دنیای بورس: بیش از یک ماه پیش ۶ کالای جدید و مهم به بازار گواهی سپرده کالایی، اضافه شد. این محصولات مس، روی، میلگرد، گندله، خودرو و قیر بودند. کالاهایی استراتژیک و مهم که حالا امکان معامله آنها با یک ابزار جدید برای سرمایه گذاران فراهم شده است، از همان روز اول اعلام، بیم و امید زیادی نسبت به این اقدام وجود داشت.
مخالفان نگرانیهای خود را داشتند و موافقان نیز با استدلالهایی از آن دفاع می کردند، حالا یک ماه از این اقدام می گذرد و شاید بتوان ارزیابی اولیهای از آن داشت.
در ادامه سید محسن موسوی کارشناس بازار سرمایه توضیحاتی در این رابطه به خبرنگار ما ارائه کرده است.
موسوی در ابتدا با اشاره به تجربه موفق گواهی سپرده در سکه و شمش طلا، آن را یک دستاورد بزرگ برای بازار سرمایه ایران دانست و گفت ;صندوقهای مبتنی بر سکه و شمش طلا امروز حدود ۳۶۰ همت دارایی تحت مدیریت دارند، در حالی که صندوقهای درآمد ثابت با سابقه بسیار بیشتر، حدود ۱۱۰۰ همت جذب منابع داشتهاند، این یعنی ابزار جدید در مدت کوتاه، توانسته بیش از ۳۰ درصد ارزش صندوقهای درآمد ثابت را پوشش دهد که یک موفقیت قابل توجه است.
او تأکید کرد: ابزار گواهی سپرده در ابتدای مسیر توسعه خود قرار دارد و نیازمند زمان، آشنایی بیشتر فعالان بازار و توسعه نهادهای مکمل است. ما تازه در نقطه آغاز هستیم، محصولات کشاورزی محدودی مانند زعفران، زیره و پسته وارد این حوزه شدهاند. زنجیرههای بزرگی مثل فولاد، معادن، پتروشیمی و نفت هنوز بخش عمدهای از ظرفیت خود را وارد این ابزار نکردهاند، در حالی که تمام حلقههای زنجیره میتوانند از این امکان استفاده کنند.
به گفته موسوی، شرکتهای زنجیره تولید میتوانند به جای تبادل پول نقد، از گواهی سپرده برای تسویه بدهیهای بین خود استفاده کنند، درست مشابه انتقال سهام در شرکتهای زیرمجموعه، این مزیت، علاوه بر معافیتهای مالیاتی و سهولت نقلوانتقال، میتواند نقش مهمی در کاهش فشار نقدینگی ایفا کند.
او اضافه کرد: در آینده حتی میتوان این ابزار را بهعنوان وثیقه در نظام بانکی مورد استفاده قرار داد تا روی آن تسهیلات دریافت شود، این یعنی گواهی سپرده میتواند به یک دارایی رسمی و قابل اتکا در بازار پول و سرمایه تبدیل شود.
موسوی همچنین از کمبود برخی ابزارها در بازار سرمایه انتقاد کرد و گفت: ما در گذشته بازار آتی سکه را داشتیم و فعالان بازار می توانستند «لوریج» کنند و از پیش بینیها استفاده کنند و خرید و فروش انجام دهند، متاسفانه بازار سرمایه از نظر ابزار مشتقه دچار فقر مطلق است، ما زمانی می توانیم از تحلیل و پیشبینی استفاده کنیم که بتوانیم «لوریج» کنیم که متاسفانه این بخش را در بازار نداریم، اگر فیوچر و فوروارد داشته باشیم تحلیلگران و معامله گران میتوانند سرمایه گذاری و ریسک کنند که یا منجر به بازدهی مناسب می شود و یا اینکه شکست میخورند ، اما به هر حال این ابزار بسیار به بازار کمک می کند .
موسوی درباره چگونگی کنترل بازار و سازوکار حمایت از سرمایه گذار خرد گفت: در معاملات گواهی سپرده محدودیت نوسان، قیمت پایان، حجم معاملات داریم و بلاخره بازار کنترل شده است. آن چیزی که بازار را پر ریسک می کند «لوریج» است که ما نداریم، به این ترتیب بازار ما ناظر و قوانین کنترل کننده دارد، ما در برخی نمادها) چادرملو و گل گهر) خودمان بهعنوان بازارگردان فعال هستیم و به طور روزانه سفارش خرید و فروش در بازههای مشخص ثبت میکنیم ، بنابراین برخلاف تصور عموم، این بازار رها شده و بدون کنترل نیست. البته سود و زیان جزئی از ذات سرمایهگذاری است، اما نوسانات شدید و خارج از کنترل، در این بازار بسیار محدودتر از بازارهای غیررسمی است.
