به گزارش «دنیای بورس» به نقل از بلومبرگ، کارشناسان جهانی معتقدند که شرکتهای مسی در سال جدید شرایط خوبی را تجربه خواهند کرد زیرا مهمترین مولفه این رونق یعنی تقاضا درحال تقویت شدن است.
تقویت تقاضا البته از ماههای پایانی سال گذشته آغاز شده بود اما پیشبینیها حکایت از آن دارند که در سال ۲۰۲۰ تقاضا بیش از گذشته تقویت شود که این امر به رشد درآمد شرکتها، بهبود ارزش سهام و تقویت سرمایهگذاریهای جدید منتهی خواهد شد.
یکی از مهمترین نگرانیها در مورد تقاضا که جنگ تجاری بود تقریبا کاهش یافته و برخی امیدواریها به روابط تجاری بین چین و آمریکا که میتواند منجر به ثبات اقتصاد جهانی شود، موضوعی است که منجر به تقویت تولید و مصرف مس در بازارهای جهانی از جمله در چین میشود.
هفته گذشته قیمت مس در بازار لندن به بالاترین رقم در ۲ سال گذشته رسید و با توجه به اینکه آمارهای چین مثلا شاخص مدیران خرید در این کشور در دو ماه متوالی با رشد روبهرو شده باید گفت امیدواریها هنوز زیاد است. دیروز قیمت نقدی مس در بازار لندن ۶هزار و ۹۷ دلار در هر تن ثبت شد و قیمت سه ماهه نیز ۶ هزار و ۱۱۹ دلار اعلام شد.
سیگنالهای مثبت
کارشناسان معتقدند همانطور که مدتها است قیمت ۶ هزار دلاری مرز یا قیمت مقاومتی برای این فلز محسوب میشود به همان نسبت میل به رشد قیمت از رقم مقاومتی نیز بالا است و با توجه به مقایسه قیمتهای نقدی و سه ماهه باید این موضوع را تایید کرد که بازار به سمت رشد قیمتها متمایل است.
اما در این بین یک نگرانی نیز وجود دارد و آن افزایش حجم ذخایر برای فلز مس است. این موضوع ممکن است روی سطوح سرمایهگذاری اثر عکس بر جای بگذارد.
موضوع دیگر پیشبینی رشد بیشتر قیمت نفت است که قیمت مس را نیز با رشد روبهرو خواهد ساخت؛ به عبارتی اثرات متفاوتی را مشاهده میکنیم که بر بازار فشار وارد میکنند.
با این حال افت ارزش دلار کمک میکند تا قیمت با رشد روبهرو شود و تقاضا برای این فلز تقویت شود؛ کما اینکه طی مدت اخیر فشارهای فزاینده روی قیمت از فشارهای کاهنده بیشتر بوده و اکنون بهانهها برای بهبود روند عمومی قیمت نسبت به گذشته بیشتر شده لذا باید در مجموع گفت سال ۲۰۲۰، سال رونق فلز سرخ است.
در این بین اگرچه از التهاب قیمتها در بازار نفت کاسته شده است ولی به هیچعنوان نمیتوان گفت که این بازار از مسیر افزایشی خود فاصله گرفته است.
بازارهای کالایی هم میل به رشد قیمت دارند و حتی اگر اثرگذاری رشد احتمالی بهای نفتخام را بر سایر بازارهای کالایی نادیده بگیریم؛ پتانسیل افزایش نرخ به دلایل بنیادین دیگر وجود دارد. احتمال فروکشکردن شعلههای جنگ تجاری بین چین و آمریکا یا بازسازی درونی اقتصاد جهانی و کاهش نگرانیها از بروز رکود مواردی است که میتواند در فصل نخست سال ۲۰۲۰ از رشد قیمتها حمایت کند.
البته بازیهای قیمتی اخیر نشان داد که بازار مس درحال بهروزرسانی خود است و با رشد قیمتهای جدی، تلاش کرده تا جایگاه پیشین خود را در بین بازارهای کالایی و فلزی بهعنوان یک لیدر روانی که سیگنالهای اقتصادی در جهان را ترسیم میکند، مجددا بهدست آورد.
