به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد نوشت: بورس تهران در حالی معاملات روز سهشنبه را در دو نیمه متفاوت به پایان رساند که نکته قابلتوجه دادوستدهای این روز بازگشت ارزش معاملات خرد سهام به سطح قابل قبول ۵۳۰۰ میلیارد تومان بود.
جایی که ممنوعیت معامله روزانه سهام لغو شد و حقیقیها هرچند محدود، اما در سمت خرید سهام خودی نشان دادند. موضوعی که در صورت عدموقوع ریسک جدید، میتواند سیگنالی در جهت خروج بورس تهران از کمای معاملاتی باشد. وضعیتی که نقدشوندگی سهام را کاهش داده است.
بورس تهران در حالی معاملات روز سهشنبه را آغاز کرد که با رشد قیمت سهام گروههای بزرگ و شاخصساز فعالان بازار شاهد رشد حدود ۷/ ۰ درصدی نماگر اصلی سهام در نیم ساعت ابتدایی دادوستدها بودند.
این روند اما تداوم نیافت و لحظه به لحظه بر فشار فروش سهام افزوده شد و در نهایت شاخص کل با افت ۳۲۲۵ واحدی (معادل ۲۷/ ۰درصد) در محدوده یک میلیون و ۲۱۱ واحد متوقف شد. از نکات مثبت معاملات روز گذشته بازگشت دادوستد روزانه به تالار شیشهای بود اما کاهش زمان پیشگشایش که روز دوشنبه وعده آن داده شده بود به زمان دیگری موکول شد تا همچنان شاهد اثرگذاری آن بر رفتارهای هیجانی معاملهگران باشیم.
بازگشت دادوستدهای روزانه به تالار شیشهای
یکی از نکات مثبت معاملات روز گذشته بورس تهران، لغو ممنوعیت معامله روزانه سهام یا همان Day trading بود. تصمیمی که در روزهای نخست پاییز از سوی سیاستگذار بورسی گرفته شد و حال و روز بازار بیمار از محدودیتهای خود ساخته گذشته را نامساعدتر کرد.
در آن زمان درر گزارشی تحت عنوان «سوء تدبیر بورسی در پاکت حمایت» به بررسی عواقب ناخوشایند این تصمیم غیرکارشناسانه پرداخت. سازمان بورس اما در جوابیهای اعلام کرد که نهاد ناظر این تصمیم را با هدف تشویق به سرمایهگذاری بلندمدت توسط اشخاص حقیقی و حقوقی و ممانعت از ایجاد هیجان کاذب در بازار سرمایه لحاظ کرده است.
به هر روی تصمیم اتخاذ شده مبنی بر حذف معاملات روزانه (Day trading) یکی از همان تصمیماتی بود که با کاهش نقدشوندگی بهخصوص برای فعالان خرد بازار، ریسک موجود از این بابت را تشدید کرد.
بررسیها نشان میدهد میانگین روزانه ارزش معاملات خرد سهام از زمان اتخاذ این تصمیم یعنی ۵ مهرماه تا پایان معاملات روز دوشنبه (۱۹ آبان) به کمتر از ۶هزار میلیارد تومان رسید. این در حالی است که متغیر مورد نظر در روزهای معاملاتی قبل از اعمال محدودیت جدید بسیار بیشتر یعنی حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان بود.
ضمن آنکه نسبت گردش پولی (turnover ratio) سالانه ۵۸ درصدی بازار سهام در ۵ ماه نخست سال ۹۹ با انجماد پولی و کاهش نقدشوندگی سهام که ماحصل محدودیتهایی است که نه تنها کاهش نمییابد بلکه با اعمال قوانین جدید محدودتر نیز میشود در ۳۰ روز کاری گذشته بورس تهران به ۲۴ درصد کاهش یافت. روز گذشته ؛ اما شاهد لغو این محدودیت بودیم و دادوستدهای روزانه به تالار شیشهای بازگشت.
