خوشبختانه درحالحاضر چارچوب اجرایی به شکل رنگبندی شهرها(سفید، زرد، نارنجی و قرمز) بر اساس ریسک بیماری و تعطیلی فعالیتها با توجه به ریسک هر شهر وجود دارد.
بهبود کارآیی، سرعت و شفافیت این چارچوب برای مهار موجهای آتی بیماری پر اهمیت است. از سه طریق میتوان به بهبود این سیستم کمک کرد.
اول، با استفاده از تجربیات اخیر در مورد میزان تاثیرگذاری محدودیتهای مختلف، میتوان تمهیدات معادل هر رنگ را به روز کرد. مثلا شواهد نشان از حجم بالای پخش در گردهماییهای خانوادگی دارد.
بهنظر میرسد ممنوعیت عبور و مرور بعد از ساعت ۹ شب نقشی جدی در کاهش این مسیر پخش داشته که شاید به اولویت این محدودیت بیفزاید.
دوم، با توجه به رشد نمایی بیماری در آغاز هر موج جدید، بالا بردن سرعت اجراییشدن محدودیتها، بسیار حیاتی است.
هر روز تاخیر، تا مدتها هزینه مرگ اضافی به جامعه تحمیل میکند. وجود فرآیندی شفاف و حتیالامکان خودکار برای به روز شدن تمهیدات منطقهای براساس آمار روز و با کمترین بوروکراسی اداری کلیدی است.
سوم، تعهد جدی به اعلام دقیق و روزانه آمار منطقهای(شهری و استانی، نه فقط کشوری) و ارتباط تنگاتنگ با مردم به بهبود عملکرد سیستم کمک میکند.
در این راه، سیستم اطلاعاتی متمرکز و سادهای که تعداد بیماران، بستریشدگان، فوت و رنگ ریسک را در استانهای مختلف و مراکزشان را برای عموم نشان دهد و بهصورت مرتب به روزرسانی شود، از اهمیت زیادی برخوردار است.
شفافیت و آگاهی کامل از هزینه اقتصادی و انسانی نزدیک شدن به آستانه نارنجی و قرمز نقش مهمی در جلب همراهی مردم و همسوسازی انگیزههای فردی با رفتار مسوولانه خواهد داشت. فراموش نکنیم که آگاهی و اعتماد مردم یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت در اجرای سیاستهای کنترل پاندمی است.
با اطلاعرسانی به روز از یکسو مردم برای اجرای سیاستهای مورد نیاز آمادهتر خواهند بود و از سوی دیگر مردم با تصور دقیقتری از ریسک موجود در شهر و استان خود، برای کاهش رفتارهای پرریسک و تطبیق خود با شرایط، منتظر دولت نخواهند ایستاد و بهصورت انفرادی و خودجوش از شدت تعاملات کاسته و بر میزان احتیاط خود خواهند افزود.
در ماه اخیر به همت هموطنان و تصمیم درست سیاستگذاران، جان هزاران هموطن نجات داده شده است. امید است که با حفظ و کاهش سطح بیماری در ماههای آتی این موفقیت تثبیت شده و با واکسیناسیون هرچه سریعتر و موثر در کشور، ایران از یکی از سختترین چالشهای سلامت عمومی در تاریخ معاصر خود سربلند بیرون آید.