دنیای بورس: طی دو روز معاملاتی سپری شده در سال 99، شواهد گویای آن است که جریان قدرتمند نقدینگی همچنان به بورس به عنوان گزینه اول نگاه میکند. در اولین روز معاملاتی سال جاری استراتژی اکثر سهامداران خرد به فاصله گرفتن از سهام کالایی و حرکت به سمت دیگر گروههای بازار قابلتعبیر بود. تا آن جا که در معاملات روز چهارشنبه شاخص کل بورس به مسیر رشد بازگشت و 70 درصد از نمادهای سهامی (در بورس و فرابورس) کار خود را در محدوده صف خرید به پایان بردند. به این ترتیب معاملات هفته گذشته در شرایطی به پایان رسید که نزدیک به 2500 میلیارد تومان تقاضا در صفوف خرید به انتظار نشسته بود. این مساله میتواند انتظار برای تداوم صعود قیمتها در معاملات آغازین امروز را تقویت کند. برای بدست آوردن دیدگاهی دقیقتر از جایگاه بورس، نگاهی به مهمترین مولفههای اثرگذار در بازه فعلی بیندازیم.
بیماری فراگیر و صفنشینی در بورس تهران
شیوع گسترده ویروس نوظهور فعالیتهای معمول را در بسیاری از کشورها به تعلیق در آورده است؛ اقتصاد جهانی در لاک دفاعی فرو رفته و در این بین دولتها تمام سعی خود را به کار بستهاند تا با بهکارگیری محرکهای پولی و مالی ورود به دوران رکود را طولانیتر کنند تا شاید مکانیزمی برای کنترل یا درمان این بیماری پیدا شود.
بستههای محرک دولتها توانسته نزول یکسره بازارهای مالی بزرگ دنیا را با نوسانهای موردی همراه کند. با این وجود باید توجه داشت قیمت کامودیتیها ریزشهای کاملا چشمگیری را تجربه کرده است و این نوسانهای موردی تنها بخش کوچکی از ریزشها را میتواند جبران کند. آنچه بازار کالاهای پایه را میتواند به حالت معمول بازگرداند کنترل بیماری و بازگشت بنگاههای اقتصادی به کارکرد معمول خود است؛ آن هم تا هنگامی که رکود در اقتصاد دنیا جا خوش نکرده است. این مساله میتواند توضیح دهد که چرا سرمایهگذاران خرد در بورس تهران از سهام کامودیتیمحور فاصله میگیرند.
در این بین دو مساله مهم دیگر را باید در نظر داشت: تورم و نرخ دلار. نرخ دلار از چندین بعد برای بورس تهران اهمیت پیدا میکند و عواملی که بر آن تاثیر میگذارد نیز به نوبه خود متعدد است. در ادامه به موضوع دلار به صورت جداگانه پرداخته خواهد شد. مسالهای که در این جا باید به آن پرداخت اثر متفاوت رکود اقتصاد جهانی بر اقتصاد داخلی است. رکود فراگیر در دنیا در وهله اول با کاهش قیمت کالاهای پایه میتواند به تضعیف قابلاهمیت درآمدهای ارزی کشور منجر شود. در واقع پس از اثرگذاری تحریمها، کاهش قیمت کامودیتیها منابع ارزی کشور را تهدید میکند.
حال اگر کالاهای اساسی وارداتی کشور به همان اندازه شاهد کاهش قیمت نباشند احتمالا کسری تراز تجارت خارجی عمیقتر نیز خواهد شد. به علاوه آن که در شرایط خاص کنونی (فراگیر بیماری کووید 19 در دنیا) در حالی که تقاضا برای کالاهای پایهای همچون نفت و فلزات اساسی فروکش کرده است، کشورها در فروش و صادرات مواد غذایی و سایر اقلام اساسی محدودیتهای قابلتوجهی اعمال میکنند. این مساله احتمالا برای کشورهایی مانند ایران به رشد آمار تورمی خواهد انجامید.
دلار و روایتهای متفاوت
نرخ دلار از یکسو نشانگری از متغیرهای تورمی است، از جنبهای دیگر در درآمد شرکتهای صادراتی به صورت مستقیم اثرگذار است و بر سایر بنگاههای اقتصادی کشور نیز نهایتا با یک یا دو واسطه اثرگذار خواهد بود. این بعد از رابطه دلار و بورس را باید در کنار نقش رقابتی دو بازار قرار داد. به خصوص بعد از آن که بورس سال گذشته توانست تمامی بازارهای رقیب را در دوره جهش تورمی اخیر پشت سر بگذارد نقش و وضعیت بازارهای رقیب پراهمیتتر خواهد بود.
بنابراین در صورتی که بازار ارز در انتظار جهش محسوس باشد تحتفشار قرار گرفتن مقطعی بورس یک سناریوی محتمل است. با این وجود بورس در ماههای اخیر نشان داده که از صعود نرخ ارز (که با مبانی اقتصادی همراه است) بهره میبرد و با آن پیشروی میکند. به علاوه آن که بعد از پشت سر گذاشتن ریسکهای غیراقتصادی متعددی (همانند موارد بسیاری که در سال 98 فضای کشور را متاثر ساخت) به نظر میرسد آستانه حساسیت بورس تهران به این موارد بسیار بالا رفته ( و به قول عدهای به بیحسی رسیده) است.
در مقابل کاهش نرخ ارز میتواند اثر متفاوتی بر بازار داشته باشد. چرا که با کاهش نرخ ارز باید در انتظار کاهش سودآوری بسیاری از بنگاههای اقتصادی بزرگ کشور بود و در این موارد نیز واکنش بورس همواره وضوح بیشتری داشته است. عمده فعالان اقتصادی کشور اصلاح معنادار نرخ ارز را به تغییرات پایدار در روابط خارجی کشور منوط میکنند و از این رو احتمال وقوع آن را چندان بالا نمیدانند.
در همین حال و طی روزهای اخیر شایعاتی مبنی بر معافیتهای تحریمی کشور در دوران کرونا منتشر شده است: اخباری که به آزاد شدن دسترسی کشور به برخی منابع ارزی در خارج اشاره دارد. باید دید این اخبار تا چه میزان صحت دارد و تا چه میزان میتواند بازار ارز را متاثر سازد و اینها همه در حالی است که بازارهای فیزیکی عملا در مرز تعطیلی قرار دارند و اخبار از نرخها نیز چندان قابلیت اتکا ندارد.
به هر صورت اصلاح محدود نرخ ارز میتواند ادامه کوچ سهامداران از گروههای کالایی به کوچکترها را در پی داشته باشد و اصلاح عمیقتر آن میتواند فضای عمومی بازار را در مسیر اصلاح قرار دهد. بنابراین رصد تغییرات این بازار به خصوص در برهه حساس کنونی برای فعالان بازار بااهمیت تلقی میشود. به همین میزان نیز اخبار مربوط به گسترش و یا کنترل بیماری کرونا برای فعالان اقتصادی حائز اهمیت است.