هرچند این تصمیم در روزهایی اخذ شده که متقاضی چندانی در بازار باقی نمانده است اما به هر روی باعث افزایش گردش نقدینگی در بازار روز سهشنبه شد و ارزش معاملات خرد سهام را به ۵هزار و ۳۰۰ میلیارد رساند و تا حدودی شاهد روان شدن معاملات البته در سهام بزرگ بازار بودیم. کوچکترها همچنان با صفهای فروش خشک شده دست و پنجه نرم میکنند و سهامداران این شرکتها توانایی نقد کردن سهام خود را ندارند. به هر حال آنچه مهم است آزمون و خطایی بود که مقام ناظر انجام داد و در نهایت نیز جواب مثبتی از اجرای آن دریافت نکرد.
کاهش مدت پیشگشایش؛ شاید زمانی دیگر
روز دوشنبه خبری مهم درخصوص کاهش مدت پیش گشایش به ۱۵ دقیقه منتشر شد. بر اساس آنچه محمود گودرزی، معاون بازار شرکت بورس تهران اعلام کرده بود، مقرر شده بود از روز گذشته زمان پیشگشایش از نیم ساعت به ۱۵ دقیقه یعنی ساعت ۸:۴۵ تا ۹ کاهش یافته و از ساعت ۸:۵۵ تا ساعت ۹ امکان هیچگونه ویرایش و حذف در اُردرهای ارسالی وجود نداشته باشد.
پیشگشایشی که در بورسهای جهانی بهصورت مخفی یا Dark بوده و فرآیند بازار را تحت تاثیر قرار نمیدهد. این مهم اما روز گذشته اجرایی نشد و معاون بازار شرکت بورس تهران در رابطه با تغییر ساعت پیش گشایش بازار سرمایه بیان کرد: فعلا تغییری در زمان پیش گشایش ایجاد نشده و پیشگشایش مانند قبل از ساعت ۸:۳۰ تا ۹ است. ممکن است در آینده شاهد تغییر ساعت پیش گشایش باشیم. از این رو یک گام مثبت در جهت کاهش معاملات هیجانی و رسیدن سریعتر به تعادل به زمانی دیگر موکول شد.
فکری به حال متوقفها کنید
یکی از گفتوگوهایی که روز گذشته توجه بورسبازان را به خود جلب کرد، سخنان رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار درخصوص تعیین تکلیف نمادهایی بود که با توقف طولانیمدت مواجه شدهاند. حسنقالیباف اصل در این خصوص به سنا گفت: «براساس قانون بازار اوراق بهادار بازگشایی و توقف نمادها بر عهده بورسها است، وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار، صیانت از حقوق سهامداران و نظارت بر بورسها است. با توجه به توقف طولانی مدت نماد معاملاتی شستا، سازمان به شرکت بورس اوراق بهادار تهران اعلام کرد تا هر چه سریع تر این نماد و سایر نمادهای متوقف شده را تعیین تکلیف کند.»
نماد معاملاتی شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی از ۱۶ شهریور پس از افشای اطلاعات بااهمیت گروه الف متوقف شد و در اقدامی غیرمرسوم سهامداران خود را به اجبار روانه مجمع عمومی سالانه کرد. بهانه توقف «شستا» اثر تغییرات قیمت خوراک بر سودآوری ستاره خلیجفارس بود. دو ماه از این توقف مبهم میگذرد و با در امان ماندن این شرکت از افت قیمتی، شبح بازگشایی بدون محدودیت نوسان این هلدینگ بزرگ بورسی همچنان بر سر بورسبازان است.
در این میان نماد معاملاتی شرکت پالایش نفت اصفهان نیز که روز شنبه با افشای اطلاعات بااهمیت متوقف شده بود که بنا به پیام ناظر قرار بود روز گذشته بدون محدودیت دامنه نوسان به گردونه معاملات بازگردد نیز تا پایان معاملات روز گذشته باز نشد تا سریال نمادهای متوقف ادامه یابد.
نگاهی به آمار معاملات روز سهشنبه
در پایان معاملات روز گذشته بورس تهران، حدود ۷۰درصد نمادها در مدار منفی معاملات قرار داشتند. همچنین ۵۹ درصد از نمادها با صف فروشهایی به ارزش ۴هزار میلیارد تومان مواجه بودند. در سمت مقابل اما تنها ۱۴درصد نمادها صف خرید داشتند. ارزش این صف خریدها هم تنها ۵۰۰ میلیارد تومان بود. ارزش معاملات خرد در انتهای معاملات روز سهشنبه به ۵هزارو ۳۰۰ میلیارد تومان رسید که نسبت به روزهای اخیر رشد مناسبی داشته است.
