به گزارش اکوایران، در هفته اخیر، در تمامی روزهای کاری شاخص کل قرمزپوش بود. شاخص کل بورس تهران در روز پایانی هفته دومین سقوط بزرگ سال را پشت سر گذاشت تا از نیمه کانال 1.2 میلیونی پائین بیاید. در ابتدای هفته شاخص ریزش هزار و 219 واحدی داشت. در دومین روز کاری هفته شاخص 9 هزار و 280 واحد منفی شد و روز دوشنبه نیز شاهد افت 19 هزار واحدی شاخص کل بودیم.
روز سهشنبه روند نزولی بازار ادامه داشت و شاخص 10 هزار و 678 واحد نزول کرد. روز چهارشنبه نیز شاخص 26 هزار و 22 واحد پائین آمد تا شاخص کل در آخرین روز کاری هفته 69 هزار و 128 واحد پائینتر از هفته پیش بایستد و بازدهی هفته شاخص بورس منفی 5 درصد شود.
شاخص هم وزن نیز در پایان هفته نسبت به هفته پیشین 17 هزار و 237 واحد پائینتر ایستاد و بازدهی منفی 4.5 درصدی را ثبت کرد.
در این هفته معاملاتی بورس تهران شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم. در تمامی روزهای هفته ارزش تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار سهام منفی بود و در مجموع هزار و 671 میلیارد تومان خارج شد.
در این هفته ارزش معاملات خرد همچنان در سطح پائینی بود و میانگین روزانه آن به 2 هزار و 396 میلیارد تومان رسید.
بنابراین بحران بورس تهران عمیقتر شده است. خروج پول شدت گرفته و سهامداران بسیاری تصمیم به کوچ از بازار گرفتهاند. ناامیدی و هراس از آینده خود به عاملی تشدید کننده در وضعیت فعلی بدل شده که نمود آن در رشد صفهای فروش و خروج پول حقیقی دیده میشود. انتظارات منفی نسبت به آینده به رفتارهای هیجانی و صف نشینی منجر شده که در روزهای آتی نیز به نزول شاخص کمک خواهد کرد.
در این میان بسیاری از گزارشهای مالی شرکتها برای سهامدارانشان ناامید کننده بود. برجام به محاق رفته و خبرهای حاکی از بحران انرژی در نیمه دوم سال هستند. کمبود گاز و برق در کنار کم آبی خصوصاً در پایتخت نه تنها چشم انداز اقتصادی کشور را تیره کرده، بلکه انتظارات نسبت به آینده کوتاه مدت را نیز منفی کرده است. در چنین شرایطی کارشناسان و اقتصاددانان معتقدند که مسائل اقتصاد ایران راه حل سیاسی دارد. به این معنا که دیگر با کاهش نرخ بهره یا دستکاری تعرفهها و ضوابط مالیاتی نمیتوان مسائل را حل کرد. در بازار سرمایه، بیاعتمادی و ناطمینانی سیاسی مسئله اول است که دولت سیزدهم نتوانسته بر آن فائق شود. اقتصاد ایران دچار مسائل عدیدهای است که کارشناسان از آن با عنوان «همآیندی بحرانها» و «انباشت مسائل حل نشده» یاد میکنند.
در نیمه مهرماه، پنج اقتصاددان در بیانیهای اعلام کردند که ردپای وقایع اخیر در «تحولات جامعه زنان»، «تحولات جمعیتی» و «وضعیت رفاه خانوارهای ایرانی» است و درباره مشکلات اقتصادی گفتهاند که سطح رفاه خانوارهای ایرانی بهطور متوسط، طی دهه ۱۳۹۰، حدود ۳۷ درصد کاهش پیدا کرده است و بهطور خاص، ۱۰ درصد کمدرآمد جمعیتی کشور با حدود ۳۰ درصد کاهش سطح رفاه مواجه بوده است و جمعیت کمدرآمد کشور به رقم «هشداردهنده» ۲۳ میلیون نفر رسیده است.
بنابراین به نظر میرسد مسائل اقتصاد ایران پیچیدهتر از آن است که راه حلهای تک خطی داشته باشند. مسائل ایران ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دارد که همگی در هم تنیده هستند. از این رهگذر کارشناسان معتقدند مسائل اقتصاد ایران راه حل سیاسی دارند و نه اقتصادی.