این رفتارها خود یک محرک قیمتی جدید برای مس بهشمار میرود ولی به معنی رشد الزامی قیمتها نیست. البته مس که در اواخر سال گذشته تا بیش از ۶هزار و ۲۰۰ دلار در هر تن هم رسیده بود، در یک مسیر کاهشی قرار گرفته است ولی در دو روز اخیر رشد نرخ محدودی داشت. علاوه بر بلومبرگ، گلدمنساکس نیز پیشبینیهای خوبی برای مس در سال ۲۰۲۰ دارد.
سیتیگروپ نیز میگوید مصرف مس تنها در چین ۲.۶ درصد رشد خواهد کرد که این موضوع به ارتقای میزان سرمایهگذاریها کمک میکند. این در شرایطی است که در سال ۲۰۱۹ میزان شتاب بازار برای رشد قیمت محدود بود. در سالی که گذشت قیمت مس در فاصله ماههای می تا سپتامبر با افت قابلتوجهی روبهرو شد اما از آن زمان تاکنون رشد قیمتها آغاز شده اما هنوز نتوانسته به سقف قیمتها که در آوریل به ثبت رسید، برسد.
این به آن معنا است که در یک بازه یک ساله هنوز ظرفیت رشد قیمت برای فلز مس وجود دارد که همین امر موید رویههای صعودی در آینده نزدیک است. البته نباید فراموش کنیم که همیشه پیشبینی دورنمای بازار کار سادهای نیست و تنها میتوان به چند احتمال پراکنده مراجعه کرد که شاید بر نوسان قیمت مس اثرگذار باشد اما به هر حال اکنون پیشبینیها از فضای حاکم مثبت است.
تجربه نشان داده که مس نشانهای غیرقابل انکار از جو روانی و مسیر عمومی قیمتها در بازارهای کالایی است و البته از نوسان قیمتها در بازار سهام یا دادههای اقتصادی برجسته نیز تبعیت میکند. این روند کلی به این معنی است که احتمال یک جو افزایشی را باید در نظر گرفت ولی شاید مقطعی باشد.
درخشش مس
البته بررسی نوسان شاخصهای قیمتی کالایی در بازارهای جهانی میتواند یک معرف خوب برای ترسیم واقعیتهای قیمتی در بازار مس باشد.
در بازارهای کالایی اغلب دو شاخص اصلی را مورد بررسی قرار میدهیم یکی شاخص کالایی CRB و دیگری شاخص کالایی GSCI که شاخص CRB بر ذات نوسان قیمتها در بازارهای کالایی تمرکز دارد و دیگری شاخص GSCI که از یکسو آتیمحور است و از قیمتهای آتی اثر میپذیرد و همچنین بیش از شاخص کالایی CRB بر نوسان قیمت نفتخام و فرآوردهها تمرکز دارد.
این مطلب به معنی آن است که پتانسیل اثرپذیری مس از شاخص کالایی CRB جدیتر است.شاخصهای کالایی برجسته در بازارهای جهانی در یک مسیر صعودی است اگرچه شاخص کالایی CRB شاید اهمیت بالاتری داشته باشد.
هماکنون این شاخص کالایی سقف قبلی خود در سال ۲۰۱۹ را در هم شکسته و به سمت کسب رکوردهای جدید در حال حرکت است و با توجه به جو غالب در بازارهای بینالمللی کالایی هیچ بعید نیست که این روند صعودی باز هم ادامه یابد. البته رشد بهای مس در مقایسه با رشد این شاخص قیمتی از یک عقبافتادگی جدی برخوردار است و اگر بخواهد به همین سطوح برسد باید یک رشد نرخ بزرگ را تجربه کند.
بهعنوان مثال مس در ۲۰۱۹ حتی ۶ هزار و ۵۰۰ دلار در هر تن را هم تجربه کرد که برای همپوشانی با نوسان شاخص کالایی CRB باید رشد نرخ مهمی را تجربه کند. از سوی دیگر شاخص کالایی CRB افزایشی است ولی مس در روزهای گذشته چند افت نرخ مهم را پشت سر گذاشته است که به این معنی تفسیر خواهد شد که میتوان تداوم رشد قیمتهای اخیر در بازار مس را با نگاهی همراه با امید مورد تحلیل قرار داد.