در این روز صنایع خودرو، بانکها و فلزات اساسی بیشترین ارزش معاملات را داشتند. نکته مهم معاملات روز سهشنبه کاهش خروج سهامداران حقیقی از گردونه معاملات سهام بود. بهطوری که خالص تغییر مالکیت سهام در پایان معاملات روز سهشنبه ۶۶۴ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود اما این عدد در قیاس با روزهای ماقبل کاهش یافت و نشان از فعال شدن نسبی حقیقیها در سمت خرید داشت.
تحلیل را جایگزین ترس کنید
- حمیدرضا مهرآور | کارشناس بازار سرمایه
هر چند در حال حاضر بازار سهام از پتانسیل رشد برخوردار است اما افرادی که در بازار سرمایه کشور فعالیت میکنند مقداری دچار ترس شدهاند. از این ترس بیمورد در بین فعالان بازار میتوان با همبستگی نمایندگان مجلس، نهاد ناظر بورس، کارشناسان و اهالی رسانه عبور کرد.
در برخی مواقع مشاهده میشود که متولی یک سهم در بازار از سهامدار عمده و شرکتهای مختلف منابع مالی قابل قبولی را جمعآوری و به این واسطه از سهم حمایت میکند، اما متاسفانه در ابتدای بازار همانند معاملات روز سهشنبه شاخصهای سهامی مثبت و در ادامه صفهای طولانی عرضه تشکیل میشود.
اکنون سازمان بورس باید شرکتهایی را که تاکنون گزارشهای ۳ ماهه به بازار ارائه میکردند ملزم به انتشار گزارشهای یک ماهه کند، چرا که عملکرد ماهانه شرکتها نسبت به ماه گذشته و مخصوصا نسبت به دوره مشابه سال گذشته مطلوبتر ارزیابی میشود. بنابراین انتشار این گونه گزارشها به افزایش آگاهی و شفافیت بازار سهام کمک قابل ملاحظهای خواهد کرد.
از طرفی دولتمردان در حوزه بازار سرمایه نیز باید حمایت عملی را در دستور کار خود قرار دهند و فقط به اعلام شرایط مساعد بورس اکتفا نکنند. با توجه به شرایط فعلی که قیمتها به حداقل ممکن رسیده است اما باز هم در جریان معاملاتی بازار فروشندگان حضور دارند، بنابراین در رفتار سرمایهگذاران نه تنها هیچگونه تحلیلی وجود ندارد بلکه فقط آثار ترس مشاهده میشود. برخی از این سرمایهگذاران بدون استدلال دست به فروش سهام میزنند و گاه نیازی هم به نقدینگی حاصل از فروش سهام خود نیز ندارند.
هر چند ایالات متحده آمریکا به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست اما با توجه به نتایج انتخابات مشاهده میشود که سیاست خصمانه و جنگ طلب این کشور رنگ باخته است. با در نظر گرفتن شرایط فعلی، شرکتها در سال آتی EPSهای مطلوبی خواهند ساخت. این در حالی است که بهبود شرایط نیز بهطور مستقیم در EPSهای آینده اثرگذار است.
کفسازی شاخص
- پشوتن مشهوری نژاد | تحلیلگر بازار سرمایه
شرایط فعلی میتواند نقطه بازگشت بازار محسوب شود، بهطور معمول در چنین نقاطی این طور نیست که به یکباره شاخصهای سهامی مثبت شوند. معمولا چند روز مثبت و منفی در جریان معاملاتی بازار سهام خواهیم داشت.
بنابراین در پی این اتفاق شاخص به نوعی کفسازی میکند، فروشندگان از گردونه معاملات خارج و ترس خریداران کاهش پیدا میکند و برگشت شاخصهای سهامی به مدار مثبت رخ میدهد. بر این اساس رفتار فعلی بازار امری طبیعی ارزیابی میشود و انتظار میرود که صفها به زودی جمعآوری شوند. تداوم افزایش و کاهش شاخص با عبور از زمان مشخص میتواند به بازگشت بازار منجر شود.
