دنیای بورس-سلیمان کرمی: برای پاسخ دادن به این سوال ابتدا لازم است چند مورد به عنوان نظر «دنیای بورس» مطرح شود.
نکته نخست: اگر «دنیای بورس» بر حباب تاکید میکند به هیچ وجه این حباب کل سهام بازار را شامل نمیشود. شاید چرخش متغیرها باعث شود که در آینده نظرات نیز درباره حباب کل سهام تغییر کند با این حال در شرایط کنونی از نگاه «دنیای بورس» حبابی برای کل بازار وجود ندارد. البته در مطالب پیشین این موضوع به صورت مشخص اشاره شده بود ولی ممکن است برخی از مخاطبان مطالب پیشین «دنیای بورس» را مطالعه نکرده باشند.
نکته دوم: از نگاه «دنیای بورس» حباب مفهوم پیچیدهای دارد و تا زمانی که حباب قیمتی در یک سهم مسجل نشده باشد بر آن اصراری وجود ندارد؛ در این خصوص به گزارشهای پیشین «دنیای بورس» در رد فرضیه حباب قیمت مراجعه کنید. با این حال در برخی از نمادها میتوان با قاطعیت از ایجاد حباب قیمتی صحبت کرد و این موضوع نیز به این دلیل است که معادل یا جایگزین خرید سهام وجود دارد. برای مثال در برخی از شرکتهای سرمایهگذاری که در هفتههای اخیر به حباب قیمتی آشکار آنها پرداخته شده معادل آن در بازار وجود دارد. برای مثال پیش از این به حباب قیمتی «وصنا» اشاره شده بود که اگر بنا باشد قیمتهای کنونی این نماد توجیه داشته باشد ابتدا باید «ونوین» از 300 تومان به 600 برسد. بر این اساس یا باید «ونوین» رشد کند یا اینکه «وصنا» حباب دارد، پس اگر بنا بر رشد قیمت سهام «وصنا» باشد ابتدا باید منتظر رشد قیمت سهام بانک اقتصاد نوین باشیم و خب به جای خرید «وصنا» بالاتر از ارزش ذاتی گزینه جایگزین خرید سهام بانک اقتصاد نوین مشاهده میشود. بر این اساس زمانی که سهامی معادل وجود دارد میتوان به حباب این شرکت سرمایهگذاری رسید.
نکته سوم: در خصوص دیگر شرکتها تنها باید احتمالات از آینده را بررسی کرد و در این خصوص اظهارنظر کرد؛ در گزارشهای پیشین به لزوم تهیه لیستی از ریسک و فرصتها اشاره شده بود. برای مثال اگر نسبت به سهام دارویی یا سیمانی هشدار داده میشود زیرا در سناریوهای آتی باید شرایط خاصی رخ دهد که بتوان قیمتهای کنونی را توجیه کرد ولی با همین وجود نیز «دنیای بورس» از خطاب کلمه حباب به این گروهها خودداری میکند؛ البته شاید در همین نمادها نیز بتوان معادل سهام کالایی را مطرح کرد با این حال چون جای بحث زیادی دارد از این موضوع خودداری می شود.
با این حال در میان شرکتهای غیرسرمایهگذاری برای مثال انتظارات مازاد در برخی از طرحهای پتروشیمی در بازار پایه مانند طرحهای پتروشیمی اتیلن مرکز کاملا مشخص است که میتواند هشدار حباب را فعال کند. «جهرم»، «فسا» و «داراب» از جمله شرکتهای پتروشیمی هستند که بعضا در هفتههای اخیر نیز رشد کردهاند اما بررسیهای انجامشده از مقامات مسئول نشان میدهد بعد از بیش از ده سال که از تعریف این پروژههای میگذرد همچنان تا 1404 نیز امیدی به راهاندازی این طرحها نیست. مشخصا عدهای در حال استفاده از عدم آگاهی معاملهگران هستند.
نکته چهارم: اما پس از توضیحات بالا میرسیم به سوال مخاطبان در خصوص اصرار بر حباب قیمتی میرسیم. در اقتصاد اگر قمیتها از قیمت تعادلی فاصله بگیرند (حالا چه حباب چه سرکوب قیمتی) اثرات سو خود را در نقاط دیگر نشان میدهد. برای مثال سرکوب دلار و قیمت بنزین توسط دولت در سالهای 93 تا 96 اثرات خود را در یک سال و نیم اخیر به خوبی نشان داده است. اما در خصوص حباب نیز همین موارد مطرح است. زمانیکه قیمتی به صورت مقطعی به بیش از ارزش واقعی میرسد نشان از انتظارات مازاد معاملهگران است که احتمالا در دام سفتهبازان یا عدم آگاهی خود اسیر شدهاند. به صورت قطع اگر این اطمینان در «دنیای بورس» وجود داشت که همه بازار از سطح آگاهی یکسانی برخوردار هستند در نتیجه سناریوهای ذهنی معاملهگر رشد سهام را به دنبال داشته و نه سو استفاده عدهای از عدم آگاهی سایرین، قطعا تا این حد به بحث حباب نمیپرداخت.
