فرهنگ سازی بورس: برخی از ابعاد معاملهگری که درک، پذیرش و اجرای آنها در موفقیت و سوددهی معاملات در بازار سرمایه، نقش خواهند داشت. آموزش در معاملهگری، بنیاد و اساس حرفه معاملهگری است...
داشتن یک استراتژی و تسلط بر آن، به زمان، تلاش و نظم و انضباط نیاز دارد؛ دقیقاً به همین دلیل بسیاری از معاملهگران، استراتژی ندارند. آنها نمیخواهند آن زمان، تلاش و انضباط را صرف کنند. اگر فکر میکنید که بدون داشتن استراتژی هدفمند میتوانید در بازار سود کنید، در اشتباهید. موفقیت در معاملات درنتیجه خوششانسی و اتفاق روی نمیدهد؛ به تلاش، فداکاری و اشتیاق فراوان نیاز دارد.
بهعلاوه، وقتی بر یک استراتژی معاملاتی کارا تسلط پیدا کردید، باید به آن تکیه کنید؛ شما نباید مانند برخی از معاملهگران بازار سهام، مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهید؛ معاملهگری با سود و ضرر عجین شده است و باید بتوانید تمرکزتان را به هنگام ضرر هم حفظ کنید. اگر به ناگهان، بعد از چند ضرر، استراتژی معاملاتیتان را رها کنید، درواقع، زمان کافی برای کسب فایده از استراتژیتان را به خودتان ندادهاید. پس برای خودتان یک استراتژی داشته باشید، بر آن اشراف پیدا کنید و به آن عمل کنید.
اگر به لحاظ مالی در شرایطی نیستید که روی سرمایه مازادتان که میخواهید وارد بازار سهام کنید، ریسک کنید به این معنی است که از لحاظ ذهنی آمادگی انجام معاملات را ندارید.در واقع افرادی که در شرایط مالی بد، دست به معامله میزنند، با ذهنیت و طرز فکری اشتباه وارد بازار سرمایه میشوند.
اگر شما مدام نگران ضرر کردن و از دست دادن سرمایهتان در بازار باشید، نمیتوانید با آسودگی خیال دست به معامله بزنید. ضرر کردن بخشی از معامله است؛ شما همسود میکنید و هم ضرر میدهید و اگر دقیقاً بدانید که دارید چهکار میکنید، میتوانید امیدوار باشید که درنهایت امر، بیشتر از میزان ضررهایتان، سود خواهید کرد؛ اما برای تحقق این امر، شما باید با طرز فکر صحیح وارد بازار شوید و این مسئله هم اگر به لحاظ مالی در شرایط مطلوب نباشید، امکانپذیر نیست. با خودتان دراینباره صادق باشید تا مطمئن شوید که با ذهنیت اشتباه دست به معامله نمیزنید.
به خودتان اعتماد کنید و نکتهها را ندیده بگیرید. وقتیکه یک استراتژی معاملاتی مناسب یافتید، زمان آن فرارسیده که آن استراتژی را در معاملات خود بکار ببرید. برای اینکه به این اعتماد به خود برسید، به آموزش و مشاهده بازار نیاز دارید؛ با گذر زمان کافی، مهارت معاملهگری را در بازار سهام خواهید یافت. این، تنها راه موجود برای غلبه بر عدم اطمینان خود در بازار برای درازمدت است.
معاملهگران اصولاً تحت تأثیر معاملات اخیرشان قرار دارند. بهعنوانمثال، شما معاملهای دارید که به حد ضررتان نزدیک میشود، سپس، مجدداً، راهش را به نفع شما در پیش میگیرد. شما در این لحظه چه میکنید؟ واکنشتان چیست؟ همین مسائل هستند که یا شمارا موفق میکنند یا از پا درمیآورند و برندهها را از بازندهها و حرفهایها را از آماتورها جدا میسازند.