یادداشت روز | سهام؛ دارایی همیشه مظلوم
- مهسا بناکار | کارشناس بازار سرمایه
اگر اخیرا به سایتها و اپلیکیشن های خرید و فروش اینترنتی از قبیل دیوار، شیپور و... مراجعه کرده باشید در مورد اغلب داراییها از قبیل خودرو، مسکن و حتی وسایل دست دوم مشاهده میکنید فروشندگان حاضر به ارائه تخفیف نیستند و حتی بعضا در آگهی فروش نیز با عبارات متفاوت اشاره میکنند که قیمتشان مقطوع است و حتی از مشتری میخواهند در صورت درخواست تخفیف اصلا با آنها تماس نگیرد و بعضا در قیمتگذاری وسایل دست دومی که مدتها از آن استفاده کردهاند و حتی در گذشتهای نه چندان دور و پیش از شکلگیری اینگونه سایتها و اپلیکیشنها هیچگاه امکان فروش این وسایل مرسوم و فراهم نبود ارزش جایگزینی، افزایش قیمت ها، کیفیت و تورم و بسیاری از موارد دیگر را لحاظ میکنند.
اما در حقیقت چه عاملی باعث میشود که سرمایه گذاران در بازار سرمایه و بورس به راحتی چوب حراج به دارایی ارزشمند و سهام خود میزنند؟! آن هم دارایی که سرمایهگذاری در آن در بلندمدت همواره با بازدهی بسیار بالاتر از بازارهای رقیب سنتی خود از جمله طلا، مسکن و ارز و... همراه بوده است و نگرانی از بابت فروش سهام خود به قیمتی بسیار پایین تر از ارزش ذاتی و واقعی اش ندارند در حالی که همین افراد در بازارهای دیگر و در مورد داراییهای دیگر حاضر به ارائه کمترین تخفیف و کاهش قیمت پیشنهادی نیستند.
به نظر میرسد ریشه اینگونه رفتارهای غیرعقلایی سرمایهگذاری را میتوان در مباحث مربوط به دیدگاه سرمایه گذاران نسبت به این نوع داراییها از قبیل سهم جستوجو کرد. سرمایهگذاران درک و احساس درستی نسبت به دارایی خود ندارند چرا که سهام برخلاف داراییهایی نظیر طلا، سکه، ارز و مسکن ویژگی ملموس بودن را برای آنها ندارد و این موضوع برای افراد کم تجربه و تازه وارد به بازار مصداق بیشتری دارد.
البته خرید و فروش سهام در بستر الکترونیکی در سالهای اخیر نیز بر جنبه غیرملموس بودن این نوع دارایی افزوده است از سوی دیگر و به اصطلاح سهلالوصول بودن سهام نیز به لحاظ ذهنی ممکن است باعث شود سرمایهگذاران ارزش کمتری برای آن نسبت به سایر داراییها قائل شوند.
همان طور که در مباحث مربوط به روانشناسی پول تقریبا ثابت شده است افراد در خریدهایی که به وسیله کارت اعتباری و بانکی انجام میدهند بیمحاباتر عمل میکنند، وسواس کمتری به خرج میدهند و احساس ناراحتی کمتری از خرج کردن پولشان دارند، در حال حاضر خرید سهام هم به لحاظ پرداخت و هم در فرآیند خرید و فروش بهصورت کاملا مجازی صورت میگیرد و در سالهای اخیر با حذف برگ سهم نیز سرمایه گذاران کمتر احساس میکنند که در واقع مالک بخشی از یک شرکت یا کارخانه عظیم با ارزش هستند بنابراین بسیار راحت و با نگرانی بسیار کمی نسبت به سایر داراییهای ملموس، سهم خود را با قیمتهای نازل به فروش میگذارند.
