به گزارش «دنیای بورس»، انتخاب نوشت: اندیشکده «Responsible Statecraft» در تحلیلی به قلم جو سیرینسیون نوشت: «بحران در روابط با ایران یکی از چند موضوع مهم امنیت ملی است که در اولویت فهرست جو بایدن قرار دارد. راهحل این بحران البته ساده است و مسیر حل آن هم از بازگشت و پایبندی به برجام میگذرد. با این حال، اجرای این راهحل ساده، دشوار خواهد بود. چه بسا ایران حتی با رویکرد تازه بایدن موافقت نکند، همچنین قدرتهای منطقهای تلاش میکنند تا رای بایدن را زده و مخالفان داخلی وی هم در حمله به ایران با آنها همصدا میشوند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «سردبیران واشنگتن پست این هفته نوشتند که فشار حداکثری ترامپ هم در گرفتن امتیازات بیشتر از ایران ناکام ماند و هم در تغییر رژیم و شکست دیپلماسی آشفته ترامپ، آمریکا را منزوی کرد و نه ایران را. یک مقام از کشورهای متحد آمریکا هم تلاش پمپئو برای بازگرداندن تحریم های ایران را یک نمایش تلویزیونی خواند و کشورهای اروپایی قول دادند که آن را فعالانه نادیده بگیرند.»
در این گزارش آمده که بایدن میتواند بیشتر آسیبها را جبران کند، اما کار دشواری پیش رو خواهد داشت. توانایی ایران برای پاسخ به هر ابتکاری، با انتخابات میانه ۲۰۲۱ گسسته خواهد شد؛ انتخاباتی که میتواند یک رئیسجمهوری اصولگرا را به قدرت برساند. بایدن باید سریع و محکم گام بردارد. امیدوارکنندهترین روش این است که یک رویکرد پایبندی در برابر پایبندی در پیش گرفته شود. بایدن میتواند شراکت آمریکا در توافق هستهای را با برداشتن تحریمهایی که ترامپ و پمپئو اعمال کردهاند، آغاز کند. محمدجواد ظریف، روز ۲۱ سپتامبر در شورای روابط خارجی گفت: «اگر دیگران به پایبندی به برجام بازگردند، ایران هم آماده بازگشت به تعهداتش است.» اروپاییها میتوانند به این فرآیند کمک کنند.
آنچه بایدن گفته، یک روش منطقی است و میتواند به او بیشترین اهرم و به سیاستمداران ایرانی بیشترین مشوق را برای بازگشت به تعهداتشان بدهد. ایران به سرعت میتواند پنج، شش گامی را که به عقب برداشته، جبران کند. در واقع اینگونه بهنظر میرسد که این گامها، طوری طراحی شده بودند که بازگشت پذیر باشند.
اما برداشتن این گامها، برای مقامهای ایران از نظر سیاسی دشوار است بهویژه پیش از یک انتخابات ملی. بسیاری در ایران این پرسش قابل درک را دارند که آیا میتوان اعتماد کرد که آمریکا به حرفش عمل کند؟ چین و روسیه هم شاید بیمیلی مشابهی برای کار با آمریکا داشته باشند. این است که بایدن باید در برابر پیشنهاد برخی از مشاورانش که میگویند پیش از بازگشت به برجام باید از ایران امتیازات تازهای گرفت، مقاومت کند. این پیشنهاد، هرچند وسوسهانگیز است اما بدفهمی بنیادینی از شرایط دارد.
این آمریکا بود که در وهله اول، برجام را نقض کرد و این آمریکاست که اکنون منزوی است، نه ایران. بازگشت به توافق، تنها راه برای کسب اهرم و جایگاه دیپلماتیکی است که آمریکا پیش از ترامپ از آن برخوردار بود. هرگونه تاخیر یا راهکارهای بیزانسی، کل توافق را در خطر قرار میدهد. اگر آمریکا، سریعا به این توافق برنگردد، شاید توافقی نماند که بخواهد به آن برگردد.
اسرائیل، عربستان سعودی و احتمالا امارات، تلاش خواهند کرد راه بایدن را ببندند. متحدان آنها در داخل آمریکا، که اغلب از این دولتها و حامیانشان پول میگیرند، با صدای بلند بایدن را محکوم خواهند کرد. جمهوریخواهان هم چشم بر روی شکستهایشان میبندند و جنجال به راه میاندازند. آنها از همین الان، این کار را شروع کردهاند. کسانی که پیش از این وعده داده بودند که تحریم های انبوه، ایران را مجبور به تسلیم شدن یا سقوط میکند، اکنون ادعا میکنند که اگر فقط چند تحریم دیگر اضافه شود، کار تمام است. دیگرانی هم هستند که همچنان بر شعار تغییر رژیم پافشاری خواهند کرد.
بن رودِز معاون پیشین امنیت ملی آمریکا میگوید: واشنگتن نه زمان و نه آن سرمایه سیاسی در خارج را در اختیار دارد که یکسال اول دولت تازه را برای طراحی رویکردی در برابر ایران هدر دهد که بتواند کشورهای عربی خلیجفارس را خشنود کند؛ آن هم کشورهایی که رئیسجمهور دموکرات پیشین را تضعیف کردند. با توجه به این واقعیت که این آمریکا بود که تعهدش را زیر پا گذاشت، این بسیار مهم است که به متن برجام بازگردیم؛ توافقی که منافع کانونی امنیت ملی آمریکا را تامین میکند و میتواند بنیادی برای ابتکارهای دیپلماتیک آینده باشد.
کلید کار این است که بلافاصله پس از ادای سوگند جو بایدن و کامالا هریس، صدای واحدی شنیده شود، از سیاستورزی بیریشه پرهیز شود و به سرعت گام برداشته شود.