در این مثال، یک معاملهگر حرفهای تحت تأثیر این اتفاق قرار نمیگیرد درحالیکه معاملهگر آماتور عصبانی میشود و میخواهد از بازار سود از دست رفته خویش را باز پس ستاند. شما باید آرامش خود را در معاملات داشته باشید چون اگر قرار باشد با هر بالا و پایینی در بازار، آشفته شوید، احساسات شما به جای خودتان تصمیم میگیرند که نتیجه خوشایندی ندارد!!! مهمترین منطق یا حقیقتی که به شما اجازه میدهد تا با فکری آسوده دست به معامله بزنید این است که هر معاملهای، توزیع تصادفی از سود یا زیان است؛ یعنی شکست یا موفقیت شما در یک سری از معاملات از توزیعی تصادفی برخوردار خواهد بود.
در همین حال ضررتان را کنترل کنید؛ سعی نکنید از آن دوریکنید. حقیقت این است که شما نمیتوانید از ضرر اجتناب کنید؛ پس یاد بگیرید تا آنها را با روشهای مدیریت سرمایه و ریسک/بازده کنترل کنید. هرچه زودتر این کار را انجام دهید، زندگیتان در قامتِ یک معاملهگر برایتان آسانتر میشود. اگر سعی کنید تا از ضرر دوریکنید، ممکن است برای مدتی هم موفق شوید، اما وقتیکه بهناچار مجبور به پذیرش ضرر شدید، احتمالا ضررتان بزرگ و قابلتوجه خواهد بود.
معاملهگران اغلب سرمایه خود را در معاملاتی که با استراتژی معاملاتیشان همخوانی ندارند یا معاملاتی با سود اندک، صرف میکنند. یکی از مهمترین قوانین معاملاتی حفظ سرمایه است تا بتوانید در صورت بروز شرایط خوب، از آن موقعیتها بهترین بهره را ببرید. وقتی سرمایه خود را در معاملات معمولی یا ضعیف هدر نداده باشید، شما فرصتهای زیادی را در دست خواهید داشت و میتوانید بهترین بهره را از زمانها ببرید.
برای معاملاتتان برنامهریزی کنید. در بسیاری از مواقع، معاملهگران بدون هیچ برنامهای به بازار وارد میشوند. آنها هیچ استراتژیای برای مدیریت ریسک و نقطه خروج ندارند و حتی گاهی بدون داشتن هیچ استراتژیای برای ورود، صرفاً در حال سرمایهگذاری به هدف هستند.شما باید قبل از اینکه معامله کنید باید بدانید که در هر معامله، چقدر ریسک میکنید؛ شما نباید از آن مقدار فراتر بروید.
سپس، باید نقطه ورودتان را بشناسید و تنها در آن نقطه، وارد معامله شوید. در زمانهایی که استراتژی شما سیگنال ورود قطعی صادر نکرده است، وارد معامله نشوید؛ در آن صورت،در حال پذیرفتن ریسک بالایی هستید. قبل از اینکه وارد معاملهای شوید، باید درباره نقطه خروجتان هم فکر کرده باشید؛ ممکن است شما با توجه به شرایط بازار، از استراتژی معاملاتیتان انحراف پیدا کنید اما نکتهای که مهم است این است که حتماً برای خروجتان برنامهای تدارک ببینید.
اگر میخواهید در معاملات به موفقیت برسید، باید واقعبین باشید. قالب فکری معاملهگری مناسب برای کسب سود، ذهنیت و تفکری است که بر یادگیری صحیح معاملات و نه یکشبه پولدار شدن متمرکز است. سود کردن از معاملات، نتیجه نهایی از واقعگرا شدن و انجام صحیح کارهای زیاد بهصورت مستمر در طی زمان است. صرف خواستن شما،آن را محقق نمیکند. افراد اغلب فکر میکنند که معاملهگری راهی آسان برای کسب سود بیشتر است اما معاملهگری هم همانند کارهای دیگر، به زمان، تلاش، ازخودگذشتگی و اشتیاق نیاز دارد.
** اگر میخواهید تازه وارد بازار سرمایه شوید و یا اینکه مدتی است معاملهگری را بدون هیچ آموزشی شروع کردهاید،باید بدانید که شما به آموزش نیاز دارید. آموزش در معاملهگری، بنیاد و اساس حرفه معاملهگری است؛ اغلب معاملهگران تازهوارد، بازار سرمایه حاضرند پولشان را قبل از اینکه هیچ آموزشی ببینند، در بازار از دست بدهند. اگر میخواهید بهترین نتایج را به دست بیاورید، در یادگیری و آموزشتان سرمایهگذاری کنید.