در حالی که همین سرمایه گذاران حاضر نیستند در داراییهای دیگر یک یا دو درصد تخفیف به خریدار بدهند و حتی با وجود قدیمی شدن و استهلاک سایر داراییها نگهداری دارایی را به فروش با قیمت کمتر ترجیح میدهند، اما در مورد سهام حاضرند چندین روز متوالی سهم خود را با تخفیف ۵ درصد عرضه کنند. آیا همین سرمایه گذاران اگر مالک قسمتی از زمین یک کارخانه یا تجهیزات و ماشین آلات آن بودند به همین راحتی آن را میفروختند یا در فروش خود دقت بیشتری میکردند؟
به نظر میرسد اصلاح دیدگاه سرمایه گذاران به ویژه افراد تازه وارد به بورس به سهام بهعنوان یک دارایی با ارزش که نشاندهنده بخشی از مالکیت یک شرکت است باید اصلاح شود، همچنین فراهم کردن بخشی در سایت کارگزاریها بر دستیابی و دانلود نسخه الکترونیکی برگ سهم نیز میتواند قدری از غیرملموس بودن این دارایی بکاهد و سهامداران به لحاظ روانی نیز احساس کنند سهم دارایی ارزشمندی مانند انواع دارایی ملموس دیگر است که مالک آن هستند و در اختیارشان هست و هم در خرید و فروش و هم در ارزشگذاری آن باید محاسبات ذهنی که در مورد انواع دیگر دارایی در نظر میگیرند از قبیل ارزش جایگزینی، نرخ تورم، فرصت سرمایهگذاری در سایر بازارها را نیز لحاظ کنند.
گزارش دو | عیار نظرسنجیهای بورسی
دنیایاقتصاد در مطلب دیگری نوشت: این روزها به دنبال انتخابات ریاستجمهوری آمریکا موضوع ضریب اطمینان نظرسنجیها توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است. روشی که سالهاست توسط موسسات متعددی برای پیشبینی برنده انتخابات استفاده میشود و بسیاری هم شاید نتایج آن را مبنای بسیاری از تصمیمات سرمایهگذاری خود قرار دهند. از این نظر میزان دقت نظرسنجیها موضوع مهم و بحث داغ روز رسانهها و محافل متعددی است.
همین امر موجب شد در این گزارش به بررسی دقت نظرسنجیهای بورسی و عواملی که دقت این نظرسنجیها را تحتالشعاع قرار میدهند، بپردازد. سایت تحلیلی «دنیای بورس» بیش از سه سال است نظرسنجیهایی بهصورت هفتگی برای پیشبینی روند کلی معاملات بازار سهام انجام داده و در این مدت در جستوجوی ضعفها و تلاش برای افزایش دقت آنها بوده است. بررسی اعتبار دقیق و جزئی این حجم از نظرسنجیها در برهههای زمانی متفاوت آن هم با ضریب هیجان بازار سهام کشور کار دشواری است اما در این نوشتار سعی شده موانعی که دقت و اعتبار این نظرسنجیها را با مشکل مواجه میکنند، بهطور خلاصه بررسی شوند.
نمونهگیری و دسترسی به افراد
«دنیای بورس» این نظرسنجیها را بین دو گروه تحلیلگران و سهامداران در بورس انجام میدهد. شیوه انتخاب این افراد تصادفی است اما به دلیل محدودیت در دسترسی به کارشناسان مخصوصا با افزایش تعداد آنها در سالهای اخیر، امکان شرکت تعداد زیاد تحلیگران در نظرسنجیها وجود ندارد. از سوی دیگر آمار مشخصی در مورد تعداد تحلیلگران فعال در بازار در دست نیست و این امر نیز انتخاب اندازه نمونه را با مشکلاتی مواجه میکند. موضوع دسترسی به سهامداران به سختی تحلیلگران نیست.
با افزایش فعالیت کانالهای تلگرامی و گسترش فضای مجازی، سهامداران اعم از حرفهای و غیرحرفهای با سهولت بیشتری در دسترس قرار گرفتهاند؛ با این حال به دلیل افزایش قابلتوجه جمعیت سهامدار در بازار، ممکن است اندازه نمونه افراد شرکتکننده در نظرسنجی چندان دقیق نباشد. بهطور مثال در یک شیوه نمونهگیری به روش کوکران اگر فرض کنیم یک میلیون کد سهامدار حرفهای در بازار وجود دارد (بنا بر آمارها در ماههای اخیر و البته قبل از شروع اصلاح قیمتها روزانه ۸۰۰ هزار نفر در بورس داد و ستد کردهاند).