شاخص دلار در مسیر کاهش
یک تحلیلگر بازارهای جهانی در این رابطه میگوید ارزش دلار درحال کاهش است. در فاصله ماههای سپتامبر تاکنون شاخص دلار در برابر سبدی از ارزهای مختلف درحدود ۴ واحد کاهش یافته است و این موضوع باعث افزایش پتانسیلها برای رشد قیمت کالاها از جمله مس خواهد بود.
نکته اصلی در این بین اما تقویت ارزش سهام شرکتهای مسی در آینده نزدیک است. به عقیده تحلیلگران، شرکتها در ۳ سال گذشته توانستهاند از حالت زیان خارج شوند و با آنکه سودآوری چشمگیری نداشتند اما به هر حال از زیان خارج شدند و اکنون زمان آن است که دوران شکوفایی خود را تجربه کنند؛ چراکه رشد ۶.۷ درصدی قیمت مس در ماه دسامبر یک نمونه محرک خوب برای این بنگاهها محسوب میشود که توانست محرکهای مناسبی را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد.
این در شرایطی است که تولید هم در این مدت افزایش یافته بود و بهرغم رشد عرضهها قیمتها باز هم با افت روبهرو نشد زیرا تقاضا در سطوح مناسبی به ثبت رسید و انگیزههای تجاری برای شرکتها بالا بود.از دیدگاه کلان بین قیمتهای پایین و موجودیهای کم فلز مس که در انبارها نگهداری میشود، یک ارتباط عمیق وجود دارد.
جان گراس میگوید: فقط نگاه کنید که موجودی فلز مس در گذشته در کجا بود و اکنون کجا ایستاده است. این کاهش موجودی قطعا به معنای رشد بیشتر قیمت در آینده است و اگر با رشد سرمایهگذاری روبهرو نشود باید بگوییم منتظر قیمتهای بالاتر از ۷ هزار دلار باید بود.
با این حال کشورها حتما سرمایهگذاریها را افزایش میدهند بهعنوان مثال پرو برای سال ۲۰۲۰ هفت پروژه را درحوزه فلزات راهاندازی میکند که ۶.۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری را به همراه دارد و بخشی از آن نیز به مس تعلق دارد یا گلنکور امسال ۵۹۰میلیون دلار در پروژههای مس سرمایهگذاری خواهد کرد.
به عقیده جان گراس، تاخیر در دریافت مجوزها و موانع مختلف اداری و بوروکراسی، سرمایهگذاری در اکتشاف معادن را با روندهای نگرانکننده روبهرو کرده و پیمانکاران را دچار چالش میکند. به همین دلار در سال گذشته حتی از سال ۲۰۱۸ نیز میزان مجوزها برای سرمایهگذاری ۱۴ درصد کاهش یافته که این مسائل نگرانکننده هستند.
از سوی دیگر در روزهای اخیر شاهد ثبات نسبی موجودی انبارهای مس در بازارهای جهانی هستیم که نشان میدهد عرضه و تقاضای این کالا بعد از رشد تقاضای اواخر سال گذشته میلادی به یک تعادل نسبی رسیده است و البته این تعادل برای کوتاهمدت چندان به سود قیمتها نیست یعنی نمیتوان بعید دانست که افت جزئی را در قیمتها مشاهده نکنیم ولی مقطعی خواهد بود.
در ۵ سال اخیر بالاترین موجودی انبارهای مس در بازارهای بورس فلزات لندن رقمی نزدیک به ۳۸۰ هزار تن بود که این رقم هماکنون نزدیک به ۱۴۲ هزار تن است. این ارقام را باید اینگونه تقسیر کرد که اگر موجودی انبارها به ۱۲۰ هزار تن نزدیک شود، کمترین رقم در چند سال اخیر خواهد بود و محرک مهمی برای رشد قیمتهاست.