زمانی که بازارهای جهانی با افت شاخص دلار و نزدیکی آن به کف سه ساله خود جولان میدادند و رکوردهای متوالی مثبت را به ثبت میرساندند؛ بازار سهام داخلی با اما و اگرهای زیاد و کاملا محتاطانهتر رفتار میکردند. این اتفاق در حالی رخ میداد که واکنش بازارهای داخلی به نوسان قیمت سهام در بازارهای بینالمللی بسیار کم بود و نگاهها بیشتر بر جزر و مد قیمت نفت و کامودیتیها خیره شده بود. تاثیرپذیری قابل توجه و وارد شدن قیمتهای جهانی به معادلات بازار که در گذشته نه چندان دور با یک تاخیر زمانی معنادار بر نوسان قیمت سهام در شرکتهای مربوط خود را نشان میداد؛ اکنون به یک نیاز اصلی اهالی بورسی تبدیل شدهاست. اما با پایان این روند، رفتاری که این روزها در بازار سهام مشاهده میشود بیشتر مبتنی بر عادات و الگوهای از پیش تعیین شده است.
عادت بازار
در تالار شیشهای عموما پس از تجربه رشد قابل قبول در یک یا چند صنعت، حرکت پول به سمت تعدیل این نیروی پیشران در سایر صنایع را شاهد هستیم. به عبارت دیگر پس از تجربه رشد در یک یا چند صنعت بورسی، جریان نقدینگی از آنها خارج شده یا به نوعی تضعیف میشود و به سمت صنایع مهجور به تدریج به حرکت در میآید. حال هرچه این صنایع یا شرکتهای در سایه تعدیل قیمت بیشتری را تجربه کرده باشند، پتانسیل رشد بیشتری داشته و حرکت رو به جلو قدرتمندتری را تجربه خواهند کرد. اگر علامتهایی از ظهور یک موج تورمی نیز در میان باشد؛ این رفتار تشدید شده و رنگ بوی تازهای به خود میگیرد. به دلایل گوناگونی نظیر حفظ سود، کاهش ارزش ریال و جذابیتهای تکنیکالی ایجاد شده این رفتارها توجیه میشوند اما آیا حرکت پشت یک جریان اینچنینی رفتار قابل دفاعی محسوب میشود؟
اتفاقی که این روزها شاهد آن هستیم با توجه به نشانه شناسیهای موجود، حرکت براساس این عادت را تایید میکند. برای مثال گروه خودرو و ساخت قطعات با جهش نرخ ارز یکی از صنایع غمانگیز بورسی خواهند شد. اما نبود جایگزین مناسب برای جذب نقدینگی در بازار سهام، توجه اهالی بورسی را به سمت این صنعت جلب کردهاست. این در حالیست که حتی انتظار تورم و افزایش نرخ فروش محصولات این شرکتها نیز وضعیت آنها را بهتر از شرایط قبل نخواهد کرد و عاملی برای ایجاد جذابیت نخواهد بود. یا گروه ساختمانی که برخی آن را به عنوان تنها مسیر در دسترس نقدینگی برای متورم نشدن بازار ارز در نظر میگیرند؛ شاهد حرکتهای مثبت جسته گریختهای بود.
سیاستگذاری
در زمان شکلگیزی چنین موجهایی، عوامل توجیه کننده رشدها به عنوان تحلیل در رسانههای بورسی دست به دست میشود و چون موید روند رو به رشد است؛ اعتبار بیشتری در میان اهالی بورسی پیدا میکند. فاصله گرفتن سرمایهگذاران از ریسکهای بالقوه و ایجاد خوشبینی زیاد در سنوات گذشته، تحلیلها و اخبار ناموافق را از دایره اندیشه و معادلات ذهنی سهامداران درگیر به کلی حذف میکرد اما در سالهای اخیر با اعمال برخی دخالتها تا حدودی دورههای این روندها کوتاه شده است. ضمانت اجرایی قوانین ارائه شده صرفا از طریق عامل بازدارندگی ناشی از ترس توقف طولانی مدت نمادها، منجر به تاثیرگذاری میشوند. این تاثیرگذاری خود را در کوتاه شدن روندهای بر مبنای عادت نشان میدهد و به همین دلیل انتظار باقی ماندن در چنین شرایطی نمیرود. تغییر جهت به سمت صنایع دیگر آن هم با آشفتگی بازار ارز و دامن زدن به این فضا دور از ذهن نخواهد بود. همانطور که اشاره شد ارائه شبه تحلیلها و بهانهنامههای رشد در این فضا قوت گرفته و شاید عنان کار را برای مدتی در دست بگیرد.
تلاطم بازارهای جهانی
بازار سهام آمریکا با تقویت سودآوری یک رقیب بسیار قدرتمند به نام اوراق قرضه، علاوه بر تقویت شاخص دلار، ریزشهای سهمگین قیمت سهام را در روزهای گذشته تجربه کرد. تاثیر این تکانهها به علت پیوستگی بازارهای جهانی در سایر بورسهای دنیا نیز ملاحظه شد. برای اطلاع بیشتر گزارش «دنیای بورس» را بخوانید.
از سوی دیگر تقویت شاخص دلار منجر به کاهش قیمت کامودیتیها شد که نزدیک شدن هرچه بیشتر به تعطیلات بلندمدت چینیها نیز به آن دامن خواهد زد. این تلاطمها سرمایهگذاران را از سهام مرتبط دور نگاه میدارد. اگرچه همانطور که در گزارشهای قبلی به طور مکرر عنوان شدهاست، رشد نرخ ارز به عنوان سپر بلای ریزش قیمتهای جهانی عمل خواهد کرد و به همین دلیل میل به فروش زیادی در این سهمها دیده نمیشود. این موضوع در سهام شرکتهای صنعت شیمیایی نیز تا حدود زیادی دیده میشود.
خواندن خبرهای زیر توصیه میشود: