دنیای بورس: در خصوص سایر موارد مانند بازار جهانی و کرونا که فشار فروش را در سهام رقم زدهاند و احتمال ادامه اصلاح قیمتی در سایه سنگین عوامل منفی و تشدید هیجان فروش نمیتوان رد کرد. اما در کنار فضای منفی لازم است به برخی از عوامل که میتواند در نقش حامی سهام باشند نیز موثر باشند توجه شود. در فضای ملتهب کنونی و اثر فلجکنندهای که کرونا بر اقتصاد جهانی و همچنین بر اقتصاد کشور داشته است باید اثر این موضوع در معادلات در نظر گرفته شود.
برای مثال در اقتصاد کشور اثر کرونا میتواند به کاهش حجم تجارت داخلی و خارجی منجر شده و همین موضوع فضای اقتصاد کشور و بازارها مانند ارز را میتواند ملتهب نگه دارد. در عین حال دولت و بانک مرکزی در این فضا لازم است که از کسب و کارها و عموم جامعه حمایت کنند تا همگی از این دوران سخت عبور کنیم. طبیعتا این موارد میتواند اثر خود را در متغیرهای پولی کلان منعکس کند و اما این موضوع اجتناب ناپذیر است.
همین موارد میتواند در نقش محرک نرخ تورم و نرخ دلار در ماههای آتی باشد. علاوه بر این باید به کاهش ارزش قیمت نفت و کالاهای پایه مانند پتروشیمیها نیز در روزهای گذشته اشاره کرد. کاهش ارزش محصولات پتروشیمی در حالت عادی و در کوتاهمدت شاید اثر چندانی بر بازار ارز نداشته باشد اما اگر سطوح پایین قیمت نفت و سایر کالاها ادامهدار باشد میتواند به اقتصادهای وابسته به این کالاها مانند کشورمان ضربه سنگینتری وارد کند. البته اثر این موضوع در کل اقتصاد جهانی منعکس میشود که اقتصادهای نفتی میتوانند آسیب بیشتری را از این محل ببینند.
آسیبهای اقتصادی در شرایطی که تحریمهای ظالمانه بر اقتصاد ما مشاهده میشود میتواند فضای بازارها را ملتهب نگه دارد. حالا همین موارد و سناریوهای پیش رو را با تجربه یک سال اخیر بورس کنار هم بگذارید. گرچه از نگاه ما نیز بسیاری از سهام از خطوط قرمز ارزندگی عبور کردهاند اما اگر التهاب اقتصادی و به دنبال فضای تردید سرمایهگذاران و نقدینگی را به سمت سهام کشید این موضوع میتواند در سال 99 نیز تکرار شود.
البته در این فضا اصلاح بازار سهام آن هم با بحرانهایی که در شرایط کنونی اقتصاد ایران و جهان و پس از جهش قیمتی چند ماه اخیر طبیعی است. البته همچنان سناریو ادامه اصلاح در فضای منفی معاملات محتمل است و این موضوع را نمیتوان رد کرد؛ ممکن است حتی نقدینگی از بورس روی برگرداند. اما در واشکافی دلایلی که سرمایهگذاران به بورس جذب شدند تا به بازارهای رقیب طی یک سال اخیر، همین موارد برای یک سال آینده نیز مشاهده میشود. برای مثال احتمال تکرار نرخ بهره واقعی منفی مانع از اعتماد به سپرده بانکی میشود. یا در تردید بازار ارز و فشار بانک مرکزی سرمایهگذاری در ارز ریسک بالاتری نسبت به سهام دارد.
اما اگر سناریو بالا را بتوان محتمل دانست اتفاقا اصلاح قیمتی کنونی میتواند مسیر آینده سهام باز کند. بار دیگر اشاره میشود که حتی بازگشت احتمالی سهام به مسیر صعودی (با فرض عدم شوک دوباره از بازار جهانی) نشان از ارزندگی بر اساس الگوهای ذهنی و ارزشگذاری ندارد اما نمیتوان احتمال بالای تکرار آنچه در یک سال اخیر رخ داد را انکار کرد.