به گزارش «دنیای بورس» به نقل از فرهنگ سازی بورس، در بازارهای مالی، تلاش برای کنترل بازار نهتنها فایدهای ندارد، بلکه کاملاً هم غیرممکن است.
* بسیاری از فعالین در بازارهای مالی تلاش میکنند تا در حد توانایی خود بازار را کنترل کنند. چنین تفکری باعث میشود نتوانند به لحاظ ذهنی معاملهای را که بهسرعت روند خود را تغییر داده و وارد ضرر میشود را مدیریت کنند. یا بالعکس معاملهای که نهتنها اهداف سود را محقق نساخته است، بلکه روند معکوس نیز به خود گرفته است!
اگر بخواهید در این مسیر موفق شوید باید: اول از هر چیز، تلاش برای سر درآوردن از همه مسائل را متوقف کنید. شما هیچوقت نمیتوانید تکتک دادههای دخیل در بالا و پایین رفتن بازار سهام را بشناسید. بهعبارتدیگر، شما حتی ممکن است هیچوقت نتوانید بفهمید که چرا بازار در جهت خاصی در حال حرکت است؛ تنها چیزی که بهطورقطع میتوانید بفهمید این است که قبلاً چه اتفاقی افتاده است و در حال حاضر چه چیزی در حال اتفاق است و سپس، میتوانید با استفاده استراتژی معاملاتی خودتان چارچوبی را برای اقدام و عمل در پاسخ به آنچه در آینده ممکن است روی بدهد، برای خود تهیه کنید.
بسیار مهم است که بدانید تحلیل و بررسی بیشازحد اخبار مربوط به معاملات یا حتی ساعتها خیره شدن به چارتهای معاملاتی نمیتوانند به شما در شناسایی دقیق آنچه در آینده رخ خواهد داد،کمک کنند. شما نمیدانید چه چیزی در آینده پیش میآید؛ شما صرفاً میتوانید حدسها و احتمالات را بررسی کنید.
به خاطر داشته باشید که معاملات بر اساس احتمالات مرتبط با استراتژی معاملاتی و نه «قطعیات» صورت میگیرند.تا پیش از وقوع رویدادها، هیچوقت نمیتوانید بفهمید که در آینده چه اتفاقی در بازار رخ خواهد داد.
درنتیجه، همه در تلاشند در معاملاتی با احتمالات متفاوت و غیرقابلپیشبینی بهصورت مستمر در بازار حرکت کنند که البته کار بسیار سختی است اما در صورت تحلیل درست به موفقیت و در نهایت سود دست خواهند یافت. در این صورت اگر با حقیقت متغیر بودن نتایج کنار نیایید، کار سختتر هم خواهد شد.
بااینحال شما میتوانید در بازار سرمایه سود به دست آورید اما باید بدانید که با «مدیریت ذرهبینی» تمامی ابعاد فرایند معاملهگری و تلاش برای کنترل بازار بهجایی نخواهید رسید. این دقیقاً، همان تله ایست که بسیاری در تلاش برای انجام معاملات، راهاندازی شرکت یا حتی برقراری ارتباط، در آن گیر میافتند.
وقتیکه سرانجام این مسئله را درک کردید، آن را پذیرفتید و توانستید نیاز به کنترل بازار و مدیریت ذرهبینی تکتک جزییات را کنار بگذارید و بر این باور که میگوید اطلاعات بیشتر از بازار مترادف با کنترل بیشتر روی نتایج است، غلبه کنید، کمکم وارد فازهای اولیه ذهنیت صحیح معاملهگری خواهید شد.
موفقیت در معاملهگری عموماً نتیجه الگویهای ذهنی صحیح و سپس استفاده از آنها در جهت کنترل رفتار خود در بازار است. وقتیکه بر خودتان تسلط پیدا کردید، کمکم و در طی زمان، شاهد رشد و بهبود عملکرد معاملاتی خود نیز خواهید بود. البته ممکن است این جملات در نگاهتان کلیشهای به نظر برسند اما حقیقت محضاند.
در واقع تنها چیزی که شما بهعنوان معاملهگر بر آن کنترل دارید، خودتان، افکارتان و اقداماتی است که در بازار انجام میدهید.
* اگر شما برنامه معاملاتی سادهای برای خود داشته باشید و آن را بدون هیچ استثنایی پیاده کنید، میتوان گفت که در مسیر خود بهسوی کمال در معاملهگری قرار دارید.
شما باید قواعدی را در برنامه معاملاتیتان تعریف کنید که به شما اجازه ندهند بیشازحد فکر کنید! سپس، پیش از شروع کار در بازار، تمامی آن برنامه را یکبار بخوانید. بهعلاوه، زمانی را هم باید بهدوراز بازار برای خود در نظر بگیرید تا بتوانید به خودتان استراحت بدهید. باید یک برنامه مدون روزانه برای معاملهگری خود تعریف کنید تا مجبور نباشید که در طی روز به تکتک مواردی که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند، فکر کنید.
هدف شما از نگاه کردن به نمودارها باید صرفاً اندیشیدن درباره معاملاتتان و بازار باشد.همچنین، اگر بر مدیریت ذرهبینی معاملهتان اصرار میورزید تا جایی که باعث میشود شناسایی بهترین فرصت/ در بازار، دست نگهدارید و معاملهتان را مدام به تعویق میاندازید، مطمئن باشیدکه فرصتهای خوبی را از دست خواهید داد.