این تحلیلگر بازار سرمایه درباره رابطه نرخ ارز با ابزار گواهی سپرده گفت: برخلاف تصور عمومی، بخش مهمی از نوسانات بازار ارز ربطی به فضای روانی، اینفلوئنسرها و جو رسانهای ندارد، حدود ۹۰ درصد بازار ارز در اختیار دولت و بانک مرکزی است و درآمدهای حاصل از فروش نفت نیز به این چرخه تزریق میشود. بنابراین اگرچه هیجانات کوتاهمدت در بازار ایجاد میشود، اما جهتگیری اصلی نرخ ارز را سیاستگذار پولی و مالی مشخص میکند.
او افزود: از سوی دیگر، اقتصاد ایران با یکی از بالاترین نرخهای تورم تاریخی خود مواجه است. در چنین شرایطی، تمام کالاها – از ارز گرفته تا فولاد، مس، گندله، طلا و سایر داراییها – در بلندمدت و میانمدت به سمت قیمت تعادلی نسبی حرکت میکنند. اگر اختلاف غیرمنطقی میان ارزش کالاها ایجاد شود، به مرور زمان این شکاف ترمیم خواهد شد؛ یا قیمت دارایی بیشازحد رشد کرده کاهش مییابد، یا دارایی عقبمانده خود را به سطح تعادل نزدیک میکند.
موسوی تاکید کرد: در چنین فضایی، هر ابزاری که بتواند به تسهیل نقدشوندگی و افزایش گردش مالی در اقتصاد کمک کند، یک ابزار استراتژیک محسوب میشود. گواهی سپرده کالایی دقیقاً در همین نقطه تعریف میشود. این ابزار این امکان را فراهم میکند که شرکتها بدون خروج منابع نقدی، بدهیهای خود را تسویه یا تهاتر کنند. به بیان ساده، یک شرکت میتواند بهجای پرداخت وجه نقد، گواهی سپرده کالای خود (مثلاً گندله یا کاتد مس) را به طلبکار واگذار کند؛ مشابه انتقال یک ملک در قبال بدهی، با این تفاوت که این دارایی هر روز در بورس قیمتگذاری میشود و اختلاف و دعوایی در مورد ارزش آن وجود ندارد. این ویژگی به دولت و بخش خصوصی کمک میکند که بدون فشار مضاعف بر سیستم بانکی و بدون افزایش بدهی جدید، نیاز خود به نقدینگی را از طریق داراییهای واقعی تأمین کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت: مالک گواهی سپرده، در حقیقت مالک حقیقی کالا است. او میتواند آن را نگه دارد، بفروشد، منتقل کند، یا در صورت داشتن مجوز، صادر نماید. تنها محدودیت، همان قوانینی است که برای تولیدکننده اصلی نیز وجود دارد. ما با گواهی سپرده دارایی خود را واگذار می کنیم.
موسوی در ادامه عنوان کرد همانطور که گواهی سپرده برای شمش طلا توسعه یافته، میتوان همین مسیر را برای سایر کالاهای پایه طی کرد تا افراد با سرمایههای خرد نیز بتوانند در این داراییها شریک شوند.
او با اشاره به بحث هزینههای انبارداری، بیمه و نگهداری تأکید کرد که تمام این هزینهها بهصورت شفاف اعلام میشود و سرمایهگذار با آگاهی کامل تصمیمگیری میکند. بازار سرمایه ذاتاً محل شفافیت است و تمام کارمزدها، مالیاتها و هزینههای مرتبط با معامله مشخص است و سرمایهگذار میداند که حتی با افزایش پنج درصدی قیمت، ممکن است کل هزینههایش پوشش داده شود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد که ابزارهای مالی ذی نفعان را راضی خواهد کرد چرا که اختیار به آنها می دهد، اختیار فروش، خرید و اختیار نگهداری می دهد و این موضوع بسیار مهمی است.
موسوی در پاسخ به این سوال که معامله گران و واسطه ها ممکن است از این ابزار استقبال کنند؟ گفت: فعلا این ابزارها خیلی جا نیافتاده است. باید ابزارهای دیگر برای تکمیل آن مورد استقاده قرار گیرد، مثلا ابزار «هج کردن» برای مدیریت ریسک تحت شرایط خاصی باید برقرار شود. در مورد گواهی سپرده یکی از مسائل مهم ثبات مقرارت است که باید ایجاد شود.
بررسی فرصتهای بزرگ در بازار گواهی سپرده کالایی
گواهی سپرده در مسیر توسعه
یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است که بازار گواهی سپرده کالایی هنوز در ابتدای مسیر توسعه است و نیازمند زمان، آشنایی بیشتر فعالان بازار و توسعه نهادهای مکمل است.