این نظرسنجی باید از بین حدود ۳۸۵ سهامدار اخذ شود که در بیشتر موارد حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ سهامدار در این نظرسنجی شرکت میکنند که البته قابل قبول است اما باید توجه داشت ممکن است روش کوکران نیز روش نمونهگیری دقیقی برای جامعهای با این تعداد افراد نباشد. همچنین باید توجه داشت مهم اخذ نظرات از سهامداران حرفهایتر بازار است حال آنکه غیرحرفهایها نیز این روزها به طرز قابلتوجهی زمین بازی در بورس را تحتتاثیر قرار دادهاند.
ترس سنتی از نظرسنجی
شاید زمان انجام یک پروژه تحقیقاتی دانشگاهی یا پایاننامه نیاز به نظرسنجی داشتهاید. احتمالا مقاومت برخی افراد در پاسخ به سوالات حتی در قالب پرسشنامه را تجربه کردهاید. بهطور سنتی بسیاری از افراد نظرسنجی را تهدیدی برای تخلیه اطلاعات یا خطری برای خود یا شاید در راستای تفتیش عقاید احساس میکنند. هرچند این خطا به دلیل ناشناس انجام شدن این دسته از نظرسنجیها کاهش یافته با این حال این به نظر میرسد هنوز هم برخی افراد اعم از سهامدار و تحلیلگر رغبتی برای شرکت در نظرسنجیها نداشته باشند.
دستهای به نام «چه میخواهم بشود»
گاهی فقط گزینهای انتخاب میشود که فرد شرکتکننده دوست دارد در واقعیت اتفاق بیفتد. این موضوع در بین سهامداران بیشتر وجود دارد. این امر در دورههای هیجانی بازار مشاهده میشود. هم در مسیر صعودی و هم در مسیر نزولی! وقتی بورس رشدهای قابلتوجهی را پشت سر میگذاشت سهامداران هر هفته غالبا گزینه صعودی را انتخاب میکردند.
یکی به این دلیل که دوست داشتند بازار همچنان صعودی باشد و دیگری به این دلیل که در برخی برههها شاید پایانی برای رشد بازار نمیتوانند متصور باشند (فارغ از دلایل آن). وقتی نیز بورس در مسیر نزولی حرکت میکند، بسیاری از سهامداران ممکن است در برخی موارد گزینه صعودی را انتخاب کنند. یکی به دلیل اینکه دوست دارند روند نزولی بازار تمام شود و یکی به این دلیل که شاید به طرز غیرواقعبینانهای فکر کنند با انتخاب این گزینه میتوانند انتظارات دیگران در بازار را تحتتاثیر قرار دهند.
البته در زمانهایی که بازار با نزول هیجانی و فرسایشی درگیر میشود، برعکس این اتفاق نیز ممکن است رخ دهد؛ چراکه سرخوردگی و یأس زیاد بر معاملهگران چیره میشود و نمیتوانند پایان دقیقی برای افت قیمتها در نظر بگیرند. این مورد رفتاری و روانشناختی است و به سختی میتوان آن را حتی در معتبرترین نظرسنجیها از بین برد. این نوع خطای نظرسنجی ریشه در ضعف و فقدان تحلیل در معاملات سهام دارد.
اعتبار نظرسنجی در بورس هیجانی
دسته «چه میخواهم بشود»ها در مورد تحلیلگران چندان صادق نیست یا به شدت کمتری صورت میگیرد، اما هیجان بازار که در بورس ما بسیار زیاد است، ضریب اطمینان و دقت این نظرسنجیها را به شدت تحتتاثیر قرار میدهد.
آغاز و پایان دورههای زیادی از نزول و صعود بورس را تحلیلگران زیادی نتوانستهاند پیشبینی کنند، نه به این علت که توان علمی و تحلیلی ندارند بلکه اتفاقا برعکس چون تحلیل بیشتری به کار میگیرند، در برخی موارد پایان یا آغاز اصلاح را پیشبینی میکنند اما به دلیل هیجانات و نقش کمرنگ تحلیل، بورس مسیر دیگری را پیش میگیرد و این موضوع نه از جنبه اهمیت افزایش دقت نظرسنجی که از جنبه لزوم تعمیق تحلیل برای بازار سهام کشور بسیار مهم است.