هیچ فرصت ایده آلی در بازار وجود ندارد! چون هر سیگنال خرید سهم تنها اندکی با مورد قبلی خود تفاوت دارد و درنتیجه، سعی کنید یک گزینه خوب را از این میان انتخاب کنید و آن را بهدرستی مدیریت کنید. اشتباه نکنید و با صبر کردن برای پیدا کردن بهترین فرصت، معاملات خوب را از دست ندهید.
برنامه معاملاتی شما باید شرایط کلی بازار را که شما به دنبال آن هستید و نیز شرایط معاملهگری مدنظر شمارا بهمنظور استفاده بهعنوان معیارهای ورود به شما نشان دهد اما این موارد، صرفاً راهنمای شما خواهند بود و به خاطر داشته باشید که شما ممکن است هیچوقت نتوانید یک معامله کاملاً یکسان و مشابه را برای بار دوم، پیدا کنید؛ در اینجا شما به احتیاط و مهارت نیاز دارید و در طی زمان، آموزش و تمرین به شما مهارت و تسلط بیشتری بر بازار و شناسایی فرصتها و موقعیتها خواهد داد.
* مدیریت ذرهبینی، یعنی شما سعی دارید تا بر همهچیز، بر تکتک جزییات امر، کنترل و تسلط پیدا کنید. افرادی که در معاملاتشان این تله گیر میکنند، فکر میکنند اگر بتوانند تکتک متغیرها را در مشت خود داشته باشند، میتوانند بهنوعی از ضرر کردن خلاص شوند. یا اینکه فکر میکنند چون زمان زیادی را صرف مطالعه و تحقیق کردهاند، پس دانش و اطلاعات وسیعشان از معاملهگری آنها را قادر میسازد تا از ضرر کردن جلوگیری کنند!ضرر کردن، بخشی از معاملهگریست.
درنتیجه، تنها کاری که میتوانید بکنید این است که بفهمید چطور میتوان به بهترین نحو آنها را مدیریت کنید و این نکته را به خاطر بسپارید که هر معاملهای میتواند منجر به ضرر شود. همینجاست که اهمیت مدیریت سرمایه ناشی میشود.
این کار میتواند از میزان استرس در معاملات بکاهد؛ بههرحال، انجام معامله در بازار هزینههایی را هم به همراه خواهد داشت. در مورد معاملهگران، ضرر کردن حکم همان هزینههای جاری را دارد. پس آن را بپذیرید.
وقتیکه فردی از ضرر کردن در بازار سرمایه نگرانی دارد، حاضر است هر نوع پیشگیری برای کنترل اوضاع را انجام بدهد.
* بیشازحد معامله کردن بزرگترین مشکلی است که از مدیریت ذرهبینی معاملات و تلاش برای کنترل بازار ایجاد میشود. وقتیکه توجه، مطالعه و تفکر بیشازاندازه ای را صرف بازار و معاملهگری میکنیم، ناچار با ایدههای بسیار زیادی هم روبرو خواهیم شد که بهاحتمالقوی کمکی به موفقیتتان نمیکند.
وقتیکه بیشازحد به بررسی نمودارها میپردازید، درواقع در حال مدیریت ذرهبینی آنها هستید.استراتژی معاملاتی خود را پیدا کنید و آن را رعایت و پیادهسازی کنید؛ در صورت نبود آن، اقدام به انجام معامله نکنید. از برنامه روزانه خود در تحلیل بازارها و بررسی شرایطی که با برنامه شما همخوانی دارند پیروی کنید و در فراهم نبودن شرایط، دست از معامله بکشید و منتظر روز معاملاتی بعدی باشید.
* شما میتوانید حجم عظیمی از انرژی ارزشمند ذهنیتان را صرف مشاهده بازار و بالا و پایین رفتنهای روزانه آن بکنید. شما باید در برنامه معاملاتیتان، زمانی را برای دور شدن از بازار، در نظر بگیرید تا بتوانید قدرت تمرکزتان را حفظ کنید. از قبل تعیین و برنامهریزی کنید که چه زمانی به بازار نگاه میاندازید و چه زمانی آگاهانه از این کار صرفنظر خواهید کرد.بررسیها نشان میدهند که سرمایهگذاران بلندمدت در مقایسه با معاملهگران روزانه یا کوتاهمدت، نتایج بهتری حاصل میکنند؛ پس سعی کنید از همین لحظه، بیشتر شبیه یک سرمایهگذار با افق بلندمدت، فکر کنید.
سرمایهگذاران مدام نمودارها را تجزیه تحلیل نمیکنند زیرا این روش، سازنده و کارا نیست؛ در عوض، بدون اینکه مدام آنها را زیر نظر داشته باشند، موقعیتهایشان را باز میگذارند تا مسیر خود را طی کنند و میدانند که توجه بیشازحد به چارتها و بازار، بهجای کمک، به آنها آسیب میرساند.
** موفقیت در معاملهگری عمدتاً نتیجه دست برداشتن از کنترل فاکتورهای مختلف است. درواقع، وقتی معاملهای را انجام میدهید، فراموش کنید؛ بر میلتان به کنترل همهچیز و حتی بازار، غلبه کنید. درگیر کردن خودتان با مسائل مختلف و بیشمار، جه در روابط، کار یا معاملهگری، اصولاً فکر بسیاری بدیست که سر آخر هم نتیجهای خلاف آنچه واقعاً میخواستید را برایتان به ارمغان میآورد.
شما میتوانید یک استراتژی معاملاتی برای خود بیابید و از آن، برای جستجوی حرکات قابل پیشبینی که در طی زمان تکرار میشوند، استفاده کنید. انسانها رفتارهایشان را تکرار میکنند و شما میتوانید با استفاده از تحلیل تکنیکال، نشانههای این حرکات را مشاهده کنید.