دنیای بورس: افزایش ارزش معاملات در روزهای پر عرضه و رشد همزمان شاخصهای کل و هموزن علیرغم اصلاح روزانه از سقف، نمایانگر حفظ عطش خرید در بازار سهام است. عطشی که با نیم نگاهی به رشد خزنده نرخ دلار در بازار آزاد و نیمایی از یک سو و حضور بزرگان بورسی در منطقه نسبتا امن قیمت به درآمد از سوی دیگر، اگرچه به انتهای مسیر رشدهای پرشتاب نزدیک میشود اما هنوز توجیههایی برای خرید پیدا میکند.
آنچه که سرمایهگذاران به آن دلگرم هستند، حضور سرمایههای فعال بورسی و جنب و جوش پولهای داغ در بستر بازار سهام است. خالص تغییر مالکیت روزانه همزمان با رشد قیمتها در بازار سهام، ورود نقدینگی جدید به تالار شیشهای را تایید میکند. از سوی دیگر عامل بسیار مهم چرخش نقدینگی با افزایش سرعت گردش معاملات روزانه و دست به دست شدن سهام، علاوه بر افزایش تعداد و حجم خرید و فروشها، با رشد متوسط قیمتها، ارزش معاملات خرد را نیز به طرز چشمگیری بالا بردهاست تا متوسط یکماه اخیر این متغیر بورسی رقم بیش از 3500 میلیارد تومان را نشان بدهد و رفته رفته عبور از مرز 4 هزار میلیارد تومان برای ارزش معاملات خرد روزانه بورس تهران یک امر طبیعی و عادی به شمار بیاید. بنابراین با چنین رویکردی احتمال برقراری فشار فروش تا ثابت ماندن جریان ورودی نقدینگی دور از ذهن خواهد بود و موجهای بعدی به سمت سهام اصلاح شده حرکت میکنند.
معیارهای ذهنی بی اساس اما پرطرفدار
جریان نقدینگی غالب، برای انتخاب سهام بیش از هرچیز بر یک عامل تاکید میکند و آن هم موضوع عقب ماندن و درجا زدن سهام قیمت سهام شرکتهای بورسی از روند است. اینکه معیار و شاخص متوسط رشد را چه چیزی درنظر بگیریم چندان اهمیتی ندارد و صرفا سهامی که حداقل رشدهای ذهنی مورد انتظار را در بازه زمانی شش ماه اخیر به ثبت نرسانده باشند با توجه به قدرت پولهای در جریان و ورودی روزانه، در کانون توجهات قرار میگیرند و رفتار عموما به شکل برخورد گروهی و صنعتی کاملا به چشم میآید. نکته مهم در این خصوص، سرعت تغییر ذائقه سرمایهگذاران در جابجایی میان صنایع است. طی یکماه اخیر و در صنایع بزرگ، ابتدا صنعت خودرو و نمادهای بزرگ این صنعت در کانون توجهات بودند، سپس با ثبت رشدهای بیش از 50 درصد قیمت در بازه زمانی بسیار کوتاه، شاهد تغییر تدریجی جهت به نمادهای بزرگ بانکی بودیم که این نمادها نیز با تشکیل صفهای خرید پرقدرت حرکتهای سریع قیمتی را تجربه کردند و حالا پولهای سرگردان و تعیینکننده نمادهای بزرگ پالایشی، گروه شیمیایی و سهام هلدینگهای مرتبط را نشانه رفتهاند. این اتفاقها در حالی رخ میدهد که جریان نقدینگی قدرتمند در نمادهای صنایع دیگر نیز برقرار است به همین دلیل است که روند اصلاح قیمتها در این صنایع چندان دامنهدار و فراگیر نیست و با تشکیل تقاضای قدرتمند پس از چند درصد ریزش به سرعت جبران میشود. چنین رویکردی در میان اهالی بازار سرمایه فقط در شرایط کنونی و با مختصات و معیارهای فعلی جوابگو خواهد بود اما به هیچ عنوان پشتوانه تحلیلی قدرتمندی ندارد و سرمایهگذاران نباید صرف جا ماندن از روند را به عنوان ملاک تصمیمگیری در خصوص خرید درنظر بگیرند. خصوصا اینکه یک گروه یا صنعت به عنوان هدف انتخاب شوند که از هر نظر انتخاب را سطحی و اصطلاحا غیر کارشناسی خواهد کرد.
چرا صفهای فروش تقویت نشد؟
تشدید دوباره فروشها در نمادهای خودرویی، لیزینگی، رادیویی و قند و شکر که پرچمداران رشد طی ماه گذشته به شمار میآمدند امری طبیعی و مورد انتظار بود. اما یکی از رویدادهای مهم معاملاتی در روز گذشته، عدم تقویت صفهای فروش و محدود ماندن حجم عرضهها بود این اتفاق در حالی رخ داد که حضور تقاضا نیز نقش موثری در کمرنگ شدن برخی از صفهای فروش ایفا کرد و علاوه بر این امکان خروج سرمایهگذاران در صورت سفارشگذاری در صفهای فروش را به وجود میآورد. حضور تنها 145 میلیارد تومان نقدینگی در صفهای فروش در پایان معاملات روزانه خبر از عدم تمایل هرچه بیشتر فعالان بورسی به فروش در کفهای قیمتی داشت.
سیگنال مخابره شده از چنین رفتاری، انتظار برای بازگشت قیمتها علیرغم اصلاح و زیان چند روزه است. به بیان دیگر سهامداران در بازههای زمانی کوتاهمدت، افت 3-4 روزه قیمت سهام خود را به طمع جبران سریع و بازگشت پرقدرت به مسیر صعودی تحمل میکنند.
این سیگنال بیش از هرچیز تکیه بر قدرت نقدینگی یاد شده در قسمت قبلی گزارش دارد. تجربههای قبلی در مسیر عرضه با توجه به ریسکهای سیستماتیک بوجود آمده، میل به نگهداری سهام را علیرغم افت چند روزه قیمتها بالا بردهاست. اما اینکه سهامداران تا چه میزان از اصلاح قیمتها را تاب میآورند و اصولا تا چه زمانی به ورود نقدینگی دلخوش هستند، در معادلات فعلی درست مورد آزمون قرار نگرفته و عیار بازار در این خصوص مشخص نشدهاست.