به عبارت دیگر وجود این خطا در قالب نتایج نظرسنجی مسیری را نشان میدهد که باید در آن به سمت عمقبخشی به تحلیل و کاهش هیجان در معاملات حرکت کرد؛ امری که شاید بتوان آن را در قالب طرح و برنامه، تشویق یا حتی محدودیتهایی مثلا در شیوه ورود افراد یا چگونگی سرمایهگذاری آنها از سوی مقام ناظر تخفیف داد.
تصمیمات خلقالساعه
این مورد البته نه به شیوه انجام نظرسنجی برمیگردد نه تقصیری متوجه تحلیلگران و سهامداران است. در بسیاری از موارد مقام ناظر در سازمان یا مقام اجرایی در بخش اقتصاد کلان کشور تصمیماتی میگیرد که یکشبه بساط تحلیل در بورس را در هم میپیچد. این موضوع در چشم بر هم زدنی استراتژی معاملاتی سهامداران را تحتتاثیر قرار میدهد و از دقت نظرسنجیهایی که بهصورت هفتگی صورت میگیرد، میکاهد. با این حال به نظر نمیرسد بتوان این نظرسنجیها درجامعه فعلی سهامداری و تحلیلگری را بهصورت روزانه یا با فاصله زمانی کمتری انجام داد.
ابزار نظرسنجی
نظرسنجی سایت تحلیلی «دنیای بورس» با یک روبات صورت میگیرد و با ابزارهای موجود فعلی اگر در مواردی بخواهیم گزینههای بیشتری در مورد پیشبینی ارزش معاملات و حجم داد و ستدها به این دسته نظرسنجیها اضافه کنیم تا ارزیابی دقیقتری برای خوانندگان ارائه شود، مشارکت کاهش مییابد و از منظر دیگری دقت را تحتتاثیر قرار میدهد. چون ارزیابی چند متغیر مستلزم اختصاص دادن زمان طولانیتری است که به هر دلیل برخی حاضر به شرکت در آن نیستند. یا اینکه یک سوال را پاسخ میدهند و سوالات دیگر را بدون پاسخ میگذارند.
چرا نظرسنجی مهم است؟
از آغاز نظرسنجیهای هفتگی از سه سال پیش تاکنونی تحلیلگران و سهامداران بهصورت متداوم در نظرسنجیها شرکت میکنند و شاید بتوان در یک مطالعه از روند این نظرسنجیها برای ارزیابی عیار و وزن تحلیل چه در بین کارشناسان بازار و چه معاملهگران استفاده کرد (البته این امر نیز به دلیل وجود هیجان، تصمیمات خلقالساعه و ریسکهای فضای سیاسی و اقتصادی محدودیتهایی دارد).
با این همه باید گفت، نظرسنجی میتواند تمرین و فرصتی برای اهمیت دادن به تحلیل و دوری از هیجان و واقعیت نزد سهامداران و حتی تحلیلگران باشد یا حداقل اهمیت داشتن تحلیل را به سهامداران کمتر حرفهای بازار گوشزد کند.
به هرترتیب و براساس مواردی که گفته شد، همانند تمامی نظرسنجیها این دسته از نظرسنجیهای بورسی نیز موانع و مشکلاتی در شیوه اجرایی دارند، اما فرآیند نظرات هفتگی نمونه مناسبی از کارشناسان وسهامداران موضوعی است که با ضریب خوبی میتواند منعکسکننده انتظار غالب تحلیلگران و معاملهگران از روند آتی بازار و حتی فضای اقتصاد کشور باشد.
همچنین نباید فراموش کرد، نظرسنجیها بهعنوان یک ارزیاب از فضای معاملات و انتظارات آتی دیگر افراد درگیر در بازار در شرایطی میتواند به تعمیق تحلیل و در مواردی کمک به نهاد سیاستگذار بورسی برای اخذ تصمیم یا رفع مانعی باشد که مقام ناظر بازار گامهای با ثبات و علمیتری در جهت حل و رفع مشکلات بازار سهام کشور بردارد.