در نهایت که حباب قیمتی متلاشی میشود همین معاملهگران موقت سهام، بدون توجه به عدم آگاهی خود شایعه میکنند که سرمایهگذاری در سهام بر پایه رانت یا شانس است. این موضوع ضربه سنگینی را به بدنه بازار سرمایه وارد میکند. در محل دیگری زیان سنگین برخی از سرمایهگذاران در نهایت موجب فراری شدن سرمایه از سهام میشود که این نیز به زیان کل بازار سرمایه تمام میشود. معاملهگران تازهوارد سهام همچنان به دامهایی که در برخی از نمادها پهن است و سو استفادههایی که از اعتماد عمومی به بورس میشود چندان آگاهی ندارند. داستانهای هشداربرانگیزی را میتوان برای این افراد تعریف کرد که خود علت اصرار بر تامل بیشتر در خرید و فروش سهام را متوجه میشوند. حباب سهام نشان از خروج نقدینگی از دیگر بخشهای اقتصاد دارد که این موضوع میتواند آسیبهای قابل توجهی را به کل اقتصاد وارد کند که نیاز به گزارش تکمیلی دارد.
نکته پنجم: بعضا این موضوع مطرح میشود که نفع «دنیای بورس» از تاکید بر حباب برخی از نمادها در چیست. به صورت مشخص هیچ نفعی از این موضوع نه برای «دنیای بورس» بلکه برای هیچکس وجود ندارد. در شرایط کنونی از افت قیمتی سهم به صورت مستقیم نمیتوان نفعی متصور بود. اگر با همت سازمان بورس بازار دو طرفه شود این امید وجود دارد که با نفعی که در نزول سهام ایجاد میشود رسانهها و تحلیلگران مختلف به نقد سهام غیرارزنده نیز بپردازند. تقریبا تمامی منابعی که در دسترس معاملهگران بورسی قرار دارد همچنان بیپروا بر ارزندگی سهام تاکید میکنند و علت این موضوع نیز مشخص است: تنها صعود سهام است برای همه در ظاهر سود دارد و تقریبا کمتر کسی نسبت به حبابی شدن قیمتها ابراز نگرانی میکند. در این میان نفع «دنیای بورس» در بینش از آینده بازار و تلاش برای رونق پایدار بازار سرمایه کشور بازمیگردد، زیرا از نظر ما بورس ابزاری بسیار مناسب برای تامین مالی در اقتصاد بوده که به واسطه نگاههای اشتباه سالها از آن غفلت شده است و اینکه دوباره روی موج اشتباه سیاستگذاری به کنار گذاشته شود به هیچوجه مطابق میل هیچکس نیست.
نکته ششم: اما نظر «دنیای بورس» درباره حباب یا ارزندگی در کل بازار: نظرات هشت کارشناس از حباب یا ارزندگی سهام را جویا شدیم که در گزارش با همین عنوان در سایت در دسترس قرار دارد. اما به نظر «دنیای بورس» وضعیت متغیرهای کلان انتظارات تورمی را تقویت کرده است. نقدینگی در تابستان رشد عجیبی را بر اساس آمار به دست آمده تجربه کرده است. سناریوهای متفاوتی میتوان در علت رشد پرشتاب نقدینگی مطرح کرد. در فصل تابستان نقدینگی حدود 150 هزار میلیارد تومان رشد کرده است عددی که بیش از هر چیز دیگری هراس از آینده اقتصاد را به دنبال دارد.
با این وضعیت و از طرفی لایجه بودجه دولت در سال 99 احتمال التهاب بازارهای مختلف وجود دارد و در چنین شرایطی واقعا نمیتوان و نباید در خصوص حباب سهام اظهارنظر قطعی داشت. اثرات متغیرهای کلان میتواند خود را در تورم و دلار منعکس کند و بر این اساس بسیاری از سطوح کنونی قیمت را به فراموشی بسپارد. البته از سوی دیگر همچنان عوامل غیراقتصادی و سیاسی میتواند وضعیت متفاوتی را رقم بزند اما وضعیت کنونی حتی با وجود انتظار برای افت کوتاهمدت دلار چندان مطلوب ثبات اقتصاد کشور نیست. به این ترتیب بار دیگر احتمال اینکه نرخ واقعی سود سپردههای بانکی منفی شود (نرخ تورم از نرخ سود بدون ریسک پیشی بگیرد) دور از انتظار نیست. البته در عین حال با سناریوهای موجود سرمایهگذاری در ارز و طلا هم پیشنهاد نمیشود و مسکن نیز چه از نظر حجم سرمایه مورد نیاز و همچنین نقدشوندگی به شدت پایین نمیتواند محلی مناسب برای سرمایهگذاری باشد. در چنین شرایطی باید به سرمایهگذار در اقتصاد کشور حق داد که به دنبال محلی برای محافظت دارایی خود در برابر سناریوهای پیش روی اقتصاد باشد. اما همانطور که در گزارش پیشین دو پیشنهاد به سازمان بورس برای رونق بازار سهام داده شد، بار دیگر تاکید میشود که باید توسعه عرضی هر چه بیشتر بازار در دستور کار قرار گیرد (افزایش تعداد عرضههای اولیه) و همچنین ابزار فروش استقراضی هر چه سریعتر در دسترس قرار گیرد تا اگر حباب قطعی در سهام وجود دارد نیز با مکانیزم بازار تعدیل شود.