به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد نوشت: برای نوسانگیران دلار هیچ چیز به اندازه میزان تغییرات قیمتی اهمیت ندارد. در واقع برای بسیاری از معاملهگران سطح قیمتی دلار مهم نیست که خواست آنها رفت و برگشتهای قیمتی و «فروش در سقف» و «خرید در کف» است.
چنین خواستی، بعضا موجب به کارگیری استراتژیهای خاصی از سوی نوسانگیران دلار میشود؛ بهعنوان مثال، زمانی که دلار به کانال ۲۶ هزار تومانی برخورد کرد، فروشها در بازار شدت گرفت. نوسانگیران زمانی که احساس کردند، بازارساز عرضه ارز خود را آغاز کرده است، عقبنشینی کردند و خریدهای خود را بستند.
همزمان بازارساز به جای مدیریت قیمت در یک محدوده خاص و آرام کردن روند کاهشی، عرضه خود را ادامه داد تا ریزش قیمت ادامهدار شود. زمانی که ریزش قیمت متوقف شد، به یکباره سفتهبازان وارد بازار شدند و با بالا بردن خریدهای خود ظرف دو روز قیمتها را حداقل بهصورت موقت چند کانال بالا بردند.
دلار که روز شنبه با ۹۰۰ تومان افزایش به بهای ۲۲ هزار و ۷۵۰ تومان رسیده بود، در معاملات آغازین روز یکشنبه حتی تا محدوده ۲۴ هزار و ۲۰۰ تومان نیز بالا رفت. سپس در ادامه روز ریزشی شد و به انتهای کانال ۲۲ هزار تومانی بازگشت.
از نگاه فعالان، چنین روندی نشان میدهد نوسانگیران برای بازارساز دامی طراحی کرده بودند که با افزایش عرضه ارز، قیمت را دچار نزول زیادی کند؛ پس از نزول زیاد، آنها میتوانستند در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید کنند و بار دیگر با بالا آوردن قیمت، کسب سود کنند.
در روز پرنوسان دلار، سکه تمام بهار آزادی نیز در ابتدای روز از کانال ۱۱ میلیون تومانی عبور کرد و به سطح مقاومتی مهم ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی نزدیک شد. با این حال، در ادامه روز هم زمان با ریزش دلار، سکه نیز به کانال ۱۰ میلیونی بازگشت و روی عدد ۱۰ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان قرار گرفت.
آرامش بازار دلار در گرو کاهش نوسانات است؛ در واقع تغییرات شدید چه از نوع افزایش باشد و چه از نوع کاهش، وضعیت بازار را ملتهب میکند. اگر این موضوع را بهعنوان یک واقعیت بپذیریم، میتوان گفت که ریزش شدید انتهای تیرماه، اشتباهی استراتژیک از سوی بازارساز بوده است.
عدهای از فعالان باور دارند، بازارساز با افزایش عرضه خود و ریزش شدید قیمتها بهدنبال آن بود که فرصت فروش ارز «بالا خرید» را به سفتهبازان و نوسانگیران دلار ندهد. از نگاه آنها، این اتفاق موجب میشد سفتهبازان بهدلیل داشتن دلارهای بالا خرید، ریال کافی برای ورود به بازار در قیمتهای پایین نداشته باشند.
چنین تاکتیکی در مهر ۹۷ نیز صورت گرفت و ریزش نامنتظره موجب شد بسیاری از معاملهگران ضرری شوند. با این حال، ریزش قیمت انتهای تیر ۹۹ دو تفاوت با مهر ۹۷ داشت: اول اینکه بخشی از دلالان بالای مرز ۲۵ هزار تومانی اقدام به فروش کردند و دلاری روی دستشان باقی نماند؛ دوم اینکه، قیمت دلار پس از ریزش انتهای تیرماه توانسته است بار دیگر به مسیر افزایشی بازگردد، حال آنکه در مهرماه، پس از یک ریزش، بازار در مسیر نزول تدریجی قرار گرفت.
در چنین شرایطی میتوان گفت در صورتی که بازارساز پس از ریزش قیمتی، توان مدیریت در قیمتهای پایینتر را نداشته است، دچار اشتباه استراتژیک شده است، چرا که میتوانست در قیمتهای بالاتر با عرضه ارز به میزان کمتر نوسانات را مدیریت کند و تغییرات قیمتی را کاهش دهد. هر چقدر تغییرات قیمتی محدودتر شود، جذابیت بازار برای سفتهبازان و نوسانگیران کاهش پیدا میکند.
عدم مدیریت نوسانات و حساسیت نسبت به سطوح قیمتی موجب ثبت نوسانات زیاد در بازار ارز شده است. بهعنوان مثال، روز یکشنبه دلار معاملات خود را در کانال ۲۴ هزار تومانی آغاز کرد که بیش از هزار تومان نسبت به نرخ بسته شده روز شنبه افزایش داشت.
در ادامه روز این ارز به نقطه ۲۴ هزار و ۲۰۰ تومانی خورد و راهی مسیر کاهشی شد. ساعت ۴ بعدازظهر قیمت دلار در بازار آزاد ۲۲ هزار و ۹۰۰ تومان بود. به این ترتیب، میتوان گفت دامنه نوسان دلار در روز یکشنبه در حدود هزار و ۳۰۰ تومان بود. بهنظر میرسد نوسانگیران بهدنبال رشد دلار در وقتهای مرده و جوسازی در بازار هستند، حال آنکه بازارساز با عرضه ارز بهدنبال ریزش قیمت هاست.
همین زورآزمایی دامنه نوسان دلار را بالا برده است. هرچند نوسان قیمتی بیشتر باشد، پیشبینیپذیری بازار برای تحلیلگران و فعالان اقتصادی دشوارتر میشود و جذابیت بازار برای سفتهبازان بالا میرود. نوسان قیمتی جریان خون در رگهای سفتهبازان را تندتر میکند.